بخش کرد شناسی در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به همت دکتر اسماعیل شمس شکل گرفت، بخشی که در نوع خود بی بدیل است و علل آن توسط دکتر شمس در قسمت نخست این گفت و گو به صورت مفصل شرح داده شد. اما کتابخانه تخصصی کردشناسی یکی از اتفاقات خوب دنباله دار تاسیس این بخش در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود که به گفته دکتر شمس، در این کتابخانه برای همه حوزهها و بخشها و شاخهها و زیرشاخهها ی رشتههای گوناگون مرتبط با کردشناسی کتاب وجود دارد.بخش دوم این گفتگو را می خوانید:
- علل شکل گیری بخش کردشناسی در مرکز چه بود؟
شکل گیری بخش کردشناسی تحت تاثیر چند عامل بود که مهم ترینشان همان بحث شناسایی وتهیه منابع بود. عامل دوم این بود که در همان ابتدای کار برای بهره گیری از دانش و تجربه بخشهای علمی مرکز از مدیران آنها درخواست ملاقات کردم استادان بزرگواری مانند دکتر مجتبایی، دکتر سجادی، دکتر بلوکباشی، دکتر دادبه، دکتر سمسار، دکتر مجتهد شبستری، دکتر خورشا، دکتر پاکتچی، دکتر رضایی باغ بیدی، دکتر جلالی مقدم، استاد آذرنگ و دیگر بزرگان وقتشان را در اختیارم قرار داده ومشاورهها و راهنمایی¬های ارزندهای ارائه دادند که جا دارد از همه تشکر کنم. در حین این گفتگوها مشخص شد که تقریبا در همه بخشهای دبا و دانا مدخلهایی مرتبط با تاریخ و فرهنگ کرد و کردستان وجود دارد که مدیران محترم مایل بودند در صورت امکان نویسندگانی آشنا با منابع کردی ومتخصص در حوزه کرد و کردستان آنها را بنویسند به عنوان مثال از حرف خ تا حرف س حدود ۳۵ مدخل مرتبط با کرد وکردستان مانند دیاربکر، سنندج، سلیمانیه، ایل سنجابی، خالد نقشبندی و... وجود داشت. همچنین در دیگر پروژههای مرکز مانند دانشنامه فرهنگ مردم ایران هم مدخلهای زیادی درباره فرهنگ مردم کرد ایران تعریف شده بود به عنوان مثال تنها در جلد اول دانشنامه که چاپ شده ۶ مدخل مرتبط با کرد وجود دارد. پس از آن وجود این مدخلها و دیدگاه مدیران بخش در باره آنها به ریاست محترم مرکز ومعاونت محترم پژوهشی انتقال داده شد و پس از موافقت ایشان، مقرر گردید که در هماهنگی با مدیر محترم بخش پروندههای علمی سرکارخانم کاشیان پروندههای این مدخلها در بخش تهیه شود همچنین در هماهنگی با مدیران محترم بخشها به ویژه دو بخش جغرافیا ومردمشناسی که بیشترین مدخلهای مرتبط با کردستان را داشتند نگارش مقالات این مدخلها البته زیر نظر بخش واگذار کننده در اختیا ر بخش کردشناسی قرار گرفت.
سومین عامل وجود مدخلهای عمومی است که هم تهیه کنندگان پروندهها و هم نویسندگان مقالات به مشاوره با بخش کردشناسی نیاز دارند مثلا برای مدخلی مانند چهارشنبه سوری یا نوروز، خوب این جشنها در کردستان هم برگزار میشود وبخش میتواند منابع دست اول وحتی اطلاعات میدانی در اختیار همکاران قرار دهد. نمونهای دیگر مثلا در جلد ۱۹ که قرار بود مقالهای مفصل درباره حافظ نوشته شود بخشی هم به حافظ در ادبیات کردی اختصاص داده شد که پس از چاپ بسیاری از بزرگان ادبی کشور از آن استقبال کردند.
