دلیر عباسی

تفسیر آیه‌ی 7 و 8 سوره‌ی زلزله
فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَه * وَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یرَه یعنی: پس هر کس به اندازه ذرّه‌ی غباری کار نیکو کرده باشد، آن را خواهد دید.*و هر کس به اندازه ذرّه‌ی غباری کار بد کرده باشد، آن را خواهد. [1]
این دو آیه به شرطی که فهم درستی از آن‌ها داشته باشیم، پایه و اساس موضوع پاداش و عقاب قرار می‌گیرند .کسی که کارخیری را انجام می‌دهد ثواب و آنکه کار منکری انجام می‌دهد عقاب می‌بیند. این قاعده مظهری از مظاهر عدل الهی محسوب می‌شود؛ زیرا خدا از کسی ظلم نمی‌کند و نتیجه را بر مقدمه مترتب می‌داندو پاداش را از جنس عمل قرار داده است. همچنین این قاعده مظهری از مظاهر علمِ شامل خداوند نیزهست وبیانگر آن است که خداوند بر گفتار و کردار و نیات انسان‌ها اطلاع داردو همه در پرونده‌اشان ثبت می‌گردند و در روز آخرت بر همین مبنا مورد محاکمه و محاسبه قرار می‌گیرد و هیچ چیزی از او پنهان نمی‌ماند.اعمال آدمی با ترازوی بسیار دقیق عدل خداوندی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و ذره‌ای از اعمال انسان ضایع نمی‌گردند. فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَه * وَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یرَه

در تفسیر این دو آیه باید به دو نکته توجه کرد:

1. «یرَهُ» یعنی آن را می‌بیند یعنی هر که ذره‌ای کار نیک یا بد انجام داده باشد خود را د رحال انجام این عمل در آخرت می‌بیند نه اینکه پاداش یا عقاب آن را می‌بیند. زیرا نفرموده: «یری ثوابَهُ» یا «یری عقابَهَ» چه بسا کسانی ایمان می‌آورند ولی اجل فرصت انجام هیچ عبادت و کار نیک دیگری را به آن ها نمی دهد در حالی که مؤمن از دنیا رفته و جایگاهشان بهشت است و چه بسا کسانی یک عمر از ایمان و اعمال نیک برخورداربوده‌اند و چون در ایام پایانی عمر مرتد گشته‌ و کافر از دنیا رفته اند ؛لذا جایگاهشان دوزخ است. و یامی بینیم که براساس آیات قرآن اعمال نیک کافران، در روز آخرت پاداش ندارند وبرعکس خداوندبه اعمال نیک مؤمنان تا هفتصد برابر وحتی بیشتر پاداش می‌دهد ؛پس اینگونه نیست که هر کس دقیق و بی کم و کاست به اندازه‌ی اعمالش پاداش یا کیفر ببیند.

2. هنگامی که در مورد پاداش مؤمنان به کلام الهی گوش دل می‌سپاریم، می‌بینیم که پاداش کارهای نیک آن‌ها را یک به ده و چه بسا یک به هفتصدوحتی بیشتر اعلام می‌دارد: قرآن در آیه‌ی 261 بقره می‌فرماید : مَثَلُ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یضَاعِفُ لِمَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ یعنی: مثل کسانی که دارایی خود را در راه خدا صرف می‌کنند، همانند دانه‌ای است که هفت خوشه بر آرد و در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند برای هر که بخواهد آن را چندین برابر می‌گرداند، و خدا (قدرت و نعمتش) فراخ (و از همه چیز) آگاه است. و در آیه‌ی 70 سوره‌ی فرقان می‌فرماید: إِلاَّ مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً یعنی: مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد،که خداوند (گناهان چنین کسانی را می‌بخشد و) بدیها و گناهان (گذشته‌ی) ایشان را به خوبیها ونیکیها تبدیل می‌کند، و خداوند آمرزنده و مهربان است (و نه تنها که سیات را می‌بخشد، بلکه آن را تبدیل به حسنات می‌نماید). و در آیه‌ی 160 سوره‌ی انعام می‌فرماید: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیئَةِ فَلا یجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لا یظْلَمُونَ یعنی: هر کس کار نیکی انجام دهد (پاداش مضاعف، دست کم از دریای وجود کرم خداوند معظم) ده برابر دارد، و هر کس کار بدی کند، پادافره او (به سبب عدل و داد یزدان) جز همسنگ و همسان آن داده نمی‌شود و به (اینان با افزایش کیفر، و به آنان با کاهش پاداش از) ایشان ظلم و ستم نمی‌گردد.

چه بسا یهودیان و مسیحیان به مسلمانان بگویند که قرآن شما بیان می‌دارد که اعمال نیک ما مقبول خداوند قرار می‌گیرد، شما می‌بینید که افراد خیر ما پروژه‌های خیریه؛ همچون ساخت مدارس و... را به انجام می‌رسانند و احبار و رهبان‌های ما را می‌بینند که طبق آیین یهودیت یا مسیحیت نماز و روزه و ذکر و دعا دارند؛ لذا اعمال نیک آن‌ها، طبق آیات قرآن شما نیز مقبول خدا و اقع می‌گردد. اما این برداشت، برداشتی کاملاً نادرست از آیات قرآن است که متأسفانه برخی از مسلمانان هم تحت تاثیر این برداشت قرار گرفته‌اند.

«سید قطب» در تفسیرش «فی ظلال» عبارت عجیبی را از شیخ محمد عبده در رابطه با تفسیر این دو آیه نقل می‌کند. او می‌گوید: شیخ عبده در تفسیرش آورده که برخی روایت کرده‌اند: بر این موضوع که حسنات کافر در روز آخرت ثواب ندارد و عذاب او را تخفیف نمی‌دهد اجماع وجود دارد، اما این موضوع هیچ اصل و اساسی ندارد. لذا ناچاریم که این دوآیه را درکنار آیات دیگر قرآن با حسنات کفار بیاوریم؛ آیاتی که به صراحت قبول اعمال نزد خداوند نجات از عذاب دوزخ را محصور و مشروط به ایمان و اسلام فرد می‌دانند آنجا که می‌فرماید: مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یوْمٍ عَاصِفٍ لا یقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَى شَیءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ یعنی: حال و وضع اعمال کسانی که به پروردگار خود ایمان ندارند، همچون حال وضع خاکستری است که در یک روز طوفانی، باد به تندی به آن می‌وزد (و آن را در هوا پخش و پراکنده کند و چیزی را از آن برجای نگذارد. چنین کافرانی هم در روز قیامت) به چیزی از آن‌چه در دنیا (از اعمال نیک) انجام داده‌اند دست نمی‌یابند. (چرا که گردباد کفر بر خاکستر اعمالشان وزیده است و آن را به غارت برده است) این (تلاش و کوشش بیهود) گمراهی سختی، (و حاصل سرگردانی و سرشکستگی شگفتی) است.[2]


و نیز می‌فرماید: وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ یجِدْهُ شَیئاً وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ یعنی: کافران اعمالشان به سرابی می‌ماند که در بیابان بی آب و علفی شخص تشنه‌ای آن را آب پندارد. اما هنگامی که به سراغ آن رود، اصلاً چیزی نیابد، مگر خدا را که (او را بمیراند و) به حساب او برسد و سزای (عمل) وی را به تمام و کمال بدهد. خداوند در حسابرسی سریع است (و محاسبه‌ی بنده ا‌ی او را از محاسبه‌ی بنده‌ی دیگر باز نمی‌دارد.) [3]و نیز وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُوراً یعنی: ما به سراغ تمامی اعمالی که (به ظاهر نیک بوده و در دنیا) آنان انجام داده‌اند می‌رویم و همه را همچون غبار پراکنده در هوا می‌سازیم (و ایشان را از اجر و پاداش آ‹ محروم می‌کنیم. چرا که نداشتن ایمان، موجب محو و نابودی احسان، و بی‌اعتبار شدن اعمال خوب انسان می‌گردد.)[4] این سه آیه به صراحت شرایط قبول اعمال بندگان از سوی خدا را تشریح می‌دارند.

ایمان به خدا و تصدیق همه‌ی کتب آسمانی و پیروی از پیامبران خدا و دخول در دین اسلام همه و همه شروط قبول اعمال نزد خدا محسوب می‌شوند وَمَنْ یبْتَغِ غَیرَ الإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنْ الْخَاسِرِینَ یعنی: و کسی غیر از (آیین و شریعت) اسلام، آیینی بر گزیند، از او پذیرفته نمی‌شود، و او در آخرت از زمره‌ی زیانکاران خواهد بود.[5]

در حالی که می‌بینیم یهودیت و مسیحیت دچار شرک گردیده‌اند چرا که مسیحیان معتقد به خدایان سه گانه (تثلیث) و یهودیان معتقدند که عزیز فرزند خداوند است (ثنویت)؛و لذا توحیدشان مخدوش است و از آنجا که کتاب‌هایشان را تعریف کرده‌اند و کتاب آسمانی همدیگر را قبول ندارند و هیچکدام به قرآن بعنوان آخرین کتاب آسمانی ملتزم نیستند و به پیامبر آخر زمان ایمان نیاورده‌اند لذا ایمان آن‌ها به کتب و رُسُل هم مخدوش می‌باشد.

