مقدمه:
آسیبهای اجتماعی، طبق ،تعریف به هر رفتاری گفته میشود که برخلاف هنجارها و فرم های اجتماعی از فرد سر زده و کارکرد وی را مختل کرده و به تبع آن کارکرد خانواده و جامعه را تحت شعاع قرار دهد، (ساروخانی 1370) و یا به هر نوع عمل فردی اطلاق میشود که در چهارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام جامعه قرار نمی گیرد و در نتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرو میگردد (عبداللهی، ۱۳۸۱) با نگاهی به این تعریف میتوان به ابعاد وسیع و گسترده و سیر رو به رشد آسیب¬های
اجتماعی پی برد.
شرح:
آسیبهای اجتماعی یکی از مظاهر مدنیت و اجتماعی زیستن است. بدیهی است در جایی که جمع اجتماع و با یکدیگر زیستن وجود ندارد صحبت راجع به آسیبهای اجتماعی نیز بی مورد به نظر میرسد. از طرفی جمعی زیستن و اجتماعی بودن نیاز به رعایت یکسری قوانین و تعریف و کنشهای افعالی دارد که در پناه آن جامعه بتواند در آرامش زندگی کرده و رشد و توسعه داشته باشد.
سر منشأ آسیبهای اجتماعی در ترک خوردن رابطه یا شکست روابط اجتماعی و عدم توانایی جامعه در منسجم کردن خود است گرچه بهنظر میرسد در بررسی این حوزه نگاه تک بعدی نمیتواند کاملاً صحیح قلمداد شود و لازم است نگاه همهجانبه در این حوزه داشته باشیم و هم عوامل فردی هم عوامل خانوادگی و هم عوامل اجتماعی در کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی تأثیرگذار هستند.
تأملی بر وضعیت کشور در این حوزه نشان میدهد که وضعیت جامعه ایران در حوزه اجتماعی از تعادل قابل قبولی برخوردار نیست گستردگی رواج و تعدد آسیبهای اجتماعی باعث شده تا با وجود تلاش دستگاههای مسئول روزبهروز بر تعداد وسعت و پیچیدگی و تراکم آسیبهای اجتماعی افزوده شود لذا ادامه وضعیت فعلی وضعیت نگرانکنندهای را برای کشور ایجاد کرده که مساعد ایجاد بحرانها و آشوبهای اجتماعی خواهد بود . (هریک، 2014)
این باور وجود دارد که درنتیجه گسترش آسیبهای اجتماعی در کشور هم فرد، هم خانواده و هم جامعه از آن تأثیر خواهند پذیرفت و هزینههای این گسترش را خواهند پرداخت گسترش آسیبهای اجتماعی نیروی انسانی جامعه را که مهمترین مؤلفه در توسعه هر کشور محسوب میشود نابود خواهد کرد. بدون شک جامعهای که در آن نیروی انسانی سالم و کارآمد و قانونمدار کم باشد و اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی هم پایین باشد، سلامت اجتماعی هم مناسب نخواهد بود و میتوان گفت که تحت تأثیر این شرایط کیفیت زندگی مردم نیز مناسب نخواهد بود و در نتیجه مردم در آن جامعه بهتر زیستن را تجربه نخواهند کرد.
