1- بارزترین ویژگی دانشجو، پرسشگری است.
سؤال کردن پایهی تمام پیشرفت بشر است، تمدن بشری به واسطهی سؤالاتی شکل گرفت که انسانهای تأثیرگذار از خویش پرسیدند و همهی تلاش خود را صرف پاسخ بدانها کردند. خاستگاه و عوامل شکلگیری سؤالات متنوع است. ممکن است سؤالات برای رهایی از رنج، بیماری، گرسنگی و دیگر ناملایمات شکل گرفته باشد و یا برای تحقق هدف و یا خواستهای مطلوب و دوستداشتنی.
هر کجا پیشرفتی هست، هر کجا اختراعی هست، هر کجا که مفاهیم نوینی مطرح شده است، هر کجا که عمران و آبادانی هست، هر کجا که موفقیت و پیروزی نصیب عدهای شده است، هر کجا که ثروتی حاصل شده است، هر کجا که فرهنگ و هنر تجلی یافته و هر کجا که تمدنی شکل گرفته است، بدانیم که آنجا سؤالاتی مطرح بوده و عدهای عمر خود را صرف پاسخ به این سؤالها نمودهاند.
دانشجو در هر شرایطی پرسشگر و نقاد است، از عملکردهای گذشته، وضعیت حال و رویکردهای آینده، از ارتباط بین مطالبی که مطالعه کرده و...
دانشجو میداند که بیمعناترین سؤالات آنهایی هستند که هرگز پرسیده نمیشوند، پس از سؤال کردن نمیهراسد، و از آن بیمی ندارد که مورد تمسخر پرسششونده و یا دیگران قرار گیرد، بلکه تا زمانی که به پاسخ پرسش خویش نرسیده آرام نمیگیرد، از هرکسی که توانایی پاسخ دادن دارد میپرسد و هر کتابی که لازم باشد میخواند و مهمترین چیز برای او رسیدن به پاسخی است که قلب و روان او را آرام کند.
و در مقابل پرسشهایی که از او میشود، هرگز آن را تمسخر نمیکند زیرا او به اصل«بیمعناترین سؤالات» آگاهی کامل دارد و تا مطمئن نشود پرسشگر قانع شده بحث را خاتمه نمیدهد و اگر پاسخ را نمیدانست با شجاعت میگوید نمیدانم و او را با معرفی کتاب و یا شخصی که توانایی پاسخگویی دارد راهنمایی کند و خود نیز به دنبال پاسخ باشد.
دانشجو به نهادینه شدن فرهنگ پرسشگری کمک میکند و هیچگاه از تشویق دیگران به پرسش کردن خسته نمیشود.
2- اصلیترین وظیفهی دانشجو مطالعه است.
هیچ لذتی با لذت مطالعه برابری نمیکند، هر کتاب یک دانشگاه است و با به پایان رساندن آن شما فارغالتحصیل آن دانشگاه خواهید شد، مگر غیر از این است که نویسندهی کتاب خواسته هرچه را که میداند در کتابش قرار دهد، پس اکنون شما به اندازهی پژوهش نویسنده در این موضوع میدانید.
دوران دانشجویی بهترین فرصت برای مطالعه است، در اولین روزها پس از ورود به دانشگاه خود را به مسئول کتابخانه، معرفی کنید، و دوستی خود را با او از همان ابتداییترین روزها آغاز کنید، کاری کنید که نام شما روی سلولهای خاکستریش حک شود و به شما اجازه بدهد خود وارد مخزن کتابخانه شوید و تا مناسبترین کتابها را جستجو کنیم.
کتاب بهترین منبع برای یافتن پرسشهایی است که برای شما پیش میآیند، مطالعات خود را به سه بخش عمومی، مهارتی و تخصصی تقسیم کنید. مطالعات تخصصی خود را فقط به تکست و یا رفرنسی که استاد برای عموم مطرح میکند محدود نکنید، از استاد و یا دانشجویان بالاتر بخواهید که منابع بیشتر و جامعتری به شما معرفی کنند.
