پیروزی نسبی و کمرمق دکتر پزشکیان در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری باعث شادی و امیدواری جریان اصلاحطلبی و ناشادمانی و ناامیدی دلواپسان و تحریمیهای داخلی و خارجی گردید.
عدم مشارکت بیش از ۶۰ درصدی مردم در دور اول و ۵۰ درصدی واجدین شرایط در دور دوم، هشدار جدی را برای حاکمیت در برداشت و نشان از بیاعتمادی مردم از حکمرانان بود؛ لذا بهتر است رییس جمهور منتخب، هشدار عدم مشارکت اکثریت هوشمند جامعه را به عنوان یک رفراندوم خاموش جدی بگیرد و صدای این اکثریت ناراضی، ناامید و عصبانی را به خوبی بشنود.
پیروزی دکتر پزشکیان یکبار دیگر کور سوری از امید به آینده برای بسیاری از ایرانیان و ۱۶ میلیون از طرفداران و رأیدهندگان ایجاد کرده است؛ اینکه این دولت حداقلی (۲۵ درصدی) چطوری و با چه مکانیزمی میتواند از پس مافیای تحریم و غولهای موازی قدرت و مکنت بر آید خود داستان هزار من کاغذ است.
پیروزی پزشکیان از روز اول امید را بر بازارهای سرمایه، اقتصاد مجازی، روابط بینالمللی بهوجود آورده و تأثیر بسزایی بر روابط ایندهی دولت منتخب خواهد گذاشت. بالعکس پیروزی پزشکیان تاکنون هیچگونه تغییری در سیاستهای داخلی ایجاد نکرده است البته امید به تغییر تا زمانی ارزش دارد که رییسجمهور منتخب بر عهد عدالتمداری خویش وفادار بماند.
آقای پزشکیان، در پیام تبریک پیروزی خود در انتخابات اعلام کرد: «این پیروزی تازه ابتدای راه است و برای پیمودن این راه دشوار نیاز به همراهی همه ایرانیان دارد.» این همان تکیهکلامی است که تمام رؤسای دولتهای پیشین بعد از پیروزی در انتخابات سر میدادند و میگفتند که این مسیر دشوار است و ما نیاز به همراهی و مشاوره و نصیحت ملت داریم، اما در پایان دوره دولتشان اعلام میگفتند: «که کاری از دستشان بر نیامد فقط در حد تدارکچی یا کار چاقکن بودند»!
درد بسیار است، بعضی از دردها و بیماریها از قبل تشخیص داده شدند اما بهدلایلی معالجهاشان شروع نشده، برخی بیماریها هنوز قابلیت تشخیص پیدا نکرده، برخی دیگر که هم تشخیص داده شدند و هم درمان آن شروع شده، اما در اثر سهلانگاری و خود تحریمی و بداندیشی به بیماری لا علاج و سرطانی تبدیل شده است. تا پزشک منتخب چارهای بر درمان آن کند.
شرح وظایف رییسجمهور در قانون مشخص است؛ اما اولویتبندی در انجام وظایف به عدالتورزی نزدیکتر است. اولویتهای دولت منتخب بر چه اساسی خواهد بود.
اولویت اول:
فراخوان آشتی ملی و مصالحهی عمومی گروهها و جناحهای مختلف اجتماعی، تشکیل کابینه فراجناحی و انتخاب مدیران شایستهسالار و فرا مسلکی و فرا قومی و فرا جنسیتی، لذا برپایی دولت حد اکثری بهتر میتواند به رییسجمهور منتخب کمک کند تا از بحرانهای عظیم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی عبور کند.
اولویت دوم:
رسیدگی به وضعیت معیشتی اقشار آسیبپذیر(مددجویان، بازنشستگان، کارگران، کارمندان، معلمان، پرستاران و...) و ساماندهی مشکلات اولیه اقشار مختلف نیازمند در میانمدت و کوتاهمدت.
