اسلام پایه اجتماع بشری را ازدواج و تشکیل خانواده می داند و آغاز بروز قابلیت‌ها وارتقاء توانای‌ها را از آنجا رصد می‌کند و زن را اساس این اجتماع کوچک اما مهم می پندارد و او را منبع مودت، صفا و صمیمیت شناخته و با جمیع سرمایه‌های ذاتی و الهی‌اش او را به سمت تعالی و تحکیم این کانون آسمانی هدایت میکند.


دین مبین اسلام، زن را پایه ی اصلی شکل‌گیری یک خانواده سالم دانسته و نقش وی را در حفظ سلامت روان بقیه‌ی افراد خانواده انکار ناپذیر می داند و نقش مادری‌اش را از هر عامل سازنده‌ای، سازنده‌تر و با ارزش‌تر تلقی می‌نماید و در عین حال حضور آگاهانه و توانمند او را در محیط خانواده از عوامل سلامت جامعه معرفی می کند. بنابراین زن موظف است که کانون خانواده را با هوشمندی و زیرکی خود به باغی مصفا با ابزار مودّت و رحمت تبدیل نماید و از باب محبّت، شرح صدر و دریا دلی، شوهر و فرزندان را در مسیر آموزه‌های دینی یاری نماید.


زندگی باغی است که اگر خارهای آن تحمل شود، سعادت خانواده به وسیله گلها و بوی خوش آن تضمین می شود. آرامش و آسودگی خاطر، اکسیر همیشه زندگی بشر بوده و خواهد بود. در قرن حاضر خانواده به آرامش وسلامت روانی بیش از هر چیز دیگری محتاج است و اساس این آرامش در خانه به نوع ارتباط بین زن و شوهر بستگی دارد زیرا تحکیم و تقویت محبت بین همسران، موجب پویایی ونشاط خانواده ی سالم می شود وزن به عنوان محور این تعامل عاطفی دارای جایگاه ویژه ای هم در نقش مادری و هم در نقش همسری است.


بنابراین در اینجا به راه‌هایی می پردازیم که باعث تقویت و اصلاح روابط زوجین و تعمق محبّت‌ها واستحکام خانواده و همچنین موجب پیشگیری از بحران‌های خانوادگی می شوند.


1_احترام متقابل: احترام زوجین نسبت به هم در سلامت روحی و روانی و افزایش تحکیم خانواده تأثیر بسزایی دارد و دایره‌ی این احترام شامل ارج نهادن به شخصیت همدیگر احترام به نظریات و سلایق هم در تمام شئونات زندگی است.


2- محبت زن و شوهر: انسان‌ها دارای عواطف فراوانی هستند که نیاز به محبت یکی از اساسی ترین آنهاست و هریک از زوجین دوست دارند مورد محبت دیگری واقع شوند و هم اینکه نسبت به یکدیگر ابراز علاقه کنند و یکی از تفاوتهای اساسی میان جامعه و خانواده این است که در جامعه قانون حکومت می کند اما در خانواده مهر و محبت و عاطفه حاکم است. خانوده‌ای که از لحاظ عاطفی ضعیف است نمی تواند اعظای خود را به گرمی دور خود جمع کند و همه‌ی آنها را نگه دارد پس هیچ عاملی به اندازه‌ی محبت در نرم کردن دل‌ها و ایجاد جو صمیمی و آمیخته به تفاهم مؤثر نیست و انسان نباید از آثار معجزه آسای آن غافل شوند به قول شاعر که می فرماید:


از محبت تلخ ها شیرین شود از محبت مس ها زرین شود


ازمحبت خارها گل میشود از محبت سرکه ها مل می شود


از محبت سنگ روغن میشود بی‌محبت موم آهن می شود


از محبت نیش نوشی می شود وز ‌محبت شیر موشی می شود


از محبت مرده زنده می شود وز محبت شاه بنده می شود


 3- مسئولیت پذیری: از جمله عوامل موثر در تحکیم و تامین سعادت خانواده حس مسؤلیت پذیری متقابل همسران است. زوجین باید بدانند با قبول زندگی مشترک مسؤلیت‌هایی بر عهده ی آنان قرار می گیرد که پیش از تشکیل خانواده از آن آسوده و فارغ بودند و این مسؤلیت با توجه به توانایی ها و شرایط خاص هریک از آنان متفاوت است و وجود این حس باعث استحکام پیوند خانوادگی و آسایش روحی می شود.


