خدای متعال دوست دارد که بندگانش در حوادثی که در زندگی برای آنها اتفاق می‌افتند و شاهد آن هستند، آثار اعمال او را ببینند و از این که منفعلانه از کنار آنها بگذرند، به گونه‌ای که گویی ساخته و پرداخته دست انسان کاملاً هستند، بیزار است.

و هر کس از آغاز تا به امروز در حوادث غزه بیاندیشد، آیات و نشانه‌های زیادی از خداوند و آثاری از اسماء و صفات و حکمت او در آن حوادث را خواهد دید، از جمله:

1- آنچه از استقامت و استواری اهل ایمان و ثبات دلهاى آنان در برابر دشمنان خدای سبحان و شكيبايى و شجاعت و قاطعيت آنان ديديم تا آنجا كه بيننده يقين پیدا می‌کند كه پشت آن شجاعت و استقامت، ایمانی با عظمت و تکیه‌گاهی الهی و قدرتی پنهان است که از نوع معمول انسانی آن فراتر می‌رود: «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ» ‎﴿الأنفال: ١٢﴾‏ «هنگامی که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد که من با شما هستم پس به مؤمنان را قوت و ثبات ببخشید».

2- آنچه می‌بینیم شدت کینه و عداوت دشمنان خدا با بندگان مؤمن و میزان سبعیت آنان در کشتار مظلومان و آزار شکنجه آنان است. شما حتی تفاوت واضح و اشکاری بین کسی که ولی او شیطان است و کسی که وصی او رحمان است به وضوح می‌بینید.

و در این تفاوت حجتی از جانب خداوند بر خلقش است: تا بفهمند انسان اگر از خدای رحمان دوری و خود را مستغنی بداند تا چه اندازه به تباهی و ذلت می‌رسد و اگر از هدایت خدا پیروی کند تا چه اندازه می‌تواند به اوج مقاومت و سربلندی برسد. و این تفاوت دلیل بزرگی است بر آن حضور مشهود حق: «لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ» ‎﴿الأنفال: ٤٢﴾‏ « تا هلاک گرداند آنکس که از برهان و روشنگری او روی برمی گرداند و زنده گرداند آنکس که بر برهان و حجت خدا زندگی می‌کند. و به تحقیق خداوند شنوا و آگاه است.»

3- آنچه دیدیم روی آوردن بسیاری از کفار به اسلام و ورود آنان از روی عشق و اختیار به دین اسلام است، زیرا این حجت و تفاوت را و همچنین تأثیر ایمان را بر صاحب آن در ثبات و استقامت در مقابل همه‌ی مصیبت‌ها و سختی‌ها می‌بینند و با مشاهده اولیای شیطان که چگونه به شعارهای فریبنده اشان پشت پا زدند و انسانیت شان را فراموش و گم کردند و بدون توجه به آن ادعاها به ماشین کشتار تبدیل شدند.

 و این توفیق پذیرش دین خدا توسط این افراد پیزی جز قدرت و حکمت خدا نبوده است. 

 آیه‌ی «لِّيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا» ‎﴿الفتح: ٢٥﴾‏ تا خداوند هر که را بخواهد در رحمت خود وارد کند.

4- شاهد بیداری مسلمانان غافل بی شماری بودیم که مصلحان با مواعظ و دلیل و برهان از بیداری آنان مأیوس شده بودند. پس خداوند - با رحمت خود - آنها را با این حوادث وحشتناک و سخت بیدار کرد. تا پس از توبه از غفلت و کوشش در کار و تلاش ، حیات تازه‌ای را درپیش بگیرند و همه‌ی اینها از کارهای حکیمانه خداوند سبحان و آثار صفات اوست، زیرا : «لا أحد أحبّ إليه العذر من الله» چنانکه در حدیث صحیح آمده است.

5- آنچه از مواضع منافقان و توطئه‌گران و مسخره کنندگان منسوب به اسلام و حتی برخی از آنان در کسوت علم و زبان شریعت دیده‌ایم خواست 

خداوند متعال بود تا ما آنها را بشناسیم، از آنها متنفر باشیم، با آنها دشمنی کنیم و ارتباط خود را با آنها قطع کنیم، زیرا: 

«مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» ﴿آل عمران: ١٧٩﴾‏ «خداوند مؤمنان را در حالتی که شما در آن هستید، رها نمی‌کند تا بد را از خوب تشخیص داده شود». این همه ظهور و نمود بدون این رویدادهای بزرگ و درگیریهای مهم رخ نمی‌داد.

6- سپس - و این از همه مهمتر - : همه‌ی این رویدادهای ذکر شده و بسیاری دیگر که ذکر نکردم همگی ادله و برهان و نشانه‌ها که از بزرگی و شدت و عظمت آنها می‌توان فهمید که - در دایره سنتهای خدا – قرار دارند حکایت از اموری بزرگتر از آنها که هنوز اتفاق نیفتاده می‌کنند و خداوند می‌خواهد که این امت با بازنگری همه‌جانبه و هوشیاری و بصیرت و آگاهی و ایمان برای آن آماده شوند و هشداری به دشمنانش نیز باشد که اعمال سیاه و ظلم‌شان زیاد شده است و می‌خواهد که آتش فتنه‌ی آنها خاموش شود و ستاره‌ی بخت و قدرتشان افول کند. و اوست بر همه چیز آگاه و از همه چیز منزه است.

و چقدر بدبخت هستند مردمی که بعداز این حوادث و صحنه‌ای زجرآور کما کان در غفلت هستند!

چه خوشبختند انسانهای با بصیرتی که با مشاهده این حوادث و صحنه‌ها جان تازه‌ای گرفتند که شعار آنها این آیات است:

«قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» ‎﴿الأنعام: ١٦٢﴾‏ بگو: همانا نماز و قربانی من و زندگی و مرگ من از آن خدای پروردگار جهانیان است.

 « إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» ‎﴿المائدة: ٥٥﴾‏ «جز این نیست که ولی شما فقط خدا و رسول او و کسانی هستند که ایمان آورده اند که نماز را برپا می‌دارند و در حال تواضع زکات می‌دهند».

«اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» ‎﴿الأعراف: ١٢٨﴾‏ «از خدا یاری بجویید و شکیبا باشید که زمین از آن خداست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث می‌دهد و عاقبت برای پرهیزگاران است».