اشاره‌: در روز چهارشنبه 10 خرداد ماه 1391 نوشته‎هایی حاوی اهانت به خدا روی دیوارهای «مسجد سرخ» (مزگەوتی سوور) مهاباد نوشته ‎شد. وجود نمادهای شیطان‏پرستی سبب شد که گزارشی تحلیلی از این رخداد تهیه کرده و تنها به ارسال خبری اکتفا نکنیم.

به این منظور با نویسنده و روزنامه‌نگار، «مهندس صلاح‏الدین عباسی» و از ساکنان روبه‏روی مسجد سرخ و «سلیمان منگوری» روزنامه‌نگار و از فعالان مدنی مهاباد، در این زمینه مصاحبه‏ای ترتیب دادیم.

ابتدا به سراغ «مهندس صلاح‏الدین عباسی» رفتیم تا ضمن گزارشی از چگونگی این رخداد به پرسش‏هایمان پاسخ دهد:

• با سلام خدمت شما اساتید گرانقدر، جناب آقای مهندس عباسی ممنون می‌شوم گزارشی از زمان و چگونگی این رخداد ارائه کنید.

هرچند در آن زمان من در خانه نبودم، اما به گفته‎ی اعضای خانه تا ساعت 12 ظهر خبری از این نوشته‎ها نبود، احتمال دارد بین ساعت 1 تا 2 بعد از ظهر شعارها را نوشته باشند. شعارها شامل بی‌احترامی و فحش به خدا به همراه سه نماد شیطان‏پرستی ستاره‌ی پنج گوشه، صلیب شکسته و هرم 11 خانه‏ای بود. پس از تماس با مرکز بزرگ اسلامی و حضور مسؤول آن و نیروهای انتظامی و امنیتی اقدام به پاک کردن این نوشته‏ها شد. درضمن یکی از مسؤولان امنیتی گفت: «یک بچه این کار را کرده و لازم نیست بزرگش کنید.»

• به نظر شما با توجه به این نشانه‏ها این اقدام کار چه کس یا گروهی می‏تواند باشد؟

عباسی: بدون شک کار شخص و اقدامی فردی بوده، چون هیچ گروه و سازمانی با توجه به شرایط موجود و باورهای مذهبی حاکم بر جامعه، اگر چه جو مهاباد جوی دینی نیست اما مردم جایگاه خاصی برای باورهای مذهبی قائل هستند، چنین ریسکی را نمی‏کنند. اقدم بر اثر تحریک مثبت یا منفی بوده، مثبت به آن معنا که تحت تأثیر آموزه‏های رهبران و افکار شیطان‎پرستی قرار گرفته و منفی بدان معنا که با فردی مذهبی اختلاف پیدا کرده و خود را اینگونه تخلیه کرده ‌است.
 چون در روز این اقدام را کرده، نشانگر این است که حاضر بوده برای کارش هزینه کند، اما سؤال اینجاست که اگر با این اقدام تخلیه نشد چه؟ آیا با ترور شخصیت‏ها و ... تخلیه خواهد شد؟ و ده‏ها عمل پیش‌بینی نشده‏ی دیگر.

منگوری: به نظر من کار یک عده جوان لات بوده که ناآگاهانه این اقدام را انجام داده‏اند، اگرچه اطلاعاتی را در مورد شیطان‎پرستی بطور ناقص از رسانه‏ها یا مجلات داشته‎اند، اما وجود چند نماد متفاوت از نشان از عدم تشکیلاتی و اعتقادی بودن آن دارد. اما بی‎انگیزه نبوده، آیا آموزش دیده‏اند یا احساسی بوده باید مورد تأمل و بررسی قرار گیرد.

• می‎توان ادعا کرد که گروه‏های شیطان‏پرستی به صورت زیرزمینی در بطن جامعه‌ی مهاباد در حال شکل گرفتن است؟

عباسی: با زیاد شدن گروه‎های زیرزمینی مانند گروه‏های موسیقی، موسیقی‏های شیطانی و شیطان‏پرستی‏ و اینکه تشکل‎های شیطان‏پرستی در حال شکل‏گیری است، کاملاً موافقم.
ممنوع بودن فعالیت احزاب و جریانات ملی و مذهبی، ناتوانی جوان در شناخت احزاب و تشکل‎ها و تخلیه‌ی انرژی‏ها و انگیزه‏ها، هدف‏گذاری و تلاش برای رسیدن به اهداف از علل گرایش به این افکار می‏باشد.
اما با شما در مورد اهل فکر نبودن نسل جدید موافق نیستم، نسل جدید اگر چه به شدت لذت‏گرا هستند، اما لذت‏گرایی را با فکر انتخاب کرده‎اند و برای اثبات حقانیت رفتارهای خود ساعت‎ها به بحث و مناظره می‎نشینند. در برابر جوان، مسیرهای گوناگونی وجود دارد، حتی در زمان ما، جوانان نسل انقلاب هم چنین مسیرهایی بود از جمله هیپی‏ها، جریانات کمونیستی، عرفان‏های بودایی و ...، اما هنگامی که بسیاری از مسیرها بسته شده‏اند به این مسیرها کشش پیدا می‏کنند.