برنامهی روزانهی مطالعه داشته باشید، زمان و مکان مناسب را خود در طول ترم اول با روش سعی و خطا بیابید، محیط کتابخانه، میتواند مکان مناسبی باشد، ولی این امر برای افراد متفاوت است.
یادگیری مهارتهای تندخوانی میتواند علاقهی شما را به مطالعه افزایش داده و در کمترین زمان، بیشترین اطلاعات را فرا بگیرید.
3- زمان برای دانشجو ارزشمندترین چیزهاست.
گویند زمان طلاست، اما از آن هم با ارزشتر است، زمان معادل عمر و زندگی انسان است. عمر آدمی و بهخصوص بهار زندگانی (جوانی) و از آن خاصتر دوران دانشجویی بسیار گذرا و محدود است. پس ما باید در حد توان، موانعی که باعث بیهوده و نامفید شدن میشوند را کنار بزنیم. راهکارهای بسیاری برای در مدیریت زمان وجود دارد. مهمترین راهکار برای این امر اصل اولویتبندی امور است. پیشنهاد میشود که دانشجو در ابتدای هر ترم کارهایی را که باید در طول ترم انجام دهد را یادداشت کند؛ مثلاً کدام کتابها را خواهد خواند، کدام مهارت را یاد خواهد گرفت و ... و هر شب قبل از خواب بداند که فردا باید چه کارهایی را انجام دهد و اولویت انجام دادن آنها را نیز مشخص کند.
4- دانشجو صاحب اندیشه و هدف است.
هدف براي جوان، همچون فانوس دريايي براي كشتي است كه مانع غرق شدنش در درياي زندگي ميشود. كشتيهاي اقيانوسپيما به مدد قطبنما و رادارها، مقصد خويش را در دل شبهاي تاريك و طوفانهاي مهيب مييابند. جوانان نيز در درياي زندگي به مدد هدف و آرماني كه دارند به ساحل سپيده مي رسند. (ماردن)
انتخاب هدف در زندگی دانشجو، موجب تمرکز قوای فکری او میشود، به او قاطعیت و جدیت میبخشد، تردیدها و دو راهیها را برای او حل میکند، مدیریت زمان را به او اهدا میکند؛ زیرا کسی که میداند هدف اعلای زندگی چیست، فرصتها را میسازد و منتظر رسیدن فرصتها نمیماند، دانشجو با هدف بر اطرافیان خود تأثیر میگذارد و هدفداری به دانشجویان سرعت عمل، انتخاب مؤثر و قابلیت دفاع و صراحت خاصي ميبخشد.
دانشجو تفاوت بین هدف و آرزو را میداند، او میداند که هدفهای یک انسان بیانگر شخصیت او هستند، دانشجو میداند چنانچه به هدف خود رسيد، بلافاصله هدف ديگري را جايگزين هدف پيشين كند و به هيچ وجه، اسير ابتذال و روزمرگي نمیشود، و چنانچه بر سر دوراهی ماند از هماندیشی مشاوران استفاده میکند تا احتمال موفقیت خود را افزایش دهد، دانشجو میداند که هر انتخابی باید دلایل کافی داشته باشد، پس انتخاب هدف باید مستدل و قابل دفاع باشد.
5- دانشجو بر هویت خویش آگاهی کامل دارد.
«جستجوي يك جوان در پي هويت، از برخي لحاظ همان جستجوي معناي زندگي است.» (اريكسون)
هویت یعنی شاخصهای ارزیابی هر ملت، این شاخصها عبارتاند از: 1- دین 2- تاریخ 3- فرهنگ
دانشجو یکایک این شاخصها را پیرامون ملت خود میداند و مطالعه و پرسش پیرامون شناخت هویت از اولویتهای او میباشد. دانشجو میداند که بحران هویت یعنی اینکه اکثریت و یا همهی ملت از هویت خود اطلاعی نداشته باشند و ویژگیهای برتری ملت خود را رها کرده و هویت بیگانه را به طور کامل جایگزین آن کنند. دانشجو باید تاریخ ملت خود را بخواند و بداند که مردمان گذشته چه دینی داشتهاند و بداند چه برتریها و ویژگیهایی در دین جدید بوده که به آن گرویدهاند. او باید نخبگان ملت خود را بشناسد و علت برگزیدن این راه توسط آنان را درک کند. او باید با ادبیات دوران متفاوت آگاهی بیابد و شاعران و ادیبان و سبک آنان را بشناسد. دانشجو باید بتواند به زبان مادری خود بنویسد و بخواند، شعرهایی را از شاعران سرزمین خود از حفظ داشته باشد، با موسیقی و سازهای محلی آشنایی داشته باشد و ...
