معنای زندگی از دیدگاه دکتر ویکتور فرانکل، متخصّص مغز و اعصاب، روانپزشک و پایهگذار«لوگوتراپی»(logo therapy)، در یافتن یک هدف و پذیرفتن مسئولیت در قبال زندگی خود و سایر انسانها نهفته است. به عقیدهی او از طریق داشتن یک «چرا» مشخص، میتوان با تمام سؤالات «چگونه» زندگی روبهرو شد. تنها با احساس آزادی و اطمینان ازهدفی که ما را برمیانگیزاند، قادر خواهیم بود جهان را به مکانی بهتر برای زندگی خود تبدیل کنیم.
معمولاً گفته میشود که یکی از پیچیدهترین سؤالاتی که بشر با آن مواجه میشود این است که معنای زندگی چیست؟ این پرسش را گاهی به صورت فلسفی، متعالی و یا اخلاقی جواب میدهند و گاهی نیز از جوابهای معمولی مانند شاد بودن و دیگران را شاد کردن، خشنود بودن و یا انجام کاراهای نیک استفاده میشود.
اما با این حال، بسیاری از کسانی که در ذهن خود با این پرسش مواجه هستند، با وجود چنین پاسخهایی، باز هم خلأ وجودی بسیار عمیقی را احساس میکنند. این افراد میپرسند معنای زندگی برای من چه خواهد بود اگر من همیشه در حال کار کردن باشم، اگر تمام روزهای زندگی برایم یکسان باشند و اگر در هیچ چیز پیرامونم معنی برای زندگی کردن نیابم؟ برای مواجه با این چنین سؤالات بسیار متداولی، ویکتور فرانکل پاسخی ارائه میدهد که ما را به عکسالعملی سازنده و مفید دعوت میکند.
به عقیده دکتر فرانکل، انسانها هیچ اجباری در تعریف معنی زندگی به صورت جامع و عمومی ندارند. به عبارت دیگر، هر کدام از ما تعریف معنای زندگی را به صورت خاصّ خود انجام میدهیم و برای این کار پتانسیلها و تجارب خود را مدّ نظر قرار میدهیم و هر روز در وجود خود دست به اکتشاف میزنیم.
از این رهگذر، معنای زندگی نه تنها از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود، بلکه هر کدام از ما میتوانیم در مراحل مختلف زندگی، هدف متفاوتی را برای خود تعیین کنیم. نکتهی مهمّی که در مورد اهداف وجود دارد این است که باید به فرد رضایت و انگیزهی کافی بدهند تا هر روز صبح با امید از خواب بیدار شود و به دنبال دستیابی به آن هدف برود.
دکتر فرانکل کتاب «انسان در جست و جوی معنی» (Man’s Search for Meaning) را در سال ۱۹۴۵ منتشر کرد. این کتاب در بر دارنده خاطرات فرانکل از وضعیت خود و سایر قربانیان اردوگاههای کار اجباری آلمان در خلال جنگ دوم جهانی است. فرانکل در این کتاب به عنوان یک روانشناس اگزیستانسیالیست به اهمّیّت جستجوی معنا برای زندگی، در سختترین شرایط زندگی میپردازد و ضمن روایت خاطراتش از اردوگاههای کار اجباری، تلاش میکند که نگرش جدیدش را در روانشناسی تبیین کند.
بیش از ۹ میلیون نسخه از این کتاب تأثیرگذار تا زمان مرگ ویکتور فرانکل در سال ۱۹۹۷ در آمریکا فروخته شد. همچنین این کتاب به ۲۴ زبان زنده دنیا ترجمه شد و ۷۳ بار تجدید چاپ شد. این کتاب الهامبخش میلیونها انسان در سرتاسر جهان بوده است تا بتوانند هدف خود را در زندگی مشخص کنند.
دکتر ویکتور فرانکل خود در فاجعه هولوکاست، تجربه زندگی در دو اردوگاه کار اجباری «آشویتس» (Auschwitz) و «داخاو» (Dachau) را داشت. او در این دوران بسیار سخت توانست با بردباری بر مشکلات غلبه کند و در نتیجه پایههای یک روش درمانی بسیاری شخصی به نام لوگوتراپی را بنا نهد.
همچنین از دست دادن تمام اعضای خانواده، این امر را برای او واضح و روشن کرد که هدف او در این دنیا، کمک به سایر انسانها در یافتن هدف زندگی خود است. برای رسیدن به اهداف در زندگی سه نکته بسیار مهم وجود دارد:
•هر روز باید با انگیزه تلاش کرد.
