شب یلدا، بلندترین شب سال، از دیرباز در فرهنگ مردمان این سرزمین جایگاهی ویژه داشته است؛ شبی که طبیعت به اوج سکوت و تاریکی میرسد و پس از آن، مسیر نور دوباره آغاز میشود. همین ویژگی طبیعی، یلدا را از یک پدیده صرفاً نجومی، به مفهومی نمادین در اندیشه و فرهنگ انسان تبدیل کرده است. اما هنگامی که پای دین به میان میآید، پرسشها جدیتر میشوند: آیا شب یلدا قابل تأیید است یا باید از آن پرهیز کرد؟ آیا این شب ریشه در خرافه و آیینهای باستانی دارد یا میتواند فرصتی برای معنا، تفکر و پیوند انسانی باشد؟
در نگاه دینی، اسلام با «زمان» بهعنوان مخلوق خداوند برخورد میکند، نه موجودی مقدس یا شوم. قرآن کریم شب و روز را «آیات» الهی معرفی میکند؛ نشانههایی برای اندیشیدن، نه پرستیدن. از این منظر، هیچ شبی بهخودیخود مبارک یا نامبارک نیست، مگر آنکه خداوند آن را چنین معرفی کرده باشد؛ مانند شب قدر که به نصّ قرآن فضیلتی ویژه دارد. بنابراین، نگرانی مخالفان یلدا از آنجا آغاز میشود که مبادا این شب بهصورت ناآگاهانه رنگ تقدس پیدا کند، یا با باورهای غیرتوحیدی و آیینهای کهنِ ناسازگار با عقیده اسلامی همراه شود.
این نگرانی، در اصل، نگرانی درستی است. دین همواره با هر سنتی که به شرک، خرافه، اسراف، غفلت از خدا یا تشبه به آیینهای باطل بینجامد، مخالفت کرده است. اگر شب یلدا به بهانهای برای بیقیدی، تجملگرایی افراطی، چشموهمچشمی، یا زندهکردن باورهای نجومیِ مستقل از اراده الهی تبدیل شود، بیتردید از نگاه دینی مردود است. اسلام اجازه نمیدهد زمان یا طبیعت جای خالق را در دل انسان بگیرد.
اما در سوی دیگر، موافقان بر این باورند که یلدا، اگر از خرافه تهی شود، میتواند صرفاً یک «عرف اجتماعی» باشد؛ عرفی که نه عبادت است و نه عقیده، بلکه فرصتی انسانی برای صلهرحم، گفتوگو، همنشینی خانوادهها و یادآوری گذر زمان. در این نگاه، یلدا نه شب مقدس است و نه آیین دینی، بلکه بهانهای است برای انجام اموری که خودِ دین به آن سفارش کرده است.
یکی از روشنترین جلوههای این معنا، نیکی به پدر و مادر است. اگر شب یلدا به فرصتی برای سر زدن به والدین، دلجویی از آنان، نشستن پای سخنشان و احترام عملی به سالهای رنج و زحمتشان تبدیل شود، این شب از یک رسم اجتماعی فراتر رفته و رنگ اخلاقی و الهی به خود میگیرد. دینی که پس از توحید، به احسان به پدر و مادر فرمان میدهد، چنین رفتاری را ارج مینهد؛ نه بهخاطر نام یلدا، بلکه بهسبب محتوای انسانی و معنوی آن.
در کنار آن، صلۀ رحم جایگاهی ویژه در آموزههای اسلامی دارد. اگر یلدا بهانهای شود برای دیدار خویشاوندان، آشتی دادن دلها، شکستن کدورتها و احیای پیوندهایی که در شتاب زندگی فراموش شدهاند، این سنت عرفی در خدمت یکی از مهمترین اهداف اجتماعی دین قرار گرفته است. در چنین حالتی، یلدا نه عامل غفلت، بلکه پلی برای تحقق جامعهای پیوسته و مهربان خواهد بود.