دانشجو حداقل باید بر تاریخ یک نسل پیش خود (30 سال) تسلط داشته باشد تا بتواند با نسل قبل از خود ارتباطی محکمتر برقرار نماید.
دانشجو نه تنها باید خود اینها را بداند و از صحت آنها مطمئن باشد بلکه به دیگران نیز یادآور اهمیت موضوع باشد و انحرافات در این زمینه را برای آنها شفاف کند.
6- دانشجو نسبت به اندیشههای متفاوت مطالعه دارد.
مطالعه و شناخت روی اندیشهها و جریانات فکری نه تنها باعث میشود تا با صاحبان دیگر اندیشهها ارتباطی مسالمتآمیز داشته باشیم؛ بلکه قسمتهای زیبای آن را با سنتهای خویش ترکیب کرده و از سویی دیگر خود را آماده دفاع در مقابل تهاجم اندیشههای نو علیه هویت، اندیشه و آرمانهای خود و ملت خود، سازیم.
7- دانشجو مسؤولیتپذیر است.
میلتون میگوید: «جوانان، با نور علم و فضلیت روشن شده از پیمانهی امید لبریز شوید و با شجاعت و مسؤولیت زندگی كنید تا در پیش خدا عزیز و در تمام اعصار معروف باشید.»
امانوئل کانت فیلسوف شهیر نیز میگوید: «هرگز دنبال سعادت شخصی خود مگردید بلكه تكلیف خود را انجام دهید.»
و وین دایر، روانشناس مشهور موفقیت نیز دربارهی مسؤولیت گوید: «به تمام كسانی كه به من نه گفتند مراتب سپاسگزاری خود را اعلام میكنم؛ زیرا آنان باعث شدهاند كه من خودم مسؤولیتهایم را برعهده بگیریم.»
قبول آگاهانهی مسؤولیتها و موفقیت در آنها نه تنها بر اعتماد به نفس شما میافزاید؛ بلکه شما را برای پذیرش مسؤولیتهایی بزرگتر آماده میسازد و اگر در درست انجام دادن آنها موفق نشدید آنرا به حساب بیتجربگی قرار دهید. و بدانید که دنیای امروز از نداشتن حس مسؤولیتپذیری در جوانان رنج میبرد و پیرمردان امروز که این حس در آنها وجود دارد، توانایی انجام مسؤولیتها را ندارند. و دانستن اینکه خداوند ناظر اعمال ماست باعث میشود که وجدان اخلاقی خود را برای انجام درست وظایف بیدار کنیم.
8- دانشجو بر مهارتهایی چون کار با کامپیوتر و اینترنت و استفاده از زبان انگلیسی تسلط دارد.
