***چكيده
مقاله حاضر در مورد زن و جایگاه او در قرآن و احترام و ارزشی ویژه که قرآن و برنامه زیبایش به او نهاده است میگوید. زن و جايگاه او در قرآن، از موضوعات مهمي بوده است كه در گذر زمان افكار عمومي حتی افكار خود زنان را مشغول داشته است.
زنان نصف جامعهی اسلامی را تشکیل میدهند و بر اساس تأثیر مثبت یا منفی که بر فرزندان یا همسران یا سایر افراد خانواده دارند نقشی بسیار اساسی در حفظ خانواده و جامعه بر عهده دارند.
قانون الهی ما به نیکوترین و مناسبترین وجه، کرامت و عدالت نسبت به زنان را بیان داشته است، وآنان را از ستم جاهلیت و ستم پیشگان نجات داده است. و بیان فرموده است: زن یک انسان است مانند هر مردی که یک انسان است، او موجودی با ارزش و محترم است که برای حفظ زن بودن او و دور از هر گونه بیحرمتی و اهانت، برای او قانون و مقررات تعیین نموده است.
بنابراین یک زن باید به این توجه کند که: به عنوان یک زن مسلمان چگونه باید رفتار کند؟ چه وظیفهای بر عهده دارد؟ و برای حفظ ارزشهای خود چه راهکارهایی را باید در پیش گیرد؟
در اين تحقيق ما در مورد زن، جايگاه زن و ديدگاه قرآن در مورد زن به تفصیل توضیح میدهیم.
كليد واژه: زن، افكار مختلف در مورد زن، جايگاه زن در قرآن
*مقدمه
به صراحت ميتوان گفت قدمت احكام و مسايل مربوط به زنان در قرآن، به قدمت خود اسلام بر ميگردد. اين احكام زايده تحولات تاريخي يا جنبشهاي انساني و یا راه و رسمهاي نوين نيست، گاهي اوقات زن در افكار و جوامع مختلف یک مصیبت بوده است، و چيزي كه تلخي اين مصيبت را فزوني خواهد داد، اين است كه بعضيها گمان ميكنند، زن در جوامع غربياي كه براي حال زن مسلمان تظاهر به گريه ميكند داراي سعادت زندگي، مالك كليهي حقوق خود و برخوردار از كرامت خويش ميباشد. ولي همين كه حال و وضع او را از نزديك مشاهده ميكنند خواهند ديد كه كرامتش پايمال، و يا سرابي از روياها او را نسبت به حقوقش فريب دادهاند.
و بالاخره آگاهانه يا ناآگاهانه به صورت ابزار كامجويي مردان درآمده است. هر جامعهي انساني از هر نوع و با هر آييني باشد، بايد افراد آن بار وظايف را متحمل گردند زن نيز در جوامع بايد به نوبهي خود، سهم خود را از حقوق تصاحب كند و از ديگر سوي بار وظايف خويش را بر دوش كشد.
زن در اين راستا درست همچون مرد است، وظایف خاصی دارد که باید در عمل به آنها به نحو احسن نهایت تلاش خود را به عمل آورد. وظايفي كه آنها را مربوط به زنان ميدانند علاوه بر انجام وظفیه زن بودنش مصدرش تنها و تنها عبوديت و بندگي زن براي اقدس الهي است.( و ما خلقت الجن و الإنس الا لیعبدون). همه اينها يعني زن و مرد برابرند، و برتري هر يك از اين دو تنها بر اساس تقواي آنها حاصل ميشود، هر كس با تقواتر او برتر است و ربطي به جنسيت- قدرت- علم و... ندارد.
*زن در قوانین و تمدنهای پیش از نزول قرآن:
برای بررسی وضع زن در ادیان مختلف و تمدنهای گذشته و چگونه زیستن وی در جنبههای مختلف: روحی، فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی... نمونههایی از تمدنهای مختلف و وضعیت زن در آن تمدنها رابیان میکنیم:
_ دوران تمدن قدیم مصر: در این دوره زن طبقه تودهی مردم بیرون از چارچوب خانواده در زمینهی فعالیتهای اجتماعی و نفوذ و تأثیر گذاری نقش قابل توجهی نداشتند. در حالیکه زنان طبقه حاکم خواندن، شعر سرودن تقرب به خدایان، و مراسم دینی را برای خدایان میآموختند. و همچنین رابطه دختر آزاد، هرج و مرج و بیبندوباری بر آن حکمفرما بود و زن به خواستگاری اقدام میورزید؛ چند همسری برای فرعونیان برای تعدد فرزند امتیاز بوده است، عقیم بودن زن در این دوره یکی از مجوزهای طلاق بوده است.
