[12 ] آیا دیالیز روزه را فاسد می‌کند؟
س: بیمارانی که کلیه‌هایشان از کار می‌افتد مجبور به عمل دیالیز می‌شوند، دیالیز بدین صورت است که با یک دستگاه دو یا سه بار در هفته، خون بیمار تصفیه می‌شود، طوری که همه‌ی خون بیمار از طریق یک لوله پس از تصفیه خارج کرده می‌شود و در داخل دستگاه کلیه‌ی مصنوعی به آن مواد تصفیه کننده اضافه می‌کنند. و اگر این عمل برای بیمار دیالیزی انجام نگیرد زندگی اش در معرض خطر قرار می‌گیرد، زیرا کلیه‌هایش از کار افتاده است و این عمل برایش ضروری می‌باشد، پس سؤال ما از شما این است: آیا عمل دیالیز و تصفیه خون کلیه، بر روزه تأثیر دارد؟ با توجه به این که عمل دیالیز برایش ضروری است و از طرفی خوردن روزه و قضای آن را برای خود ناخوشایند می‌داند، خواهشمندیم مسئله‌ی مذکور را توضیح دهید. الله تعالی به شما پاداش نیکو عطا بفرماید.
ج: نامه‌ای برای مدیر بیمارستان تخصصی ملک فیصل به شماره‌ی 1756/2 در تاریخ14/8/1406 و همچنین نامه‌ای به مدیر بیمارستان نیروهای مسلّح ریاض به شماره 1757/2 در تاریخ 4/8/1406 فرستادیم، در این نامه‌ها از مدیران این بیمارستان‌ها درباره‌ی کار دیالیز و به کار رفتن مواد شیمیایی در آن توضیح خواستیم و پرسیدیم که آیا این عمل نوعی تغذیه می‌باشد؟

پاسخ آن‌ها طی نامه‌ای به شماره‌ی 5693 در تاریخ 27/8/1406 و نامه‌ای دیگر به شماره‌ی 10/780716 در تاریخ 19/8/1406 بدستمان رسید که مضمونشان چنین است:

کار دیالیز عبارت است از اخراج خون از جسم بیمار به داخل دستگاه، این دستگاه اقدام به تصفیه‌ی خون بیمار می‌کند و سپس آن را به جسمش بر می‌گرداند و این کار با اضافه شدن برخی مواد شیمیایی و غذایی از جمله قند و املاح به خون، به طورکامل انجام می‌شود.

کمیسیون دائمی پس از قرائت توضیحات و آگاهی کامل از کار دیالیز، فتوایش را چنین صادر کرد: دیالیز روزه را فاسد می‌کند.

فتاوای کمیسیون دایمی مباحث علمی و افتا (10/189- 191)



[13 ] حکم حجامت برای روزه‌دار:

س: آیا عمل حجامت موجب باطل شدن روزه‌ی حجامت کننده و حجامت شونده می‌گردد؟ لطفاً حکم روزه‌ی حجامت کننده و حجامت شونده را توضیح داده و بفرمایید که آیا این دو نفر روزه‌ی‌شان را (پس از حجامت) بخورند و پس از رمضان قضایی آن را بجا بیاورند یا...؟

ج: حجامت سبب باطل شدن روزه‌ی هر دو نفر می‌شود ولی در امتداد روزه نباید چیزی بخورند؛ البته قضای این روزه بر آنان واجب است. بدلیل حدیث پیامبر اکرم که فرموده است: أَفْطَرَ الحاجِمُ والمَحْجُوم[1]

روزه‌ی حجامت کننده و حجامت شونده هر دو باطل است.

کمیسیون دائمی مباحث علمی و افتا(10/261- 262)



[14 ] حکم خوردن یا آشامیدن شخص روزه‌دار از روی فراموشی:

س: انسان چه بسا در ایام ماه مبارک رمضان از روی فراموشی چیزی می‌خورد و پس از خوردن به یاد می‌آورد که روزه است: آیا در این صورت قضا بر او لازم است؟ با علم به این که پیامبر اکرم فرموده است: هر کس از روی فراموشی چیزی بخورد... و در جای دیگر فرموده است: گناه خطا و اشتباه، فراموشی و اکراه از دوش امتم بر داشته شده است. با توجه به سخنان پیامبر آیا خوردن و آشامیدن از روی فراموشی روزه را می‌شکند؟