اولویت سوم:
تنظیم برنامهی راهبردی میانمدت جهت عبور از بحرانهای اقتصادی(گرانی، تورم، ارزش پول ملی، تولید، اِفاِیتیاِف، بیکاری، دلال بازی، سوخت، تحریم و....)
اولویت چهارم:
برقراری روابط خارجی متعارف همراه با عزت و کرامت با بلوکهای شرق و غرب، کشورهای همسایه و اسلامی و کشورهای غیر متعهد بر اساس اولویت بر منافع ملی و رفع تحریمها، پیوستن به بازارهای نو ظهور و بانکها و شفافیت بینالمللی.
اولویت پنجم:
در بعد فرهنگی، پرهیز از ممیزیهای سلیقهای، پذیرش سلایق مختلف و دگرپذیری و احترام به آزادی بیان و آزادی قلم، سینما، خبرنگاران، روزنامهنگاران، وبلاگنویسان و خانههای همیاری اصناف مختلف فرهنگی و....
اولویت ششم:
در بعد اجتماعی، برپایی نقشه راه جهت کاهش شکاف طبقاتی و کاهش فاصلهی دولت-ملت، دلجویی و دستگیری آسیبدیدگان اجتماعی (بیکاران، خانوادههای بیسرپرست و بدسرپرست، گرفتاران در بند اعتیاد. قاچاق، کولبران و سوختبران، کودکان کار و طلاق، بیماران خاص و خانوادهی زندانیان و....) و دلجویی و دستگیری آسیبدیدگان حوادث ناگوار سالیان اخیر (آبان ١٣٩٨ و پاییز ١٤٠١ و جمعههای خونین بلوچستان).
اولویت هفتم:
در بعد سیاسی، نقشه راه جهت برنامهی آشتی ملی و ایجاد اتحاد و همبستگی میان گروهها، احزاب، دگر مسلکان و دگراندیشان، احترام به حق تجمع و اعتراض، احترام به آزادی بیان و قلم، احترام به حقوق مصرح زنان، ساماندهی نیروهای خودسر و آتش به اختیار و فرا قانونی و لباس شخصی نهادهای قدرت، چارهاندیشی و رایزنی رییسجمهور با نهادهای بالادستی مانند شورای امنیت ملی و کشور و نهادهای نظامی انتظامی و امنیتی و قوهی قضاییه جهت آزادی زندانیان سیاسی، روزنامهنگاران، خبرنگاران، وبلاگنویسان و نویسندگان و... .
اولویت هشتم:
در بعد نظارت قانونی، نظارت کامل بر اجرای قانون اساسی و بهویژه نظارت بر مواد مغفول و مصرح قانون اساسی بر آزادیهای اجتماعی و فرهنگی و حقوق فردی، ارایهی لایحهی بازنگری قانون اساسی و بازنگری ساختاری بعد از گذشت ۳۵ سال از بازنگری اول در سال ١٣٦٨و بازنگری قوانین حقوق مغفوله و تبعیضآمیز در قانون اساسی و....
هر چند موارد پیشگفته، از وظایف مصرح رییس جمهور در قانون اساسی است؛ اما اجرا و نظارت آن در طول ۴۵ سال گذشته دچار مشکلاتی بوده است چنانچه در گذشته، هر یک از رؤسای دولت وظایف قانونی و اجرایی و نظارتی خود را به طور کامل و احسن انجام میدادند حال و روز اقتصاد و فرهنگ و سیاست و... به این وضع بحرانی نمیرسید؛ لذا غفلت از عدالت و عدلگستری، جامعه را از سر منزل رشد و پیشرفت دور نگه میدارد و هزینهی حکمرانی دینی را چند برابر مینماید.