•باید با دیدگاهی مشتاقانه به اهداف نگریست.
•باید در همه زمانها در طول مصائب و مشکلات مختلف، شجاعت و جرات داشت.
در ادامه به این امر میپردازیم که این موارد چگونه به یافتن هدف در زندگی کمک خواهند کرد.
زندگی همراه با عزم راسخ
همهی ما کسانی را دیدهایم که شرایط بسیار دشوار و طاقتفرسا را با انگیزه و انرژی مثبت مدیریت میکنند. ممکن است برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که این افراد چگونه این کار را انجام میدهند؟ همه ما دارای یک ساختار بیولوژیکی مشترک هستیم، اما چیزی که این افراد را از سایرین جدا میکند، «عزم و اراده» آنان است. داشتن عزم راسخ برای رسیدن به یک هدف، ما را قادر میسازد که بر تمام موانع غلبه کنیم و برای آنچه میخواهیم، هر چند هدف کوچکی هم باشد، بجنگیم. همچنین داشتن اراده به ما کمک میکند اهداف خود را در هر مرحله از زندگی به صورت واضح مشخص کنیم. در این رابطه دکتر فرانکل میگوید:
«همه چیز یک انسان را میتوان از او گرفت به جز یک چیز و آن آزادی هر فرد است. آزادی به معنی انتخاب نگرش خود نسبت به شرایط پیش آمده یا به عبارت دیگر انتخاب راه خود است.»
یافتن هدفی واضح در هر رنجی که میکشیم
دکتر ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جستوجوی معنا به تفصیل شرح میدهد که هیچ چیزی برای بشر بدتر از این نیست که دریابد رنجی که میکشد، بیفایده است. در نتیجه اگر هر فردی بتواند هدفی واضح و مشخص برای خود بیابد، نه تنها قادر خواهد بود مشکلات و مصايب مختلف را تحمل کند، بلکه آن موانع را به صورت چالش خواهد دید.
تغییر نگرش برای یافتن معنایی بالاتر در زندگی
گاهی اوقات زندگی عادلانه نیست. برای بسیاری از ما پیش میآید که به سختی کار میکنیم و از تمام زمان و انرژی و علاقه و احساس خود سرمایه میگذاریم، اما باز شرایط به خوبی پیش نمیرود و متحمّل شکست میشویم و تمام رویاهایمان به یکباره از هم فرو میپاشد. در این شرایط دوباره به پا خواستن امری بسیار دشوار و غیر ممکن مینماید. اما در واقع پس از هر شکست، با دو انتخاب روبهرو خواهیم بود:
•اوّلین انتخاب این است که بپذیریم ما قادر نیستیم آنچه برای ما اتفاق افتاده است را تغییر دهیم و در نتیجه زندانی شرایط پیش آمده شویم.
•انتخاب دوّم این است که بپذیریم قادر به تغییر شرایط ایجاد شده نیستیم، اما این را نیز قبول کنیم که میتوانیم نگرش خود را نسبت به شرایط و مشکلات تغییر دهیم.
در نتیجه انتخاب دوم، ما باید یک نگرش با انعطافپذیری بیشتر، دید مثبتتر و قدرت بیشتر را اتخاذ کنیم تا بتوانیم امیدوارانهتر هدفی با معنی والاتر برای زندگی بیابیم.
معنی زندگی خواستنی نیست
پاسخ تمام سؤالهای زندگی ما، در جهان بیرون از ما قرار ندارند. کتابها نمیتوانند به ما بگویند که هدف هر کدام از ما از زندگی چیست. از طرف دیگر، هر چقدر فرد بالغتر میشود و به رشد ذهنی میرسد، اهداف او تغییر خواهند کرد. با توجه به این موارد، هر فرد باید با جستوجو مداوم در درون خود و با توجّه به پتانسیلها و تجارب و شرایط خود هدف زندگیاش را بیابد و هیچگاه فرد دیگری قادر نیست هدف زندگی او را تعیین کند.
خلاصه
در نتیجه به صورت خلاصه میتوان گفت که این امر بسیار مهم است که عمیقا باور داشته باشیم برای تعریف اهداف خود در زندگی از آزادی برخورداریم. معنای زندگی از دیدگاه دکتر ویکتور فرانکل حول این واقعیت میگردد که:
«هر ثانیه از هر روز، موهبتی بزرگ برای تصمیمگیری است. تصمیمی که تعیین خواهد کرد آیا مانند عروسکی در دستان سرنوشت، تسلیم شرایط میشویم یا با وقار رفتار میکنیم و به ندای درونمان گوش میدهیم. »
نظرات