از سوی دیگر، نگاه دینی ما را متوجه بُعد اجتماعی عدالت و همدلی میکند. یکی از آسیبهای مناسبتهایی مانند یلدا، غفلت از حال فقرا و نیازمندان در میان سفرههای رنگین است. شادیای که با رنج دیگران همراه باشد، از نگاه دین شادیِ اصیل نیست. اگر توانگران و صاحبان سرمایه، این شب را فرصتی بدانند برای دستگیری از نیازمندان، تکمیل سفرهای خالی یا کاستن از اندوه خانوادهای محروم، یلدا میتواند به جلوهای از احسان و مسئولیت اجتماعی تبدیل شود؛ شبی که در آن، نور همدلی بر تاریکی فقر میتابد.
همین منطق در عرصه اقتصاد و بازار نیز جاری است. در شبهایی که تقاضای عمومی افزایش مییابد، بازار به میدان آزمون اخلاق تبدیل میشود. گرانفروشی، احتکار و سوءاستفاده از نیاز مردم، نهتنها چهرهای ناپسند از بازار، بلکه نشانهای از فاصله گرفتن از ارزشهای دینی است. اگر مغازهداران و بازاریان، شب یلدا را فرصتی برای رعایت انصاف، تخفیف منصفانه و کاستن از فشار معیشتی مردم بدانند، تجارت آنان رنگ عبادت به خود میگیرد. دینی که کمفروشی را بهشدت نکوهش کرده، چنین رفتاری را مصداق تقوای عملی میداند.
اگر به سیره پیامبر ﷺ و صحابه بنگریم، میبینیم که آنان با «عرف» برخوردی حکیمانه داشتند. هر آنچه با توحید و اخلاق در تعارض نبود، رد نمیشد، بلکه اصلاح و جهتدهی میگردید. معیار، محتوا بود نه نام. بر همین اساس، جمع شدن خانوادهها، تقویت محبت، دلجویی از یکدیگر و یاد نعمتهای الهی، اگر در قالب شبی چون یلدا رخ دهد، نهتنها ناپسند نیست، بلکه میتواند در مسیر ارزشهای دینی قرار گیرد.
از نگاه دینیِ متعادل، مسئله اصلی شب یلدا نیست، بلکه چگونگی مواجهه ما با آن است. آیا این شب ما را به یاد گذر عمر، کوتاهی دنیا و ارزش لحظهها میاندازد؟ آیا فرصتی میشود برای یاد خدا، گفتوگوی صادقانه، احترام به بزرگان و توجه به ضعیفان جامعه؟ یا به شبی برای افراط، غفلت و تقلید بیتفکر تبدیل میشود؟
حکمت دینی به ما میآموزد که نور، پس از تاریکی میآید؛ نهفقط در طبیعت، بلکه در زندگی انسان. اگر یلدا نمادی باشد برای یادآوری این حقیقت که هیچ تاریکیای پایدار نیست و امید، همواره در راه است، این معنا با روح توکل و امید اسلامی هماهنگ خواهد بود؛ به شرط آنکه این نماد، جای ایمان را نگیرد، بلکه در خدمت آن قرار گیرد.
در نهایت، میتوان گفت شب یلدا نه ذاتاً مطلوب است و نه ذاتاً مذموم. آنچه به آن ارزش یا ضد ارزش میدهد، نیتها، رفتارها و محتواهاست. دین، ما را به حذف کورکورانه سنتها دعوت نمیکند، بلکه به پالایش آنها فرا میخواند. اگر یلدا بهانهای شود برای احترام به والدین، صلۀ رحم، همدلی با فقرا و رعایت انصاف در جامعه، میتواند شبی پُرثمر و سازنده باشد؛ و اگر به مسیری دیگر رود، همانقدر که هر رفتار نادرست دیگری مردود است، قابل نقد خواهد بود.
حکمت در این است که نه شیفته این سنت شویم و نه دشمن آن؛ بلکه با چراغ دین، راه را تشخیص دهیم.

نظرات
مهمان
29 آذر 1404 - 09:44مقاله پیشرو با عنوان «شب یلدا در ترازوی دین؛ نه تقدیس، نه تحریم»، تلاشی است هوشمندانه برای آشتی دادن میان «سنت عرفی» و «شریعت دینی». از منظر تخصصی و با نگاهی نقادانه بر اساس مبانی قرآن، سنت صحیح نبوی و رویکرد مقاصدی (مقاصد الشریعه)، میتوان این متن را در محورهای زیر تحلیل و نقد کرد: ۱. تحلیل بر اساس مبانی قرآنی و توحیدی نویسنده بهدرستی بر اصل «اصاله الاباحه» (اصل بر حلال بودن امور غیرعبادی است مگر دلیلی بر حرمت باشد) تکیه کرده است. • نقطه قوت: ارجاع به شب و روز به عنوان «آیات الهی» کاملاً با منطق قرآن (سوره یونس، آیه ۶) همسو است. نویسنده با هوشمندی، مرز میان «آیتبودن» و «مقدسبودن» را تبیین کرده تا از لغزش به سمت شرک یا بدعت جلوگیری کند. • نقد: در متن اشاره شده که نگرانی مخالفان از «تقدسیافتن» زمان است. از منظر قرآنی، میتوان این نقد را جدیتر مطرح کرد که اگر یلدا به مثابه یک «عید دینی» تلقی شود، با چالش «تشریع» (قانونگذاری در دین بدون اذن الهی) مواجه میشود. مقاله میتوانست با تاکید بر مفهوم «عُرف» در قرآن (خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ)، یلدا را نه به عنوان دین، بلکه به عنوان بستری برای تحقق ارزشهای قرآنی معرفی کند. ۲. نقد از منظر سنت صحیح نبوی در سنت نبوی، برخورد پیامبر ﷺ با اعیاد و سنن پیش از اسلام (مانند مهرگان و نوروز در مدینه) بر پایه «جایگزینی» یا «اصلاح» بود. • تطبیق با سنت: نویسنده به درستی به سیره پیامبر در برخورد حکیمانه با عرف اشاره کرده است. سنت نبوی نشان میدهد که ایشان اموری مانند «صله رحم» و «ضیافت» را که در دوران جاهلیت نیز وجود داشت، امضا و جهتدهی کردند. • نکته انتقادی: مقاله در بخش «نیکی به والدین» و «صله رحم» بسیار قوی عمل کرده است، اما جای خالی تذکر نسبت به «بدعت در مناسک» حس میشود. سنت نبوی به شدت با شبیهسازی (تشبه) به آیینهایی که بنمایه اعتقادی غیرتوحیدی دارند مرزبندی دارد. نویسنده باید شفافتر تبیین میکرد که مرز «مشارکت اجتماعی» با «تأیید کلامی آیینهای باستانی» کجاست. ۳. ارزیابی از نگاه مقاصد الشریعه (نگرش مقاصدی) این بخش قویترین جنبه مقاله است. نویسنده به جای توقف در «ظاهر» سنت، به «مقصد» آن نگریسته است. • مقصدِ حفظ نظام و انسجام اجتماعی: یلدا در این مقاله به عنوان ابزاری برای تقویت «مودت» و «تکافل اجتماعی» دیده شده که از مقاصد ضروری شریعت است. • مقصدِ عدالت اقتصادی: پیوند دادن یلدا به انصاف در بازار و رسیدگی به فقرا، یک رویکرد مقاصدی نوین است. این یعنی شریعت برای «زمانهای خاص»، «احکام اخلاقی خاص» صادر میکند تا از استثمار مردم در پیکهای مصرف جلوگیری کند. • تحذیر از اسراف: نویسنده به درستی مقصد «حفظ مال» و دوری از اسراف (تبذیر) را به عنوان خط قرمز یلدای دینی معرفی کرده است. ۴. تفکر انتقادی و صراحت در واژگان مقاله از نظر ادبی روان و از نظر محتوایی منصفانه است، اما از منظر تخصصی چند ملاحظه وجود دارد: 