قاطعیت، توانایی نشان دادن احساسات، عقاید، افکار و نیازهای خود بطور مستقیم، آشکار و صادقانه است، در حالیکه ارزش ها و قوانین دیگران مورد حمله قرار نگیرد. قاطعیت به معنای ایستادن روی خواسته های خود، نشان دادن مخالفت و عدم موافقت با پدیده ای و ماندن روی نیازهای خود بصورت واضح و مشخص است. در قاطعیت تأکید روی آن است که شما چه احساسی دارید و در نتیجه باید دنبال یک راه مثبت برای نشان دادن و بروز آن بگردید، تا اینکه بخواهید با پرخاشگری و عصبانیت عمل کنید. هدف حل مشکل و بدست آوردن بهترین نتیجه است نه به دست آوردن یک پیروزی. به نظر می رسد خیلی از افراد قاطعیت را با رفتارهای پرخاشگرانه و تند اشتباه می گیرند، قاطعیت به معنای پرخاشگری، عصبانیت و حمله کردن به طرف مقابل نیست، چرا که در این وضعیت ما به قوانین دیگران احترام نمی گذاریم و به احساس طرف مقابلمان بی توجه هستیم و این ذهنیت را برای رسیدن به هدف خود انتخاب کرده ایم که: « من پیروز شدم، تو شکست خوردی.»
افرادی که اینگونه عمل می‌کنند، در واقع می‌خواهند روی خواسته‌ی خود بایستند، اما متوجه نیستند که چه اثری روی دیگران گذاشته‌اند. برخوردهایی این چنین مانع از شکل‌گیری روابط بین فردی نزدیک و مبتنی بر اعتماد و مراقبت می‌گردد.
از سوی دیگر پاسخ ما در مقابل خواسته‌ها و نظرات دیگران نباید یک پاسخ انفعالی باشد چرا که در این مورد گویی هیچ عملی رخ نداده است و هیچ تصمیمی گرفته نشده است. افرادی که منفعل عمل می‌کنند روی خواسته‌های خود نمی‌ایستند، می‌ترسند تا دیگران را از خود بیازارند، آن‌ها با بروز خشم و نارضایتی خود مشکل دارند و معمولاً احساسات خود را انکار و یا مهار می‌کنند.

چگونه می‌توانیم این مهارت را در خود افزایش دهیم؟
1- در ابتدا مشخص کنیم که چه می‌خواهیم بگوییم؟ «بلی» یا «نه» . اگر مطمئن نیستیم که چه تصمیمی می‌خواهیم بگیریم، بگوییم: لازم است مدتی فکر کنم و بگوییم که چه وقت به او پاسخ خواهیم داد.
2- نسبت به احساسات، نیازها، عقاید و نظرات خودمان، صادق و روراست باشیم و آن‌ها را بشناسیم.
3- درخواست‌های منطقی خود را مشخص، و محکم بیان کنیم.
4- اهداف و مقاصد خود را به روشی مستقیم و صادقانه بیان کنیم.
5- نقطه نظرات خود را بدون شرمندگی و معذرت‌خواهی بیان کنیم.
6- تا جایی که امکان دارد بطور خلاصه دلیل خود را برای مخالفت بگوییم اما از دادن توضیحات زیاد خودداری کنیم.
7- اگر کاملاً متوجه خواسته و پیام طرف مقابلمان نشدیم، برای روشن شدن موضوع سؤال کنیم و توضیح بخواهیم.
8- مسئول بودن راجع به رفتار خودمان، به ما این فرصت را می‌دهد که احساس خوبی راجع به خود داشته باشیم.
9- اجازه ندهیم که دوستان، همکلاسی‌ها و اطرافیان ما، رفتارها، عقاید و ارزش‌های خود را به ما تحمیل کنند، در عوض به آنها این فرصت را بدهیم تا بدانند ما چه فکر و چه احساسی داریم؟ و چه می‌خواهیم؟
10- از کلمه‌ی «نه» استفاده کنیم و ممکن است لازم باشد در صورت انتخاب آن یک توضیحی نیز برآن بدهیم.
11- وقتی کاری را نمی‌خواهیم انجام بدهیم، بگوییم «نه» تا اینکه بگوییم: «... خوب می‌دانی، آخه من اینطور فکر نمی‌کنم...» چراکه این پاسخ نشانه‌ی تردید ماست تا قاطعیت.
12- بهتر است به جای عبارت «من نمی‌توانم ...» یا «من نباید ...» از عبارت «من تصمیم دارم که این کار را نکنم» یا «من نمی‌خواهم ...» در بیان مخالفت خود استفاده کنیم.
13- شاید لازم باشد در مقابل خواسته دیگران چندین بار امتناع و مخالفت خود را تکرار کنیم. نیازی نیست هربار توضیحات جدید بدهیم، فقط «نه» را تکرار کنیم و دلایل اولیه خود را بگوییم.
