پنج روش برای تبدیل یک رابطهی زناشویی از رقابتی به مشارکتی
۱- جشن گرفتن موفقیتها
۲- توزیع نقشها
۳- تعیین اهداف مشترک
۴- اختصاص زمانی برای گفتگوی خصوصی
۵- مقایسه نکردن با سایر خانوادهها
اگر هر یک از زوجین اینها را در زندگی خود به کار ببرند، زندگیشان از یک رابطه رقابتی پرتنش و مسموم به یک رابطه تعاونی، که در آن عشق و تفاهم حاکم است، تغییر خواهدکرد؛ زیرا اساس رابطه زناشویی، همکاری و تفاهم است، نه کشاکش، رقیبافکنی و چالش.
ازدواج بُرد و باخت نیست؛ نبردی نیست که ببینیم چه کسی برنده میشود؛ بلکه داشتن کاشانهای آرام و دلگشا و رابطهای موفق برای رسیدن به هدفی عالی است.
جشن گرفتن موفقیتهای دو طرف؛
یکی از مواردی است که روابط زناشویی را تقویت میکند و آن را مشارکتی میکند؛ چراکه در آن حمایت و شادی یکی از همسران در قبال دیگری وجود دارد؛ مانند دریافت گواهی فارغ التحصیلی از یک سطح علمی خاص یا دریافت جایزه یک دستاورد، یا میتواند جشن سالگرد ازدواج باشد. این یک دستاورد زیبا و یک جشن زیبا برای هر دو طرف است.
شرکت در جشن باعث افزایش حس همکاری و ایجاد خاطرات زیبا بین دو طرف می شود.
توزیع نقشها؛
اهمیت این امر، از این جهت است که یکی از آنها احساس نکند که مسئولیت بیشتری نسبت به دیگری دارد و یا اینکه بیشتر از دیگری فداکاری میکند و رابطه زناشویی به درگیری تبدیل شود؛ اگر توافق کاملی بین دو طرف برای تعیین و تقسیم مسئولیتها بر حسب شرایط هر یک از طرفین صورت گیرد، هر یک از طرفین از ارائه خدمت، حتی اگر بیشتر از طرف دیگر نیز باشد، احساس رضایت میکند؛ بنابراین رابطه بین آنها، از نوع همکاری خواهد بود نه رقابتی.
روش سوم، تعیین اهداف است؛
این امر مستلزم آن است که هر دو طرف دربارهی اهداف مالی، آموزشی یا تفریحی و نوع نگرش درباره آینده خانواده ، به توافق برسند؛ اشتراک در اهداف، به همسران احساس همبستگی و همیاری قوی برای رسیدن به هدفی یکسان میبخشد و این احساس، به تمرکز آنها بر منافع مشترک و آمادگی آنها برای سازش معطوف به تقویت رابطه، کمک میکند.
روش چهارم، اختصاص زمانی برای گفتگوی خصوصی است؛
منظورم تعیین روز و ساعتی مشخص برای نشستن و گفت و شنود همسران با یکدیگر یا رایزنی دربارهی برنامه خاصی بین آنهاست؛ نباید به بهانه مشغول شدن به فرزندان یا هر مسئولیت دیگری، از این موضوع غافل شد؛ زیرا برای دستیابی به آرامش درونی و رهایی از دغدغهها و نگرانیها و نیز بررسی آینده خانواده و اهداف آن که سبب تقویت رابطه مشارکتی طرفین میشود، واقعاً اثرگذار و مهم است.
برنامه این زمان، میتواند ورزش، خوردن شام در رستوران یا پیادهروی و گردش در یک پارک باشد.
و در نهایت، مقایسه نکردن؛
مقایسه نکردن شامل موارد زیادی است؛ از جمله مقایسه نکردن شریک زندگی خود با شخصی دیگر، مقایسه نکردن خود با شریک زندگی و مقایسه نکردن خانواده خود با خانوادهای دیگر؛ این سه نوع مقایسه هستند که رابطه زناشویی را از بین میبرند و آن را از تعاونی به رقابتی تبدیل میکند و روحیه تنفر را بین دو طرف میپراکند.
اساس رابطهی زناشویی، عشق و رضایتمندی و همکاری و تحقق آرزوهای مشترک است نه تقلید از دیگران و چشم و همچشمی در زندگی.
با این پنج روش نیز، بروز برخی اختلاف نظرها و مشکلات بین همسران، ممکن و البته طبیعی است؛ اما زمانی که رابطه، سالم و مشارکتی باشد و رقابتی نباشد، همسران میتوانند حتی از مشکلات احتمالی نیز استفاده کنند!
اگر میخواهید خودتان را در اثنای ناسازگاری ارزیابی کنید و بدانید که آیا رابطهی شما مشارکتی است یا رقابتی، خودتان را در حین بحث و اختلافنظر، زیر نظر بگیرید: اگر مایلید همیشه برنده شوید، این بدان معناست که رابطه شما رقابتی است؛ اما اگر هدف شما تقویت رابطه، تفاهم و شناخت دیگری است، این نشان میدهد رابطه شما مشارکتی است!
نظرات