در این رابطه آیه‌ی 30 توبه شرک آن‌ها را بیان می‌دارد و می‌فرماید وَقَالَتْ الْیهُودُ عُزَیرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ یضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمْ اللَّهُ أَنَّى یؤْفَکُونَ یعنی: یهودیان می‌گویند: عُزَیر پسر خدا است (چرا که آنان را پس از یک قرن خواری و ذلت از بند اسارت رهانید و تورات را که از حفظ داشت دوباره برای ایشان نگه داشت و در دسترسشان گذاشت). و ترسایان می‌گویند: مسیح پسر خدا است (چرا که او بی‌پدر از مادر بزاد.) این سخنی است که آنان به زبان می‌گویند (و ادعایی بیش نیست و مبنی بر دلیل و برهانی نمی‌باشد. نه هیچ پیغمبری آن را گفته است نه در هیچ کتاب آسمانی از سوی خدا آمده است. این گفتار) آنان به گفتار کافرانی می‌ماند که پیش از آنان همچنین می‌گفتند (و مثلاً معتقد یه حلول خدا در برخی از مخلوقات بودند و یا اینکه فرشتگان را دختران خدا می‌دانستند.) خداوند کافرین را نفرین و نابود کند چگونه (دروغ می‌گویند و چگونه از حق با وجود این همه روشنی بدور می‌گردند و) بازداشته می‌شوند؟! یا می‌فرماید: لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ إِنَّهُ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ * لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ... یعنی: بی‌گمان کسانی کافرند که می‌گویند: (خدا در عیسی حلول کرده است و) خدا همان مسیح پسر مریم است. (در صورتی که خود) عیسی گفته است: ای بنی اسراییل! خدای یگانه را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شما است. بی‌گمان هرکس انبازی برای خدا قرار دهد، خدا بهشت را بر او حرام کرده است (و هرگز به بهشت گام نمی‌نهد) و جایگاه او آتش (دوزخ) است. و ستمکاران یار و یاوری ندارند (تا ایشان را از عذاب جهنم برهاند. * بی‌گمان کسانی کافرند که می‌گویند: خداوند یکی از سه خدا است! (در صورتی که) معبودی جز معبود یگانه وجود ندارد (و خدا یکی بیش نیست) و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند عذاب درناکی خواهد رسید.[6]

لذا از آیات فوق فهمیده می‌شود که اعمال نیک کافران در روز قیامت مقبول بارگاه احدیت قرار نخواهد گرفت و در قبال آن ثواب نخواهند دید.و برای هیچ غیر مسلمان و یا مسلمانی جایز نیست که معانی آیات قرآن را تحریف نماید و با نصوص صریح قرآن مخالفت ورزد.

در پایان شاید این سؤال مطرح شود که: اگر اعمال نیک و خیریه‌ی کافران مقبول خداوند واقع نمی‌شوند پس تکلیف آن‌ها چه می‌شود آیا دست خالی از این دنیا رخت بر می‌بندند؟ و آیا این موضوع با عدل خدا همخوانی دارد؟

در جواب می‌گوییم: خداوند پاداش اعمال نیک آن‌ها را در آخرت نمی‌دهد و این بدین معنا نیست که در دنیا هم به پاداش اعمال نیکشان نمی‌رسند؛ لذا خداوند پاداش اعمال آن‌ها را در همین دنیا به آن‌ها می‌دهد ؛بدین طریق که مثلاً پیمودن راه زندگی را برای آن‌ها هموار می‌سازد، رزق و روزی آن‌ها را فراوان می‌گرداند، آن‌ها را از صحت و سلامتی بدن برخوردار می‌سازد، ثروت و سامان و ساختمان‌های مجلل و باغ‌های فراوان و سایر نعمات مادی را در اختیارشان می‌گذارد. و اگر با وجود همه‌ی این نعمت‌ها، حسناتی برایشان باقی ماند که بدان ثواب اختصاص نیافته باشد، قبض روح آن‌ها را سهل و آسان می‌فرماید تا هنگام مرگ هیچ یک از اعمال نیک آن‌ها بی پاداش نمانده باشدتا لازم آیددر اخرت آن را کسب نمایند. عکس آن هم صادق است؛هنگامی که مسلمانی گناهی مرتکب می‌شود خداوند در همین دنیا او را عقاب می‌کند – اگر مشیت او براین باشد که در آخرت او را مورد عفو قرار دهد - لذا روزی را بر او تنگ می‌گرداند ،زندگی را از او سخت می‌نمایدو با امراض و غم و غصه و حزن و نگرانی و درد و آلام او را می‌آزماید. اگر با وجود این گناهانی برای او باقی ماند، خداوند قبض روح او را سخت و جانکاه می‌گرداند تا بدین وسیله عذاب همه گناهان خود را در این دنیا دیده باشد و پاک و بی‌گناه از دنیا رخت بر بندد و به بهشت خداوند نایل گردد.


پاورقی‌‌ها
-----------------------------------------------------

[1]-قرآن کریم: سوره‌ی زلزله، آیه‌ی 7 – 8.

[2]-قرآن کریم: سوره‌ی ابراهیم، آیه‌ی 18.

[3]-قرآن کریم: سوره‌ی نور، آیه‌ی 39.

[4]-قرآن کریم: سوره‌ی فرقان، آیه‌ی 23.

[5]-قرآن کریم: سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی 85.

[6]-قرآن کریم: سوره‌ی مائده، آیه‌ی 72 – 73.