ج: کسی که از روی فراموشی در ایام ماه مبارک رمضان چیزی بخورد گناهی متوجه او نمی‌شود و بر او لازم است که روزه‌اش را به اتمام برساند و طبق صحیح ترین فتوا قضا بر او لازم نیست. فتوای امام شافعی و امام احمد نیز همین است. دلیل این حکم حدیثی است که بخاری و مسلم از پیامبر اکرم روایت کرده‌اند:

«مَنْ نَسِی وهو صائم فأکَلَ أو شَرِبَ فَلْیتِمَّ صومَهُ فإنما أَطْعَمَهَ الله وسَقَاه»[2]

هر شخص روزه‌داری که از روی فراموشی چیزی بخورد یا بیاشامد روزه‌ای خود را تمام کند زیرا (در حقیقت) الله به او طعام و شراب داده است.

«إذا أکل الصائمُ ناسیاً أو شرب ناسیاً فإنما هو رِزْقٌ ساقَهُ الله إلیه، ولا قضاءَ علیه»[3]

«اگر شخص روزه‌دار از روی فراموشی چیزی بخورد یا بیاشامد (در واقع) این رزقی است که الله تعالی به او عطا کرده است. و قضا بر او لازم نیست.»

فتاوای کمیسیون دائمی مباحث علمی و افتا(10/269)



[15 ] آیا با خروج مذی (آب عشق) روزه فاسد می‌شود؟

س: در یکی از روزهای ماه رمضان با همسرم شوخی می‌کردم، متوجه شدم که مذی (مایعی که هنگام ملاعیت با زن از مجرای تناسلی خارج می‌شود) از من خارج شده است.

آیا بر من کفاره لازم است؟

ج: اگر اصل موضوع همان است که نوشته‌اید بر شما قضا و کفاره لازم نیست؛ مگر این که ثابت شود مایعی که از شما خارج شده است آب منی باشد که در این صورت فقط غسل و قضا لازم است بدون کفاره.

فتاوای کمیسیون دائمی مباحث علمی و افتا(10/273)



[16 ] احتلام در اثنای روزه:

س: در یکی از ایام ماه مبارک رمضان در خواب احتلام شدم، حکم روزه‌ام چیست؟ آیا بر من کفاره لازم است؟

ج: انسان به خاطر احتلام در حالت روزه یا در حالت احرام گناهکار نمی‌شود و هیچ تأثیری بر روزه و حج و عمره ندارد؛ قضا و کفاره هم لازم نیست. تنها چیزی که بر احتلام شونده واجب است همان غسل است- اگر منی خارج شده باشد.





فتاوای کمیسیون دائمی مباحث علما و افتا (10/274)



[17 ] حکم استمنا (خود ارضایی) برای روزه‌دار:

س: کسی که در ماه رمضان دچار هیجانات شدید شهوانی شده و اِستمنا می‌کند آیا روزه‌اش باطل می‌شود، در صورت مثبت بودن پاسخ آیا قضا و کفاره بر او واجب می‌شود؟

ج: استمنا در رمضان و غیر رمضان حرام است. زیرا الله تعالی می‌فرمایند:

وَٱلَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَأِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ فَمَنِ ٱبْتَغَىٰ وَرَآءَ ذَلِکَ فَأُوْلَـٰئِکَ هُمُ ٱلْعَادُونَ (معارج 29، 30، 31)

«و آن کسانی که شرمگاه خویش را محافظت می‌دارند، مگر از زنان و کنیزان خود که در این صورت ملامت و سرزنشی بر آنان نیست و آنان که فراتر از این را دنبال کنند تجاوز کار به شمار می‌روند.»

بنابراین شخصی که در حین روزه مرتکب عمل خود ارضائی بشود باید به درگاه الله توبه نموده و قضای روزه‌اش را بجا بیاورد. کفاره بر او واجب نیست، زیرا حکم کفاره فقط بر جماع و آمیزش وارد شده است.

