إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • می‌گویند قرآن در تقسیم ارث، سهم مردان را دو برابر زنان قرار داده و به این ترتیب بی‌عدالتی و جفای بزرگی در حق نیمی از بشریت روا داشته است و شاید همین نیمه نگریستن، موجب تحقیر زن از چشم مرد در جوامع اسلامی شده است. نظریه فوق، که معمولاً از جانب بسیاری از بانوان عنوان می‌شود، به نظر می‌رسد برای بسیاری از مردم مطرح باشد. 

  • احترامی که حضرت علی (ع) برای رأی اکثریت مردم قائل شده تا بدان حد می‌رسد که حتی در نامه‌ای که (در دوران خلافت) به معاویه می‌رسد (برای او که اعتقادی به وصایت ندارد) حقانیت خود را برای زمامداری و خلافت مسلمین ناشی از بیعت‌‌ همان مردمی معرفی می‌کند که با ابوبکر و عمر و عثمان نیز بیعت کرده‌اند و آنگاه اضافه می‌نماید شورا حق مهاجرین و انصار است، پس اگر بر شخصی متفقاً رأی دادند و او را امام نامیدند، این عمل مورد رضایت خداست! 

  • خواندن ِغیر خدا

    کسی که به خیال ِ خطای خود نقش مستقلی برای غیر خدا قائل باشد و با قیاس بشری گمان کند در دستگاه الهی همچون دستگاه سلاطین سلسله مراتبی حاکم است و نمی‌توان مستقیماً با او ارتباط بر قرار کرد، طبیعی است که در حوادث روزگار متوسل به واسطه و شفیع گردد و به اصطلاح پارتی‌تراشی کند.

    مشرکین معاصر پیامبر چنین تصوراتی داشتند. آنها بر خلاف تصور بیشتر مردم، کاملاً به وجود خدا معتقد بودند، ولی می‌پنداشتند خدا خالقی است که اداره جهان را به فرشتگان سپرده است و باید برای جلب منفعت یا دفع شر در امور دنیا به آنها متوسل شد

  • نسبت دادن و نقش قائل شدن براى غیر خدا

    در بسیاری از جوامع مذهبی، حتی در پیشرفته‌ترین کشورهای صنعتی دنیا، به خصوص در ممالک مسیحی که سابقه معجزات و شفابخشی‌های حضرت مسیح در حافظه تاریخی آنان حک شده است، هنوز هزاران نفر در تعطیلات آخر هفته راهی زیارتگاه‌ها می‌شوند تا از روح عیسی مسیح، مریم مقدس و سایر قدیسین شفای دردها و گشایش گره مشکلات خود را طلب نمایند. آنها با توسل به علامت «صلیب» که نشانه‌ای از: پدر و پسر و روح القدس است، در واقع پلی به ساحل نجاتشان می‌کشند.

  • «خوش‌خیالی»، یعنی دلخوش کردن به امید و آرزوهائی که در ذهن خود می‌پرورانیم، در حالی که معلوم نیست تا چه حد با واقعیات بیرونی انطباق داشته باشد. آدمی عادت دارد آینده را آنطور که دوست دارد و تمایلاتش ایجاب می‌کند ببیند. البته ممکن است ادعا شود خوش‌بینی همیشه روحیه و انرژی مثبت می‌دهد، اما طرف دیگر قضیه را هم باید دید که اگر به اتکاء خوش‌خیالی مواجه با شکست شدیم، چگونه با يأس و نومیدی مقابله کنیم؟

  • اعتماد بر«ظنّ» در: پندار، گفتار و کردار
    میزان درک و فهم ما از مسائل، طیفی را تشکیل می‌دهد که یکطرف آن شناخت دقیق و کامل و طرف دیگر وهم و خیال می‌باشد. اگر شناخت متکی بر مستندات علمی و دلیل و منطق وبا ژرف نگری و تجربه عملی تؤام باشد، «یقین»نامیده می‌شود. آنچنان که در قرآن آمده است:
    تکاثر، آیات ۵ تا ۷ ــ کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ
    چنین نیست، اگر علم یقینی داشتید، قطعا (در دنیا با چشم خِرد) و سپس (در آخرت) با چشم یقین آنرا می‌دیدید.
    پائین‌تر از علم، "ظن »و گمان است، که نه متکی بر شواهد و دلائل علمی است، که قابل اثبات باشد، و نه آنقدر بی پایه و اساس که خیال واهی تلقی گردد. در واقع «ظن»نوعی تصور و احتمال ذهنی روشن است که شخص خیال می‌کند حتما درست است!

  • حسابگرى‌هاى غلط
    از ویژگیهای نوع آدمی و امتیاز آن بر سایر حیوانات، همین حسابگری و توانائی شمارش اعداد یا محاسبهِ سود و زیان و خیر و شری است که بر او عارض می‌شود. تجربه‌ای که آدمی با تلاش ذهنی نسبت به گذشته یا آینده خود پیدا می‌کند، دیدگاه او را نظم و ترتیب می‌‌بخشد و افکارش را در راستای اهدافش سامان می‌دهد.
    اما هر محاسبه‌ای نیازمند مبانی و معیارهائی منطقی است که بر اصولی ثابت و تجربه شده متکی باشد، وگرنه به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. وهمین است که بسیاری از محاسبات ما در زندگی دنیائی غلط از آب در می‌آید و نتیجه معکوس از آن می‌گیریم.

  • اگر خدا مى‌خواست (که نخواسته)!!؟
    مقدمه
    ما بالاخره انسانیم و جامعه‌ی بشری و جهان و جمیع امور را از زاویه‌ی منافع و مصالح خود می‌بینیم و با این ترازو همه چیز را می‌سنجیم و دلمان می‌خواهد هستی بر محور تمایلات ما بگردد!؟
    خدا را هم با خیالات و اوهام «انسان مدارانه» و قیاس به نفس بشری تصور می‌کنیم و اگر دیندار هم باشیم، کلمات خدا را در قالب فهم و فرهنگ زمانه خود تفسیر و توجیه کرده و خدائی به گونه انسان در ذهن خود می‌سازیم.
    مصلحت‌اندیشی‌های ما تابع درک و دیدمان از پدیده‌های پیرامونی و معیارهای مادی در عمر موقت دنیائی می‌باشد، که هرچند برای تدبیر امور زندگی