دکترصلاح‌الدین خدیو سا ل ١٩٩٨ ابتدا هند و سپس پاکستان با انجام یک سری آزمایش هسته ای، رسما ورود خود را به باشگاه کشورهای دارنده این سلاح اعلام داشتند، تحولی مهیب و غریب در آسیای غربی و مجاورت مرزهای شرقی ایران. نظر به اهمیت آن کمال خرازی وزیر خارجه دولت خاتمی بلافاصله به این دو کشور سفر کرد. خرازی در اسلام آباد خوش بینی موجود در تهران درباره مسلح شدن نخستین کشور مسلمان جهان به جنگ افزار هسته ای را به صراحت بر زبان آورد و تولد بمب اتمی اسلامی را تبریک گفت. در هند اما وی با کنایه ای معنادار از سوی نخست وزیر این کشور روبرو شد. رهبر هند به خرازی گفت: شما می بایست به ما تبریک می گفتید نه پاکستان، چرا که مدیر پروژه هسته ای هند دانشمندی مسلمان بنام دکتر ابوبکر زین العابدین ابوالکلام است، در حالیکه بمب پاکستانی ها را کمونیست های چینی ساخته اند! از یک نظر حق با نخست وزیر هند بود. عبدالقدیر خان دانشمند اتمی پاکستان که امروز درگذشت، با راه اندازی یک شبکه قاچاق بین المللی و حمایت مالی لیبی و عربستان، موفق شد فناوری و قطعات اصلی مورد نیاز را به پاکستان بیاورد و به کمک چین، کاری را که دو دهه قبل آغاز شده بود، به سرانجام برساند. تا اینجای کار مشکلی نیست. چه تقریبا هیچ بمب اتمی " حلال زاده ای " در دنیا وجود ندارد. پروژه منهتن آمریکا که از دل آن بمب اتمی درآمد، تا حد زیادی وابسته به تحقیقات و آزمایشگاه های آلمان نازی و دانشمندان فراری و پناهنده آلمانی بود. شورویها که چهار سال بعد در ١٩٤٩ نخستین بمب خود را آزمایش کردند، در حقیقت مرهون جاسوسی علمی از آمریکاییها و آلمانی ها بودند. هرچند بمب پاکستانی ها بیشتر از موارد بالا سرهم بتدی شده و "بازار مشترک" بود، اما رسوایی اصلی جای دیگری بود. زمانی که روشن شد عبدالقدیر خان که قهرمان ملی و پدر بمب پاکستان لقب گرفته، دفتر و دستکی به راه انداخته و مشغول " بمب فروشی " است. در حقیقت قهرمان ملی با همان روشی که بمب را به داخل آورده بود، وارد کار صادر کردن آن به خارج شده بود. وقتی این رسوایی با کشف رابطه وی با کره شمالی، ابعاد بین المللی پیدا کرد، دولت ناچار شد عبدالقدیر را به تلویزیون آورده، تا بگوید پروژه اش کاملا شخصی بوده و دولت پاکستان از آن اطلاعی نداشته است. سپس وی محاکمه و به حبس ابد محکوم شد که با ملاحظه حدماتش به پاکستان به حصر خانگی تقلیل پیدا کرد و پس از چند سال هم عفو گردید. اشاره دیگر واجپایی در گفتگو با خرازی، تاکید روی رواداری مذهبی هند با اکثریت هندو و اقلیت مسلمان بود. پدر بمب اتمی هند دکتر عبدالکلام، چند سال بعد به مقام ریاست جمهوری عمدتا تشریفاتی کشور هم رسید. در حالیکه پاکستان در این زمینه هم صاحب یک رسوایی بزرگ است. بنیانگذار اصلی و در واقع پدربزرگ برنامه اتمی پاکستان پروفسور عبدالسلام فیزیکدان مشهور و نخستین مسلمان برنده جایزه نوبل فیزیک است. وی دانشمندی صاحب نظریه و وزنه ای علمی معتبر در جهان فیزیک بود و دنیای شخصی سالم و مثال زدنی داشت. عبدالسلام متعلق به یک فرقه مسلمان بنام احمدیه یا قادیانی بود که با بالا گرفتن تدریجی احساسات مذهبی و افراط گری دینی در کشور و اعلام رسمی دولت درباره مرتد خواندن پیروان این فرقه تجدیدنظرطلب، ناچار شد پاکستان را ترک و به بریتانیا مهاجرت کند. وی در مهاجرت حاضر نشد تابعیت کشور مقصد را بپذیرد و به همکاری علمی فعالانه خود با موسسات پاکستانی ادامه داد. از قضا جایزه نوبل را هم در سال ١٩٧٩ و در غربت دریافت کرد. چند سال قبل هنگامی که معلوم شد، مسئولان دولتی واژه مسلمان را از روی سنگ قبرش برداشته اند، دوباره جنجال ها بر سر کمبود رواداری و دگرپذیری در پاکستان بالا گرفت. در واقع نحوه مواجهه با عقاید شخصی و باورهای مذهبی مهم‌ترین دانشمند کشور، محکی شد برای سنجیدن محتوای دمکراتیک نظام سیاسی که اسما مردم سالاری هست و دامن زدن به این قیاس که کشور همسایه مسلمانان را در بالاترین سطوح می پذیرد، در حالیکه در دارالاسلام، مسلمانان متعلق به مذاهب اقلیت، طرد می شوند. پاکستان امروزه از رهگذر تلاش های عبدالسلام و عبدالقدیر به بازدارندگی هسته ای و موازنه استراتژیک با رقیب بزرگ خود دست یافته است، اما در جهان امروز قدرت علاوه بر وجوه سخت افزاری، ابعاد نرم افزاری مهمی دارد که وظیفه آن برساختن حس احترام و اعتماد به کشور است و در واقع مکمل قدرت سخت محسوب می شود. مسئولیت پذیری سنجه ای است که غالبا برای پذیرش اتمی شدن کشوری به آن استناد می شود و تا حد زیادی وابسته به قدرت نرم آن است. هند از این لحاظ علیرغم فقیرشدن دمکراسی آن از رهگذر حکمرانی بیست ساله حزب ناسیونالیست و هویت طلب بهاراتیاجاناتا، اما دست پرتری از پاکستان دارد و موارد پیشگفته موید این مدعاست.