در طول تاریخ، اقوام وگروه هایی بودند که برای اعتلای نام  خداوند و پیروزی و سربلندی دین اسلام متحمل رنج هایی شدند و هر کدام از آنان به نوبه‌ی خود با توجه به توانایی هایشان  در این راه گام نهادند  که  قوم کرد نیز به شهادت تاریخ توانسته است یکی از آنان باشد. به عنوان نمونه می توان به جابان (گاوان) کرد اشاره کرد که در جوار پیامبر اکرم (ص) به عنوان یک صحابه بزرگوارمی زیسته اند و یا صلاح الدین ایوبی که یکی از بزرگ ترین رهبران تاریخ بوده که بار دیگر قدس عزیز به دست ایشان آزاد شده است، همچنین ابن تیمیه‌ی حرانی از کرد های سوریه بود که سختی های زیادی در طول زندگی پر بارش به دوش کشید؛ از دیگر مردان این عرصه می توان به «ملا عبدالکریم مدرس» اشاره کرد که خدمات ارزنده ای به دین اسلام و ملت کرد ارائه داده اند؛ در نوشته ی زیر به بررسی زندگی نامه ی ایشان به صورت مختصر می پردا ریم.

زندگینامه

 علامه عبدالکریم مدرس (متخلص به نامی ) عبد الکریم  ابن محمد ابن فاتح ابن سلمان ابن  مصطفی  ابن محمد از عشیره ی هوزی قاضی در قریه ی تکیه ( نزدیک مرکز ناحیه ی خرمال) در ماه ربیع الاول (فصل بهار) به سال 1323 ه.ق دیده به جهان گشود. عبد الکریم چون به حد تمییز رسید تحصیل مقدمات علوم را آغاز کرد؛ نخست قرآن کریم و معدودی کتاب های دینی و آموزشی حوزه های آن دوره را فرا گرفت. در دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت نظر مادر وعمو هایش  به ادامه تحصیل پرداخت. در اول محرم 1331ه.ق  در سن هشت سالگی مطالعه کتاب تصریف  زنجانی را در علم صرف آغاز کرد و در مدارس دینی کردستان برای کسب علم و دانش همواره در تکاپو و سیر و سفر بود. مصادف با جنگ جهانی اول (1914م) به شهر سلیمانیه رفت وشرح سیوطی بر الفیه ابن مالک را در آن جا به اتمام رساند. در ایام خشک سالی و قحطی شدید در منطقه ی سلیمانیه به هورامان بازگشت و در مدرسه ی خانقا (دورو ) که تحت نظر حضرت شیخ علاءالدین نقشبندی اداره می شد، اقامت نمود ؛ به گفته ی استاد مدرس ، ایشان همچون پدری مهربان وی را از لحاظ مادی و معنوی مساعدت نمود. از جمله کسانی که افق های جدیدی را برای کسب علوم وتحقیق وپژوهش ونوشتن حواشی و تعلیقات و تحقیقات بر وی گشود، علامه شهید شیخ عمر بن قره داغی بود. ملا عبد الکریم علاوه بر فراگیری علوم اسلامی و ادبی در محضر شیخ  عمر ابن قره داغی اخلاق وسلوک عالیه، عزت نفس، قناعت و توکل بر خدا را از استادش  به عنوان میراثی گران بها و ارزشمند از مکتب اخلاقی و عرفان وی آموخت که تأثیرات فراوانی در شخصیت او داشت.

پس از اتمام دروس علمی در سال 1343 ه.ق در سن 20 سالگی به در یافت اجازه وافتای علمی با حضور علما و فضلای کردستان نائل آمد. وی باتجربه در ادبیات کردی، عربی و فارسی ده ها آثار ارزشمند تالیف نمود که همگی آن ها در ردیف آثار جاوید ادبیات معاصر کرد وکردستان قراردارد و میراث گران بهایی برای پژوهشگران و محققان خواهد بود از آن چه آثار ونوشته های وی را در میان تالیفات ادبای معاصر کرد شاخص وممتاز می سازد می توان به دقت نظر و حسن تالیف، انشای روان و ابتکار در موضوعات علمی جدید به زبان کردی وعربی است. موضوع اساسی  پژوهش های علمی او اسلام شناسی و کرد شناسی است و به ویژه در احیا و معرفی میراث مکتوب کردی اهتمام زیادی به خرج داد.