_ زن نزد سومریان: تقریبا زن در این دوره دارای حقوقی بودند، آنها به تجارت و بازرگانی میپرداختند، در صورت عقیم بودن میتوانستند برای شوهرشان کنیزی بخرند، تا صاحب فرزند شوند، این کنیز مانند زنهای قانونی مردان، حق نقاب پوشیدن نداشتند مگر اینکه مرد اعلام کند که کنیزش همسر قانونیش میباشد، در این دوره انتخاب چند شوهر برای یک زن مباح بود، و همچنین ازدواج پدر با دخترش مجاز بود و دختر در این رابطه حق هیچ گونه اعتراضی نداشت.
_ زن نزد بابلیان: زن مثل کالا خرید و فروش میشد و اشتراک جنسی کاملا حکمفرما بود، طوری که بینظمی شدیدی به وجود آمده بود.« قانون حمورابی که مشهور به دقت و انصاف بود حق را به شوهر میداد که زنش را در صورت روبهرو شدن با زندان، یا بدهکاری، یا... به فروش برساند یا گرو بگذارد» و همچنین ارث در بین همسران یک مرد، فقط به همسر آزاده و فرزندان او تعلق میگرفت، و همسر کنیز و فرزندانش محروم بودند.( محمد فقی رسول.جمال.زن در اندیشهی اسلامی، ص29)
_ زن نزد ایرانیان: زن در این دوره نیز بدبخت بود، در این دوره ازدواج با خواهر و مادر و دختر که از بیشرمانهترین نوع ازدواج بود شایع بود. در روزگار زرتشت اوضاع زن تقریبا خوب بود اما بعد از مرگ زرتشت بار دیگر اوضاع زن رو به انحطاط نهاد، به فرزند پسر اهمیت میدادند و از دختر به دنیا آوردن ناراحت بودند. زن طبقه بالا با حجاب آشنا بود و حق بیرون رفتن از خانه را نداشت مگر در کجاوهای که با پرده پوشیده باشد تا کسی او را نبیند.(همان ص30)
_ زن نزد یهود: شریعت یهود برای مرد فقیر و تنگدست مباح میداند که در صورت روبهرو شدن با مشکل مالی دختر خود را بفروشد قانون تلمود برای مردم عادی تا 4 زن را مباح دانسته و برای رهبران 18زن را مباح دانسته است. عادت دیگر آنها این بود که اگر شوهر زنی بمیرد و بچهای نداشته باشد بر برادر میت لازم است که با بیوه برادرش ازدواج کند، و هرگاه پس از ازدواج کودکی به دنیا آورد باید آن کودک به نام شخص مرده نامگذاری و به وی نسبت داده شود، نه به نام شوهر جدید که برادر مرده است. و اگر برادر مرده حاضر به ازدواج با بیوهی برادر مردهاش نباشد بیوه حق دارد که به شیوخ بنیاسرائیل شکایت کند، تا او را برای ازدواج با آن بیوه تحت فشار قرار دهند و اگر باز حاضر به ازدواج نشد بیوه باید کفش او را از پای او در آورد و به روی او تف کند. که در میان بنی اسرائیل معروف است به:« خانهی پا برهنه» این یعنی زن شوهر کرده تنها ملک شوهر نیست بلکه ملک تمام عشیره نیز هست.(همان ص37)
_ زن نزد مسیحیان: مردان کلیسا در مورد تضیع حقوق زن سخنان مبالغه آمیزی گفتهاند مثلا اینکه: زن شر است که باید باشد، یک گمراهی طبیعی است، مصیبتی دوست داشتنی و خطرناک است، و در منزل فتنهای است هلاک کننده، و رازی است سر به مهر. طبق قانونشان هرکس زن را طلاق دهد و با دیگری ازدواج نماید مرتکب زنا میشود و برای زن نیز همین مصداق را داشت.( نیک نژاد نیما.جایگاه زن در ادیان یهود، مسیحیت و اسلام)
_ زن نزد عربها: زن عرب بیشتر از حقوق خویش محروم بود چون در جامعه عربی قانون جنگ حکمفرما بود، جنگ شدیدا رواج داشت، مبارزه برای آب و گیاه پیوسته در جریان بود. تنها حکم شمشیر فیصله بخش قضایا بود، و هر کس که نمی توانست از شمشیر به خوبی بهره گیرد نمیبایست سالم زندگی کند. عربها تولد دختر را شوم میدانستند.
