از مسائلی که تردیدی در آن نیست، این است که امروزه در جوامع اسلامی از نظر فعالیتهای اجتماعی نوعی عقبماندگی وجوددارد و بهطور مشخص در راستای فهم اسلام و پیاده کردن تعالیم آن، کوتاهی بسیاری صورت گرفتهاست که یکی از عوامل اصلی عقبماندگی جوامع اسلامی، بهشمارمیآید و این مورد میتواند، آگاه نبودن و یا اطلاع نداشتن مسلمانان، در مورد زنان و نقش اساسی این قشر بزرگ از جامعه در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از آغاز خلقت، باشد. در جامعه هر آنچه بر سر مردان آمده، بر سر زنان نیز آمدهاست، زنان نیز همچون مردان در جوامع اسلامی، گرفتار این عقبماندگی شدهاند. از جمله عوامل و مسائلی که باید مورد توجه و اهتمام قرار گیرد، اوضاع و احوال زنان و فعالیت آنان در عرصههای زندگی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اجرای قوانین و مقررات و ضوابط اساسی، در این مورد است.
رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِي و َمَا نُعْلِنُ وَ مَا يَخْفَى عَلَى اللّهِ مِن شَيْءٍ فَي الأَرْضِ وَ لاَ فِي السَّمَاء (ابراهیم: 38)
پیشاپیش اشاره به این نکته، ضروری است که آنچه به عنوان یک واقعیت شرمآور بر گونهی صفحات تاریخ، خودنمایی میکند، این است که زن، در مکتبهای الهی- حتی در میان پیروان ادیان آسمانی تحریف شده نیز- به عنوان یک موجود پست، شرور و نماد شیطان، حامل روح خبیث، مایهی سرافکندگی و درعینحال وسیلهی شهوترانی و اشباع غریزهی جنسی مردان، تلقیشدهاست. برای اثبات این ادعا، همین بس که در"سفراللاوبین" تشریعی در کتاب مقدس یهود و نصارا، حکم بر نجاست ابدی زن شده است.1
وحدت و یگانگی، نقطهی مقابل اختلاف و تفرقه، از آموزههای با اهمیت اسلام بین مسلمانان است. یگانگی وهماهنگی مسلمانان، در سایهی توحید و نبوت و قرآن و متکی نبودن بر تفاوتهای مذهبی و قومی، موجب مجد و بزرگی مسلمانان میشود و این، همان امری است که قرآن، پیروان خود را با لحنی بلیغ و رسا به آن دعوت می کند و میگوید:وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَ لاَ تَفَرَّقُواْ (آل عمران: 103) 2 «و همگي به رشتهی (ناگسستني قرآن) خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد» و همچنین با مراجعه به قرآن، این نکته، آشکار میشود که مسلمانان همگی در حکم برادرند و حقوق و وظایف مشترکی دارند و باید نسبت به یکدیگر دوست و شفیق باشند و وحدت و انسجام خود را حفظ کنند. افزون بر قرآن، انبیا و بزرگان الهی هم برای پیشرفت مقاصد بزرگ خود و تشکیل مدینهی فاضله، همه را به پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت دعوت میکردند، تا هدفشان که اصلاح فرد و اجتماع است، با اتحاد و انسجام همهی یکتاپرستان تحقق یابد.