1. ابهام در «پالایش از خرافه»: نویسنده به ضرورت پالایش اشاره کرده اما مصادیق دقیق خرافات مدرن یا باستانی که امروز ممکن است با یلدا گره بخورد را باز نکرده است. 2. فرصت «تذکر»: از دیدگاه دینی، هر تجمعی باید بهرهای از «ذکر الله» داشته باشد. مقاله میتوانست پیشنهاد دهد که یلدا فرصتی برای «قصه-گویی قرآنی» یا «تدبر در آفاق» (با توجه به طولانی بودن شب) باشد تا صرفاً در سطح یک دورهمی خانوادگی باقی نماند. ________________________________________ جمعبندی نهایی مقاله آقای محمودی، نمونهای از «اسلام میانه» و «فقه اجتماعی» است. این نوشتار با عبور از دوگانه «تحریم مطلق» (تندروی سلفیگونه) و «تأیید مطلق» (ملیگرایی سکولار)، یلدا را به مثابه یک «ظرف» میبیند که ارزش آن بستگی به «مظروف» (محتوا) آن دارد. نتیجه کلیدی: از منظر مقاصدی، اگر یلدا منجر به «صله رحم» و «احسان» شود، ممدوح است و اگر منجر به «اسراف» و «غفلت» گردد، مذموم؛ و این دقیقاً همان ترازوی عدل اسلامی است.
مانا
29 آذر 1404 - 09:46شب یلدا را از منظر «فقهی و اصولی» با تمرکز بر مرز دقیق میان «عُرف» و «بدعت» و با نگاهی مقایسهای میان مذاهب اسلامی تحلیل میکنیم. در تفکر انتقادی دینی، چالش اصلی این است: چگونه میتوان یک سنت باستانی را پاس داشت بدون آنکه دچار «تشییع در دین» (بدعت) شد؟ ________________________________________ ۱. کالبدشکافی مفهوم «بدعت» در مقابل «عُرف» برای درک تخصصی این موضوع، باید بین دو قلمرو تفکیک قائل شد: • قلمرو عبادات (توقیفیات): در این حوزه، اصل بر «حرمت» است مگر دلیلی بر مشروعیت باشد. اگر کسی شب یلدا را به نیت یک «عبادت خاص شرعی» (مثل نماز مخصوص یلدا) انجام دهد، این بدعت (Innovation) است؛ زیرا در دین ریشه ندارد. • قلمرو عادات و معاملات (عرفیات): در این حوزه، اصل بر «اباحه» (آزادی) است. یلدا از دیدگاه اکثر فقهای معاصر و متقدم، در این دسته قرار میگیرد. یعنی یک رفتار اجتماعی است، نه یک آیین مذهبی. ۲. دیدگاه مذاهب فقهی در مواجهه با اعیاد غیرمذهبی الف) دیدگاه سختگیرانه (برخی سلفیه و حنابله) این دیدگاه با استناد به حدیث «إنَّ اللهَ قد أبدلکم بهما خیراً منهما: یوم الأضحی و یوم الفطر»، معتقد است اسلام تنها دو عید را به رسمیت میشناسد. آنها هرگونه بزرگداشت روزهای دیگر را «تشبه به کفار» میدانند. • نقد انتقادی: این نگاه میان «عید به معنای دینی/تعبدی» و «عید به معنای روز شادی عرفی» خلط کرده است. اگر هر تجمعی تشبه باشد، پس بسیاری از نظامات مدنی مدرن نیز باید حرام تلقی شوند. ب) دیدگاه مقاصدی و اعتدالی (شافعیه، حنفیه و امامیه) بسیاری از فقهای این مذاهب (بهویژه در دوران متأخر) معتقدند که اگر سنتی مشتمل بر محرمات نباشد و به عنوان «جزء دین» معرفی نشود، مشمول قاعدهی «العرف مُحکّم» (عرف مرجع است) میشود. • امام شافعی (ره): در تقسیمبندی مشهور خود، بدعت را به «محموده» (پسندیده) و «مذمومه» تقسیم میکند. هر سنتی که با کتاب و سنت در تضاد نباشد و نفع عمومی داشته باشد، میتواند در زمره مباحات یا مستحبات (به واسطه محتوایش) قرار گیرد. ________________________________________ ۳. ترسیم مرز باریک (الضابطه الفقهیه) برای اینکه یلدا از مرز «عرف مباح» وارد مرز «بدعت یا حرام» نشود، سه شرط اصلی در فقه مقاصدی مطرح است: 1. عدم اعتقاد به ورود در شرع (عدم التشریع): شخص نباید معتقد باشد که انجام این مراسم «ثواب شرعیِ مخصوص به خودِ یلدا» را دارد. بلکه ثواب را باید در «صله رحم» جستجو کند که یلدا بهانه آن شده است. 2. عدم تشبه اعتقادی: در گذشته، یلدا با ایزد مهر و نبرد نور و ظلمت (مانویت/زرتشتی) گره خورده بود. پالایش یلدا یعنی تخلیه آن از این «بنمایههای الهیاتی باستان» و تبدیل آن به یک «مناسبت تقویمی و خانوادگی». 3. غالب نشدن بر شعائر دینی: یلدا نباید در جامعه بهگونهای برجسته شود که از اعیاد بزرگ اسلامی (فطر و اضحی) اهمیت بیشتری پیدا کند یا باعث کمرنگ شدن آنها شود. ۴. تحلیل انتقادی: یلدا به مثابه «زمانِ ظرف» در منطق اصولی، زمانها به دو دسته تقسیم میشوند: • زمانِ مأثور: زمانی که خودِ زمان موضوعیت دارد (مثل شب قدر). • زمانِ ظرف: زمانی که صرفاً ظرفی برای انجام کارهای خوب است. نتیجه تخصصی: یلدا از منظر فقهی یک «زمانِ ظرف» است. تقدس بخشیدن به خودِ این زمان (به دلیل بلند بودن یا پیروزی نور بر تاریکی در اساطیر) لغزشگاه اعتقادی است. اما استفاده از این ظرف برای «تحکیم خانواده» (که از اوجب واجبات اجتماعی است)، آن را تحت قاعده «مقدمه واجب» قرار میدهد.
AF.a.q
29 آذر 1404 - 09:47۱. نمادهای خوراکی (انار، هندوانه و...)؛ از «برکت» تا «اسراف» از منظر فقهی، مصرف این خوراکیها در دستهی «مباحات» قرار دارد. اما با نگاهی عمیقتر: • پالایش از خرافه: اگر کسی معتقد باشد خوردن هندوانه در این شب، بهطور «ماورایی» یا «ذاتی» باعث بیمه شدن بدن در برابر بیماریهای تابستان میشود، این یک لغزشگاه است. دین ما را به «سببشناسی علمی» فرا میخواند. اما اگر این خوراکیها به عنوان «نماد برکت» و شکرگزاری بر نعمات الهی (که در قرآن بارها به آنها سوگند یاد شده) نگریسته شوند، عملی پسندیده است. • نقد مقاصدی: یکی از مقاصد شریعت «حفظ مال» و «عدالت اجتماعی» است. اگر نمادگرایی یلدا منجر به «تجملگرایی افراطی» (Luxury-driven Yalda) شود، بهگونهای که قشر ضعیف جامعه احساس حقارت کند، این نمادها از مسیر اخلاقی خود خارج شدهاند. در اینجا، اصلِ دینیِ «مواسات» (یاریگری) بر اصلِ عرفیِ «تزیین سفره» مقدم است. ۲. تفأل به دیوان حافظ؛ «استخاره» یا «ذوق ادبی»؟ این بخش از مراسم یلدا، چالشبرانگیزترین قسمت از دیدگاه برخی تندروهای مذهبی است. اما نقد تخصصی آن چنین است: • مرز میان غیبگویی و امیدآفرینی: اگر تفأل به دیوان حافظ به معنای «اعتقاد جزم به پیشگویی آینده» باشد، با نص صریح قرآن که غیب را مخصوص خدا میداند (لا یعلم من فی السماوات والارض الغیب الا الله)، تعارض پیدا میکند. • بازخوانی فرهنگی: اما اگر این کار به عنوان یک «آیین ادبی» برای بهرهمندی از حکمتها و پندهای اخلاقی حافظ (که خود حافظِ قرآن بوده) نگریسته شود، نه تنها حرام نیست، بلکه نوعی «موعظه غیرمستقیم» است. در واقع، تفأل در یلدا بیشتر جنبهی «فال خیر» (تفأل بالخیر) دارد که در سنت نبوی نه تنها نهی نشده، بلکه ممدوح است (کان النبی یعجبه الفأل). ۳. قصهگویی و تکریم بزرگان؛ تحقق «حکمت» در سنت یلدا، نشستن پای صحبت بزرگترها (متلگویی و شاهنامهخوانی) وجود دارد. • نقد محتوایی: از منظر مقاصدی، «انتقال تجربه» و «حفظ هویت» از اهداف عقلایی شریعت است. اگر محتوای این نشستها شامل «غیبت»، «تمسخر» یا «خرافات» باشد، ظرفِ یلدا با محتوای حرام پر شده است. اما اگر به ذکر خاطرات، پندهای حکیمانه و یادآوری قدرت خدا در تغییر فصول بگذرد، مصداق «تواصوا بالحق» خواهد بود. ۴. نتیجهگیری در ترازوی «تفکر انتقادی» برای اینکه یلدا در ترازوی دین، «سنگین» و ارزشمند باقی بماند، باید از دو آسیب پاک شود: 1. آسیب خرافهگرایی: یعنی گره زدنِ فیزیولوژی بدن یا سرنوشت انسان به اجرام آسمانی یا خوراکیهای خاص در یک شبِ معین. 2. آسیب مصرفگرایی: تبدیل شدن یک سنت انسانی به یک ماراتنِ خرید و تفاخر طبقاتی. دیدگاه نهایی: یک مسلمانِ «متفکر» در شب یلدا، هندوانه را به عنوان «رزق الله» میخورد، حافظ را به عنوان «بهره ادبی» میخواند و بزرگترها را به عنوان «بابالله» (دریچههای رحمت و تجربه) تکریم میکند. در این صورت، هیچ تعارضی میان هویت ملی و عقیده توحیدی باقی نمیماند. ________________________________________
مرفه بیدرد
29 آذر 1404 - 09:49یلدا در ترازوی خرد و ایمان سلام بر همگی؛ در آستانه بلندترین شب سال، خوب است یلدا را نه فقط به عنوان یک رسم باستانی، بلکه به عنوان یک «فرصت الهی» بازخوانی کنیم. یلدای حقیقی آنجاست که نورِ اخلاق بر تاریکیِ غفلت پیروز شود. چند پیشنهاد برای یلدایی پُربارتر: 1. یلدا؛ آیتِ خدا: بیاییم تغییر فصول و طولانی شدن شب را نشانهای از نظم آفریدگار بدانیم؛ یادمان باشد که هیچ شب تاریکی ماندگار نیست و سپیده در راه است (إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً). 2. صله رحم، نه صله مجازی: زیباترین نماد یلدا، نگاه مشتاق بزرگترهاست. بیاییم در این شب، گوشیها را کنار بگذاریم و با «حضور قلب» به استقبال عزیزانمان برویم. 3. هندوانهی انصاف، انارِ همدلی: شادی ما زمانی کامل است که همسایهای گرسنه نباشد. بیاییم بخشی از هزینههای غیرضروری سفرهمان را به «سفرههای خالی» اختصاص دهیم تا برکتِ واقعی به خانهمان بیاید. 4. حافظِ پندآموز: فال حافظ را نه به نیت غیبگویی، بلکه به نیت بهرهمندی از حکمتهای مردی بدانیم که هر چه داشت از «دولت قرآن» بود. 5. پرهیز از اسراف: یلدا بهانهی «سادگی و صمیمیت» است، نه مسابقهی «تفاخر و تجمل». مبادا سفرههای رنگین ما، دلِ تنگِ نیازمندی را بلرزاند. بیاییم یلدا را به «شبِ بیداریِ دل» تبدیل کنیم، نه فقط شبزندهداریِ جسم. یلدایتان سرشار از یاد خدا و گرمای محبت خانوادگی.