- در مرکز بیشتر از اصطلاح بخش کردشناسی استفاده میشود در حالی که درتابلوی روی در بخش پژوهشهای کردی نوشته شده؟
بخش پژوهشهای کردی پیشنهاد استاد ایرج افشار بود ایشان معتقد بودند که آنچه ما در فارسی، کردشناسی میگوییم ترجمه اصطلاح انگلیسی kurdish studies است که ترجمه صحیح آن مطالعات کردی یا پژوهشهای کردی است. در ضمن ایشان تاکید داشتند که بخشهای کردشناسی که امروز در بیشتر دانشگاههای بزرگ آمریکا واروپا مانند هاروارد، سوربون، هامبورگ و... ایجاد شدهاند روی تاریخ معاصر کرد متمرکز شده وعمدتا کار سیاسی میکنند در حالی که رویکرد مرکز توجه به کار علمی و پژوهشی درباره کرد است بنابراین عنوان بخش پژوهشهای کردی برای تاکید بر ماهیت صرفاپژوهشی این کار تعیین شد. البته از آنجایی که در همه جای دنیا اصطلاح کردشناسی رایج است همگان این بخش را هم به نام کردشناسی میشناسند به نوعی که خودمان هم به ناچار وگاه ناخودآگاه در عرصه عمومی عنوان کردشناسی را به کار میبریم.
- در واقع این نخستین باری است که بخش کردشناسی در ایران تاسیس شده است؟
بله و البته این کار باید پیش از این در دانشگاههای ما انجام میشد زیرا دهها سال است که در در دانشگاهها وموسسات پژوهشی کشورهای مختلف دنیا وحتی در ترکیه وارمنستان وعراق بخش کردشناسی ایجاد شده است اما متاسفانه در ایران که موطن اولیه واصلی کردهاست به این مساله توجه نشده است. البته موسسهای با نام کردستانشناسی در دانشگاه کردستان درست شده که موضوع جداگانهای است وبا تعریف رایج از کردشناسی منطبق نیست. با وجود آنکه در دانشگاه علامه طباطبایی در رشتههای زبان ارمنی، ترکی، اسپانیولی و... دانشجو میپذیرند رشته زبان کردی که نزدیکترین زبان به فارسی است، دیده نمیشود. امیدوارم دانشگاههای ما در آینده به این مساله توجه کنند جناب آقای بجنوردی کاری را که وظیفه دانشگاهها بود با بزرگواری ودوراندیشی والبته در حد توان مرکز انجام دادند
- به عنوان مدیر بخش کردشناسی از شرح فعالیتهای این بخش بگویید.
نخستین وظیفه بخش کردشناسی انجام طرح تاریخ و فرهنگ کرد است که تقریبا مقالات دو جلد آن با مشارکت بیش از ۹۰ نویسنده داخلی وخارجی نوشته شده وامیدوارم تا پایان امسال آماده چاپ شوند
وظیفه دوم شناسایی وتهیه منابع کردشناسی وغنی کردن کتابخانه تخصصی کردشناسی مرکز است. لازم است یا دآوری کنم که سنگ بنای این کتابخانه دو سال پیش گذاشته شد که اینجانب کتابخانه شخصیام را در زمینه پژوهشهای کردی به مرکز اهدا کردم که جای ویژهای به آن اختصاص داده شد تاکنون تقریبا بیش از ۷۵۰۰ جلد کتاب، ۲۴۰۰ جلد مجله وفصلنامه، ۹۰۰۰ مقا له تخصصی جمع آوری شده از نشریات قدیمی، ۵۰۰۰۰هزار برگ اسناد ومدارک محلی وخانوادگی و ۷۸۰ عنوان تحقیق محلی تهیه شده است
- فکر کنم نمونه چنین کتابخانهای را در ایران نداشته باشیم؟
بله همین طور است
- وتنها کتابخانه تخصصی کردشناسی ایران در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی قرار دارد؟
بله
- در خارج از ایران چطور؟
