دکتر غلامحسین رحیمی، عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت گفت: اسناد زیادی را بررسی کردهام. این اسناد حتی اگر واژه یا وصف اسلامی را در خود جای داده باشند، نتوانستند احكام اسلامی را در عمل اجرا کنند؛ اما سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت از نظر من میتواند اتکای آینده برنامههای كشور را در توسعه و پیشرفت مبتنی بر هویت اسلامی و ایرانی تضمین کند. عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت گفت: دوگانه ایران و اسلام یا نسبت و ظرف و مظروف بین این دو پرسش بسیار مهمی است که در برابر همه روشنفکران دینی و اسلامی و افراد صاحبنظری که در این حوزهها نظریهپردازی میكنند، قرار داده است. استاد دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: پرسشی است كه باید به یک پاسخ روشن برسد. بنده از دو منظر عملیاتی و اجرائی به این مسئله مینگرم. از دید علم و فناوری در اکثر بخشهای کشور روندی که وجود دارد از جنبه اجرائی و عملیاتی، به نظرم نه وجه ایرانیت و نه وجه اسلامیت در این بخشها چندان قوی نیست. در حوزه علم و فناوری بیش از هر چیزی متأثر از جوامع پیشرفته جهانی هستیم. درحالحاضر سرمشق علم، خارج از مرزهای جغرافیایی زیستبوم ایران نوشته میشود. نه اینکه چنین كاری را برای ما انجام دهند، نه. ما خودمان برای خودمان نقشآفرینی میكنیم. البته نقشآفرینبودن خودمان ابتدا در وضعیت قابل قبولی نبود و از این مسیر فاصله زیادی داشتیم؛ اما اكنون این فاصله را كم كردهایم. او گفت: البته نباید فراموش كنیم كه جمهوری اسلامی جزئی از اجزای جامعه جهانی است و باید در این مسیر حرکت کند و ادامه دهد. عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت اظهار كرد: مسیری که تمدن پیشین اسلامی پیگیری کرد، همین مسیر بود؛ یعنی تمدن اسلام زمانی بالنده شد و به نوآوری رسید که از تجربیات گذشته و علم عالمان استفاده كرد و این تجربه را در بیش از یک قرن شاگردی به دست آورد و بعد بهتدریج به استادی رسید. رهبر معظم انقلاب هم نقل به مضمون معتقدند شاگردیکردن کسی که مهارت بیشتری دارد، مشکلی ندارد، این افتخار است؛ ولی اینکه همیشه شاگرد بمانیم، این ننگ است. همیشه شاگرد ماندن، ضعف مفرط است و فرد را وابسته میکند. رحیمی خاطرنشان كرد: نکته حساس جامعه نیز همین است. جامعه به دو دسته پیرو و پیشرو تقسیم میشود. جامعه پیشرو در حوزه علم و فناوری شاگردی میکند. هدف این است كه استاد شود. این چیزی است که باید دنبالش باشیم و شاگردی کنیم تا بعد در مسیر خودمان استاد شویم. زمانی که استاد شدیم، باید ببینیم آیا فناوری اسلامی داریم یا خیر؟ آیا علوم طبیعی اسلامی داریم یا خیر؟ آیا دانش بومی و فناوری بومی داریم یا خیر؟ او ابراز تأسف كرد: با وجود اینکه حرف زیاد زدیم، نرفتیم به معنای واقعی کار کنیم که چطور یک برنامه را طراحی و اجرا کنیم تا هویت اسلامی-ایرانی به خود بگیرد. عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت گفت: اینکه یک کلمه را در عبارتها بیاوریم مثل بانکداری اسلامی یا بیمه اسلامی خیلی درست نیست و اهمیت اجرائی ندارد. كار آن زمان اسلامی میشود که بتوانیم در سایر نقاط دنیا تفاوت را حس کنیم، وقتی حس کردیم وصف ملکی اسلامی را خواهیم داشت، در غیر این صورت وصف اضافی اسلامی اتفاق میافتد. در نتیجه ما باید خیلی کار کنیم و البته خیلی کم کار کردیم. نمونههای متعددی داریم که صرفا حرف زدیم اما کاری نکردیم؛ مانند وحدت حوزه و دانشگاه یا اسلامیشدن دانشگاهها و امثالهم. در اصل متوجه نشدیم چطور مسیر را پیگیری کنیم و اكنون در این زمینهها به طریقی تابع قدرتهای جهانی هستیم و متأسفانه نمیتوانیم خودمان را از گزند آنان دور نگه داریم. او افزود: جالبتر اینكه بسیاری از اسناد كشور در ابتدا با حکمها و آموزههای قرآنی و اسلامی آغاز شدند، اما بعدا حرف خود را زدند و راه خود را رفتند؛ درحالیكه حرف ما متأثر از جهان بیرون است؛ چون در برخی زمینهها بهویژه در برخی رشتههای فناوریهای پیشرفته چیزی نداریم، دستمان خالی است. عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت تأكید كرد: به نظرم سند الگوی اسلامی-ایرانی باید بهشدت روی بحث اسلامیت و ایرانیت تأکید معناداری داشته باشد.
نظرات