روزی حکیمی از مردی پرسید: آیا میتوانی رازی را نگهداری؟ مرد مشتاقانه پاسخ داد: بله. حکیم چنین گفت: پس بدان که من هم میتوانم!
کنترل فردی و مدیریت بر خود از جمله عادتهای مثبتی است که میتواند زندگی هر فردی را تحت تأثیر قرار دهد، به نوعی که یک زندگی بیبرنامه و سرشار از افسوس و ندامت را به یک زندگی مفید توأم با برنامهریزی دقیق تبدیل کند و انسان را در مسیر برآورده شدن آرزوهای معقول قرار دهد. سالها قبل، پژوهشهایی در مورد تعدادی از کودکان حدود 4سال انجام گرفت و به آنان گفته شد که اگر در آن لحظه شیرینی را که فورا به آنان داده میشود نگیرند، بعدا میتوانند 2عدد دریافت کنند. مشاهده شد که تعدادی از این کودکان که توانستند با خواسته و انگیزه دریافت سریع یک شیرینی مبارزه کنند، هنگام بزرگسالی، نسبت به همردیفان خود، زندگی موفقتری پیدا کرده بودند. انضباط فردی تنها سبب موفقیت انسان نمیشود بلکه بهنظر میرسد که اسباب شادکامی انسان را هم فراهم میکند.
اما باید اشاره کرد که انضباط فردی (Self Discipline) تنها یک خصلت ژنتیک نیست، بلکه بعضی آن را به ارث میبرند و عدهای دیگر آن را با ممارست و کوشش به دست میآورند. ما میتوانیم بیاموزیم که خواستهها و امیال خود را کنترل یا حتی بالاتر از کنترل، مدیریت کنیم. خب حالا باید دید چگونه میتوان با عزم و اراده، انضباط فردی را در خود تقویت کرد؟
گام اول: با تمرین، انضباط فردی را همچون کسی که عضلات بدنش را پرورش میدهد، تقویت کنید
اگر توجه کرده باشید برای انضباط فردی از صفات قوی یا ضعیف استفاده میکنیم مثل اینکه راجع به عضلات بدن صحبت کرده باشیم. پژوهشها نشان داده همانطور که علاقهمندان به پرورش اندام، با تمرینهای بیشتر، بدنی عضلانی و عضلاتی پیچدرپیچ و قوی پیدا میکنند، هر چقدر برای نهادینهکردن انضباط فردی تلاش بیشتری بکنید، این خصلت در شما قویتر میشود. تلاش در محدوده یک کار خاص (مثلا خود را وادار کنید که روی برنامه یا پروژه خاصی هر روز و به مدت معین کار کنید) میتواند انضباط فردی را بهطور کل در وجود شما نهادینه کند، بهطوری شما قادر خواهید شد که به وسوسه فریبنده کار یا حرکتی که برایتان مفید نیست، نه بگویید. اما افسوس که انضباط فردی و مدیریت بر خود از بعد منفی هم همانند عضلات انسان رفتار میکند. چگونه؟
گام دوم: بیش از اندازه تمرین نکنید؛
تمرینهای بیش از حد و بدون برنامه هرروزه نه تنها سبب تقویت نمیشود بلکه به نوعی سبب ضعف هم میشود؛ درست مانند کسانی که هر ساله با نزدیک شدن سال نو با خود عهد میکنند که رژیم بگیرند و به حدی در خوردن غذا امساک میکنند که از هر چه رژیم است دلزده میشوند و با شروع سال جدید نه تنها لاغر و خوشاندام نشدهاند بلکه در خوردن افراط هم کردهاند و از قبل هم چاقتر شدهاند. درست مانند تمرینات پرورش اندام، تمرین بیش از اندازه گلیکوژن یا قند موجود در عضلات را میسوزاند. آنگاه احساس خستگی مفرط فرد را وادار به استراحت میکند و چه بسا در درازمدت فرد را از ادامه کار منصرف کند. این مسئله در مورد کنترل فردی و مدیریت بر خود نیز صدق میکند. شگفتآور این است که زمانی که قوانین انضباط فردی را به مرحله اجرا در میآورید گلیکوژن موجود در بدنتان کاهش پیدا میکند.