14- اگر طرف مقابل ما پس از هربار «نه گفتن» ما باز اصرار بر خواسته خود دارد، سکوت کنیم یا موضوع بحث را عوض کنیم یا حتی می‌توانیم مکالمه را قطع کرده و محل را ترک کنیم.
15- از سؤالات «چرایی» (Why question) اجتناب کنیم، اینگونه سؤالات باعث حالت تدافعی در طرف مقابل ما می‌شود.
16- به قوانین دیگران اهمیت و احترام قائل می‌شویم و آن‌ها را بشناسیم.
17- می‌توانیم احساس شخصی را که خواسته‌ی او را رد کرده‌ایم، بیان کنیم تا به او بفهمانیم که متوجه شرایط او هستیم؛ مانند: «من می‌دانم که این تو را ناراحت می‌کند، اما من ...».
18- از امتنان خود احساس گناه نکنیم، این وظیفه ما نیست که مشکلات دیگران را حل کنیم.
19- اگر با تقاضای اولیه فرد، موافق نیستیم اما مایل هستیم به او کمک کنیم، می‌توانیم بطور مثال بگوییم:من نمیتوانم تمام عصر را بمانم و به تو کمک کنم، اما می‌توانم دو ساعت بمانم.
20- ما این حق را داریم که عقیده‌ی خود را عوض کنیم و به تقاضایی که در ابتدا پاسخ مثبت داده‌ایم، حالا پاسخ منفی بدهیم.
21- برای نشان دادن احساس عصبانیت و ناراحتی خود از ضمیر «من» و «ما» استفاده کنیم به جای آنکه با استفاده از کلمه‌ی «تو» و «شما» او را سرزنش کرده و انگشت اتمام به سویش بگیریم. مثلاً مناسب‌تر است بگوئیم: من خیلی ناراحت می‌شوم وقتی به نظر من توجه نمی‌کنید تا اینکه بگوئید: شما خیلی بی‌خیال و بی‌توجه هستید و به نظرات دیگران هیچ ارزشی قائل نمی‌شوید.
22- در هنگام ارتباط با دیگران از وضعیت بدنی و تُن صدای مناسب استفاده کنیم؛ مثلاً تُن ضعیف صدا، شانه‌های فرد افتاده، دست‌های درهم قفل شده و نگاه غیر مستقیم و نامطمئن، حالت ترس، تردید و انفعال را در ما نشان می‌دهد و طرف مقابل را برای درخواست‌های غیر منطقی‌اش بی‌پرواتر می‌کند، و برعکس، داد و فریاد، سینه‌های سپر شده، نگاه گستاخانه و ... نشانه‌ی پرخاشگری ما و زیرپا گذاشتن قوانین و حقوق دیگران است؛ یعنی مطمئن باشیم ژست غیر کلامی ما تقویت کننده و منعکس کننده‌ی پیام کلامی ماست.
23- در هنگام بیان و انتقال پیام خود از ارتباط چشمی مناسب استفاده کنیم و به صورت طرف مقابل نگاه کنیم.
24- در یک فاصله‌ی مناسب و راحت از طرف مقابل بایستیم یا بنشینیم.
25- از ژست و حالات بدن خود می‌توانیم برای تأکید آنچه گفته‌ایم استفاده کنیم.
26- در صورت لزوم پیام خود را تکرار کنیم و اگر فکر می‌کنیم هدف و پیام ما به خوبی و روشنی دریافت نشده است، آن را توضیح دهیم.
27- زمانی که در موقعیتی قرار می‌گیریم که لازم است پاسخ «نه» بگوئیم و مخالفت خود را با عقیده نظر و خواست دیگران مطرح کنیم، همیشه این سؤالات را از خود بپرسیم:
- آیا توانستم پیام خود را هرچه واضح‌تر و روشن‌تر بیان کنم؟
- چقدر در مورد چیزی که می‌خواستم بگویم بطور خاص و مشخص عمل کردم؟
- آیا ممکن است دوباره پیام خود را تکرار کنم؟ آیا با انجام آن احساس راحتی می‌کنم؟
- علاوه بر کلام خود، چگونه از زبان بدنی خود برای انتقال پیامم استفاده کردم؟
28- در مورد تقاضای خودمان:
اگر طرف مقابل بار اول پاسخ منفی به تقاضای ما داد، آن را تکرار کنیم و خیلی زود از خواسته‌ی خود با اولین پاسخ منفی نگذریم.
29- از دیگران بخواهیم وقتی با آن‌ها صحبت می‌کنیم به نقطه نظرات ما گوش بدهند.

رفرانس: متن آموزشی بهداشت روان و مهارتهای زندگی برای زنان ویژه کارشناسان بهداشت روان، اداره سلامت روان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، دفتر امور زنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی