مام خدر قادری، یكی از چهرههای شاخص حوزهی آواز و موسیقی فولكلور كوردی حال حاضر جهان است كه در جشنوارههای متعدد موسیقی ملی و بینالمللی حایز رتبهی برتر شده است.
دریافت تندیس طلایی بلوط، جایزهی اول جشنوارهی موسیقی محلی مسكو و نیز تكریم ویژه از طرف مرحوم استاد شجریان و خانوادهاش، چند از بسیار افتخارات وی هست كه روز یك شنبه ٢٦ تیرماه ١٤٠١ نیز، نشان درجه یك هنر كشور را با امضای بالاترین مقام دستگاههای مرتبط نصیب برد.
استان هرمزگان به مركزيت بندرعباس، در حد فاصل بندرخمير تا بندرلنگه و كنگ با زلزلهی ٦ و يك ريشتری شب گذشته(اولين ساعات شنبه رأس ساعت ٣ و ٢٤ دقيقه و ١٥ ثانيه) به شدت لرزيد و ساعتی بعد نيز با زلزله دوم ٦ ريشترس و تکانشهای متعدّد دگری، تكان خورد!
اين زلزله ويژه در روستاهای چاه احمد، دژگان، سایه خَش، کنخ، چاه دراز و... آسيب جانی، مالی و تأسيساتی جدّی در پی داشته است كه بخشی از آن را در كليپ پيوستی كه مربوط به صبح شنبه روستای سايه خَش است، ملاحظه میفرماييد.
به بهانه عملیات جستوجوی سه كولبر مفقودی در ارتفاعات منطقه سیلوانای ارومیه
در سلسله مراتب نیازهای مازلو، نیازهای فیزیولوژیكی و امنیت، بنیانیترین نیازهای آدمیزادند. از سوی دیگر، وقتی از جغرافیا، كیان و ساختار حاكمیتی و اداری مشترك سخن گفته میشود، اولین مصادیق هموندی كه در عصر شهرنشینی به ذهن متبادر میشوند، تكالیف و حقوق شهروندی و رسالت و ماموریت و مسوولیت منتخبان و متولیان سازمانی و راهبران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در درون ساختار اداری آن سامانند. بهتبع بسامان بودن مسوولیتها و سهلالوصول بودن استیفای حقوق، میتوان ساحتهای زیست همدلانه و مراتب تامین نیازها را مورد سنجش قرار داد. تجارب بشری در حوزههای گونهگون، نشان داده،
در بيستمين روز تيرماه و در بحبوحهی كرونا و حريقهای زاگرس، به دعوت سيّدعلی ضياء، مهمان عوامل خوب «فرمول يك» بودم تا راوی زاگرس و چالشهايش باشم.
آنچه وقت مجال داد از نامهربانیها در قبال زاگرس و چالشهای پيش رو گفتم و همچنين از اوضاع زاگرسنشينان و هژمونی امنيتی در جغرافيای آنان.
از نابسامانی ادارات متولّی و نابرابری نيروی حفاظتی و حجم چالشها و نيز از ناموزونی حقوق و مزايا در قبال فشارها و تنشها و كنشهای جنگلبانان و محيطبانان و البتّه مسؤولان مسؤوليتشناس و مسؤولان نمكنشناس و مسؤوليتگريز و كمخرد نيز سخنی اضافه شد.
نامش منصور است و از اهالی تالش!
سابقهی آشناییمان بر میگردد به سال گذشته!
یكی از عزیزانم، همسرش، سفر ابدی اختیار كرده بود و با دو نفر از دوستانم قصد شركت در مجلس ترحیم و همدلیاش كردیم..
بعد از طی بیش از هزار كیلومتر و كلّی مصیبت بین راهی، حول و حوش ساعت ٤صبح به تالش رسیدیم! وی در این فاصله، آرام و قرار نداشت و مرتّب پیگیر حضورمان بود تا اینكه در دل شب، در منزل به روی مان گشود و با مهر بسیار خود و خانوادهاش بالأخص مهربان زاده آقای دكتر، تا ابد، مدیونمان كرد...
