با به قتل رسیدن ۲تن از کولبران بانهای و وقوع اعتراضات مسالمتآمیز مردمی در این شهر در اعتراض به نحوهی برخورد مأموران انتظامی و نظامی با کولبران، بار دیگر موضوع کولبران به کانون توجه ناظران و رسانهها تبدیل شد.
آنچه که بیش از همه در موضوع کولبران جلب توجه میکند این است که کولبران از جمله قربانیان اقتصاد رانتی کشورند؛ آنها به قاعده اگر مجال اشتغال فراهم شود، حتماً از این شیوهی معیشت کنار میکشند و به شغلی منطقی و مولّد روی میآورند. در غیاب عدم وجود زمینهی اشتغال در کردستان به علت نبود کارخانجات تولیدی عمده و عدم سرمایهگذاری دولت و بخش خصوصی در کردستان در این حوزهها، بیکاری در عمل جزو معضلات اصلی مناطق کردنشین است.
نکته دوم در این زمینه، پرسش از چرایی به قتل رسیدن کولبران است؛ کولبران حتی اگر قاچاقچی تلقّی شوند که نیستند، میتوان آنها را تعقیب کرد و یا اینکه جریمه کرد، اما توهین به آنها یا قتل نفس کولبران هیچ منشأ و مبنای قانونی ندارد. در این زمینه نیاز است که به سؤالات مردم پاسخ قانعکننده داده شود.
حتی اگر قرار است کولبران فعلی را که شناسایی شدهاند، تبدیل به دهقان کنند و از چرخهی کولبری خارج نمایند، به علت تداوم اقتصاد نامتعادل کنونی مجدّداً عدّهای دیگر جای آنها را پر میکنند.
مشکل از اقتصاد کشور است که مبنای تولیدی ندارد و بیشتر متّکی به تجارت و واردات رانتی است.
در نهایت در نحوهی برخورد با اعتراضات مردمی هم این سؤال مطرح میشود که چرا دست به تیراندازی زده میشود و برخی از آنها حتی مورد اصابت قرار میگیرند؟
نظرات