انواع ازدواج در میان عربهای جاهلی:
ازدواج یک زن با چندین مرد همزمان، اول زن با مرد غریبه رابطه داشت بعد با شوهرش، بچهای که از چندین مرد بدنیا میآمد به هر کس شبیه بود تعلق میگرفت.
متعه: مبادله کردن خواهر دو مرد برای همدیگر بجای مهریه از نوع دیگر ازدواج بود.
ارتباط جنسی پنهانی مجاز بود، ولی اگر آشکار میشد سرزنش میشدند.
* قرآن و دیدگاه آن در مورد زن:
و اما در خصوص قرآن و دیدگاهش در مورد زن میتوانیم بگوییم: که اوج احترام و ارزش واقعی و کامل را فقط قرآن برای زن به ارمغان میآورد، و زن دارای حقوق عمومی و کلی است که قرآن و قوانینش آن را مشخص نموده است از جملهی آنها:
_ انسانیت زن یعنی قرآن برای زن بر اساس انسان بودنش حقوق و وظایفی قائل است که حد وسط بین افراط و تفریط و در این مورد ثابت و غیر متغیر است و زیر بنای تفکرقرآنی و اسلامی در برابر زن به حساب میآید.( محمد فقی رسول. جمال.زن در اندیشهی اسلامی، ص73)
_ مساوات: که منظور از آن این است که هیچ کدام از این دو جنس، در طبیعت بشری و زیر بنای انسانیت بر دیگری برتری و فضیلتی ندارد و برتری و فضیلت یکی بر دیگری به چیزهایی مربوط است که خارج از طبیعت انسانی آن دو است مثل: علم، اخلاق، تقوا...( همان ص78)
_ اگر به زن به عنوان کالایی بیارزش توجه شود قوانین قرآن در مقابل به زن اوج احترام و کرامت نهاده است و به عنوان موجودی ارزشمند که برای بدست آوردنش باید لایق بود، توجه نموده است
_ اگر زن در تمدن یا دیدگاههای غیر اسلامی حق خروج از خانه و انجام کار را نداشت، باید گفت که قرآن در مقابل به خرج زن و اشتغال وی در صورت حفظ ارزشها و اجتناب از هرگونه اهانتی توجه نموده است.
_ اگر به زن و عواطف و احساسات وی توجه نشده است، ولی قرآن در مقابل عواطف و احساساتش را مهم دانسته و دستور به پاسخ مناسب در در برابر عواطف و احساسات وی نموده است.
_ اگر به زن و اختیار و انتخاب او توجه نشده است، قرآن در مقابل به او حق انتخاب داده و از اجبار او در هر کاری منع نموده است.
_ اگر به زن و تعلیم او توجه نشده است، و مانع تعلیمش شدهاند قرآن در مقابل زن راتشویق به کسب علم نموده و دستور به فراهم نمودن امکانات تعلیمی به وی نموده است.
_ اگر به زن به عنوان موجودی مطیع شوهر دیده میشود، در مقابل اسلام و قرآن مطیع بودن را تا زمانی واجب و ضروری میداند که همسر زن، نیازهای او را رفع کرده باشد و به او احترام و ارزش بگذارد.
_ اگر به زن به عنوان موجودی که ارث به او تعلق نمیگیرد و حقوقی ندارد نگاه میشود، در مقابل قرآن مقدار ارث از پدر یا شوهر را برای وی مشخص، و حقوقی مناسب برای وی قائل شده است.
_ اگر به زن به عنوان موجودی آزاد و بیحجاب توجه شده در مقابل قرآن، زن را آزاد گذاشته تا جایی که از نظر روحی و جسمی سالم بماند و محدود کردنش برای مصونیت وی بوده و وی را از آزار روحی و جسمی محفوظ میکند... .
به راستی که کمال زن، خوشبختی زن، قداست زن، آرزومندی برای داشتن زن، دوست داشتن واقعی وی فقط با آمدن قرآن برای وی به ارمغان آمد.
ادامه دارد...
نظرات