در هر شب از شبهای رمضان ندایی میآید که "ای جویای خیر به پیش آی و ای جویای شر کوتاه بیا" این ندا انگیزهی مهمی برای اهل ایمان ایجاد میکند تا در انجام خیرات و دوری از محرمات از هم پیشی گیرند. اهل ایمان اگر هر شب رمضان این ندا را با گوشهایشان نمیشنوند اما نسبت به آن یقین دارند زیرا خبر از جانب پیامبر صادق امینی است که از هیچ گاه از روی هوا و هوس سخن نمیگوید.
پیشتر در اهمیت سبقت در خیرات و حرکت در مسیر عبادت در این ماه بزرگ سخن گفتیم و تأکید کردیم که اسباب خیر در این ماه فراوان است و راههای دوری از گناه بسی آسان؛ این ماه ماه تصحیح روش و رفتار انسان است ماه توبه و بازگشت به سوی خدا و هنگام توشه اندوختن از خرمن عبادات و استقامت بر آن است. با این حال چگونه برخی از مردم بر ادامهی گناه و عصیان حتی در این ماه بزرگ، ماه طاعت و بخشایش اصرار دارند؟ آنان مخاطب این ندای الهی هستند که میگوید: ای جویای بدی کوتاه بیا. یعنی به سوی خدا بازگرد و شر و بدی و سرکشی را رها کن و پیش از سپری شدن زمان سیاهکاریهایت را جبران کن؛ زیرا ممکن است در همین لحظه بر قلبت مهر بیایمانی زده شود یا مؤمنی که به شرک آلوده است تو را به سمت خود بکشاند و باعث نابودی دنیا و آخرتت شود یا این که این ماه سپری شود و تو نتوانی اندکی به خدا نزدیک شوی. وای به حال کسی که این سرانجامش باشد اما راه رهایی او از این ماه مبارک میگذرد.
شر و بدی در هر زمانی و مکانی حرام است خواه زیان آن به شخص باز گردد یا به غیر او؛ تفاوتی نمیکند که بدی با زبان باشد یا با اعضا و جوارح یا کار ناشایستی باشد که قلب با آن خو گرفته است. باز فرق نمیکند که این شر خواندنی باشد یا دیدنی یا شنیدنی. خداوند متعال میفرماید:
"قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ" [اعراف:٣٣].
بگو: «پروردگار من فقط زشتكاريها را -چه آشكارش [باشد] و چه پنهان- و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است؛ و [نيز] اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى بر [حقّانيّت] آن نازل نكرده؛ و اينكه چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت دهيد.
ابن قیم میفرماید: ریشهی گناه از بزرگ و کوچک به سه چیز باز میگردد: وابستگی قلب به غیر خدا و پیروی از نیروی خشم و پیروی از نیروی شهوت که شامل شرک و ظلم و فاحشه میشود. منتهای وابستگی به غیر خدا شرک است و این که با او معبود دیگری پرستش شود. منتهای نیروی خشم کشتن است و منتهای نیروی شهوت زنا است. به همین خاطر خداوند هر سه در این آیه جمع کرده است:
"وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ" [فرقان:٦٨].
و كسانىاند كه با خدا معبودى ديگر نمىخوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمىكُشند، و زنا نمىكنند، و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد.
این سه گناه به هم وابستهاند؛ شرک به ظلم و فاحشه فرا میخواند و در مقابل اخلاص و توحید فرد را از آن دو باز میدارد. خداوند متعال میفرماید:
"كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ" [يوسف:٢٤].
چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود.
سوء یعنی عشق و فحشا یعنی زنا. ظلم به شرک و فاحشه ختم میشود و شرک بدترین ظلم است همان گونه که منتهای عدل توحید است. عدل همنشین توحید است و ظلم قرین شرک به همین خاطر خداوند آنها را با هم جمع کرده است. اولی در آیهی :
"شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ" [آل عمران:١٨].
خدا كه همواره به عدل، قيام دارد، گواهى مىدهد كه جز او هيچ معبودى نيست؛ و فرشتگانِ [او] و دانشوران [نيز گواهى مىدهند].
و دومی در آیهی "إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ" [لقمان:١٣]. فاحشه به شرک و ظلم فرا میخواند به ویژه زمانی که اراده قوی باشد و با نوعی ظلم یا کمک از نیروی سحر یا شیطان به دست آید. خداوند زنا و شرک را با هم جمع کرده است:
"الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ" [نور:٣].