آثار وتالیفات

بخشی از آثار ونگاشته های استاد بنا بر فهرستی که خود در کتاب (علماءنا) ارائه و گزارش نموده به شرح زیر است:

    • رساله ی شمشیر کاری (فارسی): رساله ای فارسی در رد کسانی که تقلید واجتهاد را انکار می کنند
    • رساله ی ایمان و اسلام  (کردی ): منظومه ای به زبان کردی در اصول وعقاید
    • شریعتی ئیسلام (کردی): این اثر ارزشمند یک دوره ی کامل  فقه شافعی را گزارش می کند
    • جواهر الفتاوی (عربی ): مشتمل در فتوای علمای کردستان است در سده های اخیر در 3جلد چاپ و منتشرشده است
    • بنه ماله ی زانیاران (کردی ): اثری است پیرامون معرفی خاندان های علم وفضیلت کردستان
    • رساله ی اساس السعادة (کردی ): درآداب اسلام وارکان ایمان
    • شمامه ی بینی دار(کردی): کتاب اخلاق در پند واندرز
    • صرف الواضح(عربی): درعلم صرف
    • مفتاح الاداب(عربی): علم نحو.
    • نورالاسلام (عربی): درباره ی آداب وامور اعتقادی
    • ته فسیری نامی : تفسیرقرآن  در هفت جلد به زبان کردی 
    • علماءنا فی الخدمۀ العلم والدین (عربی): حاوی شرح احوال واثار 605 نفراز مشاهیر کرد
    • بهاروگلزار (کردی): به نظم ونثر درمباحث اخلاقی وفلسفی وادبی همراه باتفسیر برخی آیات واحادیث

استاد هیمن شاعر مشهور وپرآوازه ی کرد با کلام زیبا ودلنشین قدردانی خود از این عالم برجسته رابیان می کند وجایگاه علمی او را به تصویر می کشد ومی گوید:«هه موو کوردیکی پاک ،چاک ، دیندار، دلسوز و ئه دب دوست ئه گه ر به دل وگیان خوی  به منه ت بار و قه رزداری ماموستای هیژاو زانای کورد مه لاعبدالکریم  مدرس نه زانی نا هه قی ده کا. چونکه ماموستا و کوره  کارامه و لیزانه کانی به هه موو هیز و توانای خویانه  وه به هیچ باریک  له خزمه تی  کوردی چاره ره شی ، دووره به شی هژار دریخیان نه کردووه ...

جاریک ده گه ل چه ند ماموستا ی گه وره و ماقول له با ره گای حه زره تی غه وس له حجره ته نگ و چکوله  که ی داله خزمه تی ماموستا دانیشتبووین، من نه و بیره م به میشکدا ده هات  ئه گر هه موو نوو سینه  به نرخه کانی  ئم ماموستا کورته بالا ، رهزا سووک ، خویین شیرین و قسه خوشه بینی  و له تایه کی ترازوی  باوی  و جسته ی لاوازی  خوشی و له تایه کی دیکه  بخه ی نا یا سه ری  وه  میچی حوجره که ی نا که وی؟»

استاد عبالکریم مدرس پس از سال ها خدمات دینی وعلمی وفرهنگی و ادبی در ماه رجب سال 1426 ه.ق در سن 103 سالگی  دعوت حق را لبیک گفت و به جوار حق پیوست.

اشعار زیر نیز که پیرامون اخلاق می باشد از کتاب «به هار وگولزار» او انتخاب شده است.

نامه ردی سوو که ، مه ردی گرانه

قورسی هه ر له سه ر شانی  مه ردانه

سه د خووی به رزت بی له ماو ه ی ژینا

به خوو یه کی   په ست  مایه ت نوقسانه

تویش وه کو مه ردان به شیوه ی فه ردی 

لاده له یاسا و شیوه ی  نامه ردی 

هه تا ئه توانی با سودت زور بی 

چ سودی گشتی و چ سودی فه ردی

کار خو کردوو  ده رمانی نیه

خاکی نا مه ردان سامانی نیه   

له پاش هه زار  سال په یمان و ئیمان  

ئینسانی به د خوو ئامانی نیه