در کردستان عراق کتابخانههای زیادی در چند سال گذشته ایجاد شدهاند اما پیشتر اشاره کردم که در برخی از دانشگاههای دنیا بخش کردشناسی وجود دارد. علی القاعده آنها هم دارای کتابخانه هستند متاسفانه خودم بازدیدی از آنها نداشتهام ونمی توانم درباره کمیت وکیفیت کتابهای آنها قضاوت کنم اما کتابخانه اینجا چند ویژگی دارد که بعید میدانم آنها داشته باشند. نخستین ویژگی جامعیت کتابخانه کردشناسی اینجاست که بر اساس الگوی کتابخانه اصلی مرکز درست شده یعنی کتابخانهای برای دایره¬المعارف است، در این کتابخانه. برای همه حوزهها و بخشها و شاخهها و زیرشاخهها ی رشتههای گوناگون مرتبط با کردشناسی کتاب وجود دارد یکی از ویژگیهای مهم کتابخانه ما داشتن تنوع است. در اینجا اولا به همه زبانها کتاب وجود دارد مثل فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسوی، روسی، آلمانی و کردی، البته از همه لهجههای کردی مانند کرمانشاهی، سورانی، سنندجی، اورامی، کورمانجی و... بعد از نظر تنوع جغرافیایی، در اینجا درباره همه کردها اعم از کردهای ایران وترکیه وعراق وسوریه تا کردهای افغانستان و اردن و مصرو ترکمنستان تاسوئد که بیشترین جمعیت مهاجر کرد دنیا را دارد کتاب وجود دارد. در موضوعات تاریخی، جغرافیایی، ادبی، فرهنگی، مردمشناسی، دینی، هنری، علمی ودر همه دورههای تاریخ کرد از باستان تا معاصر کتاب تهیه شده است. مهمتر از همه اینها در گزینش کتابهای این کتابخانه جهت گیریهای شخصی وگروهی وحتی افزایش آمار کتابها دخیل نبوده وکتابها صرفا بر اساس نگاه علمی وکیفی تهیه شدهاند. در این کتابخانه درباره موضوعی واحد چندین کتاب با دیدگاههای متفاوت وحتی متضاد وجود دارد که در یک پژوهش علمی باید همه این نگاهها بیاید.، این نگاه از دایره المعارف گرفته شده و کتابخانه با نگاه دایره المعارفی تشکیل شده چیزی که فکر نکنم در کتابخانههای مورد اشاره به این شکل وجود داشته باشد
- ایجاد کتابخانه کار مهمی است اگر امکان دارد درباره فرایند تهیه کتابها هم توضیح دهید؟
قبلا اشاره کردم که تعدادی کتاب مربوط به کرد در کتابخانه مرکز وجود داشت بعد ازآن هم چون کرد زبان بودم وبا مناطق کردنشین و منابع کردی بیشتر آشنا بودم ناگزیر وظیفه تهیه منابع هم بر عهدهام گذاشته شد چندین بار به شهرهای کردنشین، از مهاباد، سردشت وپیرانشهر در آذربایجان غربی، تا بانه، سنندج، مریوان، سقز و دیواندره و... در کردستان، تا کرمانشاه و پاوه و روانسر و جوانرود و سنقر و کنگاوردر استان کرمانشاه و ایلام و ایوان و دهلران و... دراستان ایلام ویک بار هم شهرهای کردنشین عراق رفتم در هر شهرابتدا کتابخانهها و کتاب فروشیهای آنجا را شناسایی میکردم. تمام کتاب فروشیها را که پر از گرد و خاک بود میگشتم، هر کتاب دردبخوری را که پیدا میکردم، میخریدم. خانوادهها ورجال فرهنگی شهر را هم کهگاه کتابخانه شخصی داشتند پیدا میکردم واز آنان کتاب میخریدم والبتهگاه به صورت هدیه هم در اختیارم میگذاشتند.
راه دوم از طریق نمایشگاه کتاب بود معمولا برای هر نمایشگاه مبلغی بابت خرید کتاب برای کتابخانه اختصاص داده میشد. شیوه خرید کتاب در نمایشگاه هم به این صورت بود که از غرفه یک در راهروی یک شروع میکردم و تمام غرفهها را میگشتم تا آخرین غرفه موجود در آخرین راهروی ناشران عمومی نمایشگاه وسپس به همین صورت ناشران دانشگاهی وخارجی.