سیاستگذاری اجتماعی مجموعهای از قوانین و مقررات نهادها و اقدامات را شامل میشود که تغییر نظم اجتماعی از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را مدنظر دارند و بر سه هدف عمده متمرکز اند: کاهش نابرابریها، افزایش سطح رفاه و کیفیت زندگی و بهبود مؤلفههای شهروندی.( وصالی و امیدی،2015)
در ادبیات موضوع، گاهی سلامت اجتماعی از دو مفهوم سازگاری اجتماعی (به معنای رضایت از روابط، انجام نقشهای اجتماعی و سازگاری با محیط اجتماعی پیرامون فرد) و شبکه حمایت اجتماعی (مجموعه تماسهایی که فرد در شبکه اجتماعی خود برقرار میکند) در نظر گرفته میشد. لارسون(1993) اشاره میکند نکته مهم این است که شخصیتهای سلامت اجتماعی بتواند به نیاز درونی پاسخی بدهد و احساسات، تفکرات و رفتارهای فرد رضایت او از محیط اجتماعی را نشان بدهد. امروزه اما پیشرفتهای قابلتوجهی در این دستهبندی و مفهومسازی محدود ایجاد شدهاست. متخصصان حرفههای یاوران معتقدند در اجتماعاتی که تاب آوری افراد رشد مییابد، آگاهی، تشخیص و استفاده از تواناییهای اکثر اعضای جامعه وجود دارد. در چنین اجتماعات سالمی شبکههای غیر رسمی مردم، برای اعضا کمک، آموزش، حمایت و دلگرمی فراهم میکنند. گلیکن (2010) بعد اجتماعی سلامت در برگیرنده سطوح مهارتهای اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود، بهعنوان عضوی از جامعه بزرگتر است در واقع زندگی سالم، محصول تعامل اجتماعی بین انتخابهای فردی از یکسو و محیط اجتماعی، اقتصادی احاطهکننده فرد از سوی دیگر است (گلدسمیت)
سلامت اجتماعی را عبارت از ارزیابی رفتارهای معنیدار مثبت و منفی فرد در ارتباط با دیگران میداند و آن را یکی از اساسیترین شاخصهای سلامت هر جامعهای که به کارایی بیشتر فرد درون جامعه منجر میشود معرفی میکند. خوش فر و همکاران (2016) تعریف مشابهی از لارسن گزارش شده است و چگونگی گزارش فرد از ارتباطش با سایرین به عنوان سلامت اجتماعی تعریف شده است و طی آن به پاسخهای درونی فرد که شامل اعلام رضایت یا نارضایتی از محیط اجتماعی زندگیاش میشود سلامت اجتماعی گفته میشود سمیعی و همکاران (2011). رفیعی و همکاران(2009) در یک مطالعه در تلاش برای ایجاد شاخصی ترکیبی برای سلامت اجتماعی در ایران سه دسته از تعاریف را شناسایی میکند که عبارتاند از سلامت اجتماعی به عنوان وجهی از سلامت فرد که در کنار سلامت جسمی و روانی قرار دارد بر این اساس سلامت اجتماعی وجوه مشترک زیادی با سلامت روان خواهد یافت. بین مفهوم سلامت روانی و سلامت اجتماعی فاصله نزدیکی وجود دارد همچنین مطالعات نشان دادهاند که معیارهای مقیاسهای سلامت اجتماعی همبستگی مثبت و معتدلی با معیارهای سلامتی روانی دارند سلامت اجتماعی بهعنوان شرایط اجتماعی ایجادکننده سلامت که احتمالاً با مفهومی وسیعتر به نام تعیینکننده اجتماعی سلامت قابل برابری و همتراز است.
سلامت اجتماعی به مثابه جامعه سالم که در آن بهطورکلی وضعیت اجتماعی بهتری را شاهد باشیم، در این حالت سلامت اجتماعی بر اساس شرایط فرهنگی و اجتماعی هر جامعهای میتواند شاخصی متفاوت بیابد و بنابراین تعریفی نسبی از سلامت اجتماعی میتوان ارائه کرد رفیعی و همکاران(2009) همچنین گزارش میکند که براساس طبقه اخیر از سلامت اجتماعی تعریف سوم میتوان گفت جامعهای دارای سلامت اجتماعی است که در آن فقر، خشونت، تبعیض جنسیتی و تبعیض قومی، نژادی و منطقهای وجود نداشته باشد و در عوض، رشد جمعیت کنترلشده باشد، آزادی عقیده وجود داشته باشد، دسترسی به تحصیلات رایگان و خدمات سلامت و خدمات بیمهای وجود داشته باشد، توزیع درآمد عادلانه باشد و مردمسالاری و نظارت مردم بر مردم و مردم بر دولت جریان داشته باشد.
همانگونه که بیان شد سلامت در تعاریف جدید از سلامت در سطح فردی و از بعد جسمانی و روانی فراتر رفته و امروزه تعریف سلامت بیانگر شکوفایی انسان علاوه بر مواجه نبودن با بیماری است. تعریف سلامت البته تا حدودی به حس مشترک اعضای خرده نظامهای اجتماعی و فرهنگی مرتبط است اما به هرحال دو رویکرد سلامت محور و آسیب یا بیماری محور در طول زمان در بررسی انسان اجتماعی به وجود آمده اند. (سام آرام 2013) در رویکرد سلامت محور فردی که بتواند درون جامعه و گروهی که به آن تعلق دارد از نشاط و بهزیستی بالا برخوردار باشد فردی سالم فرض میشود (سام آرام2013).