فتاوای کمیسیون دایمی مباحث علمی و افتا(10/251)



[18 ] حکم درآوردن دندان و کشیدن خون در ایام رمضان:

س: آیا درآوردن دندان، فرو بردن آب دهان و کشیدن خون برای نمونه‌گیری، موجب باطل شدن روزه می‌شود؟


ج: خونریزی در اثر کشیدن دندان و مانند آن روزه را باطل نمی‌کند، زیرا تأثیر این خونریزی مانند تأثیر حجامت نیست. روزه همچنین بخاطر کشیدن خون برای نمونه گیری باطل نمی‌گردد، چون احیاناً پزشک مجبور به گرفتن مقدار کمی خون از بیمار می‌شود تا آن را آزمایش نموده و بیماری را تشخیص دهد، که به علت اندک بودن این خون روزه باطل نمی‌شود، زیرا اصل بقای روزه است و ما حق نداریم که بدون برهان ودلیل شرعی حکم به ابطال روزه کنیم. اما کشیدن خون زیاد از شخص روزه‌دار و اهدای آن به بیماران نیازمند، روزه را باطل میکند، بنابراین شخصی که روزه‌ی واجب دارد نباید اقدام به اهدای خون نماید مگر برای بیماری که در شرایط فوق العاده خطرناکی قرار گرفته باشد و نتواند تا بعد از غروب دوام بیاورد، در این صورت اگر پزشکان تشخیص بدهند که خون این روزه‌دار برایش مفید است و مشکل را بر طرف می‌سازد جایز است که خونش را به او اهدا نماید. و اهدا کننده باید پس از اهدای خون خوردنیهای مقوی مصرف کند تا انرژی از دست رفته‌اش به او باز گردد. ناگفته نماند که قضای این روزه بر او لازم است.

شیخ ابن عثیمین- مسائل عن الصیام- دار ابن الجوزی، ص:(25، 26)



[19 ] حکم خونی که خود به خود از بدن خارج می‌شود:

س: مسافری در یکی از ایام ماه رمضان بعد از نماز ظهر به طور ناگهانی از ناحیه‌ی بینی یا دهان دچار خون ریزی می‌شود و با این وجود روزه‌اش را به اتمام می‌رساند. اکنون چندین سال از آن اتفاق گذشته است و شخص مذکور هنوز هم عوض آن روزه را نگرفته است، آیا قضای روزه بر او لازم است؟

ج: خونریزی بطور ناگهانی از دهان یا بینی هیچ تأثیری بر روزه ندارد زیاد باشد یا کم.





فتاوای کمیسیون دایمی مباحث علمی و افتا (10/266، 277)



[20 ] حکم استعمال داروی تنقیه برای روزه‌دار:

س: آیا در ماه رمضان می‌توان از داروی تنقیه (دارویی که از راه مقعد استعمال می‌شود) استفاده نمود؟

ج: مصرف داروی تنقیه مورد اختلاف علماست: عده‌ای گفته‌اند این عمل موجب ابطال روزه نمی‌شود، شیخ الاسلام ابن تیمیه (رح) همین نظر را دارد،[4] ایشان علت این امر را چنین بیان می‌کند که داروی تنقیه نه طعام است و نه شراب و نه به معنای طعام و شراب. به نظر بنده رأی و مشوره‌ی پزشکان در این خصوص دارای اهمیت است، اگر بگویند این عمل همچون طعام و شراب است پس حکم طعام و شراب را دارد و چنانچه بگویند که موجب تغذیه نمی‌شود پس روزه را باطل نمی‌کند.

شیخ ابن عثیمین- مجموعه فتاوا و رسائل (19/204)ف (152).



[21 ] حکم استعمال شیاف برای روزه‌دار:

س: استعمال شیاف در ایام رمضان چه حکمی دارد؟

ج: اشکالی ندارد چون این چیز طعام و شراب محسوب نمی‌شود و حکم طعام و شراب را ندارد و مسلّم است که خداوند طعام و شراب را حرام کرده است. پس آنچه که طعام و شراب باشد و یا قائم مقام طعام و شراب باشد روزه را می‌شکند در غیر این صورت روزه نمی‌شکند.

شیخ ابن عثیمین- مجموعه فتاوا و رسائل (19/204)ف (153).



[22 ] حکم استفاده از سرمه و قطره برای روزه‌دار:

س: استفاده از سرمه و چکاندن قطره در چشم، گوش و بینی برای روزه‌دار چه حکمی ‌دارد؟

ج: گذاشتن سرمه در چشم، ریختن قطره در گوش و بینی برای روزه‌دار اشکالی ندارد، حتی اگر مزّه‌ی آن را در حلقش احساس نماید، به دلیل این که این‌ها خوردن و آشامیدن محسوب نمی‌شود، بنابراین در حکم، به خوردن و آشامیدن ملحق نمی‌شوند و همین است فتوای شیخ الا اسلام ابن تیمیه(رح)[5].

اما اگر قطره در شکم برسد (و عمداً این کار را کرده باشد) روزه‌اش می‌شکند، بدلیل این که پیامبر اکرم فرموده است:

بالِغْ فی الاستنشاق إلا أن تکونَ صائماً[6] «در استنشاق مبالغه کن مگر آن که روزه باشی.»

شیخ ابن عثیمین- مجموعه فتاوا و رسائل (19/205)ف (154).



[23 ] حکم تزریق آمپول در ایام رمضان برای شخص روزه‌دار:

س: آیا تزریق آمپول روزه را باطل می‌کند؟

ج: دو نوع آمپول وجود دارد: نوعی از آن‌ها انسان را از آب و خوراک بی نیاز می‌سازد و هدف از آن تغذیه و احساس نکردن گرسنگی است، این نوع آمپول روزه را باطل می‌کند، بنابراین هر چیزی که به نوعی کار تغذیه را انجام بدهد شکننده‌ی روزه محسوب می‌شود. قسم دیگری از آمپول‌ها کار تغذیه را انجام نمی‌دهند و انسان را از آب و خوراک بی نیاز نمی‌سازند، این آمپول‌ها روزه را باطل نمی‌کنند، چون نصوص شرعی شامل آن‌ها نمی‌شود، نه به اعتبار الفاظ و نه به اعتبار معانی.

پس این نوع آمپول‌ها نه خوراک هستند نه آب و نه در معنای آب و خوراک. اصل صحت روزه است مگر آنکه دلیل فساد آن به اثبات برسد که در این جا به اثبات نرسیده است.

شیخ ابن عثیمین- فتاوای روزه. ص(58)

جمع و ترتیب: محمد مسند



[24 ] آیا روزه با ریختن قطره باطل می‌شود؟ آیا روزه با استفراغ باطل می‌شود؟

س: در کتاب (الضیاء اللامع)- کتابی از ابن عثیمین- در خطبه‌ی مخصوصی پیرامون رمضان و متعلّقات آن چنین آمده است: همچنین اگر بدون قصد استفراغ کرد یا در چشم یا گوش قطره ریخت روزه‌اش باطل نمى شود. نظر شما راجع به این مسئله چیست؟

ج: فتواى شیخ ابن عثیمین در این زمینه کاملاً صحیح است، زیرا در عرف عمومی ریختن دارو در چشم و... حکم خوراک و شراب را ندارد، هرچند اگر این کار را بعد از غروب انجام دهد بهتر و به احتیاط نزدیکتر است، تا از اختلاف خارج شود.

همچنین استفراغ غیر عمدی روزه را باطل نمی‌کند، زیرا الله تعالی بندگانش را خارج از وسع و توانشان مکلف نمی‌سازد و مبنای شریعت اسلام بر آسانگیری و رفع حرج است.

الله تعالی می‌فرماید: وَمَا جَعَلَ عَلَیْکمْ فِی ٱلدِّینِ مِنْ حَرَجٍ (حج 78)

الله تعالی: در دین کارهای سخت و دشوار را بر دوش شما نگذاشته است.


رسول الله در حدیثی فرموده‌اند: مَنْ ذَرَعَهُ الْقَیءُ فَلا قَضَاءَ عَلَیهِ، وَمَنِ اسْتَقَاءَ فَعَلَیهِ الْقَضَاءَ[7]

اگر کسی خود به خود استفراغ کند روزه‌اش باطل نمی‌شود و قضا بر او لازم نیست، ولی اگر عمداً استفراغ کند- روزه‌اش باطل می‌شود– و باید آن را قضا کند.

کمیسیون دایمی- فتاوای روزه- ص(44)



[25 ] حکم استفاده از داروی جلوگیری از قاعدگی.