وظیفهی تکتک مسلمانان، این است که برای ایجاد وحدت در جهان اسلام حرکت کنند. زن و مرد، هر دو به یک اندازه، مسؤولاند. نقش زنان در تحکیم وحدت اسلامی، بسیار مهم و سرنوشتساز است. در این میان، افزایش معرفت زنان نسبت به موضوع وحدت و همبستگی بین مسلمانان، بسیار مهم و قابل توجه است. اگر زنان جوامع اسلامی، به درجهای از شناخت و دانش برسند که عوامل تفرقهافکنی که دشمنان اسلام به آن دامن میزنند، را بشناسند و نسبت به مسائل وحدت آفرین، آگاهی پیدا کنند، خواهند توانست، زمینهی بسیاری از اختلافات را در جوامع اسلامی ازبینببرند. يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (حجرات: 13) «اي مردمان، ما شما را از مرد و زني (به نام آدم و حوا) آفريدهايم و شما را تيرهتيره و قبيلهقبيله نمودهايم، تا همديگر را بشناسيد (و هر كسي با تفاوت و ويژگي خاص دروني و بيروني از ديگري مشخص شود و در پيكرهی جامعهی انساني نقشي جداگانه داشته باشد). بيگمان گراميترين شما در نزد خدا، متقيترين شماست. خداوند مسلّماً آگاه و باخبر (از پندار و كردار و گفتار شما و از حال همهكس و همهچيز) است». 3
جایگاه زن در اسلام
اسلام آمد، تا به ستمکشی و بیارزشی زن و بیتوجهی نسبت به او پایان دهد، اسلام به زن، بها داد و جایگاه و منزلت طبیعی زن را در عرصهی زندگی تأیید و تثبیت کرد و زن را از پرتگاه تاریک و آلودهای که در آن بهسرمیبرد، بیرون کشید و بر پایهی توانمندی و خصوصیات و ویژگیهای انسانی، زن را در صحنهی زندگی، در کنار مردان قرار داد و زن و مرد را از نظر انسان بودن، برابر و یکسان دانست و اعلام کرد که زن نسبت به مرد نه چیزی زیادتر دارد و نه کمتر. بنابراین، بر ما واجب است که در ارتباط با جایگاه و موقعیت زن، همهی اوامر و نواهیای را که خداوند نازل فرموده است، به طور کامل رعایت کنیم، طبق آیهی شریفهای که سرپرستی مردان را بر زنان، بیان کرده، تأکیدنمودهاست که این سرپرستی، فقط در زندگی زناشویی است، مرد کفیل و سرپرست خانواده است، خداوند در این آیه، میفرماید: الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ و َبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ و َاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيّاً كَبِيراً 4
«مردان بر زنان سرپرستاند (و در جامعهی كوچك خانواده، حق رهبري دارند و صيانت و رعايت زنان، بر عهده ايشان است) بدان خاطر كه خداوند (براي نظام اجتماع، مردان را بر زنان، در برخي از صفات برتريهایي بخشيده است و) بعضي را بر بعضي فضيلت داده است و نيز بدان خاطر كه (معمولاً مردان رنج ميكشند و پول، به دست ميآورند و) از اموال خود (براي خانواده) خرج ميكنند. پس زنان صالحه آناني هستند كه فرمانبردار (اوامر خدا و مطيع دستور شوهران خود) بوده (و خويشتن را از زنا، به دور و اموال شوهران را از تبذير، محفوظ) و اَسرار (زناشویي) را نگاه ميدارند؛ چرا كه خداوند به حفظ (آنها) دستور داده است . (زنان صالح چنين بودند و ليكن زنان ناصالح آناني هستند كه سركشاند) و زناني را كه از سركشي و سرپيچي ايشان بيم داريد، پند و اندرزشان دهيد و (اگر مؤثّر واقع نشد) از همبستري با آنان خودداري كنيد و بستر خويش را جدا كنيد (و با ايشان سخن نگویيد و اگر باز هم مؤثّر واقع نشد و راهي جز شدّت عمل نبود) آنان را (تنبيه كنيد و كتك مناسبي) بزنيد . پس اگر از شما اطاعت كردند (ترتيب تنبيه سهگانه را مراعات داريد و از اخفّ به اشدّ نرويد و جز اين) راهي براي (تنبيه) ايشان نجویيد (و نپویيد و بدانيد كه) بيگمان خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است (و اگر ايشان را بيش از حد، اذيّت و آزار كنيد، انتقام آنان را از شما ميگيرد».
مردان، گماشتگان بر کارهای زناناند، به واسطهی امتیازی که خداوند برای مردان و زنان نسبت به یکدیگر بخشیده است، به واسطهی آن قسمت از داراییهایشان که مردان برای گذراندن زندگانی زنان، هزینه میکنند. بنابراین، با وجود جایگاه مرد در خانواده، بسیار بهجاست که زن نیز نقش خود را داشته باشد و مرد در امور مربوط به خانواده، رأی و نظر زن را جویا شود.
