مسلم خدری

از نگاه ادیان الهی بارزترین فلسفه‌ی وجودی غریزه جنسی، حفظ نسل و تداوم آن است. در مبانی فقه، حفظ نسل از ضروریات پنجگانه به شمار می‌رود [1] و در خود فقه، آسیب رساندن به اسباب و آلات ارضای غریزه‌ی جنسی، موجب دیه می‌گردد [2] و هر آنچه که سبب تحریک غریزه‌ی جنسی گردد تا از خط قرمز که همانا «ازدواج شرعی» است، عبور کند خواه آن چیز حقیقی باشد یا مجازی، دیدنی باشد یا شنیدنی، پوشیدنی باشد یا نوشیدنی، جنبه‌ی غذایی داشته باشد یا تفننّی، مقدمه‌ی حرام، حرام به شمار می‌رود.دین اسلام که حافظ جوهره‌ی تمام ادیان الهی است با شفافیّت کامل و به اندازه‌ی لازم به موضوع غریزه‌ی جنسی پرداخته و آن را به رسمیت شناخته و برای آن چارچوب خاصّی که همانا ازدواج شرعی است قرار داده است که قالب گرفتن در این چارچوب رسیدن به هدف که همانا “حفظ نسل” و تداوم آن است در بر دارد. در غیر این صورت نه تنها از هدف فاصله می‌گیرد بلکه راههای انحرافی همچون استمناء، زنا، سحاق، همجنس گرایی و دو جنسگرایی را که عبور از خط قرمز قلمداد می‌شود در پیش گرفته و موجب تهدید یا اختلاط یا قطع نسل می‌گردد.
بشریت هر گاه از دین فاصله گرفته باشد در تمام زمینه ها و بخصوص در زمینه‌ی غریزه‌ی جنسی دچار افراط و تفریط شده است. گروهی راز موفقیّت و سربلندی خود را در سرکوب غریزه‌ی جنسی را دانسته اند و گروهی دیگر در آزادی بی قید و شرط آن. که این خود بیانگر عدم درک صحیح از انسان و تعامل با نیازهای اوست.
یکی از راههای انحرافی که موجب قطع نسل می‌گردد و موضـوع مقاله را نیز تشکیل می‌دهد قضیه “همجنس گرایی” یا “لواط” است که این روزها پاپ رهبر مسیحیان جهان در دو سفر تاریخی خود به آمریکا و استرالیا به خاطر عمل زشت و پلید همجنس گرایی کشیشان مسیحی با کودکان، پرده از این رسوایی برداشته و آن را خلاف عدالت دانسته و از مردم جهان عذرخواهی کرده است.
اسقفهای مسیحی نیز در تازه ترین تجمّع خود بر سر این موضوع اختلاف نظر داشتند. گروهی آن را تحریم و گروهی آن را حلال و نشانه‌ی آزادی و حاکمیت دموکراسی می‌دانند و دسته سوم در عبادتگاه آن را ناپسند، اما بیرون از معبد و کلیسا آن را بدون اشکال می‌بینند.
قضیه همجنس گرایی از آن جهت قابل توجه است که در کشورهای به اصطلاح متمدن غرب جنبه قانونی به خود گرفته و کسی نمی‌تواند مانع همجنس گرایان شود و ممانعت از آن را ناقض حقوق بشر و قوانین دموکراسی می‌دانند و از طرف دیگر وزنه بسیار سنگینی در رقابتهای انتخاباتی شده است. بدان معنی که هر گاه شخصی بخواهد کاندیدای ریاست جمهوری یا هر پست و مقام و موقعیت دیگری شود از روی اعتقادی یا ناچاری نمی‌تواند رأی میلیونی همجنسگرایان را نادیده گرفته و به خواسته های پلید آنان جامه عمل نپوشاند.
همجنسگرایان یا به تعبیر قرآن “لواط” نه تنها دول غرب را بلکه دول شرق را که ادعای دین و اخلاق می‌کنند در بر گرفته است و حتی در کشور خودمان ایران و بخصوص مناطق گرمسیری آنچنان که شنیده می‌شود از موضوعیت بیشتری برخوردار است که اگر خانواده ها در حفظ ناموس خود کوشا نباشند هر لحظه احتمال می‌رود دزدان ناموس، که تجاوز از حد و مرز خدا و جرم و جنایت و گناه و فساد و ستم گری خصلتشان شده است، عزت و شرافت و کرامت انسان را بر باد دهند لذا ما مسلمانان با فراهم کردن اسباب لازم از جمله هوشیاری و مراقبت کامل از خانواده همانند لوط علیه السلام باید از خداوند بخواهیم “ربّ نجنّی و اهلی ممّا یعملون” خداوندا ناموس ما را از دزدان ناموس مصون و محفوظ نگاه بدار.
از آنجا که عمل همجنسگرایی بسیار زشت و پلید است و هر آدم طبع سالمی از آن بیزار است و مبادا بنی آدم و بخصوص اهل ایمان به این دام انحرافی و خطرناک بیفتند خداوند متعال داستان حضرت لوط و قومش را که به این موضوع اختصاص دارد در قرآن پیش می‌کشد و در سوره های اعراف، هود، حجر، انبیاء، شعرا، نمل، عنکبوت، صافّات، قمر، ذاریات که حدود 87 آیه‌یا بیشتر را در بر می‌گیرد، از آن بحث به میان آورده است و از همه مهمتر به صورت ضمنی و به تفصیل عوامل بوجود آمدن این پدیده‌ی زشت و همچنین راهکارها برای نجات انسان از این دام انحرافی و خطرناک را بیان فزموده است و از منشأ تاریخی و فلسفه تحریمش سخن به میان آورده است که اگر خدا توفیق رفیق کند به ترتیب به بیان آنها می‌پردازیم.
اما قبل از پرداختن به مطالب مذکور لازم است جهت روشنگری بیشتر اشاره‌ی کوتاهی به حضرت لوط و شهر سدوم که محل دعوتش بوده است داشته باشیم.
همچنانکه در تفاسیر از جمله ابن کثیر و بغوی و الوسی در تفسیر آیات مربوط به قوم لوط در سوره اعراف آمده است لوط فرزند هاران فرزند آذر یا “تاراخ” برادر زاده ابراهیم خلیل علیه السلام است که از اهل سرزمین بابل در عراق بوده است همراه عمویش ابراهیم علیه السلام در حالی که به او ایمان آورده بود به سوی سرزمین شام هجرت می‌کنند حضرت ابراهیم علیه السلام در فلسطین ماندگار می‌شود و حضرت لوط در اردن. سپس خداوند او را به سوی اهل سدوم که در نواحی اردن بوده و فاصله آن با فلسطین یک شبانه روز است روانه می‌کند.
شهر سدوم که محل سکونت قوم حضرت لوط بوده است با توجه به آنچه که در تفاسیر آمده است از لحاظ جغرافیایی ظاهرا شهری خوش آب و هوا و از لحاظ کشاورزی و باغداری بسیار پر رونق و محل رفت و آمد تجار و کاروانیان بوده است.
طبیعی است که که هر پدیده ای برای به وجود آمدن و رشد و گسترش به علل و عواملی بستگی دارد. بعضی از مفسرین قرآن بخل مردم منطقه و تعلیم شیطانی را سبب بوجود آمدن این پدیده‌ی زشت دانسته اند بدین گونه آنان چون بخل می‌ورزیدند برای ممانعت از دست درازی مردم به ثمراتشان به تهدید و آزار آنان می‌پرداختند تا اینکه شیطان دشمن بنی آدم چاره ای برای آنان اندیشید و خود را در قالب جوان بسیار زیبا نمایان کرد و از اهالی شهر جهت همجنسبازی دعوت کرد و خود را در اختیار آنان قرار داد پس از ایثار و فداکاری شیطان!!! جهت رسوایی و فساد بنی آدم و تعلیم و آموزش اهل محل آنها جسارت پیدا کرده و این عمل زشت و ننگین را در حق خود و دیگران اجرا می‌کردند و بدین گونه در میانشان شیوع و رواج پیدا کرد. و بخاطر عدم توبه از این عمل فاحشه و ننگین و بازنگشتن به سوی خدا و برنامه های او، خداوند آنان را در دنیا عذاب داد و نابود کرد و قطعا در قیامت سزای بدتر از دنیا در انتظارشان هست.
چرا چون که بخاطر این عمل زشت، گناه خود و کسانی که پیروان و ادامه دهندگان راه آنها هستند بردوش می‌کشند.
حال بعد از ایراد مقدمه وقت آن رسیده است که از نگاه قرآن به تعریف همجنسگرایی و منشأ آن و فلسفه‌ی تحریم و عوامل بستر ساز این پدیده و همچنین راهکارها برای نجات از این دام خطرناک یپردازیم.
خداوند در قرآن از زبان حضرت لوط به قومش اینچنین می‌فرماید:
1) اتأتون الذکران من العالمین “165” و تذرون ما خلق لکم ربکم من ازواجکم بل انتم قوم عادون “166” شعراء
ترجمه: آیا در میان جهانیان، به سراغ ذکور می‌روید ( و با آنها بجای زنان آمیزش می‌نمایید ) و همسرانی که پروردگار آفریده را رها می‌سازید. بلکه اصلا شما قومی هستید که ( با ارتکاب همه معاصی، در ظلم به خود و جامعه ) از حد میگذرید ( و مرزی میان خوب و بد نمی‌شناسید )
2) و لوطا اذا قال لقومه اتأتون الفاحشه و انتم تبصرون “54” ائنکم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم تجهلون “55” نمل
ترجمه: لوط را ( هم به سوی قوم خود فرستادیم ) وقتی به قوم خود گفت: آیا به سراغ کار بسیار زشت میروید در حالی که ( سرانجام شوم آن را ) میدانید ؟ آیا شما به جای زنان به سراغ مردان می‌روید و ( این عمل قبیح و غیر طبیعی را ) دوست می‌دارید ؟ ( اصلا شما قوم نادانی هستید نه خدا را چنان که باید می‌شناسید، نه به نوامیس خلقت آشنایید و نه هدف آفرینش را تشخیص می‌دهید )
3) و لوطا اذا قال لقومه اتأتون الفاحشه ما سبقکم بها من احد من العالمین “80” ائنکم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم مسرفون “81” اعراف
ترجمه: لوط را هم فرستادیم و او به قوم خود گفت: آیا کار بسیار زشت و پلیدی را انجام می‌دهید که کسی از جهانیان پیش از شما مرتکب آن نشده است ؟! (جای شگفتی است که ) شما به جای زنان به مردان دل می‌بازید و با آنان می‌آمیزید ! اصلا شما مردمان تجاوز پیشه اید و به انگیزه شهوت رانی و هواپرستی از مرز فطرت درمی‌گذرید.
4) و لوطا اذا قال لقومه انکم لتأتون الفاحشه ما سبقکم بها من احد من العالمین “28” ائنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل و تأتون نادیکم المنکر فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین”29” عنکبوت
ترجمه: لوط را ( هم به سوی قوم خود فرستادیم و او ) زمانی به قوم خود گفت: شما کار بسیار زشتی را انجام می‌دهید کار زشتی که کسی از جهانیان پیش از شما مرتکب آن نشده است ! آیا شما با مردان آمیزش می‌کنید و راه (تولید و تکثیر نسل را می‌بندید و در باشگاهها و مجالس خود ( آشکارا و در میان جمع، بدون ترس و خوف از یزدان و شرم از مردمان ) کارهای زشت انجام می‌دهید ؟! ( و دامن عصمت به گناه می‌آلایند ) پاسخ قوم او جز این نبود: اگر راست می‌گویی عذاب خدا را بر سر ما بیاور ( و ما مردمان آلوده را امان مده !... )
از مجموعه این آیات سه نکته قابل توجه است:
1) تعریف همجنسگرایی که عبارت است از اینکه جنس نر ( بنی آدم ) از طریق همجنس نر شهوت خود را ارضا کند
2) منشأ تاریخی آن که به قوم حضرت لوط بر می‌گردد و در میان اقوام و ملل دیگر پیش از او سابقه نداشته است
3) فلسفه تحریم که همان قطع نسل است.
اما عوامل بستر سازاین پدیده فاحشه و راهکارها برای نجات از این دام خطرناک را با توجه به آیات 161 – 162 – 163 – 168 – 169 سوره‌ی شعراء و 29 – 30 سوره عنکبوت و 36 سوره قمر و 56 سوره نمل و78 – 80 سوره هود و 71 سوره حجر به صورت ضمنی می‌توان این چنین برشمرد:
عوامل بستر ساز این پدیده:
1) ضعف یا نبود تقوی و عدم انگیزه برای تقویت آن در سطح فرد و خانواده و جامعه
اذ قال لهم اخوهم لوط الا تتقون – 161 شعراء. فاتقوالله و اطیعون – 163 شعراء
ترجمه: آن زمانی که برادرشان لوط به ایشان گفت: هان ! پرهیزگاری کنید. از خدا بترسید و از من اطاعت کنید. [3]
2) پیروی نکردن از مصلحان اجتماعی و گوش ندادن به هشدارهای آنان و متهم کردنشان به دروغ پردازی
فاتقوالله و اطیعون – 163 شعراء. فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین – 29 عنکبوت
ترجمه از خدا بترسید و از من اطاعت کنید پاسخ قوم او جز این نبود که بگویند: اگر راست می‌گویی عذاب خدا را بر سر ما بیاور( و ما مردمان آلوده را امان مده !... ).
3) عدم انگیزه برای مبارزه با این پدیده شوم در جامعه و اظهار بیزاری، دشمنی و تنفر نجستن از آن به هر وسیله ممکن
قال انی لعملکم من القالین – 168 شعرا
ترجمه: ( لوط بدیشان پاسخ داد و ) گفت: من از کار شما نفرت دارم ( و زشت و ناپسند می‌دانم )....
4) وجود و گسترس مجالس منکر در سطح جامعه
ائنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل و تأتون فی نادیکم المنکر- 29 عنکبوت
ترجمه: آیا شما با مردان آمیزش می‌کنید و راه ( تولید و تکثیر نسل ) را می‌بندبید و در باشگاهها و مجالس خود ( آشکارا و در میان جمع، بدون ترس و خوف از یزدان و حیاء و شرم از مردمان ) کارهای زشت انجام می‌دهید؟!
5) عدم اطلاع رسانی به موقع و به صدا در نیامدن هشدار خطر از عواقب دنیوی و اخروی آن
و لقد انذرهم بطشتنا فتما روا بالنذر – 36 قمر
لوط ایشان را از گرفتار کردن و کیفر دادن بیم داد ولی آنان بر شک و گمان خود نسبت به بیم دادن ها و بر حذر داشتنها افزودند ( و بدان ها باور نکردند و بیراهه رفتند ).
6) تمایل به بی بند و باری و اباحه گری و سست شدن انگیزه پاکدامنی در جامعه
انهم اناس یتطهرون – 56 نمل
ترجمه: پاسخ قوم او جر این نبود که ( به‌یکدیگر ) گفتند: ( لوط ) و پیروان لوط از شهر و دیار خود بیرون کنید، آنان مردمانی پاکدامن و بیزار از ناپاکیها هستند !....
7) عدم دسترسی به ازدواج و سختگیری خانواده ها در این راستا
قال یا قوم هؤلاء بناتی هن اطهرلکم ان کنتم فاعلین – 71 حجر
ترجمه: گفت: اینها ( دختران شهر، همه آماده ازدواج با مردانند و به منزله ) دختران من هستند، اگر می‌خواهید کاری کنید ( و در راه ازدواج و اطفاء شهوات گام بردارید )....
8) سرد شدن حس شهامت و غیرت و مردانگی در جامعه
فاتقوالله و لا تخزون فی ضیفی الیس منکم رجل رشید – 78 هود
پس از خدا بترسید و در مورد مهمانانم مرا خوار و رسوا مکنید ( و بدیشان تعدّی و تجاوز منمایید ). آیا در میان شما مرد راهیاب و راهنمائی یافته نمی‌شود ؟
9) نبود پشتوانه اجتماعی و نیروی بازدارنده و بموقع در مقابل همجنسگرایان
قال لوان لی بکم قوه او اوی الی رکن شدید – 80 هود
ترجمه: لوط گفت: کاش بر شما توانایی می‌داشتم ( تا با قدرت و قوه هر چه بیشتربا شما می‌جنگیدم و از میهمانان خود دفاع می‌نمودم) یا اینکه تکیه گاه محکمی‌( چون قوم و عشیره و پیروان فراوان و هم پیمانان نیرومند ) میداشتم و بدان ( از دست شما ) پناه می‌بردم ( و به دفع آزار و اذیتتان از میهمانانم می‌پرداختم ) و شما افراد خیره سر و بی شرم را سرکوب می‌کردم.
10) پناه نبردن به خدا از این دام خطرناک و به فریاد نطلبیدن او در این راستا
رب نجنّی و اهلی مما یعملون – 169 شعراء
ترجمه: پروردگارا ! مرا واهل و عیال و پیروان مرا از ( عذابی که سزاوار ) کارهای ایشان ( است ) بدور محفوظ دارا....
رب انصرنی علی القوم المفسدین – 30 عنکبوت
ترجمه: ( لوط از آستانه خدا کمک طلبید و ) گفت: پروردگارا ! مرا بر قوم تباه پیشه پیروز بگردان.
عوامل مذکور نه تنها بستری مناسب برای پدیده همجنسگرایی می‌باشد بلکه می‌توانند بستر مناسبی یرای هر پدیده انحرافی دیگر غریزه‌ی جنسی از قبیل استمناء، زنا، سحاق و دوجنس گرایی باشند
اما راهکارها:
1) ایجاد تقوی و انگیزه آن در جامعه و رواج آن بخـصوص در بین همجنسگرایان. 161 و 163 شعراء و 78 هود
2) اطاعت و پیروی از راهنمایی پیغمبران و مصلحان اجتماعی. 163 سوره شعراء
3) مبارزه با عمل همجنسگرایی و اعتراض و تنفّر و بیزاری از آن نه خود همجنسگرایان. 168 سوره شعراء
4) اطلاع رسانی و هشدار خطر از عواقب دنیوی و اخروی آن به هر وسیله ممکن از جمله رسانه ها و وسایل تبلیغات جمعی. 36 قمر
5) گسترش مجالس معروف در سطح جامعه. 29 عنکبوت
6) ایجاد انگیزه پاکدامنی و تلاش و کوشش برای حاکمیت عفت و پاکدامنی در سطح فرد و خانواده و جامعه. 56 نمل
7) تشویق به ازدواج و مهیا کردن اسباب و وسایل آن و سهل گیری و ایثار و فداکاری خانواده ها در این زمینه. 71 هجر. 78 هود.
8) تحریک حس رشادت و غیرت و مردانگی در سطح خانواده و جامعه. 78 سوره هود
9) ایجاد نیروی بازدارنده و پشتوانه اجتماعی برای جلوگیری از همجنسگرایی و تنبیه همجنسگرایان. 80 سوره هود.
10) یاری جستن از خدا برای پیروزی در این میدان و برای نجات خود و خانواده در این راستا. 169 شعراء و 30 عنکبوت.
آثار ناگوار همجنس بازی:
گرچه در دنیای غرب که آلودگی های جنسی که فوق العاده زیاد است، این گونه زشتیها مورد تنفر نیست و حتی شنیده می‌شود در بعضی از کشورها همانند انگلستان طبق قانونی که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته این موضوع جواز قانونی پیدا کرده !! ولی شیوع این گونه زشتیها هرگز از قبح آن نمی‌کاهد و مفاسد اخلاقی وروانی و اجتماعی آن در جای خود ثابت است.
گاهی بعضی از پیروان مکتب مادی که اینگونه آلودگیها را دارند برای توجیه عملشان می‌گویند ما هیچگونه منع طبی برای آن سراغ نداریم !.
ولی آنها فراموش کرده اند که اصولاً هرگونه انحراف جنسی در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر می‌گذارد و تعادل او را بر هم می‌زند.
توضیح اینکه: انسان بصورت طبیعی و سالم تمایل جنسی به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشه دار ترین غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است.
هرگونه کاری که تمایل را از مسیر طبیعیش منحرف سازد، یکنوع بیماری و انحراف روانی در انسان ایجاد می‌کند.
مردی که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردی که تن به چنین کاری می‌دهد هیچکدام یک مرد کامل نیستند، در کتابهای امور جنسی هموسکو آلیسم ( همجنس گرایی ) به عنوان یکی از مهمترین انحراف ذکر شده است.
ادامه این کار تمابلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجاً می‌کشد و در مورد کسی که تن به این کار می‌دهد احساسات زنانه تدریجاً در او پیدا می‌شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی می‌شوند، به طوری که بعد از مدتی قادر به آمیزش طبیعی ( آمیزش با جنس مخالف ) نخواهند بود. با توجه به اینکه احساسات جنسی مرد و زن هم در ارگانیسم بدن آنها مؤثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن می‌شود که از دست دادن احساسات طبیعی تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد می‌سازد، و حتی ممکن است افرادی که گرفتار چنین انحرافی هستند، چنان گرفتار ضعف جنسی شوند که دیگر قدرت بر تولید فرزند پیدا نکنند.
اینگونه افراد از نظر روانی غالباً سالم نیستند و در خود یک نوع بیگانگی از خویشتن و بیگانگی از جامعه ای که به آن تعلق دارند احساس می‌کنند.
قدرت اراده را که شرط هر نوع پیروزی است تدریجاً از دست می‌دهند، و یکنوع سرگردانی و بی تفاوتی در روح آنها لانه می‌کند.
آنها اگر به زودی تصمیم به اصلاح خویشتن نگیرند و حتی در صورت لزوم از طبیب جسمی یا روانی کمک نخواهند و این عمل بصورت عادتی برای آنها در آید، تر آن مشکل خواهد شد، ولی در هر حال هیچوقت برای ترک این عادت زشت دیر نیست، تصمیم می‌خواهد و عمل.
به هر حال سرگردانی روانی تدریجاً آنها را به مواد مخدر و مشروبات الکلی و انحرافات اخلاقی دیگر خواهد کشانید و این یک بدبختی بزرگ دیگر است. [4]
“حکم لواط یا همجنس بازی از نظر مذاهب چهارگانه اهل سنت:
مالک و شافعی و احمد می‌گویند: لواط موجب حد است.
ابوحنیفه گوید: همجنس باز فقط تعزیر می‌شود. زیرا در همجنس بازی اختلاط نسب نیست و اغلب نزاع و کشمکش که منجر به کشتن همجنس باز شود بر آن مترتب نمی‌شود. و در حقیقت لواط یا همجنس بازی زنا نیست.
در نظر مالکیه و حنابله در ظاهرترین دو قولی که از احمد روایت شده حد لوطی در همه احوال رجم و سنگسار است. خواه ازدواج کرده باشد یا نه زیرا پیغمبر خدا فرموده است: هرگاه دیدید کسی عمل قوم لوط را انجام می‌دهد فاعل و مفعولش را هر دو بکشید و در تعبیر دیگر بالائی و پائینی را سنگسار کنید.
حد لوطی یا همجنس باز نزد شافعیه: همان حد زنا است اگر لوطی ازدواج کرده بود سنگسار بر او واجب می‌شود و اگر ازدواج نکرده بود تنها تازیانه و تبعید حد او است” [5]
در پایان از خداوند خواستاریم که بشریّت و بخصوص اهل ایمان را با بهره گیری از قرآن و سنّت از تمام انحرافات اخلاقی نجات دهد و به شاهراه هدایت راهنمایی بفرماید.
منابع
----------------------
* قرآن
1) الوجیز الدکتور عبدالکریم زیدان ص 379 و 380
2) الفقه الإسلامی و أدلته ج 7 ص 5749 و 5750
3) تفسیر نور؛ استاد خرمدل
4) تفسیر نمونه سوره هود در رابطه با قوم لوط
5) الفقه الإسلامی و أدلته. ج 7 صفحه 5393