س: برخی از خانم‌ها بخاطر جلوگیری از قاعدگی ماهانه، دارو و قرص مصرف می‌کنند چون دوست ندارند از خیر و برکت روزهای رمضان محروم شده و مجبور به آوردن قضایی بشوند. آیا کارشان درست است؟ یا این که در این موضوع شرایطی وجود دارد؟

ج: من شخصاً ترجیح می‌دهم که خانم‌ها نباید این کار را بکنند بلکه باید امور به روال طبیعی و فطری جریان داشته باشد، زیرا عادت ماهانه یک امر فطری و طبیعی برای تمام زنان است که خداوند در نهاد آنان قرار داده است. زنان باید به فطرت راضی باشند. زیرا در دوره‌ی ماهانه حکمت‌هایی نهفته که مناسب حال زنان است و چنانچه جلوی آن گرفته شود چه بسا ضررهایی در پی خواهد داشت. پیامبر فرموده است: لا ضرر و لا ضرار[8]

ضرر زدن به خود و دیگران جایز نیست.

قطع نظر از ضررهایی که رحم در اثر این داروها متحمل می‌شود، بنظر بنده بانوان نباید از این داروها مصرف کنند، بلکه خدا را به خاطر قدرت و حکمتش سپاس گفته و هنگامی که قاعده می‌شوند از نماز و روزه خوداری نمایند و بعد از رمضان به تعداد روزهایی که در عادت ماهانه بوده‌اند روزه‌ها را قضا کنند.

شیخ ابن عثیمین- فتاوای روزه، ص (64)



[26 ] استفاده از روغن و کرم در رمضان:

س: آیا روغن و کرمی که جهت شادابی پوست استفاده می‌شود و مانع رسیدن آب به پوست نیست برای روزه‌دار ضرر دارد؟

ج: اشکالی در این کار نیست- چنانچه به آن نیاز باشد. زیرا روغن و چربی به پوست مالیده می‌شود و به داخل جسم نفوذ نمی‌کند، بر فرض این که در مسامات بدن داخل شود باز هم شکننده‌ی روزه نیست.

شیخ ابن جبرین، فتاوای روزه، ص(41)

جمع و ترتیب: محمد المسند



[27 ] حکم استفاده‌ی روزه‌دار از اسپره:

س: در بعضی از داروخانه‌ها اسپره‌ی تنفسی به فروش می‌رود که برخی از بیمارانی که نفس تنگی دارند از این اسپره‌ها استفاده می‌کنند. آیا شخص روزه‌دار می‌تواند از اسپره استفاده کند؟

ج: آری! روزه‌دار می‌تواند از اسپره استفاده نماید چه روزه‌اش روزه‌ی فرض باشد یا نفل، زیرا اسپره به معده نمی‌رسد بلکه صرفاً به مجاری تنفسی رسیده موجب باز شدن آن‌ها می‌گردد اصلاً خاصیت اسپره همین است و بس- و پس از آن بیمار می‌تواند به طور عادی نفس بکشد. بنابراین دلیلی برای فساد آن از کتاب سنت و اجماع یا قیاس صحیح یافت شود.

شیخ ابن عثیمین- فضائل رمضان، (س1).

جمع و ترتیب: عبدالرزاق حسن



[28] استفاده از خمیر داندان برای شخص روزه‌دار:

س: استفاده از خمیر دندان برای روزه‌دار چه حکمی دارد؟

ج: استفاده از خمیر دندان اگر به معده نرود جایز است، ولی بهتر است که نظافت دهان و دندان بعد از غروب انجام شود، زیرا خمیر با قدرت نفوذ می‌کند و احیانا بدون آن که شخص متوجه شود به معده می‌رسد، از این رهگذر است که رسول الله به لقیط بن صبره فرمود:

وَبَالِغْ فِی الاسْتِنْشَاقِ إِلا أَنْ تَکُونَ صَائِماً[9]

«در استنشاق مبالغه کن مگر آن که روزه باشی.»

پس بهتر است که روزه‌دار از خمیر دندان استفاده نکند بلکه این کار را بعد از افطار انجام دهد.

