نوشته: مسعود صبری(پژوهش‌گر مسایل دینی در اسلام آنلاین)
ترجمه: پایگاه اطلاع‌رسانی اصلاح

هنگامی که کسی از ما واژه‌ی توبه را بشنود، این معنا به ذهن وی خواهد گذشت که آدمی گنهکار و سر گشته از گناه و غفلت خود پشیمان شده است و می‌خواهد رابطه اش را با خداوند بهبود بخشد. اما چون به این فرموده‌ی خداوند می‌نگریم:"و ای مؤمنان همه به سوی خدا توبه آورید، باشد که رستگار شوید"(نور/31) و باز به این فرموده‌ی پیامبر(ص) می‌نگریم:"من هر روز بیش از صد بار از خداوند آمرزش می‌خواهم و به سوی او توبه می‌کنم"؛ همچنین چون به دیگر آیات و احادیثی می‌نگریم که به توبه فرا می‌خوانند، نگاه ما به این نکته معطوف می‌شود که توبه امری فراتر از این مقوله های ظاهری است و مصداق‌های توبه، بسی گسترده تر از پشیمان شدن از گناه و روی آوردن به طاعت است. ندای خداوند به پایبندی به توبه و اظهار پیامبر(ص) مبنی بر اینکه روزانه بیش از صد بار توبه می‌کند، بر ما لازم می‌گرداند که توبه با آدمی ملازم باشد و توبه با این نگاه جزئی به آن محدود نشود. مفاهیم بسیاری در توبه هست، از جمله کوشش پیوسته و دگرگون سازی خود و درون و توبه از کوتاهی در انجام اعمال نیک، زیرا خداوند دوست دارد هر کاری را به درستی انجام دهیم. از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: خداوند نیکو انجام دادن اعمال را بر هر کس لازم گردانده است، پس هرگاه(کسی را به قصاص) کشتید، با دقت و درستی بکشید و هر گاه حیوانی را ذبح کردید، به نیکی ذبح کنید"
همچنین پیامبر(ص) در پاسخ به پرسش جبرئیل درباره‌ی احسان فرمود: "احسان آن است که خداوند را چنان بپرستی که گویی او را می‌بینی، اگر تو او را نمی‌بینی، قطعاً او تو را می‌بیند."
این سخن به معنای به اوج رساندن دقت و درست انجام دادن تمام کارهاست و نه فقط عبادات. اگر خداوند از انسان می‌خواهد که در شکل کامل او را بپرستد، نتیجه اش آن است که انسان تمام کارهایی را که می‌کند به طور کامل انجام دهد. شاید این سخن پیامبر(ص) مطلب ما را کامل‌تر کند:"خداوند دوست دارد که هرگاه کسی از شما کاری انجام داد، آن رادرست و استوار انجام دهد."
فقدان دقت در انجام کار و کوتاهی در آن، بر آدمی واجب می‌گرداند که از آن کوتاهی توبه کند و کارها را درست انجام دهد، از کار روتین توبه کند و کار را با دقت انجام دهد. این موضوع تمام حیطه‌های کاری زندگی را در بر می‌گیرد.
در توبه، اگر کار توأم با اشتباه بود، لازم نیست کاملا ترک شود، زیرا چه بسا تداوم در کار به همراه اصلاح کردن آن، خود توبه باشد. مثل بازیگری، برخی از بازیگران پس از توبه کاملا بازیگری را رها می‌کنند، زیرا بازیگری [در جوامع بی بندوبار] با بزهکاری و فحشا همراه است. با این وصف رها کردن میدان برای بزهکاران و خود را کنار کشیدن، زیان‌های بزرگی به دنبال دارد. در این کار توبه‌ِی واقعی آن است که کار خود را ادامه دهد، ولی جهت کار خود را اصلاح کند و به جای بازیگری‌ای که به سوی ویرانی جامعه، ترویج فحشا و بزهکاری، تغییر اخلاق و رفتار جامعه، کوشش برای ترویج غرب‌گرایی رفتاری(کاری که با روح اسلام و روح جامعه ناسازگار است) فعالیت می‌کند، بازیگری پاکی ارائه کند که به ساختن جامعه و کاشتن ارزش‌های فرهنگی، اسلامی و انسانی منتهی می‌شود.
این توبه از نوع فردی آن است، ولی توبه‌ی جمعی و توبه‌ی مربوط به نهادها و حکومت‌ها نیز وجود دارد. گاه برخی از نهادها، فعالیت‌های آسیب‌زا در حق جامعه انجام می‌دهند. مؤسساتی که فعالیت حرام یا غیر سودمند دارند، چه این مؤسسات فعالیت اقتصادی حرام داشته باشند، از قبیل دادوستد به ربا یا دادوستد کالاهای ناجایز یا داد و ستد کالاهای فاقد سودمندی برای جامعه، و چه از نوع مؤسساتی باشند که به ترویج افکار ویرانگر می‌پردازند و یا کانال‌های ماهواره‌ای که در راستای ترویج بی بندوباری فعالیت می‌کنند.
توبه‌ی این نوع مؤسسات آن است که در راستای ترویج عدالت فعالیت کنند، فساد اداری را نابود کنند، تفاوت موجود بین بین کارکنانی را که توان و لیاقت و مدرک یکسان دارند از بین ببرند، به کسی ظلم نکنند و کسی را به سبب نزدیکی و خویشاوندی با فلان مسؤل، ترفیع ندهند و پیوسته کوشش هایی در راستای ارزیابی و بازنگری صورت پذیرد. عمر بن خطاب به ابو موسی اشعری گفته است: قضاوتی که امروز کرده ای تو را از آن باز ندارد که آن را باز بینی کنی، زیرا پذیرش حق از ادامه دادن باطل بهتر است."
شالوده ای که عمر بن خطاب گذاشته، بنیاد مفاهیم گوناگونی از توبه است. توبه در پشیمانی از گناه خلاصه نمی‌شود و شامل دست کشیدن از خطا و کوتاهی و روی آوردن از بدتر به بد و از بد به خوب و از خوب به خوب‌تر است. نیکوسازی، زیبا سازی و استوار سازی از مهم‌ترین نمادهای این توبه است.
توبه‌ی دولت‌ها نیز از نوع توبه‌ی مؤسسات است. این توبه روابط دولت با شهروندان را در بر می‌گیرد، از قبیل رعایت حقوق و وظایف، جهت‌دهی هزینه‌ها، هزینه‌ی اموال در جاهای عمومی، حفظ حقوق بشر، فراهم کردن آزادی‌های شهروندان، گسترش امنیت و پاسداری از آن، فراهم کردن فرصت برای صاحبان مواهب و استعدادها تا به نقش خود در قبال دولت بپردازند، و اینکه قدرت در تعدادی شخص انحصاری نشود و دولت در دنباله‌روی از دیگر کشور ها آزاد باشد تا آنها طبق مصالح خود کارهایی نکنند که با طبیعت دولت، ملت و هویت دین سازگار نیست. دولت تصمیماتش را خود بگیرد و مجری تصمیماتی نباشد که بر آن تحمیل و دیکته شود. نیروهای نهفته در جامعه را به حرکت در آورد و از آنها بهره برداری کند و رابطه‌ای استوار و همیشگی بین خود و ملت برقرار کند و به خوی و منش و زبان دیانت و حریم شهروندان حرمت بگذارد و اموری بر آن تحمیل نکند که با ساختار دیانت، زبان و سنت‌های آن ناسازگار باشد.
دولتی که به اسلام معتقد است، بخشی از توبه‌ی آن نیز، این است که به غیر شرع خداوند حکم نکند؛ بلکه شریعت خدا را به اجرا در آورد. وارد کردن قوانینی که با شرع تصادم دارند، خیانت به ملت است و بایستی از آن توبه کند. این موضوع با وارد کردن قوانینی که با مصالح ملت ناسازگار نیستند و با سازوکارهای مدرن برخی اهداف شرعی را برآورده می‌کنند، منافات ندارد؛ اما به شرط آنکه با مسائل شرعی اصطکاک نداشته باشند.
بخشی از توبه‌ی دولت در قبال ملت آن است که به فراهم آوردن بسترها و رفع نیازهای ضروری ملت اقدام کند و اموال را در مواردی هزینه نکند که از نظر دولت توجیه دارد، ولی با مصالح ملت هماهنگ نیست؛ مثل هزینه کردن بسیار برای ورزش و هنر و رها کردن خدمات عمومی و توجه نکردن به فقرزدایی و عدم دسترسی مردم به وسایل اساسی و ضروری خود. در این باره مسایل دیگری نیز هست که به رابطه‌ی دولت و ملت و روابط خارجی دولت و مصالح و زیان‌های آن باز می‌گردند.
این برداشت از توبه را می‌توان در تمام حوزه‌های زندگی با رویکرد‌های گوناگون فرهنگی، فکری، تولیدی، سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، علمی، رسانه‌ای و غیره گنجاند.
توبه‌ی افراد متعهد، یا توبه‌ی ابرار و مقربان نیز نوعی دیگر از توبه است. به این معنا که فرد پس از انجام کار نیک از خداوند آمرزش بخواهد که مبادا عملش به صورت مطلوب انجام نشده باشد و بیم آن داشته باشد که مبادا از درگاه خداوند رد شده باشد. این نوع توبه از این فرموده‌ی خداوند برداشت می‌شود:"هنگامی که یاری و گشایش خداوند فرا رسید و مردم را دیدی که دسته‌دسته به دین خدا در می‌آیند، پس پروردگارت را به نیکی بستای و از او آمرزش بخواه که او توبه‌پذیر است."(نصر/3-1)