ضرورت بحث

بخش اول: احکام بردگی

فصل اول: اسباب بردگی

فصل دوم: حقوق و احکام بردگان

فصل سوم: اسباب رفع بردگی

بخش دوم: مقایسه احکام بردگی در اسلام معاصر با اسناد حقوق بشر

فصل اول: اهم اسناد حقوق بشر درباره بردگی

فصل دوم: مقایسه احکام بردگی با اسناد حقوق بشر

بخش سوم: اسلام معاصر و مسأله بردگی

فصل اول: تحلیل انتقادی دیدگاه مشهور

تحلیل دیدگاه مشهور

نقد دیدگاه مشهور

فصل دوم: بررسی مستندات دینی برده داری

اول: قرآن کریم و مسأله بردگی

دوم: مسأله برده داری در روایات

فصل سوم: عدم مشروعیت بردگی در اسلام معاصر

دوازده نکته

 

مسأله برده داری در اسلام معاصر*

ضرورت بحث : نهضت الغای برده داری از اواسط قرن نوزدهم میلادی آغاز شد و برده ـ به معنای سنتی ـ را در جهان ریشه کن کرد تا آنجا که امروز در افکار عمومی و عرف عقلا برده داری امری مذموم، قبیح، ظالمانه و غیرعقلایی محسوب شده، نفی برده داری (به همه معانی آن اعم از سنتی و جدید) از ضوابط حتمی حقوق بشر شناخته می شود. به یک معنی، دیگر برده ای وجود ندارد تا فارغ از زاویه تاریخی لازم باشد درباره احکام آن بحث شود. اما به سه دلیل «مسأله برده داری در اسلام معاصر» نیازمند بحث و مطالعه است:

اول: در آیات متعددی از قرآن کریم به عبید و اماء (غلام و کنیز) اشاره شده است. در سنت پیامبر(ص) و سیره ائمه(ع) نیز مباحث مرتبط با مملوکان کم نیست. می پرسند دینی با ادعای خاتمیت و ارائه اسوه های دائمی و کتابی با داعیه جاودانگی چگونه از یک امر قبیح و غیرعادلانه (حداقل مطابق عرف معاصر) مانند برده داری دفاع می کند؟ بالاخره با این آیات و روایات چه باید کرد؟

دوم: برخی از علمای مسلمان معاصر اعم از فیلسوف، فقیه، مفسر و محدث به صراحت از برده داری مذکور در متون اسلامی دفاع می کنند و آن را اجماعی مطابق حکم عقل معرفی می نمایند. به عنوان نمونه: «در اسلام چاره ها و تدبیرها اندیشیده شده تا نظام بردگی برچیده شود، ولی این به آن معنا نیست که بردگی مطلقاً در اسلام محکوم است. اگر در جنگ مشروع مسلمان ها بر کفار مسلط بشوند و آن ها را اسیر بگیرند، اسیر کافر دردست مسلمانان پیروز، حکم برده را دارد و احکام بردگی بر او ثابت است. امروز هم اگر چنین جنگی اتفاق بیفتد، حکم همین است. این گونه نیست که بردگی به طور کلی برچیده شده باشد و لازم باشد که کتاب عتق شسته شود. البته بردگی آن روز براساس تبعیض نژادی بود. سیاهان و مردم ضعیف را به دام می انداختند و می فروختند. اما اگر امر دائر شود بین اینکه دشمن شکست خورده را بکشند یا اسیرش کنند، کدام انسانی تر است؟ دشمنی که اسیرشده اگر او را آزاد بگذارند باز همان فتنه را به پا خواهندکرد. (اما) اگر وی را بکشند ادامه حیات و بازگشت به رویش بسته می شود، ولی اگر برده باشد ممکن است تدریجاً در دارالاسلام تربیت شود و به صورت انسان شایسته ای درآید. به هرحال مسأله بردگی فی الجمله در اسلام پذیرفته شده است و ما از آن دفاع می کنیم.» (مصباح یزدی، ۱۳۷۲) این دیدگاه در تعارض کامل با ضوابط حقوق بشر است. تحلیل انتقادی این آرا بحث دیروز نیست، بحث روز است.

