دنیای ما دنیای تجدد و نوآوری هایی شده که روز به روز ما را از مقصدمان دور و دورتر کرده و ناظر و شاهدیم که چگونه همگی غرق در آن شده‌ایم و خود را به فراموشی سپرده‌ایم و غافلانه در حرکتیم و خدا می‌داند تا کجا پیش می‌رویم؟
 چگونه حاضریم وقت گران بهای خود را به بیهودگی در فضایی بگذرانیم که بجز تفریح و سرگرمی چیزی در بر ندارد در حالی که این را خوب می‌دانیم که خداوند زندگی دنیا را به لهو و لعب تشبیه کرده و این وضعیت را نمی‌بینیم که نهایتش گم شدن در بازی‌ها و سرگرمی‌های بیهوده‌ی دنیوی است.
وقتی یک مادر که اساس تربیت انسان را بر عهده دارد خود مشغول و سرگرم فضای مجازی باشد از فرزندانش چه انتظاری می‌رود، و ما چه خوش خیال بازیچه‌ی دست کسانی شده‌ایم که نمی‌خواهند این مادران، خود را پیدا کنند و فرزندانی جسور و با ایمان برای امت اسلام تربیت کنند.
من و تو همان قدر که امروز مشغول این فضای دروغین هستیم وظیفه داریم مربی نفس خود باشیم تا بتوانیم فرزندانمان را به نحو احسن مربی گری کنیم، چرا مادران امروز با وجود در اختیار داشتن کلام خداوند که قرنهاست دست نخورده باقی مانده و هیچ دخل و تصرفی در آن امکان پذیر نمی‌باشد مشغول دنیایی شده اند که جز دروغ و اتلاف وقت و عمر چیزی در بر ندارد چگونه می‌توانیم بدور از مشغله‌های فکری دنیای متجدد امروزی با آرامش و اطمینان خاطر فرزندانمان را آگاه با دیدی وسیع نسبت به این همه تفاوت‌های موجود تربیت کنیم؟
 مسئولیت‌هایی که درطی سالیان دراز و ترقی علم و نو شدن شیوه‌ی زندگی انسان‌ها و آسان شدن زندگی با پیشرفت انسان در زمینه‌های مختلف رو به زوال و فراموشی نهاده و جای خودش رابه اهمیت انسان در قبال مادیات داده و معنویات را در کنار آسایش آدمی بی اهمیت نموده و باعث شده افکار مادران ما به سوی تجددگرایی سمت و سو پیدا کند و تنها همّ و غمّشان پوشش و خورد و خوراک فرزندانشان باشد و روح و روان و اهمیت دین و ایمان در زندگی جایش را به این افکار پیش و پا افتاده داده و ظواهر دنیوی چشم و دل ما را آن قدر گرفته و وقت خود را برای بدست آوردن آن صرف کرده‌ایم که از اصل و اساس زندگی که سلامت روح و روان و تربیت نسلی سالم با عقاید راسخ و محکم است دور مانده‌ایم و نمی‌دانیم که قلب و روح ما با بدست آوردن مادیات آرامشش را بدست نمی‌آورد و در جایی که خودمان از این اساس دور شده‌ایم چه انتظاری از ما می‌رود که مهربانانه با آرامشی عمیق و قناعت طبع نسلی قانع و مطیع در برابر اوامر خداوند به بار بیاوریم.
امروز اکثر زنان مسلمان باید که افکار و اهدافشان را عوض کنند و در تربیت نفس خویش برای رسیدن به خیالی آسوده و روان آرام تلاش کنند و نگاهشان به دین اسلام نگاهی تازه باشد از روی فهم نه یک نگاه موروثی و بدون هیچ آگاهی که موجب نا آگاهی در امر تربیت می‌شود و باعث می‌شود که دیدشان همان گونه به فرزندانشان انتقال یابد و این وضع که اکنون به آن دچاریم و با روی کار آمدن هر روش تازه‌ای پیرو آنیم بدون این که به پشت سر خود نگاهی بیفکنیم که چه از خود به یادگار نهاده‌ایم و در این دنیا چه کشته‌ایم و چه چیزی را باید بعدها درو کنیم و این که آیا این راه به رضایت و طیب خاطرمان در نهایت امر ختم می‌شود یا نه؟
پس بکوشیم تا فرزندانمان در کنار ما آگاهانه جلو بروند و فریب ظواهر موجود در این جهان را نخورند و همیشه با تکیه بر قدرت الهی که در ذاتشان نهفته است و پیدا کردن آن جلو بروند و فردی شایسته باشند برای جامعه و انسان‌های اطرافشان و یاد بگیریم با دلی آسوده و روانی آرام به سوی پروردگارمان رهسپارشویم.