ساعت ۹ و ۴۸ دقیقهی شامگاه ٢١ آبانماه ۱۳۹۷ دقیقاً یک سال خورشیدی از وقوع زلزلهی کرمانشاه سپری میشود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد میشود. از چندی پیش، زمزمههایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثهی طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و نیز بین بخشی از سمنها و انجمنهای مردمی شروع شده است و قطع یقین، بسیاری در این وادی به ایفای نقش خواهند پرداخت.
در دولت تین چیاو، آنگ سان سو چی، همان برنده جوایز نوبل، ساخاروف، سیمون بولیوار، جواهرلعل نهرو و... حضور دارد!
او که طبق فحوای صفحه ویکی پدیایش:
«(زاده ۱۹ ژوئن ۱۹۴۵) سیاستمدار، دیپلمات، نویسنده و مدافع حقوق بشر برمهای است[که] هم اکنون به عنوان نخستین مشاور دولتی میانمار و رهبر اتحادیه ملی برای دموکراسی فعالیت میکند. او در این نقش به طور دو فاکتو رئیس دولت است و مقامی همارز نخست وزیر دارد. او همچنین نخستین زنی است که به عنوان وزیر امور خارجه، وزیر برق و انرژی و وزیر آموزش در کابینهٔ رئیس جمهور تین چیاو فعالیت کرده و از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ نماینده پارلمان این کشور بوده است.»(ویکی پدیا)
جناب ماریانو راخوی،
سلامی از سر درد!
همه میدانیم و شما نیز که گذر عمر و تجربه هر فصل زندگی به ویژه پشت سرگذاشتن هر پاییز، به معنای تجربهی دیداری هزار رنگ است و هر فصل و پاییزی که سپری میشود، نشان از غنای روح، ذهن و قلب دارد!
همچنین حتم دارم که میدانید یکشنبه نهم مهرماه (اول اکتبرمیلادی، دهم محرم هجری قمری) مصادف بود با روز جهانی سالمندان!
مستر ماریانو!
متأسفم که تصاویر مخابره شده رسانهها از آن سالروز جهانی در اسپانیا، بسیار دلآزار نشان داد و حرمت و منزلت سالمندان، آن مردان و زنان هزاررنگ دیدهی روزگار که میتوانست چون دُرّ و گوهر قدرشان را ارج نهاد، با ضرب و شتم شلاق و باتوم در دریای خون لگدمال شد!
داخل آلونک یک خانواده کارگر کورههای آجرپزی آذربایجان شرقی، کپسول پیکنیکی منفجر میشود و چهار کودک کرد به شدت آسیب میبینند که حال روژان (به معنای روزگار) وخیم گزارش شده است!
شهری در یمن بمباران میشود و بمبی بر سر خانوادهای فرود میآید و ۷عضو آن خانواده جان میبازند و تنها کودک بازمانده، سر از زیر آوار برمیآورد و با انبر انگشتانش، چشمان ورم کردهاش را میگشاید تا موقعیت پیرامونیاش را در میان دود و آوار برآورد کند!
جمعی از نوجوانان و فرزانگان مینابی استان هرمزگان، عازم شهر داراب استان فارس میشوند و در مسیر رفت یا برگشت شب رو، اتوبوس حامل دچار حادثه میشود و ۷ نفر از آن جمع به همراه سرپرست، جان میبازند
در تمامی کشورهای پیشرفته دنیا و به ویژه در غرب، اهمیت کار جمعی هویداست و همان نیز مبنایی است برای غنابخشی به سوابق کاری جهت پذیرش در شغل جدید!
متأسّفانه در کشورهای جوامع سوم، تحت تأثير سیاست دولتها و در راستای مدیریت یکپارچه جزایر پراکنده، همواره کوچکترین تجمع بیش از دو یا سه نفره، محکوم به براندازی و خیانت شده و قاضی وجدان شهروندان نیز در اثر تکرار این گویهها از رسانههای وطنی و القاء به ناخودآگاهشان و نیز بر مبنای رسم دست بر کلاه داشتن، چنان عادت کردهاند که از هرگونه تشکّل یا تجمعی هراس به دل راه دهند و خود و دیگران را از افتادن در دام آنها برحذر دارند!
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل