شاید اكثر مسلمانان این حدیث نبوی را شنیده باشند كه پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌فرماید: «كُلُُّكم راعٍ وكُلُّكم مسئوولٌ عن رَّعیتهِ» همه‌ی شما چوپانید و همهی شما در مقابل رعیت خویش مسئول هستید.

در این حدیث شریف پیامبر(ص) همه‌ی مسلمانان را با لفظ چوپان مخاطب قرار می‌دهد نه عده‌ی بخصوصی را؛ زیرا هر كس در مقابل گروهی به نوعی مسئولیت دارد. رهبر یك مملكت در برابر همهی مردم كشورش مسئولیت دارد تا وزیر و استاندار و ... تا پدر و همچنین مادر و حتی فرزندان و تمامی افراد جامعه هریک بنا به مسئولیتی كه بر عهده دارند چه مسئولیت قانونی و چه مسئولیت عرفی و اجتماعی و چه وظایف شرعی همگی در مقابل هم مسئولیت دارند. دین اسلام در كلیهی امور دینی و دنیایی هم به امور فردی انسان اهتمام ورزیده و هم امور اجتماعی آن را مور نظر قرار داده است.

لفظ چوپان شاید امروزه به مذاق بعضیها خوش نیاید امّا این نكته را یادآوری كنیم كه چوپانی شغلی شریف و لطیفی است و فراموش نكنیم كه بسیاری از پیامبران الهی این تجربه را داشته‌اند، پیامبران بزرگی همچون حضرت ابراهیم و ایوب، یعقوب، شعیب، موسی و محمد (علیهم السلام) زیرا كار چوپانی دارای ظرایف و لطافتهای خاصی است. كه در اینجا مجال بحث در این زمینه نیست امّا چرا پیامبر اكرم مسئولیت را به چوپانی تعبیر كرده است؟ مسئولیت و مدیریت چه شباهتهایی به چوپانی دارد؟

هر عملی دارای اصول و مبانی مشخصی است كه آن دانش بر پایه‌ی آنها بنا شده است. چوپان برای به حدّاكثر رساندن كارآیی و اثربخشی خویش در مورد وظایف و مأموریتهای محوله، ناگزیر به رعایت این اصول است؛ لذا اصول مدیریت و مسئولیت بر مبنای چوپانی را میتوان در موارد زیر بیان كرد: 

1-مدیریت زمان: انسان در زندگی روزانهی خویش همواره زمان را از دست میدهد و گرفتار كمبود وقت میشود و غالباً با حالتی گلایه آمیز و از سر افسوس و ناراحتی میگوید: «وقت ندارم، نمیرسم، فرصت كم است، باشد یك وقت دیگر، فرصت سر خاراندن ندارم و ...» امّا حقیقت آن است كه با مدیریت كردن بر زمان میتوان بسیاری از شكستها را به پیروزی تبدیل كرد، یك چوپان دقیقاً این نكته را میداند كه اگر بیرون بردن دام (گله) در یك فاصلهی زمانی مشخص انجام نشود، نمیتوان به بسیاری از اهداف و برنامههای خود جامهی عمل بپوشاند، مثلاً دوشیدن شیر گلّه باید در ساعت مشخص انجام شود و در صبح زود قبل از طلوع آفتاب، حیوانات برای رفتن به صحرا آماده شوند. فرض كنید یك روز ماجرای دوشیدن گله و یا بیرون بردن آن با وقفه روبرو شود فکر می کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ بد نیست به مواردی از اتفاقات احتمالی اشاره‌ای كنیم: 

1-حیوانی كه شیر آن دوشیده نشده باشد.

(الف): قادر به طی كردن مسافتهای طولانی نیست.

(ب): تمایل به چریدن ندارد.

(ج): اقتصاد خانواده رادچار تزلزل و آشفتگی میكند.

 (د): فرصتها را به تهدید تبدیل میكند و هزینهها را بالا میبرد. 

در امر بازگرداندن گله به محل نگهداری نیز خیلی زود آوردن و یا خیلی دیر آوردن میتواند عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد. مثلاً خیلی زود برگرداندن گله برنامه‌ریزی و تنظیم وقت اهالی را به هم میریزد چون آنها غیر از دامداری عمدتاً كشاورزی و باغداری هم دارند، و از طرفی دیگر دیر آوردن گله سبب می‌شود تا چوپان به تاریكی برخورد كند و چه بسا حیوانات وحشی برای آنان خطرساز شده و یا راه را گم كنند. تنظیم وقت برای ایام سرما و گرما خود موضوع مهم دیگری است كه چوپان مد نظر قرار می‌دهد. بنابر این مدیریت زمان امر بسیار مهمی است که باعث می شود از وقت حداکثر استفاده به دست آید و در صورت بی‌توجهی به این امر مهم زمان هدر می‌رود و یک مدیر موفق بایستی نهایت توجه خویش را بدان مبذول دارد. در این میان می‌توان عوامل هدر دهنده‌ی زمان را به طور خلاصه ذكر كنیم:

- اداره كردن امور همراه با بحران.

- تماسها و مكالمات تلفنی.

-فقدان برنامه‌ریزی مناسب در محیط كار قبول و یا پذیرش مسئولیت بیش از حد.

- ملاقاتهای بدون برنامه و میهمانان ناخوانده.

- واگذاری ناقص كار به دیگران.

- كار امروز را به فردا سپردن.

- وجود جلسات بسیاری در محیط كار.

پس مشخص می‌گردد چوپان یكی از موفقترین افراد در مدیریت زمان است و از گذر دقیقه‌ها و ثانیه‌ها خیلی خوب استفاده می‌كند و به هیچ وجه اتلاف وقت نمی‌نماید.

2-سازماندهی، هدایت و رهبری: وظیفه‌ی یک مسئول و مدیر موفق سازماندهی افراد زیر مجموعه‌ی خود و رهبری آنان است تا همگی در راستای وظایف محوله بتوانند به نحو احسن انجام وظیفه نمایند. یك چوپان گله‌ی خود را طوری سازماندهی می‌كند كه حداقل ضایعات و مرگ و میرها و اتلاف منابع را در پی داشته باشد، او سگ گله را گاهگاهی هدایت می‌كند، گاهی در عقب گله و گاهی در جلو، حیوانات كم‌سن و سال را در بغل می‌گیرد.

او از رفتن حیوانات به جاهای خطرناك، پرتگاهها رفتن روی صخرهها، كنارههای جاده و ... جلوگیری می‌كند. تمام تلاشش معطوف به آن است كه همه در یك راستا حركت كنند و در یك چتر امنیتی خاص و محدوده مشخص قرار داشته باشند.

بنابراین وظیفه‌ی یك مسئول و یا مدیر نسبت به زیردستان و همچنین پدر خانواده نسبت به فرزندان و اعضای جامعه نسبت به همدیگر در درجه‌ی اول حفظ جان آنان و حمایت از اعضا در مقابل تهدیدها و آسیبها می‌باشد.

3-امانتداری و رضایتمندی: بدون شك یكی از مهمترین ویژگیهای چوپان امانتداری اوست. او تلاش می‌كند تا امانتهایی كه به او سپرده شده (گله) در كمال صحت و سلامت باشند. به‌ راستی ما مسلمانان تا چه اندازه نسبت به امانتهایی كه در دست داریم احساس مسئولیت می‌كنیم؟ امانت عقل، امانت چشم و گوش و بدن سالم، امانت فرزند و خانواده، امانت پدر و مادر و امانت نیروی انسانی. یك مدیر در جامعه تا چه اندازه‌ای از منابع انسانی به نحوه درست استفاده نموده است؟

كارمند و كارگر امانت خانوادهها و امانت جامعه در دست مدیران هستند. مسئول یک کارخانه در واقع مسئولیت جان کارگران کارخانه ر ا بر عهده دارد و بایستی با فعال نمودن واحد ایمنی مراقب سلامتی افراد باشد و این مدیر و مسئول است كه باید رضایت مشتری (خانواده) را جلب كند. دانشآموز امانتی در دست معلم است كه بایستی در كمال صحت و سلامت (جسمی و روحی) آن را تحویل خانوادهها دهد. لذا امانتداری و رضایت مشتری را باید از چوپان فرا گیریم و راز و رمزها و تفكرات كاری و حرفهای او را سرمشق قرارد هیم تا در مدیریت خویش توفیق داشته باشیم.

4-مدیریت بحران و تصمیم‌گیری: اگر روزی گرگ یا حیوان درنده به گله یا چوپان حمله كند، وظیفه و مأموریت و چاره كار او چیست؟ او باید تدبیری بیندیشد، گوسفندان را باید به كجا ببرد؟ با گرگ چگونه باید مقابله كند؟ بلی چوپان در اینجا با مدیریت بحران سرو كار دارد، بحران پیش‌آمده، حمله‌ی حیوان درنده و گرسنه است و وظیفه‌ی چوان مدیریت این بحران و اتخاذ تصمیماتی است كه در پایان منجر به:

الف) دفع حملهی حیوان درنده،

 ب) سلامت و امنیت گله،

ج) سلامت و امنیت چوپان و

د) رفع نا بسامانی و اضطراب و هرج و مرج می‌شود.