نظرات
چرا مشارکت مردم کردستان در انتخابات پایین بود؟
20 تیر 1403 - 09:19روسای جمهوری قبلی وعدههای خودشان درخصوص اهل سنت و اقوام عمل نکردند اگر آقای پزشکیان یک استاندار کُرد را در استان کردستان منصوب کنند، شاهد تغییر و تحول شگرفی از نظر اجتماعی و اقتصادی در کردستان خواهیم بود مردم قبلاً بهخاطر گزینش و سایر موارد میترسیدند و رأی یا رأی باطله میدادند اما امروز مردم این موضوع را درک کردهاند که مشارکت در انتخابات هم یک نوع مبارزه مدنی است گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد، نرخ بیکاری در فصل پاییز سال ۱۴۰۲ در استان کردستان 7/9 درصد بوده است؛ موضوعی که حالا به نظر میرسد با همراهی دیگر نارضایتیها در این استان، مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را نسبت به همه استانها پایینتر برده است. جلال جلالیزاده، نماینده پیشین مجلس و یکی از کسانی است که در هر دو دور انتخابات از مسعود پزشکیان حمایت و مردم را به رأیدادن ترغیب کرد. آنطور که او به «هممیهن» میگوید، استان کردستان و دیگر مناطق کردنشین شرایط اجتماعی خاص خودشان را دارند که باید به آنها توجه شود: «باتوجه به مطالباتی که از بعد از انقلاب بوده، مردم کردستان از سوی عدهای همیشه به تحریم انتخابات تشویق شدهاند، اما در انتخابات شرکت کردهاند. کردها در دوم خرداد سال 76 به آقای خاتمی و بعد در سال 92 به آقای روحانی بیشترین رأی را دادند؛ اما اینکه چرا مردم در انتخابات اخیر شرکت نکردند، دلایل خودش را دارد. برای مثال در شهر سنندج مرکز استان کردستان تابهحال یکنفر از مردم این شهر مدیرکل، استاندار یا فرماندار نشده است. وقتی بعد از 45 سال، حکومت هنوز به کردها اطمینان ندارد، این مردم چه کار کنند؟ مردم قبلاً بهخاطر گزینش و سایر موارد میترسیدند و رأی یا رأی باطله میدادند اما امروز مردم این موضوع را درک کردهاند که مشارکت در انتخابات هم یک نوع مبارزه مدنی است که فرد میتواند بهواسطه رأیندادن پیام خود را به حاکمیت برساند.» جلالیزاده میگوید باتوجه به اعتراضاتی که در سال 1401 شکل گرفت، مسائلی پیش آمد که باعث داغدار شدن بسیاری از خانوادهها شد که این موضوع بر مشارکت در انتخابات اخیر تاثیرگذار بود: «آقای پزشکیان باید نگاه ویژهای به مناطق کردنشین داشته باشد و فاصلهای که بین مردم و نظام ایجاد شده را از میان بردارد. گماشتن مدیران لایق و شایسته اهل سنت و کرد در مناطق مختلف، همچنین نگاه توسعهگرا به این مناطق میتواند این شکاف را کمتر کند.» او هم مانند مولوی نهنگی میگوید، پزشکیان باید اهل سنت را ببیند: «در گذشته صدایی نبود. ابزار و رسانهای هم نبود و اگر در کشوری کودتا میشد و اکثریت ظلم میکرد، کسی متوجه نمیشد؛ اما امروز دنیا تغییر کرده و همه مردم جهان میدانند که امروز در یک کشور چه میگذرد. من معتقدم که در هر صورت هم دولت روحانی، هم دولت رئیسی به وعدهی خودشان درخصوص اهل سنت و اقوام عمل نکردند. مردم کردستان نسبت به آقای پزشکیان دچار نوعی شک و تردید بودند؛ اما بهنظر من آقای پزشکیان باتوجه به شخصیت اخلاقمدارش و وعدهای که برای عمل به قولهایش داده، فکر میکنم اگر از شایستگان