گام سوم: از کمالگرایی پرهیز کنید(مراقب باشید دچار کمالگرایی نشوید)
شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که مایلند هر کاری را به بهترین وجه ممکن انجام دهند. این خصلت خوبی است اما مراقب باشید که این خواسته سبب نشود که بیش از حد از خود کار بکشید زیرا با اینکار انرژیتان را از دست میدهید و این حالت سبب کاهش رضایت و البته میزان فعالیتتان میشود. بهخاطر داشته باشید که استفاده از انضباط فردی به تنهایی میزان قند جسم شما را پایین میآورد. افراد کمالگرا حس میکنند که باید تمام نیروی خود را برا کنترل همه کارها بهکار ببرند. احساس الزام کنترل همهچیز (مانند آنچه دیگران توصیه یا فکر میکنند) و همه ابعاد کارها که حقیقتا نیازی به آن نیست، به نوعی هدر دادن عزم راسخ- تصمیم جدی است؛ نیرویی که شما باید آن را برای کارهای واقعا ضروری صرف کنید. کمالگرایی سبب میشود که فرد خیلی زود دچار خستگی و دلزدگی شود و با کوچکترین اشتباه یا مشکل دست از تلاش و کوشش بردارد. بنابراین به خود یادآوری کنید که شما یک انسان هستید و انسان میتواند اشتباه کند.
گام چهارم: پیامد کارتان را در ذهن مجسم کنید
در پژوهشهای چند سال پیش (که قبلا ذکر شد) آن کودکانی که توانستند از بهدست آوردن فوری شیرینی(به امید داشتن 2عدد دیرتر) چشمپوشی کنند در این مرحله از دیگران موفقتر بودند زیرا آنان در کودکی با استفاده سازنده از قوه تخیل خود آشنا شده بودند. این مثال بیانگر این مطلب است که چگونه یکی از خصوصیات ویژه انسان یعنی قوه تخیل را میتوان به منظور افزایش انضباط فردی مورد استفاده قرار داد و این در حالی است که این روزها انسان از قوه تخیل خود برای نگرانیهای بیمورد و گاه مخرب استفاده میکند. پس بهتر این است که هنگامی که انگیزه انجام کار یا شروع فعالیت ایدهآل در شما پیدا شد، با استفاده از قوه تخیل خود نتیجه داشتن انضباط فردی و مدیریت بر خود را در ذهن مجسم کنید و نتیجه مثبت آتی آن را ببینید.
گام پنجم: بهخود یادآوری کنید که چه کسی هستید
هنگامی که احساس ضعف میکنید در دام مسائل زمان حال گرفتار میشوید(بعضی اوقات در زمان حال زندگی کردن چندان هم خوب نیست) و آینده را فراموش میکنید. آنگاه تصمیم میگیرید تسلیم وسوسه رها کردن یا نیمهتمام گذاشتن کار شوید. اما تحقیقات نشان میدهد که در چنین شرایطی اگر بهخود یادآوری کنید که کی هستید و هدفتان چیست، مانند یک شوک احساس انضباط فردی و مدیریت بر خود را در شما زنده میکند. اینکار انسان را هوشیار میکند و چشمانداز درخشان آینده را که ضعیف و کماهمیت شده، دوباره اهمیت میبخشد. بنابراین دفعه بعد اگر خواستید کاری کنید که سبب ناراحتی فردی یا افراد دیگر میشود، میتوانید به خود بگویید اینکه انسان آراسته، نجیب و نوعدوستی باشم برایم خیلی اهمیت دارد یا هنگامی که خواستید ناپرهیزی کنید و غذا یا شیرینیای که برایتان مضر است، بخورید به خود بگویید سلامت و رفاه جسمانی من برایم مهم است. یکی از حکما چنین گفته است :« ذهن و مغز خود را کنترل کن قبل از آنکه او تو را کنترل کند».
نظرات