جامعهای را میتوان با مفهومی که از سلامت اجتماعی ارائه شد سالم خواند که رضایت و شادابی مردم در آن قابل رؤیت باشد. فقدان سلامت اجتماعی را میتوان نتیجه عدم جذب افراد در چارچوب های اجتماعی و در نتیجه عدم جامعهپذیری صحیح آنها دانست. بنابراین میتوان گفت سلامت اجتماعی عامل مهمی در کنترل آسیبهای اجتماعی و مسائل اجتماعی و همچنین حفظ نظم اجتماعی است (سام آرام2011)
نقش مساجد در اسلام:
مساجد به منزله بوستان ایمان، پشتیبان کیان اسلامی و هسته مرکزی جوامع مسلمان است و در اسلام از جایگاه والایی برخوردار است، جایگاهی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) با ساخت مسجد در ابتدای تاسیس جامعه اسلامی در مدینه منوره آنرا تبیین کرد، و با این اقدام هوشمندانه خود مسجد را به عنوان رکن اصلی تشکیل جامعه اسلامی شناساند. مسجد برای ایشان جایگاه رفیع علم و تربیت، تبلیغ دین، تعیین فرماندهان نظامی، ادارة امور لشگریان و دیگر امور جامعة اسلامی بود.
اگرچه امروزه نقش مسجد در به پاداشتن نماز و سخنرانی منحصر شده است؛ اما هنوز مساجد ما وظیفهی پرورش روحی و اخلاقی مسلمانان را به عهده دارند. امروزه مساجد پایگاهی برای پاسخگویی به سؤالات شرعی و پرسشهای دینی و دنیایی مردم هستند.
مساجد به عنوان مردمیترین و معنویترین سازمانهای مردمنهاد از ظرفیت بالای برای جلب مشارکت مردمی در عرصههای مختلف اجتماعی فرهنگی در محله و در سطح منطقه و ملی با هدف پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی برخوردارند.
مسجد در مسیر دستیابی به هدف های متعالی و رساندن امنیت مسلمانان در جـامعهی اسلامی به بالاترین درجات امنیت روانی، فـردی و اجتماعی از شیـوههای مختلفی استفاده میکند؛ از جمله:
1. پر کردن اوقات فراغت جوانان و بزرگسالان
2. ریشه کن کردن ناهنجاریهای اخلاقی و آثار آن
3. بازدارندگی از جرم و جنایت
4. ایجاد جامعهی امن
در این مقاله سعی بر آن است که نقش علما و مساجد در مدیریت آسیبهای اجتماعی بررسی شود. علما و مساجد در فرهنگ اسلامی جایگاه ارزشمند و نقشهای مهمی در نظام های اجتماعی دارند . مسجد به عنوان نهاد تاثیرگذار در عرصه های اجتماعی، دارای عناصر و عوامل متعدد و مهمی است که میتواند آسیب های اجتماعی را مدیریت کند. مساجد همواره یکی از مهمترین پایگاههای مردمی و نهادهای دینی در جوامع محسوب می شوند مساجد و به طور خاص علما به دلیل ارتباطات تنگاتنگی که با اقشار مختلف مردم برقرار می نمایند. حضوری فعال و اثربخش در مسائل و مشکلات مردم در مناطق مختلف و محلات دارند. مساجد دارای کارکردهای متعددی در حوزه امورات اجتماعی هستند که در برخی از برهه های زمانی برخی از کارکردهای آن بر سایر کارکردها غلبه یافته است. اما آنچه در این بین حائز اهمیت است این است که از دیرباز تاکنون مساجد با مسائل اجتماعی مردم عجین بوده و هستند عجین شدن مساجد با مسائل و چالشهای اجتماعی مردم باعث شده تا بسیاری از نهادها و سازمانهای مرتبط به منظور پیشبرد اهداف اجتماعی در سیاست گذاری¬های اجتماعی بر فعالیت و اقدامات مساجد تمرکز یافته و از طریق مساجد سیاستها و برنامههای اجتماعی خود را اجرا و دنبال نمایند در این میان نقش مساجد در سیاستگذاریهای اجتماعی برای مدیریت آسیبهای اجتماعی بسیار پررنگ است، مساجد به عنوان یک مرکز و نهاد اجتماعی که ریشه در بافتارهای فرهنگی جوامع دارند از ظرفیت بسیار بالائی برای مدیریت آسیبهای اجتماعی برخوردار هستند بر اساس مطالعات انجام شده ظرفیتهای فرهنگی، نقش و کار کرد مهمی در مدیریت و کنترل آسیبهای اجتماعی دارند؛ به طوری که میزان تأثیر گذاری آنها به مراتب بیشتر از سایر اقدامات میباشد این موضوع باعث شده تا توجه نهادها و مراکز متولی آسیبهای اجتماعی به ویژه سیاستگذاران اجتماعی، به نقش مساجد در مدیریت و کنترل آسیبهای اجتماعی معطوف گردد و درصدد بهرهمندی از ظرفیت غنی مساجد در مدیریت آسیبهای اجتماعی شوند. به همین منظور مساجد برای حضوری کارآمد و اثر بخش در مدیریت آسیبهای اجتماعی میتوانند با بهرهگیری از پیشرانهای فرهنگی مدیریت آسیبهای اجتماعی، نقش مؤثری در کنترل آسیب های اجتماعی و مدیریت آن ایفا نمایند. مراکز متولی سیاستگذاری اجتماعی با درک اهمیت و موضوع پیشرانهای فرهنگی مساجد در مدیریت آسیبهای اجتماعی زمینه مداخله و به کارگیری مساجد در این حوزه را تسهیل و آماده نموده و از این طریق میتوان از ظرفیت مساجد برای مدیریت آسیبهای اجتماعی بهره جست.