زن، همانند مرد، دارای تکلیف است، از جمله: عبادت خدای متعال، برپاداشتن دین، ادای فرایض دینی، دوری از محرمات و پایبندی به قوانبن دین، دعوت به اسلام و تبلیغ دین و امر به معروف و نهی از منکر. تمامی خطابهای شرع اسلام، شامل زنان نیز میشود، مگر آن خطابهایی که بهطور مشخص دلالت بر مردان دارد. وقتی خداوند میفرماید: «یا ایها الناس» یا «یا ایها الذین آمنوا» بدون هیچشکی، این خطاب، شامل زنان نیز میشود. به همینجهت، «وقتی ام سلمه-رضیاللهعنها- از پیامبر-صلیاللهعلیهوآله- شنید که فرمود: ایها الناس، درحالی که مشغول بعضی از کارهای شخصی بود، برای پاسخ گفتن به ندای آن حضرت، شتابان دوید و مردم از این حال او تعجب کردند و امسلمه خطاب به آنان گفت: من نیز جزئی از ناس هستم».5 اصل کلی، این است که زنان درمقام تکلیف، مانند مردان هستند، مگر در مواردی که استثنا شدهاند. خداوند در قرآن کریم مسؤولیت و قوام و ساماندهی و اصلاح جامعه را به هر دو جنس مرد و زن سپردهاست و از آن، به "امر به معروف و نهی از منکر" تعبیر میکند.
اسلام و منزلت زن در کتاب و سنت
در روزهای آغازین دعوت پیامبر بزرگ اسلام-صلیاللهعلیهوآله- زنان، در متن جامعه، حضور فعال وآشکاری داشتند، چنانکه نخستین رأی در جهت تصدیق و تأیید پیامبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- رأی یک زن، خدیجه-رضیاللهعنها-، بود و نخستین شهید اسلام نیز یک زن؛ یعنی، سمیه مادر عمار-رضیاللهعنهما- بوده است.
بانوان مسلمان در جنگهای احد و حنین و دیگر غزوات، در رکاب پیامبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- به جنگ و نبرد پرداختهاند. پیامبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- معمولاً در سفرهای خود، یکی از امهاتالمؤمنین را با خود میبرد و زملنی که پیامبر-صلیاللهعلیهوآله- به همراه گروهی از مسلمانان به قصد بهجا آوردن عمره به سوی مکه حرکت کردند، در نزدیکیهای شهر مکه، گروهی از قریش مانع ورود آنها به مکه شدند و پیامبر-صلیاللهعلیهوآله- چون به قصد نبرد نیامده بود، تصمیم گرفت، از طریق گفتوگو، این موضوع را حل کند که نتیجهی آن صلح حدیبیه بود که بین مسلمانان و مشرکین بسته شد و عدهای از مسلمانان این صلح را ننگآور بهشمارآوردند و اعتراض کردند و مسلمانان از دستور آن حضرت سرپیچی کردند و حتی یک نفر حاضر نشد که قربانی کند و یا سر خود را بتراشد. جو ناراحتکنندهای بود، پیامبر از این واکنش یاران خود، ناراحت بود. لذا، نزد امسلمه رفت و از یاران خود گلایه کرد و در این مورد با امالمؤمنین مشورت نمود. امسلمه فرمود: هماکنون میان آنان برو و بدون اینکه با هیچ یک از آنان سخنی بگویی، خود شترت را قربانی کن و سرت را بتراش. آنوقت خواهی دید که همه، از شما پیروی میکنند و اینطور هم شد. اینچنین، با تدبیر و پیشنهاد سازندهی امسلمه، بار دیگر محبت و دوستی بر دلهای پاک یاران رسول خدا حاکم و اوضاع به وفق مراد آن حضرت شد و عهدنامهی حدیبیه، با درایت امالمؤ منین، ختم به خیر گشت. خداوند در قرآن کریم در مورد نشانههای نفاق اینچنین میفرمایند: الْمُنَافِقُونَ و الْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ و َيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُواْ اللّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.6
«مردان منافق و زنان منافق، همه از يك گروه (و يك قماش) هستند. آنان همديگر را به كار زشت، فراميخوانند و از كار خوب، بازميدارند و (از بذل و بخشش در راه خير) دست ميكشند. خدا را فراموش كردهاند (و از پرستش او رويگردان شدهاند)، خدا هم ايشان را فراموش كردهاست (و رحمت خود را از ايشان بريده و هدايت خويش را از آنان دريغ داشته است). واقعاً منافقان فرمانناپذير (و سركش و گناهكار) هستند».
هر کس با دقت به کتاب و سنت بنگرد، درمییابد که احکام اسلام بهطور کلی برای هر دو جنس، وضع شدهاست، مگر آن مواردی که فطرت انسانی تمایز میان دو جنس مذکر و مؤنث را تشخیص میدهد که در آن موارد، برای هر یک از آن دو، احکام مخصوصی وضع شده است، چنانچه احکام حیض و نفاس و استحاضه و بارداری و زایمان و شیردهی و نگهداری از کودک و مانند اینها مخصوص زنان است و در مقابل احکام مربوط به سرپرستی و مسؤولیت خانواده، نفقه و کفالت زنان و امثال اینها مخصوص مردان است.