دانشجو باید بداند که همچنانکه آلوین تافلر میگوید، تمدن بشری سه دوره را به خود دیده است. دورهی اول جامعهی کشاورزی، دورهی صنعتی و دورهای که اکنون در آن قرار داریم عصر اطلاعات است. هر کدام از این دورهها نیازمند مهارتها و زیرساختهای خاص خود بودهاند. مهارت مورد نیاز در دورهی اطلاعات تسلط بر استفاده از کامپیوتر و اینترنت میباشد. همچنین لازم به ذکر است که بیش از 70 درصد حجم اطلاعاتی که در اینترنت موجود میباشد به زبان انگلیسی نوشته شدهاند. پس تسلط بر زبان انگلیسی یکی از ضروریات دانشجو میباشد. دانشجو حداقل درحد یک مکالمهی عمومی انگلیسی صحبتکردن بلد باشد و بر خواندن و نوشتن متون تخصصی خود تسلط کامل داشته باشد. ترجمهی خلاصهای کاربردی از جدیدترین مقالات و کتابهای تخصصی وظیفهی دانشجو میباشد. اولاً دانشجو مترجم نیست و ثانیاً زمان آن را نیز ندارد پس نمیتواند کل متون را ترجمه کند، از سویی ترجمه و خواندن جزئیترین بخشها، ما را از هدف اصلیمان که یادگرفتن و به روز کردن اطلاعات خود و آگاه کردن دیگران، در زمینهی تکنولوژی و جدیدترین دستاوردهاست، دور میکند.
شرکت کردن در دورهی مهارتهای هفتگانهی(ICDL) که در دانشگاهها هم برگزار میشود و همچنین حضور در یک یا دو دوره، کلاسهای زبان خصوصی برای یادگیری روشهای فراگیری زبان نیز میتواند سودبخش باشد.
9- دانشجو نسبت به اخبار آنچه که پیرامون او روی میدهد مطلع است و موضع خاصی دارد.
برای این منظور استفاده از خبرگزاریها در اینترنت و روزنامهها پیشنهاد میشود. برای صرفهجویی در زمان و همچنین پوشش کامل خبرها دانشجو باید دو و یا چند خبرگزاری و روزنامه را که اخبارشان مکمل یکدیگر میباشد را پیگیری کند. پیشنهاد میشود که اخبار در تمام زمینهها پیگیری شود؛ ولی دانشجو میتواند برحسب علاقه و ذوقیات خود خبرها را دنبال کند.
10- دانشجو در بطن جامعه قرار دارد.
تفاوت عمدهی بین دانشجو بودن در دانشگاههای مرکز و دانشگاههای حاشیه در این است که دانشجویان مرکز به مقتضای شرایطی که در آن قرار دارند سیاسیتر هستند و فعالیتهای خود را در این حوزه، متمرکز میکنند؛ ولی دانشجویان حاشیه در حوزهی مسائل اجتماعی فعالیت چشمگیرتری دارند. هردوی این حالات با توجه به شرایط محیطی قابل توجیه است.
دانشجو آداب و رسوم مردم شهر خود را میشناسد و با روشهایی نیکو به اصلاح و تجدد در آنها همت میگمارد. دانشجو بر مشکلات و معضلاتی که گریبانگیر مردم شهر است آگاهی دارد. همکاری با تشکلها و انجمنهای اجتماعی یکی از اولویات دانشجو محسوب میشود. دانشجو از نهادهای کمک به سالمندان و کودکان بیسرپرست و معتادان و... دیدار میکند. او از همایشها و سمینارهایی که از سوی دانشگاه و یا تشکلهای اجتماعی به منظور افزایش آگاهی عمومی برگزار میشود استقبال کرده و در حد توانایی به برگزاری هرچه بهتر آنها، کمک میکند.
دانشجو به اختلاف در اندیشهها و عملکردهای متفاوت لایههای اجتماعی به عنوان نقطه عطفی برای ایجاد یک رقابت سالم و در نهایت حل و بهبود معضلات اجتماعی مینگرد و به هر اندیشهای که گامی در این راه بر میدارد احترام گذاشته و همکاری خود را برای همگامی در این راه اعلام میدارد.
11- دانشجو در حد وسع، قلمی توانا و سخنی شیوا دارد.