جماعت دعوت و اصلاح در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی با محوریت مساجد اقدامات ارزندهای را ایفا کرده است منجمله برجسته کردن نقش علما، برنامههای کاربردی در راستای تقویت مساجد و همچنین تقویت روحیه علما زمینه ارتباطات اجتماعی با آحاد مردم، برنامهریزیهای منسجم دینی برای جذب اقشار مختلف جهت حضور و عبادت در مساجد، بالا بردن سطح توان علمی علما.
علما به عنوان صنفی از جماعت در صورت به روز کردن اطلاعات علمی خود و بیان مقاصد شریعت با توجه به اولویتهای جامعه در هر زمان خاص میتواند تاثیر بسزایی در اصلاح ناهنجاریهای جامعه داشته باشد. فعالیت علما مختص به قشر خاصی در جامعه نیست بلکه با توجه به نصایح و آموزههای دینی آنها باید با سنین مختلف در ارتباط بوده تا بتوانند سؤالات مطرحشده از جانب آنها را پاسخ دهند.
جمعبندی:
همسو بودن فعالیت علما و رسالت مساجد در جماعت نقطه قوتی در پیش برد کاهش آسیبهای اجتماعی با سلامت جامعه است.
آسیبهای اجتماعی گریبانگیر تمام اقشار میشود، مساجد تنها مکانی است که عامه مردم و از رده سنیهای مختلف با هر قومیتی بدون هیچ مانعی میتوانند در آن حضور یابند مساجد نمونه کوچکی از جامعه انسانی است. وجود این جامعه کوچک در کنار جامعه بزرگ انسانی مانند مدرسه کامل و شامل جهت تمرین و تربیت آدمی است.
گوشههای همبستگی یعنی مساجد، امامان جماعت و مردم برای احیای و پویایی این مدرسه ضروری است. در صورت نبود و ضعیف بودن یکی از این اصلها و سه گوشه این مثلث بسیار مهم، رسالت مدرسه اجتماعی کوچک ادا نمیشود.
حال ما به عنوان یک تشکل مدنی و با توجه به رویکرد و راهکار جماعت دعوت و اصلاح وظیفهی بسیار روشن در قبال خود و جامعه داریم برنامهریزیهای جماعت باید بهگونه ای باشد که هم افراد جماعت و هم دیگر اقشار مردم را پوشش دهد.
منابع:
ساروخانی، باقر. (1370)، درآمدی بر دائره المعارف علوم اجتماعی، تهران، موسسه کیهان، چاپ اول.
عبدالهی، محمد، (1381)، اولین همایش آسیب های اجتماعی، جلد اول، تهران، آگه.
-- Samaram,E.(2011). Social Health, the Core Theory of Social Work. Specialist Social Work, 1. (in Persian)
- Sami'ei, M., Rafi'ey, H., Amini Rarani, M., & Akbarian, M. (2011). The Social Health of Iran: from a Consensus-Based Definition to an Evi- dence-Based Index. Social Problems of Iran, 1(8), 31-51. (in Persian)
- Rafi'ey, H., Sami'ei, M., Foroozesh, K., Ghazarian, M., Rahimi, A., & Akbarian, M. (2009). Combined Index of Social Health of Iran Journal of Social Security Research (Vol. 19, pp. 81-112). Tehran. (in Persian)
- Larson, J. S. (1993). The measurement of social well-being. Social In- dicators Research, 28(3), 285-296.
- Glicken, M. (2010). Social Work in the 21st Century: An Introduction to Social Welfare, Social Issues, and the Profession (Vol. 1). USA: SAGE Publications.
Herrick,J.M.(2014).social Policy:overview:oxford University Press.
نظرات