مسؤولیت سیاسی زنان
اگر به فتوا و نظرات بزرگان و مفسران و علمای بزرگ دین در مورد شرکت زنان در مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه بنگریم، در این میان به دو نظر متفاوت برمیخوریم؛ گروهی از مفسران و بزرگان دین، بر این نظرند که زنان نباید در امور اجتماعی و حکومتی، شرکتکنند. در مواردی، نظر بر حرام و گناه کبیره بودن آن دادهاند و میدانیم، حرام بودن چیزی ثابت نمیشود، مگر با دلایلی که هیچ شبهه و تردیدی در آن نباشد. یکی از دلایل آنان برای حرام بودن شرکت زنان در مسائل اجتماعی و سیاسی، این سخن خداوند متعال است که فرمودهاند: و َقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَ أَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَ آتِينَ الزَّكَاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ و َيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً .7
«و در خانههاي خود بمانيد (و جز براي كارهایي كه خدا بيرون رفتن براي انجام آنها را اجازه داده است، از خانهها بيرون نرويد) و همچون جاهليّت پيشين، در ميان مردم، ظاهر نشويد و خودنمایي نكنيد (و اندام و وسایل زينت خود را در معرض تماشاي ديگران قرار ندهيد) و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و از خدا و پيغمبرش اطاعت نمایيد. خداوند، قطعاً ميخواهد، پليدي را از شما اهل بيت (پيغمبر) دور كند و شما را كاملاً پاك سازد».
این دسته، به استناد فرمودهی فوق، برای زن جایز نمیدانند که خانهاش را –مگر به هنگام ضرورت و نیاز – ترک کند.
حال در پاسخ به این نظریه، گروه دوم بر این باورند که:
اولاٌ، این آیهی شریفه، واضح و روشن است و خطاب به همسران پیامبر اکرم-صلیاللهعلیهوآله- میباشد و اصولاً بر آنان سختگیریهایی شدهاست که شامل زنان دیگر، نبوده است، مثلاً آنان هرگاه عمل شایستهای انجام میدادند، اجر و پاداش مضاعف داشتند، کما اینکه اگر عمل زشتی مرتکب میشدند، عذاب و عقوبت مضاعف برای آنان درپیداشت.
ثانیاً، با وجود این آیهی شریفه، امالمؤمنین عایشه، از خانهاش خارج شد و در جنگ جمل با لبیک گفتن به ندای ایمان و عقیدهاش، این اقدام را بر خود واجب دانست و به خونخواهی عثمان-رضیاللهعنه- شرکت کرد، هرچند در بررسی و برآورد مسائل و اوضاع و احوال، اشتباه کرد. چنانکه خود، بعدها اعتراف نمود. خداوند از او خشنود باد.
ثالثاً، زنان امروزی، عملاً از خانه، خارج شده، به مدرسه و دانشگاه میروند و در صحنههای گوناگو ن، به عنوان پزشک، معلم، وکیل، پرستارو... کار میکنند، بدون آنکه کسی نسبت به هیچیک از اینها اعتراضی داشته باشد.
رابعاً، ضرورت، اقتضا میکند که بانوان مسلمان متعهد، در صحنهی انتخابات، به خاطر رویارویی با زنان بیبندوبار و علمانیها که مدعی رهبری فعالیتهای اجتماعی زنان هستند، وارد شوند و طبعاً نیازهای اجتماعی و سیاسی، بااهمیتترین و اساسیترین نیازهای فردی است که مسلما ًبرای رفع آن نیازها، به زن اجازهی بیرون رفتن از خانه وحضور در صحنههای زندگی اجتماعی و محیطهای همگانی دادهشدهاست.
خامساً، زندانی کردن زن در خانه، هرگز میان مسلمانان، معمول و متعارف نبودهاست، مگر در مدت کوتاهی، آن هم پیش از آنکه حکم کیفر و عقوبت زنانی که مرتکب فحشا میشدند، به روشنی بیان گردد، چنانکه در این آیهی شریفه میخوانیم: فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً.8 «آنان را در خانههاي (خود، براي حفظ ايشان و دفع هرگونه شرّ و فسادي) نگاه داريد، تا مرگشان فرا رسد، يا اين كه خداوند راهي را براي (زندگي پاك و درست، يا عقوبت) آنان (با ازدواج يا توبه، يا وضع حكم ديگري) باز كند».