اهل سنت که کم هم نیستند در مقامات مختلف استفاده کنند، قطعاً بهنفع نظام و همبستگی ملی خواهد بود. این موضوع حتماً در راستای هدف توسعهگرای آقای پزشکیان هم خواهد بود. اگر همه هموطنان ایرانی به کار گرفته شوند، همبستگی ملی بیشتر خواهد شد و حتی نگاه خارجیها به ایران مثبت خواهد شد.» جلالیزاده میگوید استان ظرفیتهای خوبی دارد که باید از آنها استفاده کرد: «این استان منابع خوبی برای ایجاد اشتغال دارد. فکر میکنم کردستان جزو اولین مناطق از نظر دارا بودن منابع طلا، منابع آبی، زمینهای حاصلخیز و داشتن مرز و منابع انسانی قوی و تحصیلکرده است. مشکل کردستان، نیروهای غیرقومیاند که فقط برای منافع خودشان به کردستان میآیند و فقط به فکر پرکردن جیب خودشان هستند. آنها تلاشی برای خدمت به مردم یا تقویت پایگاه نظام در بین مردم نمیکنند. من معتقدم اگر آقای پزشکیان یک استاندار کُرد را در استان کردستان منصوب کنند، شاهد تغییر و تحول شگرفی از نظر اجتماعی و اقتصادی در کردستان خواهیم بود. فکر میکنم اگر آقای پزشکیان به وعدههای خود عمل کنند، همبستگی ملی در مناطق مرزی تقویت خواهد شد اما در غیر اینصورت واگرایی بیشتر در بین مردم کردستان ایجاد خواهد شد.»/هممیهن
کردستانی
20 تیر 1403 - 09:24یک مغالطهای در واژهی کردستان وجود دارد. کردستان تنها به استان کردستان تقلیل نباید داده شود. ما در ایران حدود ١٢٥ هزار کیلومتر مربع زمین و سرزمینی کهن در منطقهی زاگروس به نام کوردستان داریم که استانهای آذربایجان غربی، استان کردستان، استان کرمانشاه و ایلام را شامل میشود. امیدوارم نظرم را منتشر کنید.
علویتبار
20 تیر 1403 - 12:38یک گام به پیش یادداشتی از علیرضا علویتبار منتشر شده در وبسایت #مشق_نو 1. ایران نیازمند «اصلاحات بنیادی» است. مشکلات در هم پیچیده و تثبیتشده ایران که هر کدام با فشار و حمایت «گروه ذینفع» قدرتمندی تداوم یافته و در مقابل هر راهحلی مقاومت میکند، با تغییر برخی از مسئولان سیاسی و برخی از راهبردها و خطمشیها قابل حل نیستند. باید نظام تصمیمگیری و اداره امور عمومی بهگونهای بنیادی تغییر کند. حداقل تغییرهای ضروری همان است که در پانزده محور بیانیه آقای سیدمحمد خاتمی آمده است. 2. اصلاحات بنیادی هنگامی بهگونهای مسالمتآمیز در کشور تحقق خواهد یافت که نخست در درون حکومت درکی از این واقعیت پیدا شود که تداوم وضع موجود منجر به «بحران» و در نهایت «فاجعه» خواهد شد. پس از پیدایش این درک، گرایشی برای «بهبودخواهی حکومتی» شکل بگیرد و آمادگی پذیرش تغییر پدید آید، حداقل با هدف بقای بلندمدت. از سوی دیگر، نیروهای اجتماعی دگرگونیخواه بتوانند سازمانیافته و منضبط و با «آرمانگراییِ واقعبینانه» جنبش اجتماعی قدرتمندی را با بهرهگیری از همه ابزارهای مسالمتجویانه پیش ببرند. با همسویی این دو (بهبودخواهی حکومتی و جنبش اجتماعی)، در نقطهای، توافقی ملی برای دگرگونی مسالمتآمیز و کمهزینه شکل میگیرد و آهسته و پیوسته در مسیری پرسنگلاخ پیش میرود. 3. ریاست قوه مجریه در بهترین وضعیت حدود بیست درصد اختیار و اقتدار برای تصمیمگیری کلان در کشور خواهد داشت. در حالیکه در واقعیت مدتهاست که بخشی از اختیارات ریاست جمهوری از او گرفته شده است. سکانداری سیاست خارجی، هدایت اصلیترین دستگاه امنیتی کشور، ریاست بر نیروی انتظامبخش جامعه (که به غلط نیروی نظامی تصور میشود) و... از جمله این اختیارات هستند. رئیسجمهور بدون بازگشت این اختیارات بسیار ضعیفتر از تعریف رسمی است که از او میشود. بهویژه اگر با مجلسی مواجه باشیم که در فرآیندی بیشتری شبیه به انتصاب و نه انتخاب، شکل گرفته است، با محدودیت و دشواری بیشتری در تصمیمگیری توسط رئیسجمهور روبرو خواهید بود. مجلسی که به واقع نماینده همه مردم باشد، قدرت رئیسجمهور را بهشدت افزایش میدهد. 4. آیا معنای این سخنان بیتوجهی به انتخابات ریاست جمهوری پیشرو است؟ خیر. عبور یکی از نامزدهای مهمترین تشکل اصلاحطلبان از سد شورای نگهبان، فرصتی را پدید آورده است که باید حداکثر بهرهگیری را از آن کرد. در این زمینه میتواند به چند محور توجه کرد: الف. نظام اداره امور عمومی در ایران، نظامی ایستا و فاقد کشمکش و تعارض درونی نیست. اگر تغییری در بخشی از این نظام (سیستم) اتفاق بیافتد، هماهنگی میان بخشهای مختلف را دچار اختلال میکند و مانع میشود که هر بخشی با «بازتولید» خود در بخشهای دیگر مشکلات را تثبیت کرده و تداوم ببخشد. به علاوه دگرگونی در یک بخش از سیستم به انتقال دگرگونی به بخشهای دیگر یاری میرساند. به بیان روشنتر یک تغییر (حتی کوچک) در شرایط یک سیستم پویا و دارای تعارض درونی، میتواند به تغییرات بیشتر و بزرگتر منجر گردد. بنابراین از هر تغییری، حتی کوچک، باید استقبال کرد. ب. میتوان این انتخابات را به فرصتی برای «احیای گفتمان جمهوریت» تبدیل کرد. فعالیت در این انتخابات میتواند به فرصتی برای آموزش و تقویت اعتماد به نفس «جمهور» تبدیل شود. با پیروزی در این انتخابات میتوان «امید» را بازسازی کرد و از مردم منفعل و درمانده، شهروندانی ذیحق و مسئول ساخت. باید به مردم آموخت که خشم چیزی را تغییر نمیدهد، تلاش است که به دگرگونی منجر میشود. تلاش برای همراه کردن دیگران با خود و برداشتن گامهای سنجیده با باز نگه داشتن چشمها. فرصت انتخابات، فرصتی بسیار مناسب و کمهزینه برای تبدیل «خشم» به «تلاش دستهجمعی» است. مردم درمانده، ناامید، خسته و خشمگین فقط برای تخریب بهکار میآیند؛ ایران دیگر تحمل تخریب و خشم رها شده را ندارد. باید تمرین کنیم و چه فرصتی بهتر از این. پ. درست است که حداکثر اختیار و اقتدار ریاست جمهوری بیست درصد از نظام تصمیمگیری است، اما بیست درصد کم نیست. میتوان با داشتن تیم قدرتمند و کاردان بخشی از مصائب مردم را کم کرد. تغییر را میتوان از حوزههایی شروع کرد که مقاومت کمتری در آنها وجود دارد. میتوان بهجای تغییرات پر سروصدا، به تغییرات کوچک اما ماندگار اندیشید. این کار نیازمند اداره جمعی امور است. تصور این را که میتوان از طریق انتخابات پیشرو به همه اهداف رسید، باید کنار گذاشت. اما این انتخابات را باید جدی گرفت و با مشارکت در آن هم خودمان را ارتقاء دهیم، هم گفتمان سیاسی را و هم زمینهساز دگرگونیهای آهسته و پیوسته آینده شویم./پایان #علیرضا_علویتبار #سیاست #انتخابات نشانی تلگرام «مشق نو»: t.me/mashghenowofficial