کاغذ و قلم ابزاری است که هیچگاه نباید از دانشجو دور بیفتند. دانشجو میتواند از هر وسیلهی دیگری که استفاده راحتتری نسبت به قلم و کاغذ دارد مانند موبایل و کامپیوترهای جیبی و ... استفاده نماید. او سؤالاتی که برایش پیش میآید را یاداشت میکند تا در اولین فرصت به دنبال پاسخ آنها باشد، او نکات مهمی را که از جلساتی که در آنها حضور دارد یاداشت میکند، لازم است دانشجو تاریخ هرکدام از یاداشتها را در گوشهی آن درج نماید. دانشجو باید دفترچهی یاداشت خاطرات روزانه داشته باشد، اگرچه هر روز در آن ننویسد، این خاطرات روزانه معادل تاریخ هزارساله است که در هویت و رفتارهای شخص تأثیر میگذارند و شاید روزی این نوشتهها بخشی از تاریخ یک ملت را تشکیل بدهند. ضرورت دارد که دانشجو تحلیل حوادث و رویدادهایی که پیرامون او رخ میدهد را یاداشت کند. هرچند که این تحلیل و نقد کاملاً مغایر با حقیقت باشد، ولی بیانگر یکی از احتمالاتی است که ممکن است روی بدهد. مشارکت در نشریات دانشجویی میتواند تمرین خوبی برای نوشتن باشد.
دانشجو باید مکان و زمان مناسب سخن گفتن را بداند و در مواقعی که باید سخن بگوید، سکوت نکند. دانشجو باید آمادهی پاسخگویی در مقابل سؤالات احتمالی که در حوزهی فعالیتهای خویش از او میپرسند باشد و زیباترین و خلاصهترین پاسخ را که میتواند پرسشگر را قانع کند را بدهد و این امر روی نخواهد داد مگر اینکه به طور کامل متوجه سؤال و گفتهی مخاطب شود، پس برای آنکه بتوانیم زیبا سخن بگوییم باید شنوندهی خوبی باشیم. همچنین دانشجو باید توانایی دفاع از نظرات و عقاید و اهداف خود را داشته باشد.
12- دانشجو دیوار بین دانشگاه و دنیای واقعی را درهم مینوردد.
با توجه به سیستم آموزشی کشورمان که به بعد تئوری تکنولوژی و علوم توجه دارد تا به کارایی و کاربرد علوم در دنیای واقعی، دانشجو میتواند در مراکز که به رشتهی تحصیلی او مرتبط هستند، داوطلبانه به فعالیت مشغول شود، او میتواند تجربیات دنیای واقعی را کسب کرده و آموختههای تازهی خود را به آنها افزوده و نوآوری در این زمینه داشته باشد و در نتیجه جامعه با آغوشی باز به استقبال چنین متخصصانی میرود، این امر چیزی شبیه مدیریت ژاپنی (تلفیق سنتها و تکنولوژی) است. به علاوه این نوع فعالیت در نوع درس خواندن دانشجو نیز مؤثر است، زیرا او در هر لحظه در فکر این است که چیزهای جدیدتری بیاموزد و آنها را با دنیای واقعی تطبیق دهد در نتیجه او در کلاس حضور مؤثرتر دارد و ذهن او تحلیلگرتر و تفکر او انتقادیتر خواهد شد.
در این راستا انجام دقیق پروژهها و تحقیقاتی که به دانشجویان محولشده، میتواند نقش مؤثری در این زمینه داشته باشد.
13- پژوهشگری انتظاری است که از دانشجو میرود.
هرچند پژوهشگری تنها مختص دانشجویان نیست، اما دوران دانشجویی بهترین فرصت برای پژوهشگری میباشد. انتخاب موضوع پژوهش یکی از مهمترین دغدغهها میباشد. برای این کار اولاً باید ذهنی خلاّق داشته باشیم، برای خلاّق شدن باید مانند کودکان اندیشید، ساده و بیتکلّف. ولی گاهی نیاز به یافتن موضوعی جدید هم نمیباشد، ما میتوانیم با بازنگری و بررسی عملکردهای بسیاری از موضوعات پیشین و تطبیق دوبارهی آنها با علم روز و اصلاح آن کمکی به عرصهی پژوهش نماییم.
برای اینکه پژوهشی عالی انجام دهیم باید از تمام امکانات کتابخانه و اینترنت و همچنین نظرات و تجربیات اساتید و پژوهشگران دیگر استفاده نماییم.