منگوری: بله، در مدارس و جلسات که حضور پیدا می‏کنیم با افرادی برخورد می‏کنیم که به طور مستمر در این باره کار می‏کنند و سیر مطالعاتی خاص خود را دارند، اما به صورت تشکیلاتی خیلی کم‏رنگ است، شاید چند نفری با هم ارتباط تعاملی داشته باشند، اما در آینده‎ای نه چندان دور تشکیلاتی شدن آن‌ها بعید نیست.

• چه باید کرد؟ موضع ما در این باره چه باید باشد؟

منگوری: وظیفه‌ی نهادهای مدنی، جریانات مذهبی و ... دادن آگاهی عمومی و نهادهای امنیتی و انتظامی برخورد با آن است، هر دو دسته برخورد می‏کنند اما برخورد اولی، فرهنگی است، مانند پاسخگویی به شبهات، نقد و معرفی و ... . اما اینکه می‏گویید برخوردها کار را بدترمی‎کند، باید بگویم برخورد با تشکیلات زیرزمینی آنها و دستگیری عاملان آن‏ها ضروری است، اما با فرد باید برخورد فرهنگی صورت بگیرد. 
در مورد اعلام حضور و آشکار کردن فعالیت‎ها و خواسته‏های گروه‏های شیطان‏پرست یا هر تشکل زیرزمینی دیگر باید گفت در حال حاضر این بستر نه از لحاظ فرهنگ عمومی و بلوغ سیاسی مردم و نه از لحاظ قانونی، آماده نیست. 
اینگونه مباحث نباید رسانه‎ای شوند، نقد هر فکری باعث ترویج آن خواهد شد، عده‎ی کمی تمییز و تشخیص اطلاعات درست را دارند و اگر دقت نشود ممکن است تأثیر عکس بگذارد. 
متأسفانه تولید فکر بومی کم است، پدیده‌ی شیطان‏پرستی جایگزینی غیربومی برای پرکردن این خلأ است و راه‌حلی بومی برای مقابله ندارد. هر گروه نوظهوری برخاسته از بطن جامعه، نیازها و خواسته‏های درون آن است و به نوعی اعتراض به وضع موجود می‏باشد.
با شما در مورد ضعف تفکر انتقادی و تفکر خلاق موافقم، متأسفانه این روزها کمتر فکر می‏کنیم و بدون هیچ نقدی پذیرای هر فکر و رفتاری می‏شویم.

عباسی: در وهله‎ی اول نباید به مبارزه با آن‎ها بپردازیم، چون مانع مسیر آن‎ها یا هر مسیر دیگری شدن سبب خواهد شد مسیر دیگری برای خود انتخاب کنند. با توجه به اینکه اکثر مسیرهای سالم بسته یا نیمه‌بسته هستند، هیچ ضمانتی ندارد مسیر جدید بدتر از این نباشد، پس ما نباید خود مسدودکننده‌ی مسیر باشیم. تشکل‏های مدنی ما مواضع بسته یا نیمه بازی را دارند که کفاف پاسخگویی نیازها و هیجانات جوانان را ندارد، در سطح شهر مهاباد، تشکل‏هایی مانند انجمن ادبی، جمعیت نورافزا و حتی جریانات دینی این جذابیت و کشش را ندارند، پس باید مواضع تشکل‏های مدنی‏مان را به عنوان یکی از ارکان جامعه‌ی مدرن بازتر کنیم.
ضروری است که خطبه‏هایی را در نمازهای جمعه، به شناخت این افکار اختصاص داد.
بی‏تفاوتی خانواده‏ها نسبت به بعد سلامت معنوی و روانی فرزندانشان از دیگر عوامل گرایش به این مسیرها می‏باشد. و توجیه‌ شما را در مورد کوتاهی خانواده‎ها به علت در حال گذار بودن جامعه را نمی‎پذیرم، زیرا جامعه همیشه در حال‏ گذار است، در هر دوره‏ای شاهد شکاف و فاصله‌ی نسل‏ها بوده‏ایم، اما در عصر جدید به علت انقلاب ارتباطات این گذار با سرعت بیشتری رخ می‏دهد.