هوش مصنوعی سلفی
29 آذر 1404 - 09:58یلدا به عنوان جشن دینی در اسلام وجود ندارد در منابع اهل سنت درباره شبی به نام «یلدا» در شریعت صحبتی نشده. بنابراین اگر کسی آن را به عنوان یک عید مذهبی تلقی کند، از نظر شرعی اثبات نشدنی است. جشنهای واقعی در اسلام محدود به عید فطر و قربان هستند و چیزهایی مثل یلدا جزو سنتهای ملی و فرهنگیاند نه اسلامی. https://ahlesonnat.com/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A8-%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7-%DB%8C%D8%A7-%D8%B4%D8%A8-%DA%86%D9%84%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/?utm_source=chatgpt.com بدعت یا «عملی بدون پایه در شریعت» پیامبر اسلام فرموده که هر چیزی که در دین وارد شود و پایهی نصّ شرعی نداشته باشد، مردود است («مَن أحدثَ في أمرنا هذا ما ليس فيه فَهُوَ رَدّ»). بر اساس این نگاه، ایجاد یا تثبیت جشنهای سالیانهای که هیچ ارتباطی با احکام و نشانههای اسلامی ندارند، میتواند از نظر برخی علما مردود شمرده شود. سنت آنلاین https://www.sunnatonline.org/%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D8%A8-%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7/?utm_source=chatgpt.com اجتناب از تقلید جشنهای غیر دینی فقیهان اهل سنت غالبا بر این باورند که مسلمان نباید در مراسم و جشنهای مخصوص غیر مسلمانان شرکت کند یا آنها را تعظیم نماید، چون این میتواند به نوعی گرفتن از مناسکشان یا رضایت دادن به آن رسوم تعبیر شود. ابن قیم و ابن تَیمیه این نگرش را درباره جشنهای غیر اسلامی برجسته کردهاند. https://islamqa.info/en/answers/145893?utm_source=chatgpt.com اگر کسی یلدا را مراسمی متصل به اعتقادات باستانی و غیر اسلامی بداند (برای مثال ربط دادن به تولد خورشید یا میترا)، پس از دیدگاه فقه سنتی اهل سنت چنین مراسمی نباید تبریک گفته شود یا در آن شرکت شود، چون تقلید از غیر مسلمان است. جشنهای غیر اسلامی و محدودیت حضور مسلمانان نظریههای فقهی اهل سنت میگویند شرکت در جشنهایی که خاص غیر مسلمانان هستند و رنگ و بوی مذهبی غیر اسلامی دارند، برای مسلمان جایز نیست. این هم از همان قاعدهی اجتناب از تقلید است. https://islamqa.info/en/answers/145893?utm_source=chatgpt.com منش فرهنگی در مقابل مناسک دینی بعضی علمای معاصر در منابع اسلامی (اگرچه نه همیشه اهل سنت سختگیر) میگویند که رسوم ملی مثل یلدا اگر با نیت فرهنگی و خانوادگی انجام شود و در آن چیز حرامی نباشد، خودش به عنوان یک فعالیت اجتماعی بد نیست، اما نباید با مبانی احکام دینی یکی گرفته شود. https://www.facebook.com/IslamicInformation991/posts/%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%A8-%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%DB%8C%D8%A7-%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D8%AF/1009624667861569/?utm_source=chatgpt.com خلاصه اینکه اهل سنت یلدا رو جشن اسلامی نمیداند چون در قرآن یا سنت پیامبر برای این شب چیزی نیامده، و از شرکت در مراسم یا تقلید خاص از جشنهای غیر اسلامی اکراه دارد چون ممکن است به بدعت/تقلید غیر دینی بینجامد. اگر هم به عنوان یک سنت فرهنگی خانواده برگزار بشود بدون بیان مذهبی، اکثر فقها با نگاه ملایمتری به آن نگاه میکنند (البته نه به عنوان عبادت).