4- حسن ظن: اعتماد زن و شوهر نسبت به هم سرمایه‌ی بزرگی برای زندگی مشترک است و در مقابل بدگمانی آثار منفی زیادی در زندگی بر جای می گذارد شخص بدگمان دارای روحیه‌ی منفی بافی و بیمار گونه است و به گفتار و رفتار دیگران با بدبینی می نگرد و از آرامش و صفای زندگی خانوادگی محروم خواهد شد.


5- اخلاق:  اخلاق صفتی مهم و برجسته در زندگی است و نیک خویی با مردم به ویژه همسر و فرزندان تاثیر عمیقی بر شخصیت آنها می گذارد و جامعه و خانواده را آکنده از صفا و صمیمت می‌کند و عدم وجود آن زندگی را تیره و تار می‌کند.


6_گذشت وبخشش: چشم پوشی هر یک از زوجین از لغزش‌ها وخطاها و کارهای ناپسند یکدیگر در محیط خانواده دارای اهمیت فروانی است و بی‌توجهی به آن، جو صمیمت و آرامش خانواده را به محیط اضطراب و بدبینی و عیب جویی مستمر هر یک از زن و شوهر نسبت به یکدیگر تبدیل خواهد کرد.


7- رفق و مدارا: یکی دیگر از روابط تحکیم بین زن و شوهر است بدین معنا که در مقابل عیب‌ها و کاستی‌ها و رفتارهای ناخوشایند همسر، او رفتار تند و خشن نداشته باشد و با محبت و دوستی با یکدیگر رفتار کنند زیرا طبیعی است که هر انسانی در رفتار و گفتار خود کاستی‌هایی دارد که در نظر دیگری ناخوشایند تلقی می شود البته مدارا با همسر بدین معنا نیست که نسبت به عیب‌ها و رفتارهای ناپسند او بی‌اعتنا باشد بلکه بدین معناست که درمورد اصلاح او ملاحظه ظرفیت او را کرده و بیش از توانای‌هایش از او انتظار نداشته باشد.


8- عفت و پاکدامنی: در جانعه امروزی این صفت را بیشتر از زنان انتظار دارند اما روایات آن را وظیفه متقابل زن و شوهر دانسته و تاکید داشته که زوجین با آراستن خود برای یکدیگر، همدیگر را در حفظ پاکدامنی یاری رسانند زیرا پاکدامنی تحکیم پیوند خانوادگی و جلب اعتماد زوجین را به ارمغان می آورد.


9- درک همدیگر : ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی در عدم درک متقابل زوجین از یکدیگر نهفته است درک موقعیت و مشکلات همسر موجب می شود که انسان به نیکی‌های همسر توجه بیشتری کرده و قدردان زحمات او باشد برعکس کسی که همسر خود را درک نکند تمام زحمات و تلاش های او را نادیده می گیرد و عیبها و کاستهای همسرش در نظرش بسیار جلوه می کند و نه تنها قدردان همسرش نیست بلکه با زخم زبان‌های خود، نشاط زندگی را از او سلب میکند، رها شدن از خود‌بینی و شناخت روحیات و مشکلات همسر اولین قدم‌های درک همسر است.


در انتها یادآور می شویم که همسران برای داشتن یک زندگی موفق باید خوب بیندیشند، خوب وقت بگذارند و با در نظر گرفتن قوه تعهد خویش، احساسات و عواطف درون خانواده را مدیریت نموده و با قبول مسؤلیت الهی امر ازدواج ، موانع ارتباط سالم و سازنده رادر کانون خانواده را از میان برداشته و زمینه های تکامل خود با دیگر اعضای این نهاد مقدس را فراهم نمایند.