مرد زناكار، جز زن زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد، و زن زناكار، جز مرد زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد، و بر مؤمنان اين [امر] حرام گرديده است.
پس این سه گناه به هم وابستهاند و به همدیگر فرا میخوانند. به همین خاطر هر چند توحید در قلب ضعیف و شرک بیشتر باشد فاحشه بیشتر میشود. نظیرش در این آیه آمده است:
"فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (٣٦) وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ" [شورى:٣٦-٣٧].
و آنچه به شما داده شده، برخوردارى [و كالاى] زندگى دنياست، و آنچه پيش خداست براى كسانى كه گرويدهاند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است. و كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها خود را به دور مىدارند و چون به خشم درمىآيند درمىگذرند.
خداوند متعال خبر داده است که آنچه نزد اوست برای کسانی که اهل ایمان هستند و بر او توکل میکنند بهتر است و آن همان توحید است سپس فرمود: "وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ" این یعنی داعی باید از نیروی شهوت دوری کند. سپس فرمود: "وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ" این قسمت در راستای مخالفت با نیروی شهوت آمده است بنابراین توحید و پاکی و عدالت را با هم جمع کرده است و این اجتماع کل خیر است.
مسلمان باید بداند که ترک شر و گناه ثمرات و فواید بیشماری دارد که زبان از بیان آن ناتوان است. ابن قیم رحمه الله میگوید:
سبحان الله! اگر بخواهیم از ثمرات ترک گناه به این چند مورد اشاره کنیم دستاوردی عظیم خواهد بود: در صورت ترک گناه آبرو و شخصیت انسان محفوظ و مالش در امان است، مردم نسبت به او محبت دارند، زندگی او بسامان است. از راحتی بدن، قوت قلب، پاکی نفس و شرح صدر برخوردار است. از بیم تبهکاران در امان است و هم و غمش اندک است. تحمل و بردباری و بزرگمنشی او زیاد است، قلبش روشن و از تاریکی گناه به دور است. در زندگی او گشایش وجود دارد و از آنچه تبهکاران از آن محرومند بهرمند است، از جایی که گمانش نمیرود روزی میخورد، کارش آسان میشود، در انجام در عبادت آرامش احساس میکند و راه علم بر او آسان میشود. از ستایش و دعای مردم و شادمانی ناشی از آن بهرمند است و در دلهای مردم بزرگ و عزیز است. مردم در برابر ظلم و آزار و اذیت از او حمایت و در نهان از آبرویش دفاع میکنند. دعایش زود اجابت میشود و میان خود و خدای خود احساس غربت و تنهایی نمیکند. فرشتگان به او نزدیک هستند و شیاطین و اجنه از او دوری میکنند. مردم در خدمت به او از هم پیشی میگیرند. از مرگ نگران نیست بلکه از آن استقبال میکند و سرانجامش را در آن میبیند. دنیا در چشم او کوچک است و آخرت نزدش بزرگ و با اهمیت است. به رستگاری در آخرت مشتاق است و شیرینی عبادت را در دنیا احساس میکند و لذت ایمان را در دلش مییابد.
مشمول دعای حاملان عرش و فرشتگان مقرب میشود و نویسندگان اعمال از خشنود هستند و هر لحظه برایش دعا میکنند. به عقل و فهم و ایمان و معرفتش افزوده میشود، مشمول محبت خداوند است و از توبهاش خشنود میشود. در مقابل ترک گناه به چنان شادمانی و سروری نائل میشود که شادمانی ناشی از گناه در مقابل آن بسیار ناچیز است. از زندان دنیا و تنگی آن به باغهای بهشت و نعمتهای منتقل میشود و در روز قیامت که مردم غرق در گرما و عرق هستند در زیر سایهی عرش قرار دارد. وقتی از نزد خدا فارغ شوند فرشتگان او را همراه نیکان و پارسایان به سوی بهشت میبرند.
"ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ" [حديد:٢١].
اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد آن را مىدهد، و خداوند را فزونبخشى بزرگ است.
خداوند ما را با اسلام زنده بدار و با اسلام بمیران و با اسلام محشور فرما، کید و نیرنگ دشمنان و بدخواهان را به آنان باز گردان؛ از هر خیری که در نزد توست میخواهیم و از هر شری که وجود دارد به تو پناه میبریم.
نظرات