- این نوع جستوجوی مشقت بار به حساسیت شما در کار باز میگشت یا اینکه واقعا هیچ روشی برای جستوجوی موضوعی در نمایشگاه کتاب وجود نداشت؟
برای تهیه کتاب برای کتابخانهای به شکل دایره المعارفی که در شرف ایجاد است راه دیگری جز این وجود نداشت روز اول نمایشگاه از همه ناشران فهرستهایشان را میگرفتم. شبها در خانه همه را مرور میکردم و کتابهایی را که داشتند علامت میزدم وروز بعد سراغ ناشران میرفتم، مثلا برای من خیلی جالب بود که در شهر ساری در انتشارات شلفین کتابی بهنام ایل کرد عبدالملکی چاپ شده بود یا انتشارات حبله رود در سمنان کتابی با عنوان حسین آباد کردها (روستایی در نزدیک آرادان گرمسار) چاپ کرده اگردر همه غرفهها نمیگشتم وهمه فهرستها را نمیدیدم هرگز چنین کتابهایی را پیدا نمیکردم.
- آقای دکتر این کتابها پایه علمی داشتند یا اینکه بر اساس کتاب سازی منتشر شده بودند؟ مثلا هر کسی برای خودش چیزی نوشته بود؟
راستش را بخواهید برای من در این کتابها موضوع کردیابی جالبتراز کتاب یابی بود ودر ابتدا به کیفیت کتاب توجه نمیکردم عملاکتاب یابی به کرد یابی ختم شد وبعدها همین دو کتا ب باعث شدند که من دو مقاله جدید با عنوان کردهای استان سمنان وکردهای استان مازندران در طرح تعریف کنم وپس از موافقت مرکز به نویسندگان این کتابها سفارش نوشتن بدهم. برایم جالب بودکه در زاغمرز و میانکاله در مازندران یا آرادان وشاهرود در سمنان وهمین طور سبزوار وتربت جام وبلوچستان تا زنجان وخلخال کردهایی زندگی میکنند که از دوره صفویه به بعد کوچ داده شدهاند از این طریق بسیاری از ناشران شناسایی شدند. هر سال در نمایشگاه کتاب این رویه را تکرار میکنم وکتابخانه را به روز نگاه میدارم
سومین راه، کتابهایی بود که بیش از ۵۳ نفراز نویسندگان طرح ومولفان وناشران به کتابخانه تخصصی کردشناسی هدیه کردهاند که شمار آنها بیش از۵۰۰ جلداست.
چهارمین روش هم شناسایی کتابها به ویژه منابع خارجی از طریق google books بود کتابهای مهمی را که امکان دانلود داشتند دانلود میکردیم وبقیه هم به روشهای دیگری تهیه میشدند.
- اما منابع شما صرفا به کتاب ختم نمیشود در مورد نشریات واسناد هم کمی توضیح دهید؟
. مجلهها و هفتهنامههای کردی را هم جمع آوری کردیم. بیش از ۱۵۰۰ شماره نشریات کردی از نخستین نشریه کردی در قرن نوزدهم که در مصر چاپ شده تا نشریاتی که امروز هم منتشر میشوند مثل مهاباد جمع آوری شدند. برخی از نشریات کنونی مانند مهاباد، زریوار، آشتی وروانگه توسط مدیران مسئول آنها به مرکز اهدا شدند که جا دارد از آنها تشکر شود.
برخی اسناد ومدارک مربوط به کردستان هم از آرشیوهای مختلف شخصی ورسمی جمع آوری شدند والان بیش از ۴۵ هزار برگ هم اسناد و مدارک در رابطه با کردشناسی داریم.
- در مورد جمع آوری مقالات هم کمی توضیح دهید.