حال چگونه میتوان پنداشت که زندانی شدن در خانه، در حالت طبیعی، به عنوان یک حکم ثابت و ملازم با زن مسلمان باشد؟!
ولایت زنان بر مردان
اما برای ولایت برخی بانوان برمردان-بیرون از محیط خانه- هیچ ممنوعیتی واردنشدهاست، بلکه آنچه ممنوع شده است، ولایت کلی زنان بر مردان است؛ یعنی، اینکه امامت و رهبری جامعه اسلامی را یک زن بر عهده بگیرد. حدیث نبوی که بخاری از ابوبکر روایت کرده است: «لن یفلح قوم ولوا امرهم امراة» (قومی که زمام امور را به یک زن بسپارد، هرگز رستگار نخواهدشد). 9
در این حدیث، منظور ولایت کلی برامت اسلامی؛ یعنی، زعامت امت و ریاست است، چنانکه کلمهی"امرهم"آشکارا به ریاست دولت، دلالت دارد. مراد از این حدیث، امر رهبری و ریاست کلی و عمومی بر جامعه اسلامی است، اما در بعضی امور، هیچ مانعی برای ولایت زنان بر مردان وجود ندارد؛ مانند ولایت در فتوا یا اجتهاد، آموزش و تعلیم، مدیریت و مانند آن، اینها مواردی است که زن، به اجماع امت، میتواند، در آن، بر مرد، ولایت داشته باشد و در طول قرون اسلامی بسیار پیش آمده که زنان در این امور بر مردان، ولایت داشتهاند.
وقتی رسول خدا-صلیاللهعلیهوآله- چنانکه در صحیح مسلم آمدهاست، میفرمایند:«الدین النصیحة لله و لرسوله ِو لِکتابه و لِأ ئمةِ المسلمین و عامَّتهم) 10(دین عبارت است از، دلسوزی و خیرخواهی برای خدا و رسول خدا و کتاب خدا و پیشوایان و عموم مسلمین)، این، هرگز منحصر به مردان نیست.
مادامیکه زن، به عنوان یک فرد مسلمان، حق دارد، به دیگر مسلمانان تذکر بدهد و یادآوری کند و بر اساس آنچه درست میپندارد، نظر مشورتی بدهد و امر به معروف و نهی از منکر کند و هیچ دلیل شرعی یافت نمیشود، مبنی بر اینکه او را از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی منع کرد، نباید فراموش کنیم که این فعالیت، برای زنان، باید طبق عرف و امور شرعی که برای زنان تعیین شدهاست، صورت گیرد.
در عصر حاضر، به زنان فرصت انجام بسیاری از امور، دادهشدهاست که پیش از این، در تاریخ اسلام، شناخته شده نبوده است. حضور آشکار زنان و دختران در مدارس و دانشکدهها، در رشتههای معلمی، پزشکی، حسابداری، وکالت و... که بعضی از این بانوان، مدیر مؤسساتی میشوند که مردان نیز در آن مشغول بهکارهستند و حتی گاه اتفاق میافتد که یک مرد در مدرسه یا دانشکده یا بیمارستان یا مؤسسهای کار میکند که ریاست و مدیریت آن برعهدهی همسر خودش است، درحالیکه همان خانم، وقتی به خانه بازمیگردد، تحت مدیریت و ریاست شوهرش میباشد.
معنا و مفهوم قانونگذاری
در حقیقت، مسأله سادهتر و آسانتر از اینهاست. قانونگذاری اساسی و زیربنایی، فقط از آن خداوند متعال است و اصول قانونگذاری در اسلام، همان اوامر و نواهی خداوند سبحان میباشد و کار ما به عنوان بشر، تنها استنباط حکم، در مواردی است که نص صریح در آن واردنشدهاست یا تفصیل مواردی که نصوص شرعی در آنها بهطور کلی و عمومی واردشدهاست.
بنابراین، راه اجتهاد در شریعت اسلام، برای تمام مردان و زنان، بازاست و هیچکس نگفته است که یکی از شروط اجتهاد، مردبودن است و زن، ممنوعالاجتهاد میباشد.
