برادران و خواهران ایمانی قبل از هر چیز سلام خالصانه و صــمـیـمـانـهی خـود را بـه شـمـا تقـدیـم میداریـم. این بار میخواهیم مقداری در رابطه با تکبّر که یکی از خطرناکترین امراض قلب و یکی از هموارترین راههای نفوذ شیطان است با شما سخن بگوییم. آیادوست دارید حقیقت تکبّر، علائم و نشانههای آن، عوامل پیدایش، عواقب بد تکبّر و در نهایت راهچاره و دوای این صفت زشت را بدانید؟تکبّرچیست؟
یعنی خود را بزرگتر و گرامیتر از دیگران دانستن، شخصیت دیگران را تحقیرکردن و بیارزش شمردن؛ خلاصه تکبّر همان برتریطلبی ناروا و ناحق نسبت به دیگران است.
از علائم و نشانه های آن این است که:قلباً و عملاَ صدرنشینی در مجلس را ترجیح دهی، در راه رفتن کسی از تو جلو نیفتد، اول دیگران به تو سلام کنند: هیچ وقت و هیچ کس گفتار و کردار ترا نقد نکند و دوست داشته باشی همواره ترا تعریف کنند، حاضر نباشی نصیحت دیگران را قبول کنی خود را از همه عالمتر و عاقلتر بدانی، در کارها و تعلیم دیگران خشونت بکار ببری، مجادله را دوست داشته باشی و هیچگاه تسلیم حق نگردی نسل و نژاد خود را از همه اصیلتر بدانی و.... اگر این موارد را از خود بروز دهی و دیگران را متوجه این رفتارهای ناشایست خود گردانی تکبّر ورزیدهای.
عوامل پیدایش تکبّر
تواضع و فروتنی بیش از اندازه دیگران نسبت به خود، تربیت نادرست خانواده بیتوجهی نسبت به ارزشها و عوامل برتری(شاید ازدیدگاه بیخردان ثروت عامل برتری باشد) علم و دانش، مال و فرزند و نسب، قدرت و زعامت دنیوی پیشگامی در عبادت(نماز، روزه، پرداخت زکات اموال، حج و....)اگر این بیماری خطرناک در اسرع وقت معالجه نگردد، خیال ریشه میدواند که تمام وجود عقل و هوششان را تسخیر نموده و انسان را همانند ابلیس در مقابل خالق هستی قرار میدهد. اگر قبلاً همنشینی با فقراء، سلام کردن به همنوعان و تواضع در برابر انسانها را ننگ و عار میدانست اکنون تواضع در برابر عظمت الهی و سجده بردن به آستان مبارک او را کسر شأن و بیخردی میداند. اینجاست که خود را به مرتبه مولایش که ابلیس است میرساند و گردن را به سان او میکشاند و دستور خدای خود که رحمان است به پشت سرش میراند و او تنها اوامر نفس پلید را حق داند.
عواقب بد تکبّر
الف) عواقب دنیوی:
اول اینکه خداوند بر قلب او مهر مینهد(سورهی غافر آیهی 35 ) و در نتیجه نور ایمان در دلش راه نمییابد. و آنگاه از یک زندگی پر از آرامش و عزت محروم میگردد.
دوم: چون انتظارات او از مردم برآورد نمیشود، دلش همواره سرشار از غم، غصه و کینه خواهد بود.
سوم:چون از نصیحت و تجربهی دیگران استفاده نمیکند در بیشتر کارهای خود شکست میخورد.
چهارم: دراثر غرور کاذب بادیگران جنگ و جدل راه میاندازد و دشمنتراشی میکند و شخصیت و جان خود را به خطر میاندازد.
پنجم: مردم از همنشینی او میپرهیزند.
ب)عواقب اخروی: در آخرت هم مورد خشم و غضب خداوند قرار میگیرد و از بهشت محروم و وارد جهنم میگردد.
آیهی « فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَـبِّرِینَ »(نحل/29) اوه که جای متکبّران چه بد جایی است!
حدیث: «کسی که به اندازهی مثقال ذرهای کبر در قلبش باشد، وارد بهشت نمیگردد.» امام مسلم
حدیث:« هر کس از روی تکبّر و بلند دماغی لباس اشرافی بر تن کند، خداوند در روز قیامت به او نگاه نمیکند.» امام بخاری
حدیث:« زورگویان و متکبّران در روز قیامت به صورت مورچه حشر میشوند و مردم ایشان را پایمال میکنند زیرا نزد خداوند حقیرند. بله این گناه به حدی بزرگ است که ذرهای از آن انسان را به سوی جهنم میکشاند مگر اینکه توبه کند و قبل از مرگش خود را از آن برهاند؛ پس بیایید درمان واقعی را بکارگیریم و این بیماری کشنده را از درون خود نابود سازیم.»
اما راه علاج
1- یادآوری آثار و پیامدهای تکبّر و خود بزرگبینی در دنیا و آخرت.
2- سرکشی از بیماران و شرکت در تشییع جنازه به امید اینکه شخص از درون دگرگون شود.
3- ترک همنشینی با انسانهای متکبّر و ایجاد ارتباط با فروتنان خداجو، تا کمال همنشینی اثر کند.
4- نشست و برخاست با مستمندان و افراد معلول و خوردن و آشامیدن با آنها.
5 - اندیشیدن در مورد نعمتهایی مانند مال و اولاد و اینکه چه کسی آنها را عطا کرده است؟
6– مطالعه و بررسی سرگذشت متکبّرانی چون ابلیس، فرعون، نمرود، هامان، قارون، ابوجهل و دیگر خطاکاران و ظالمان.
7– حضور در مجالس علمی علمای مورد اطمینان.
8– نفس را که به کارهای ساده(امّا شرعی) که عادتاً دیگران از انجام آن پرهیز میکنند، وادار کردن.
9- فراموش نکردن معیارهای برتری در اسلام. ( إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عَندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ)
10 بطور مرتب نفس را زیر مراقبت و حسابرسی قرار دادن.
11- عبادت را خالصانه برای خدا انجام دادن.
12-ماهیت خود را فراموش نکردن: حسن بصری مردی را دید که با تکبّر راه میرود گفت برای کسی که شکمش پر از نجاست است، این طرز راه رفتن چیست؟ وهر کس که روزی چند بار نجاست را با دست خود میشوید و همیشه حامل آن است چگونه لیاقت تکبّر دارد؟
دلا غافل زسبحانی چه حاصل
مطیع نـفـس شـیـطانی چه حاصل
بـود قـدر تو افـزون برمـلائـک
نظرات