نخستین بار که فهرست مقالات فارسی آقای افشار را دیدم علاقهمند شدم که چنین کاری هم در حوزه کرد انجام دهم چون برخی از مقالات این فهرست مرتبط با کرد بود ومی شد کامل ترش کرد چندین نشریه مانند یادگار ویغما و... را مطالعه کردم ومقالات مفصلی را که د رباره کردستان داشتند شناسایی وکپی کردم
- پس شما برای تهیه فهرستهای مفصل منابع کردشناسی از سیستم فهرست نویسی ایرج افشار استفاده کردید؟
بله بعدا در خدمت آقای مجیدی ریاست محترم کتابخانه این ایده را با استاد افشار در میان گذاشتیم ایشان استقبال کردند و پیشنهاد دادند که در کنار مقالاتی که کاملا وبه شکل مستقیم به کردستان میپردازند به مطالب مرتبط به کرد که در ذیل مقالات عمومی مربوط به سایر نقاط ایران هم آمده توجه کنم مثلا مقاله درباره الموت است ولی در آن از ایلات کرد مثل ایل رشوند که ساکن الموت است صحبت شده است. در اینجا صفحهای از مقاله که درباره ایل رشوند بود به درد ما میخوردو در فهرست ثبت میشد بدین ترتیب مقالات فارسی مربوط به کرد از نخستین نشریات مانند آینده تا دورههای بعد جمع شدند وپس از آن با همین روش نشریات کردی، عربی وانگلیسی که در کتابخانه مرکز بودند مطالعه ومقالاتشان شناسایی وتهیه شد مقالات مربوط به کرد که در دایره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، دایره المعارف اسلام وایرانیکا و... با همین نگاه شناسایی وکپی شدند
- فکر میکنم فقط فهرستها را میشود به صورت جداگانه منتشر کرد.
بله، در حال حاضرمقالات علمی وبا ارزش حوزه آثار باستانی مناطق کرد نشین را میشود در ده جلد منتشر کرد. در میان آنها مقالاتی از نویسندگان بزرگی که امروزه خیلیهایشان فوت کرد هاند وجود دارد همچنین میتوان مقالات نشریههایی مانند مهر یا آینده وفرهنگ ایران زمین درباره کردستان را به شکل کتاب مستقلی چاپ کرد. این مقالات کپی شده وبه شکل موضوعی صحافی شدهاند
- در کتابخانه شما مجلداتی هم با عنوان تحقیقات محلی دیده میشود درباره آنها هم کمی توضیح دهید
در این مدت گاهی بهصورت حق التدریسی سه چهار واحد در دانشگاهها درس میدادم از این فرصت استفاده کردم و به دانشجوهای کرد که به کار تحقیقی علاقه داشتند میگفتم که درباره روستا یا شهرشان تحقیق محلی انجام دهند در مواردی هم نزدیکان و دوستان وخویشاوندانم که در نقاط مختلف کردستان بودند کمک کرده ومانند دانشجویان این کار را بیمزد ومنت وبا عشق وعلاقه وحتی هزینه شخصی خودانجام میدادند. تاکنون بیش از ۷۰۰ تحقیق محلی با نام نویسندگانشان در ۱۱جلد صحافی شدهاند. از آنجایی که برای برخی مقالات مخصوصا در حوزه فرهنگ مردم کرد منبع مکتوب وجود ندارد این تحقیقات منبع خوبی برای نگارش مقالات طرح محسوب میشوند
- شیوه تحقیق را چگونه به آنها آموزش میدادید تا دادههای مفید و مورد نیاز را به دست آورید؟
برای آنان کتابچهای با عنوان طرح جمع آوری اطلاعات محلی کردستان در۱۶ صفحه وبا ۱۱۲ مدخل که در آن بر موضوعاتی مثل پیشینه روستا، زندگی اجتماعی مردم آن، عروسیها، عزا، ترانهها، افسانهها واشعار قدیمی ومسائلی از این سنخ تاکید شده بود تهیه کردم که براساس آن تحقیقات را انجام میدادند.