امالمؤمنین، عایشه-رضیاللهعنها-،یکی از بانوان صحابی مجتهد و ازجمله مفتیان در محیط زنان بودهاست. اگرچه اجتهاد در طول تاریخ اسلام به آن اندازه که در میان مردان رواج داشته، در میان زنان رایج نبوده است که این مسأله به رایج و معمول نبودن علمآموزی در زنان به خاطر شرایط و اوضاع و احوال آن دوران، بازمیگردد، برخلاف شرایطی که امروزه برجهان حاکم است، چنانکه تعداد دانشپژوهان زن، برابر یا نزدیک به تعداد دانشپژوهان مرد میباشد. دیگر نبوغ در هیچ دانش و فنی، اختصاص به مردان ندارد. حتی بسیاری زنان از استعدادهایی برخوردارند که برای مردان دستنایافتنی است.
قرآن کریم، داستان ملکهی سبا را به تفصیل برای ما بازگفتهاست که در مقام موضعگیری در برابرحضرت سلیمان از چنان خوشفکری و بینشی برخوردار بود که وقتی نامهای توسط هدهد، به دست او رسید، از آن نامهی موجز جدیّت و متعهد بودن نویسندهی آن را استنباط نمود و اینگونه بود که سران قومش را مطابق شیوهای که در حکومت داشت، گرد آورد و طبق نقل قول قرآن کریم، خطاب به آنان گفت: قَالَتْ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ.
«بلقيس رو به اعضاي مجلس شورا كرد و) گفت: اي بزرگان و صاحب نظران، رأي خود را در اين كار مهم، براي من ابراز داريد كه من هيچ كار مهمّي را بدون حضور و نظر شما انجام ندادهام».
آنگاه که مردان نیرومند و پرتوان، با اختیار و ارادهی خویش، همهی کارها را به وی سپردند، تامطابق بینش خود در آن دخل و تصرف کند و تصمیم بگیرد، گفتند: ما از قدرت و شوکت فراوان برخورداریم و توان رزمی بالایی داریم، امّا زمام امور به دست شماست، حال بنگرید چه فرمان میدهید. بلأخره در نهایت هوشمندی و بردباری در ارتباط با سلیمان رفتار کرد، تا اینکه درپایان کار در محضر حضرت سلیمان-علیهالسلام- و در پیشگاه ربالعالمین اسلام آورد.
این داستان، بیهوده در قرآن کریم، نیامدهاست، بلکه دلالت دارد، بر اینکه گاه زنان، در امور سیاسی و حکومتی از بینش و خوشفکری و حسن تدبیری بهرهمنداند که بسیاری مردان از آن محروماند.
به عنوان نمونهای دیگر،«آن زن که در مسجد به عمر-رضیاللهعنه- اعتراض نمود که از محدود کردن مهریه صرف نظر کند، اعتراض وی در ارتباط با یک مسألهی قانونی و حقوقی بود که به خانواده، مربوط میشد».12
بهعلاوه، وقتی که ما میگوییم، زن باید در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی شرکت کند، هرگز منظور ما این نیست که زنان، بدون هیچ قیدوبندی با مردان در یک جا حضور داشته باشند یا این فعالیت اجتماعی آنان به بهای از دست دادن همسر و خانه و فرزندانشان تمام شود و یا در لباس پوشیدن و راه رفتن و رفتار و کردار و سخن گفتن از حد و موازین وقار و متانت خارج شوند، بلکه باید بدون هیچ تردیدی همهی این موارد را رعایت کنند و از نظام حکومتی نیز که فرهنگ و آداب را رعایت میکند، انتظار میرود که برای بانوان در محیط کاری و فعالیت اجتماعی، جایگاه ویژه یا قسمت خاصی در نظر بگیرند و برای آنان محیطی امن و وبهدور از هر گونه فتنهانگیزی فراهم آورند.
اگر درست و دقیق به برنامهها و اهداف دین مبین اسلام بنگریم، میبینیم که مساوات کامل در حقوق و تکالیف، شعار اصلی اسلام است، زیرا نوع انسان از اکرام و تکریم خداوند متعال برخوردار است: وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ و َالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ و َفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً . 13
«ما آدميزادگان را (با اعطای عقل، اراده، اختيار، نيروي پندار و گفتار و نوشتار، قامت راست و غيره) گراميداشتهايم و آنان را در خشكي و دريا (بر مركبهاي گوناگون) حمل كردهايم و از چيزهاي پاكيزه و خوشمزه روزيشان نمودهايم و بر بسياري از آفريدگان خود، كاملاً برتريشان دادهايم ».
حقوق معنوی و روحانی در اسلام، بهطور یکسان، برای همگان مقرّرشدهاست، دیگر چه رسد، به حقوق مدنی و سیاسی و فردی و اجتماعی. زنان در برخورداری از این حقوق، هیچ تفاوتی با مردان ندارند. چنانکه رسول خدا- صلیاللهعلیهوآله-
میفرمایند: «إنما النساءُ شقائقُ الرّجال» «زنان همزاد مردان هستند» برای این اخوت و برادری، موجبات بسیاری وجود دارد؛ از جمله اینکه زن از نظر انسان بودن همتای مرد است و قدر و منزلتش با او برابر است و ما نمیتوانیم بدون پذیرش مساوات و همانندی زن و مرد، به اخوت میان آن دو، حکم کنیم.
"حِسبه" منصبی از مناصب حکومتی است و آن عبارت است از، امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح اجتماع، از همهی طُرق و راههای مشروع، مشروط به اینکه دارندهی این سِمت، عادل و فقیه و عالم و آگاه به احکام شرعی باشد. وظیفهاش مراقبت از پیمانهها و ترازوست و محلی مخصوص به خود دارد که محتسب تمامی فروشندگان و بازرگانان را به آن جا فرامیخواند. دراینصورت، حِسبه، در عرف مشاغل دولتی معاصر، یک شغل اداری و کلی و عمومی بهحسابمیآمد. در صدر اسلام از وجود زنان برای این مسؤولیت اداری استفادهشدهاست.
این است موقعیت زن، در تاریخ اسلام، از نظر مشاغل دولتی و پذیرش مسؤولیت در امور اجتماعی. بنابراین، چرا زن نباید اهلیّت و شایستگی لازم برای پذیرش مسؤولیتهای زندگی اجتماعی و سیاسی و سهیم شدن در ساماندهی اوضاع و احوال جوامع بشری را داشته باشد؟!
بیتردید، قرآن کریم، رفتار منصفانه با زن و بهحسابآوردن توانمندی زنان را در کنار مردان، بهطور یکسان تأیید میکند، زیرا مرد و زن مصداق مؤمنین و مؤمنات هستند که باید دوست و یاور و سرپرست یکدیگر باشند و امر به معروفو نهی از منکر کنند و هر دوی آنان در همهی جوانب زندگی در راستای تمامی انواع بازسازی و اصلاح اجتماعی باید سهیم باشند و این بدان معناست که خدای یکتا-سبحانهوتعالی- سلامت و صلاح جامعه را را بهعنوان امانتی در دست هر مرد و زن مسلمان، قرار داده است. در همین ارتباط است که رسول خدا-صلیاللهعلیهوآله- میفرمایند: «الدینُ النصیحة لِله و لِرسوله و لِأئمة المسلمینو عامَتِهِم» (دین عبارت است از، دلسوزی و خیرخواهی برای خدا و رسول خدا-صلیاللهعلیهوآله- و پیشوایان مسلمین و عموم آنان).
به این دلیل، اقتضا میکند که هر مرد و زن مسلمان، در حد توان خود بکوشد، تا به امور اجتماعی وارد شده و مسؤولیتهای آن رابپذیرد، تا بتواند، آرا و افکار سازندهی خویش را که در اثر مطالعه و دقت و تأمل و اندیشمندی بهدستآورده، ارائه کند و رسول خدا -صلیاللهعلیهوآله-نیز این کوشش و اهتمام را نشانهی عضویّت فرد مسلمان در جماعت مسلمین دانستهاند. رسول خدا-صلیاللهعلیهوآله- میفرمایند: «من لم یهتم بأمور المسلمین فَلیسَ مِنهُم» (هر کس نسبت به امور مسلمین، اهتمام نورزد، از آنان نیست). 14
هیچ مانعی در این زمینه، برای زن وجود ندارد و هیچکس زن را از حقوق سیاسی، محروم و ممنوع نگردانیده است. زیرا این حقی است که اسلام آن را برای زن مقررگردانیده است و زن مسلمان در حوزهی گستردهای در دوران خلفای راشدین؛ یعنی، همان دورانی که صحابهی پیامبر، به وضع آداب و رسوم زندگی اجتماعی و سیاسی پرداختند، عملاً از این حقوق، برخورار بودهاند و امّهات مؤمنین آرا و نظراتشان را در شؤونات سیاسی و امور حکومت خلفا ابراز و اعمال میکردهاند.
درنهایت، باید به این نکته توجه داشته باشیم، همانطور که به مسئلهی جایگاه زن میپردازیم، باید راههای ارتقا و پیشرفت زن را همراه با صیانت وی، بر اساس تعالیم اسلام، در کنار یکدیگر در نظر بگیریم و درنتیجه، نگذاریم، این قضیه که یکی از مهمترین مسائل جامعه اسلامی است، تبدیل به موضوعی برای قلمهای غرضآلود و آرا و نظرات انحرافی دشمنان اسلام شود.
نتیجه:
حال، خواهران مسلمان، ما زنان که یکی از ستونهای هرجامعهای را تشکیل میدهیم، باید سعی کنیم تصویری را که امروزه در اذهان مردم، در مورد زن مسلمان و اسلام، شکلگرفتهاست، تغییر دهیم و این امر شدنی نیست، مگر اینکه، با تلاش و همّت در راستای اهداف اسلام، بر این تاریکی و ظلمتی که در دنیای متمدن امروز، دربارهی زن مسلمان وجود دارد، چیره شویم و رسیدن به این امر، جز با خودسازی وتربیت وتقویت جنبههای روحی وروانی امکانپذیر نمیباشد. ما باید بهعنوان یک زن مسلمان، خودباوری را در خود ایجاد کنیم و مانند یک مهرهی اصلی در جامعه، برای دفاع از صیانت اسلام تلاش نموده و به موارد زیر اهتمام داشته باشیم:
1- بازشناسی زن، در کتاب و سنت
2- بازشناسی موقعیت زن، در جامعه اسلامی
3- بهدست آوردن جایگاه زن، در جامعهی اسلامی و جامعهی متمدن امروزی
4- حفظ وظیفهی خود در خانه و خانواده (مادری، همسری و...)
5- زدودن تفکر غلط گروههای غیراسلامی، در مورد زن مسلمان
6- دفاع از صیانت زن در اجتماع
7- آگاهی از حقوق مدنی و سیاسی و فردی و اجتماعی زن در جامعه
8- شناخت احکام و موازین اسلام و پیروی از آن
9- رعایت حقوق زن و مرد، بر اساس تکالیف الهی
***
کتابنامه:
1- زن در آینه سنت نبوی. ملا محمد ملا زاده
2- زن در اندیشه اسلامی. جمال محمد رفقی رسول
3- تفسیر نور. د. خرم دل
4- اسوه راستین برای زنان مسلمان. احمد الجدع
5- شرح اربعین نووی. مترجم. د. محمود ویسی
6- قرآن کریم
7- بانوان در عرصه دعوت و تبلیغ. د. توفیق یوسف الواعی
8- مکانة مرئه فی الاسلام. د. محمد بلتاجی
مراجع:
1- مکانت مرئه فی الاسلام ص 75
2- تفسیر نور. سورهی آل عمران آیه 103
3- تفسیر نور. سورهی حجرات آیه 13
4-تفسیر نور. سورهی نساء آیه 34
5- زنان در عرصه دعوت د تبلیغ. ص 300
6- تفسیر نور. سورهی توبه آیه 67
7- تفسیر نور. سورهی احزاب آیه 33
8-تفسیر نور. سورهی نساء آیه 15
9- حدیث نبوی. کتاب فتح الباری والفتح الربانی 23/36
10-اربعین نووی. ص 72
11-تفسیر نور . سورهی نمل آیه 32
12- ابو داود 2/538-582
13- تفیسر نور. سوره اسرا آیه 70
14- کتاب لؤلؤ و مرجان
نظرات
بدوننام
26 دی 1392 - 09:13خوب بود ولی یه کم طولانی است بهتر بود که در چند مرحله گذاشته شود
تسنیم
29 دی 1392 - 08:30خسته نباشی . عجب املایی بود.
سمیه امینی
01 بهمن 1392 - 11:04سلام و تشکر خانم جواهری عزیز تشور از مقاله زیبای شما ایات و نکات زیبایی را اورده بودید. ان شا الله زنان ما با برگشت به فطرت اصیل و اسلامی خود سعادتمند دنیا و آخرت گردند و فضای مسموم جامعه ما را از خودمان بیگانه نسازد زیرا انقدر ما را به حقوق نداشته امان مشغول میسازند که حقوق و تکلیف را قاطی کرده و خداوند و دستوراتش را فراموش می نماییم. تشکر از سایت برای انتخاب موضوعات به روز و مورد نیاز جامعه