سوم: اکثر کشورهای مسلمان ـ از جمله ایران ـ کلیه میثاق ها، کنوانسیون ها و مقاوله نامه های بین المللی الغای برده داری را پذیرفته اند و متعهد شده اند که تمام مظاهر برده داری را ریشه کن کنند. چاره اندیشی درباره تعالیم دینی درباره برده داری و پاسخ به عالمان مدافع برده داری از لوازم تحکیم مبانی حقوق بشر در جوامع اسلامی است.

دوران کلی گویی و ادعاهای گزاف درباره سازگاری دین با حقوق بشر به سر آمده است. امروز چاره ای جز این نداریم که تن به مطالعات موشکافانه پسینی موردی احکام دینی با مواد حقوق بشر دهیم و به طور شفاف و روشن موضع دین داران  را در قبال این گونه مسائل مدرن مشخص کنیم. مطمئن باشیم دورزدن مسائل، سکوت، توقف و دفع الوقت حلال مشکل نیست.

فارغ از فواید ذاتی و بالاصاله بحث از برده داری در اسلام معاصر، این مطالعه یک فایده جنبی و بالعرض نیز دارد. این مطالعه موردی میزان خوبی برای ارزیابی توانمندی اندیشه اسلامی معاصر به ویژه فقه اسلامی است. پاسخ های این مسأله به این مسأله منحصر نمی شود و به دیگر مسائل چالش برانگیز اسلامی معاصر سرایت می کند. ارزش این فایده جنبی کمتر از آن فواید اصلی نیست. ناکامی حتی در همین یک مسأله برای کل اندیشه اسلامی مشکل ساز و مخاطره آمیز است.

در این مجال در مقام بحث «بردگی در اسلام» نیستیم. در ظرف زمانی که برخی از اقسام بردگی رایج و مورد پذیرش سیره عقلا بوده توجیه آن چندان دشوار نیست. بحث ما درباره معضل برده داری در اسلام معاصر است، یعنی دقیقاً در سده اخیر (قرن چهاردهم هجری شمسی، از ربع دوم قرن چهاردهم هجری قمری و از اوایل قرن بیستم میلادی) در عصری که عرف عقلا مطلق برده داری را غیرعادلانه و ضدبشری می داند.

از سوی دیگر، مفهوم برده و شخص تحت انقیاد وسیع تر از گذشته است. در حقوق کار، حقوق کودکان و حقوق زنان بسیاری مصادیق از موارد ملحق به بردگی به حساب می آید. بسیاری از عناوین ملحق به بردگی نو تا یک قرن قبل مشمول این حکم نبودند. موضوع بحث این مقاله بحث از آن چیزی است که اندیشه اسلامی به آن عبد و امه یا مملوک اطلاق می کند، نه همه آن چه در عرف حقوقی امروز بردگی محسوب  می شود. تا تکلیف بردگی سنتی (که به بردگی مصطلح در متون اسلامی بسیار نزدیک است) مشخص نشود نمی توان از بردگی نو بحث مستوفی (حداقل در گستره اندیشه اسلامی) ارائه کرد.

با وجود قرابت فراوان دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی در امهات بحث بردگی به چنددلیل بحث را بر دیدگاه اسلام شیعی متمرکز کرده ایم: یکی به جهت تعمیق بیشتر، دیگر اینکه از دیدگاه اهل سنت تک نگاری هایی در این زمینه منتشر شده(۱ )، اما دیدگاه شیعه به طور مستقل کمتر مورد مطالعه قرارگرفته، سوم اینکه تحلیل انتقادی دیدگاه مدافع برده داری در عصر ما و جامعه ما از مسائل مبتلابه به حساب می آید.

این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول گزارشگر احکام بردگی در اسلام معاصر است، یعنی توصیف دیدگاه مدافعان برده داری. بخش دوم به مقایسه این احکام با اسناد حقوق بشر اختصاص دارد و بالاخره در آخرین بخش به تحلی?