ما ملت صفر یا صد هستیم.
می‌دانید چرا؟
عرض می‌کنم.
چند روز پیش متن خوبی در تلگرام خواندم. خواستم برای فرستنده‌ی متن از باب تشکر،  بابت ارسال این متن خوب استیکری ارسال کنم.
تعداد استیکرهای گوشی‌ام زیاد است. ولی متأسفانه هر استیکری را که باز می‌کردم یک کلمه یا متن مناسب پیدا نمی‌کردم.
استیکرها به این صورت بود
خیلی زیبا بود... 
فوق العاده بود... 
محشره... 
بسیار بسیار قشنگ... 
و...  
همه‌ی استیکرها حاوی غلو و افراط و بزرگنمایی بود.
متن ارسالی متن خوبی بود،  اما من به دنبال یک پیام معمولی برای تشکر بودم. یک پیام معمولی،  ساده و اما واقعی،  نه جملاتی پر از تعریف و تمجید غیر واقعی.
متن فقط متن خوبی بود،  همین. نه بیشتر.
با خودم گفتم اگر کسی بخواهد یک تشکر معمولی بکند باید چه کار کند؟
گویا همه از این نوع استیکرهای به قول من غیر واقعی استفاده می‌کنند.
از آن طرف هم حالت برعکسی وجود دارد.
به محضی که از چیزی یا کسی ناراحت می‌شویم و یا مسئله‌ای ناخوشایندمان واقع می‌شود با جملاتی ضربتی و خورد کننده به جان آن شیء یا فرد می‌افتیم.
گویا انگار در تمام مدت عمر و حضورش،  از این شیء یا شخص هیچ خوبی و نیکویی سر نزده است.
من اسم این اخلاق را گذاشته ام صد یا صفر.و ما ملت صد یا صفر هستیم.میانه و حد وسط در میان مان نیست.
اعتدال را همیشه مغلوب می‌کنیم.
یا هیجان زده و بسیار خوشحال هستیم، یا منزجر و مغموم و افسرده.
یا از چیزی به جد، با آب و تاب تعریف می‌کنیم و یا به شدت چیزی را می‌کوبیم و از زندگی ساقطش می‌کنیم.
تعارفات الکی، جملات پر زرق و برق، خشونت های بی کنترل، انزجارهای بدون مرز و... .همه از ما ملت صد و صفر ساخته است.
متعادل نشده ایم و متعادل بودن را تمرین نکرده‌ایم. بنابراین برخی را در صدر داریم و برخی را در ذیل.
از برخی بت می‌سازیم و او را به عرش می‌بریم و با برخی خصومت می‌کنیم چنان که او را به فرش می‌آوریم.
پند گیریم و سر لوحه کنیم که:
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
هم لایق دشمن است و هم لایق دوست.