مثلا دانشجویی به نام نجیبه ابراهیمیان با عشق و علاقه شخصی خود وبدون گرفتن یک ریال۹۳ صفحه درباره زندگی مردم مهاباد، نوشته وهمه این مطالب را از پیرزنان وپیرمردان محلی جمع کرده است که قابلیت چاپ به شکل کتاب مستقلی را دارد. در کنار اینها ۷۰۰ ساعت صدای ضبط شده مانندصدای ترانه خواندن یا گفتن داستان قدیمی، توسط پیرمردان و پیرزنها که قصه رستم و سهراب را به کردی تعریف میکنندوجود دارد که از نظر زبانشناسی بسیار ارزشمند هستند ودر آرشیو صوتی نگهداری میکنیم. همچنین ۴هزار عکس که بیشتر آنها رادر مسافرتهای شخصیام از آثار جغرافیایی وباستانی ومظاهر فرهنگی ومردمشناسی نواحی مختلف کردستان گرفتهام در آرشیو تصویری مرکز موجودند. در کنار آن آرشیو دیجیتالی هم از اطلاعات موجود در برخی سایتهای کردی درباره فرهنگ عامه وتاریخ شفاهی مناطق کردنشین دانلود شده که بسیار مفید وارزشمند است
- آقای دکتر شما با همکاری چند نفر این کار را پیش بردید؟
در پیشبرد این کار ریاست محترم مرکز نقش محوری داشتند وپس از ایشان همه مدیران مرکز از جمله آقای دکتر سجادی معاونت محترم علمی؛ آقای مجیدی ریاست محترم کتابخانه مرکز، آقای حسن موسوی بجنوردی معاونت محترم اجرایی وآقای حمید متقی مسئول دفتر ریاست مرکز نقش بسیار زیادی داشتندکه اگر حمایت آنان نبود این کار هرگز انجام نمیشد. بسیاری از مدیران ودستیاران بخشها وحتی همکاران اجرایی در کتابخانه وصحافی وتایپ وکامپیوتر وکپی وخدمات کمکهای زیادی به ما کردند که از همه تشکر میکنم. اما از نظر اجرایی این کارها توسط خودم ودستیار سختکوش بخش سرکار خانم مریم فرزانه انجام شده است. تمام زحمت کار طبقه بندی وتدوین و دسته بندی مقالات و تحقیقات محلی وبسیاری دیگر از کارهابرعهده خانم فرزانه بودوبدون همت ایشان کار به شکل فعلی انجام نمیشد.
- این اتفاق بسیار خوبی است که برای فرهنگ و تاریخ کردها افتاده است وای کاش تمام اقوام ایرانی این کار را برای تداوم فرهنگ، تمدن و تاریخ خود انجام میدادند و البته متعجبم از اینکه چرا تا به حال این کار انجام نشده است.
البته طرح تاریخ وفرهنگ آذربایجان و بلوچستان هم در مرکز تدوین شده ولی از مراحل اجرایی آن اطلاعی ندارم
- آیا ثمره کار شما را میتوان به نوعی در کیفیت کار دائرةالمعارف بزرگ اسلامی شاهد بود؟
این سرمایهای که اینجا جمع شده نه فقط برای بخش کردشناسی، بلکه برای تمام نویسندگان و محققان مرکز است. اکنون در دایرةالمعارف دانشنامه فرهنگ مردم ایران چاپ میشود. درباره هیچ قومی به اندازه قوم کرد کتاب فرهنگی وجود ندارد. یعنی اگر میخواهند مثلا ترانههای ایرانی را کار کنند درباره ترانههای کردی بیش از چهل کتاب وجود دارند در حالی که تا دو سال پیش نبودند. این حجم عظیم منابع در اختیار دانشنامه فرهنگ مردم ایران قرار گرفته است. در دانشنامه گویشهای ایرانی هم، گویشهای کردی یکی از بخشهای اصلی این دانشنامه است. حداقل پانصد جلد کتاب درباره گویشهای کردی وجود دارند که تمامشان در خدمت دانشنامه گویشها قرار میگیرند. اینجا بخشهای گوناگونی دارد که مدخلهای مخصوص به خود را دارند، مثلا بخش جغرافیا مدخل سنندج را دارد، در کتابخانه ما هر کتابی که بخواهند در رابطه با سنندج وجود دارد. یا مثلا بخش ادیان، مدخل خالد نقش بندی موسس طریقت نقش بندیه در کردستان را برای تالیف به من دادند. تمام آثار کردی و فارسی او که بیش از سی جلد است تهیه شده در حالی که قبلا درپرونده خالد نقش بندی تالیفات او نبود.
یا بخش اعظم کار گروه مردمشناسی ایلات است. مثلا ایل کرد زنگنه مدخل دبا است، در بخش کردشناسی منابع ایل زنگنه، چه کتاب چه مقاله، همه در اختیارشان است. بنابراین سرمایهای که اینجا جمع شده متعلق به همه بخشهای مرکز است.