اگر در حوزه‌ی تحت مسئولیت ما ناگهان كارمندی اعتراض كند چه میكنیم؟ اگر در یك جلسه‌ی مهم و حساس برق قطع شود چکار می‌كنیم؟ اگر غذای روزانه كاركنان یك اداره دچار مسمومیت شود؟ اگر مقام مافوق با یك گروه بازرسی سرزده به حوزهی ما مراجعه كند؟ اگر محصول فروش رفته ما بازگردانده شود؟ اگر ناگهان در محل سكونت شما طوفان بیاید؟ اگر و ... هزاران سؤال دیگر.

یك چوپان بایستی از آن سطح تجربه، خویشتنداری، شجاعت و قدرت تجزیه و تحلیل برخوردار باشد تا در لحظاتی كوتاه چاره‌اندیشی كرده و رفع بحران كند. مدیر نیز در زمانی كوتاه باید مصالح فردی و جمعی و سازمانی را در نظر گرفته و با محاسباتی دقیق بهترین راه‌حل را برای خروج از بحران انتخاب كند از همین رو میگویند: وظیفهی مدیر انجام كارهایی است كه از دیگران بر نمیآید؛ در واقع بروز بحران نقطه‌ی عطف محك زدن مدیران است. در بحران میتوان قدرت، شجاعت، جسارت، هوشیاری و سنجیده عمل كردن مدیران را ارزیابی كرد. در مدیریت بحران، ما با برنامهریزی و یا تصمیمگیری مدون و سازماندهی شده كه مبتنی بر یكسری قواعد و دستورالعمل باشد بطور كامل سروكار نداریم. پیداست كه این حالت استرس و فشار روانی بسیاری را بر مدیر وارد می كند. چوپان در امر گله‌داری با تهدیدها و بحرانهایی نظیر رعد و برق حملهی حیوانات وحشی، سیل، راه زنان، بیماری و .... روبرو میشود.

5-تعلیم، تربیت، كنترل و نظارت: رفتار یك مدیر یا مسئول و عملكرد او تأثیرات كم یا زیادی را بر روی كارمندان خواهد داشت. رفتار پدر و مادر بر رفتار كودكان تأثیر بسزایی دارد. تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش حلقهی مهمی از زنجیره‌ی عملكرد در مدیریت است كه نباید مورد غفلت قرار گیرد. چوپان در كار خویش ملزم به تعلیم و تربیت است، چوپان نحوهی حركت صحیح و هماهنگی را به اعضای گله میآموزد و نظارهگر و كنترل كنندهی هر تخلف است. او با به كارگیری الفاظ، اصوات و حركات و استفاده از چوبدستی خود، حس مشاركت، همكاری و كار تیمی را در بین اعضای گله تعلیم و گسترش می‌دهد و آنها را مدام گرد یك دیگر جمع می‌كند تا متفرق نشوند. چوپان می‌داند كه تفرقه در بین اعضای گله آشفتگی شكست و ناتوانی او را به دنبال خواهد داشت.

چوپان، حیوانات كم‌توان و ضعیف و یا احیاناً لنگ را تیمار میكند تا همراه گروه باشند گاهی آنان را در آغوش میگیرد تا از قافله عقب نمانند، مدیر باید بتواند آغوش خود را برای كم‌توان و ضعیف باز نگه دارد و آنان را تیمار كند تا خود را در یابند و با بقیهی اعضای گروه همگام شوند.

مدیر باید بداند كه هر چه تفرقه و جدایی در میان كاركنان بیشتر باشد صندلی او نیز سست‌تر و در مدیریت خویش ناكارآمد و شكننده خواهد شد. 

چوپان گله را رشد میدهد كوچكترها را بزرگ میكند راه و رسمها را می‌آموزاند، خطرات و تهدیدها را آموزش می‌دهد و اعضای گله را به حدی می‌رساند كه وابسته به او نباشند. مسئول نیز باید كاركنان جوان را تعلیم دهد. تهدید و یا عوامل شكست و عدم موفقیت را برای گروه تشریح كند و افراد را به حدی از بلوغ و تعالی، رشد و كمال برساند كه آنان نیز بتوانند مدیر شوند و مدیریت كنند.

به امید اینكه این حدیث شریف نبوی را آویزه‌ی گوشمان كنیم و مسئولیتهای خویش را در جامعه به مانند چوپانی به عهده بگیریم و با مدیریت زمان، سازماندهی، هدایت و رهبری، امانتداری و رضایتمندی، مدیریت بحران و تصمیم‌گیری به موقع، تعلیم و تربیت، كنترل و نظارت همواره حامی و محافظ خوبی برای همدیگر باشیم.