شیخ ابن عثیمین- کتاب الدعوه، (5)، (2/168)



[29 ] حکم شنا برای روزه‌دار:

س: شنا در دریا یا در استخر برای روزه‌دار چه حکمی دارد؟

ج: به نظر ما شنا برای روزه‌دار در دریا و یا در استخر جایز است، عمق استخر زیاد باشد یا کم به هر صورت که می‌خواهد شنا کند و در زیر آب فرو رود ولی دقت کند که آب در شکمش فرو نرود. شنا موجب نشاط روزه‌دار شده و او را به ادامه‌ی روزه کمک می‌کند، و هر آن چه که آنان را برای طاعت خدا به نشاط بیاورد ممنوع نیست، زیرا این کار عبادت را بر عابد آسان می‌گرداند.

خداوند متعال می‌فرماید: یُرِیدُ ٱللَّهُ بِکُمُ ٱلْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ ٱلْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ ٱلْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ (بقره185)

خداوند آسودگی شما را می‌خواهد و نمی‌خواهد شما را به زحمت بیاندازد و تا تعداد روزه‌های (رمضان) را کامل کنید و خداوند را بر این که شما را هدایت کرده است بزرگ دارید.

پیامبر اکرم فرموده است: إِنَّ الدِّینَ یسرٌ؛ وَلَنْ یشَادَّ الدِّینَ أَحَدٌ إِلا غَلَبَهُ[10]

«بدون تردید دین آسان است، و هیچ کس در دین سختی نکرده است مگر آن که مغلوب دین شده است.»

پس اشکالی ندارد که روزه‌دار در استخر شنا کند، چنان که دوش گرفتن اشکالی ندارد.

شیخ ابن عثیمین- مسائلی پیرامون روزه، دار ابن الجوزی، ص(32)


[30 ] حکم چشیدن خوراک برای روزه‌دار:

س: آیا برای آشپز ِ روزه‌دار جایز است که غذا را بچشد تا از کیفیت آن مطمئن شود؟

ج: اگر نیاز ی به این کار باشد اشکالی ندارد، بدین صورت که مقداری از خوراک را گرفته و آن را سر زبانش بگذارد و مزّه کند تا از کیفیت آن مطمئن شود ولی نباید چیزی از آن را ببلعد بلکه آن را از دهان بیرون آورد؛ با این کار روزه‌اش فاسد نمی‌شود. (والله علم)

شیخ ابن جبرین، فتاوای روزه، ص(48).

جمع و ترتیب: راشد الزهرانی



[31 ] حکم مسواک برای روزه‌دار بعد از زوال:

س: مسواک بعد از زوال برای روزه‌دار چه حکمی دارد؟ دلیل کسانی که آن را مکروه می‌دانند چیست؟

ج: قول صحیح آن است که مسواک برای روزه‌دار و غیر روزه‌دار در تمام اوقات مستحب است و همین برای روزه‌دار، قبل از زوال و بعد از آن جایز است. به دلیل حدیث عامر بن ربیعه«رضی الله عنه»که در سنن آمده است: رأیتُ رسولَ الله ما لا أُحْصِی یتسوَّکُ وهو صائم[11]

«چندین بار که نمی‌توانم آن‌ها را بشمارم مرتب می‌دیدم که پیامبر در حال روزه مسواک می‌زد.»

در این جا این صحابی مشخص نکرده است که آیا قبل از زوال ایشان را در حال مسواک دیده است یا بعد از آن، بلکه مطلقاً مسواک زدن ایشان را روایت کرده است. ولی به احتمال غالب ایشان را بعد از زوال دیده چون نماز ظهر و عصر بعد از زوال هستند، و از آن جا که رسول الله مسواک را برای نماز تأکید کرده احتمال می‌رود که برای نماز ظهر و عصر مسواک می‌زده است.

اما آنان که مسواک را بعد از زوال مکروه دانسته‌اند از این حدیث استدلال کرده‌اند: إِذَا صُمْتُمْ فَاسْتَاکُوا أَوَّلَ النَّهَارِ وَلا تَسْتَاکُوا آخِرَهُ[12]

هر وقت روزه گرفتید در ابتدای روز مسواک بزنید و در آخر آن مسواک نزنید.

حدیث مذکور ضعیف و غیر قابل استدلال می‌باشد. اینان همچنین از گفتار پیامبر استدلال می‌کنند که فرموده است: لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیبُ عِنْدَ اللهِ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ[13]

بوی دهان روزه‌دار نزد الله تعالی از بوی مشک خوشبوتر است.

روش استدلال این‌ها بدین صورت است که چون مسواک بوی دهان را تغییر می‌دهد، از زدن مسواک خود داری نمود. این توجیه نادرست است، زیرا مسواک بوی مخصوصی را که در اثر روزه به وجود می‌آید از بین نمی‌برد، زیرا بوی دهان در اثر عدم رعایت بهداشت دهان و دندان نیست، بلکه نشأت گرفته ازمعده می‌باشد، و با خالی بودن معده از خوراک بد بویی از دهان خارج می‌شود و این بو از نظر مردم ناپسند است ولی از نظر خداوند بسیار دوست داشتنی و پسندیده است. پس مسواک بوی دهان روزه‌دار را از بین نمی‌برد بلکه صرفاً دندان‌ها را تمیز نموده و بد بویی دندانها را از بین می‌برد نه بویی را که از معده بیرون می‌آید. بنابراین صحیح این است که مسواک زدن قبل از زوال و بعد از آن جایز است.

شیخ ابن جبرین- فتاوای روزه. ص (88)

جمع و ترتیب الزهرانی



[32 ] حکم روزه در حال جنابت:

س: آیا روزه‌ی شخصی که جنب است درست می‌باشد؟

ج: در حدیث ثابت شده است که: أن النبی کان یدْرِکُهُ الفجر وهو جُنُب من أهلِهِ، ثم یغتسل ویصوم[14]

«احیاناً فجر صادق طلوع می‌کرد در حالی که پیامبر به علت نزدیکی با همسرش(در شب) هنوز در حال جنابت بود و بعد از طلوع فجر صادق غسل می‌کرد و به روزه‌اش ادامه می‌داد.»

ولی از آن جا که غسل کردن شرط صحت نماز است تأخیر آن به خاطر نماز صبح جایز نیست. اما اگر شخصی که جنب بود خواب بر او غالب شد و بعد از طلوع آفتاب از خواب بیدار شد، غسل کند و نماز صبح را بخواند و روزه را کامل کند.

شیخ ابن جبرین- فتاوای روزه، جمع و ترتیب محمد المسند، ص (31)




پانوشتها و ارجاعات:
--------------------------------------------------------------------------------

[1] . احمد (2/364)، ابوداود (2367)، ترمذی گفته است: این حدیث حسن صحیح است. نسائی در الکبری (3134)، ابن ماجه (1679- 1681)

[2] . مسند احمد2/395، 425، 489، 491، 493، 513، 514)، بخاری (1933، 6669)، و مسلم (1151)، الفاظ از مسلم است.

[3] . سنن دارقطنی (2/178، 179)

[4] . مراجعه شود به مجموعه فتاوای ابن تیمیه (25/233- 247)

[5] . مراجعه شود به آدرس فتوای شماره 20

[6] . ابو داود (142، 2366)، ترمذی (788)، ترمذی حدیث مذکور را حسن صحیح قرار داده است. نسائی (87) ابن ماجه (407)، ابن حبان (1054، 1087، 4510)، حاکم (1/147، 148)، حاکم حدیث فوق را تصیح کرده و ذهبی در این خصوص با او موافق است.

[7] . ابو داود (2380)، ترمذی (720)، و گفته است: حسن غریب

[8] . مسند احمد (1/313)، ابن ماجه (2341)، با لفظ لا ضرر و لا إِضرار. امام نوری گفته است. این حدیث طرق مختلفی دارد که همدیگر را تقویت می‌کند.

[9] . تخریج حدیث مذکور در فتوای شماره (22) از همین فصل گذشت.

[10] . بخاری (19)

[11] . مسند احمد (3/445)، ابوداود (2364)، ترمذی (725) و گفته است که حدیث مذکور حسن صحیح است، دار قطنی (2/202) بیهقی در الکبری (8109) و امام بخاری آنرا مطلقاً در صحیح خود آورده است (1933). حافظ ابن حجر در التلخیص (1/62) گفته است: و اسناده حسن

[12] . دارقطنی مثل همین حدیث را مرفوعاً از حدیث جناب (رض) و موقوفاً از حدیث علی (رض) روایت کرده است (2/204)، طبرانی در الکبیر 4/78 (3696)، بیهقی در الکبری (8120، 8121) و...

[13] . بخاری (1904) و مسلم (1151)

[14] . بخاری (1925، 1926، 1930، 1931)، و مسلم (1109)