- در خارج از مرکز چطور آیا امکان استفاده برای پژوهشگران بیرون از اینجا وجود دارد؟
بله بسیاری از دانشجویان دانشگاههای مختلف برای نگارش پایان نامههایشان به اینجا میآیند واز این منابع استفاده میکنند از موسسات دیگری هم کمابیش میآیند میخواهم بگویم کتابخانهای که اینجا تاسیس شده برای همگان مفید است وهر دانشگاه وموسسه ونهادی که بخواهد در آینده درباره کردستان کار پژوهشی کند به این کتابخانه نیاز دارد
- کار شما کاری سخت، وقت گیر و مشقت بار بود. به نظر خودتان چه چیز باعث موفقیت شما در این کار سخت بود؟
این لطف شماست من کاری نکردهام کاری که انجام شده، نتیجه یک همت وزحمت جمعی در مرکز به ویژه ریاست محترم آن ودوستانی خارج از مرکز بوده وخوشحالم که من هم نقش کوچکی داشتهام.
- در واقع میتوان گفت کردستان و البته ایران مدیون این اتاق کوچک است.
نه چنین نیست برعکس من به شخصه مدیون این اتاق کوچک و مرکز بزرگ و به ویژه ریاست دلسوز و دوراندیش آن هستم که چنین فرصتی را در اختیارم قرار دادند تا بیش از هرچیز کار آموزی کنم اینجا فرصتی فراهم شد تا از دانش وتجربه اساتید بزرگ مرکز استفاده کنم که بیمزد ومنت ومتواضعانه در اختیار کسانی مثل من قرار میدادند باور کنید یکی از علل پیشبرد این کار تشویقها وتوصیههای این اساتید بود همچنین توصیهها ونقدهای ریاست محترم مرکز ومعاونت محترم پژوهشی بر نحوه کار من تاثیر زیادی گذاشت. خود آقای بجنوردی منتقد صریحی است و اگر کسی بخواهد از ایشان یاد بگیرد باید از نقدهایشان ناراحت نشود. آن اوایل خیلی صریح و روشن روی مقاله من ضربدر میکشیدند و میگفتند شما هنوز شیوه مقاله نویسی دایره المعارفی را یاد نگرفتهاید. من از این صراحت خوشحال میشدم وسعی میکردم توصیههای ایشان را در مقاله بعدی اجرا میکنم. بنابراین تجربه اینجا، خیلی به کمکم آمد در واقع بزرگترین شانس زندگی من این بود که اتفاقی کوچک باعث شد که پای من به چنین مرکزی باز شد وافتخار شاگردی چنین بزرگانی را پیدا کردم. در مورد موفقیت هم، روز اول که آمدم شعری از مولوی در داستان موسی و شبان رابه آقای بجنوردی گفتم که، ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم. موفقیت من زمانی است که انجام این پروژه سبب کاهش فصل وجدایی ساکنان این دیار و وصل وپیوستگی هرچه بیشتر مردم کرد ودیگر مردمان ایران زمین شود.
- و در پایان اگر نکتهای لازم است بفرمایید.
از صبر وحوصله شما تشکر میکنم فقط به این نکته هم اشاره کنم که هر چند پروژه برای تاریخ کرد وکردستان است ولی عملا تاریخ محلی ایران وتاریخ بخشی از ایران است. نگاه کنید در دوره ساسانی که پایتخت ایران مدائن در نزدیک بغداد بودتنها بخش کوچکی از کردستان در مرز با روم بود وبقیه در داخل خاک ایران قرار داشت. مهمترین جنگهای تاریخ ایران باستان مانند جنگهای ماد با آشوریان، جنگ گوگمل (روستایی در نزدیک اربیل مرکز کردستان عراق) در دوره هخامنشیان، جنگ حران (شهری در کردستان ترکیه) در دوره اشکانیان و جنگهای جلولاو نهاونددر دوره ساسا نیان در مناطق کردنشین رخ داده است. بعد از اسلام هم که این موارد بسیار بیشتر است در واقع مطالعات کردی کاملا در خدمت مطالعات ایرانشناسی قرار دارد.
نظرات
کمال آذری
06 شهریور 1402 - 14:26بینش و دانش انسان ها را به هم نزدیک و نزدیکتر می کند. دست مریزاد و درود فراوان بر اندیشمند کورد دکتر اسماعیل شمس