لازم به ذکر است که دو شعار باید در ذهن دانشجو حک شود:
1- تغییر تنها راه پیشرفت است با این وجود بسیاری از آن سرباز میزنند.
2- جایزهی نوبل را به همتها و تلاشهای بالا میدهند.
پس رسالت اصلی دانشجو ایجاد تغییر است و برای رسیدن به نتیجه باید صبر و همت زیادی را داشته باشد.
14- دانشجو جایگاه معلمی اساتید را ارج مینهد.
دانشجو بر اهمیت تعلیم و تربیت واقف است و میداند مسؤولیت این وظیفه بر عهده دو قشر است: مادران و معلمان. هنگامی که جایگاه این دو قشر فراموش شود جامعه رو به سوی نابسامانی خواهد داشت. هنوز هم زیادند معلمانی که منتظر شنیدن پرسشی هستند تا جان خود را برای پاسخ دادن فدا کنند. پس این وظیفهی ماست که این وظیفه را به معلمان یادآور شویم و جایگاه واقعی آنان را در جامعه دوباره احیا کنیم.
15- دانشجو در ایجاد ارتباط با دانشجویان دیگر و کمک به دانشجویان ورودی کوشاست.
همهی ما اولین روزهایی را که وارد دانشگاه شدیم و هیچ نمیدانستیم، منتظر بودیم کسی ما را راهنمایی کند را به یاد داریم، پس در اولین فرصت خود را به دانشجویان جدید میرسانیم به سؤالاتشان پاسخ گفته و از همه مهمتر به آنان کمک میکنیم که از همان لحظهی آغازین رسالت خود را بشناسد و از تمام ظرفیتهای خود استفاده بنماید.
16- دانشجو از سفر کردن نمیهراسد.
سفر یکی از آن جایگاههایی است که بهترین شرایط را برای آموختن و یادگیری تجربه در اختیار آدمی میگذارد. خدا در قرآن میفرماید: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ؛ بگو در زمين بگرديد و سپس بنگريد و دقّت كنيد [و از تاریخ عبرت بگیرید.]» در این راستا دانشجو از همایشها و نمایشگاههایی که در شهرهای دیگر برپا میشوند استقبال کرده و بر حسب اولویت در آنها حضور مییابد. او از مناطق اطراف شهر خود و شهرهای دیگر دیدن میکند که هم با آداب و رسوم مردمان آن، آشنا شود و همچنین در ارتباط خود با دیگران از آنها استفاده کند، خیر و تجربهای که در سفر است را تا به سفر نروید نمیتوانید آن را درک کنید.
نظرات
شنۆیی
17 آذر 1390 - 07:25کاک امیر جان روز دانشجو با یک روز تأخیر بر شما و همهی دانشجویان مبارکباد.
م.ع پیرانشهر
18 آذر 1390 - 01:34همیشه قلم به دست باشید انشالله
بدوننام
19 آذر 1390 - 05:39دست شما دوست گرامی (کاک امیر) درد نکندامیدوارم موفق باشید مقاله جالب و تاثیرگذاری بود(آراسته از پیرانشهر)
بدوننام
21 آذر 1390 - 07:59کمال تشکر و قدر دانی را دارم از دوست گرامی که این مطالب خوب و زیبا را ارائه کردند .چرا که واقعا مفید و به روز و به نیاز بود.
جوانان شهری!
21 آذر 1390 - 08:33پیرانشهریها غیرتی شدن و در تشویق همشهریشون غوغا میکنن!
کمال مولودپوری
21 آذر 1390 - 09:06دانشجو باید از وقایع داخل دانشگاه خودش خبر داشته باشد و اگر همایشی مثل نمایشگاه فولکلور کردی گذاشتند، حداقل گزارشی تهیه کند.
خضری / مهاباد
25 آذر 1390 - 01:05کاک کمال جان با وجود اینکه خودم از برگزار کنندگان و برنامه ریزان این نمایشگاه بودم اولا اینکه روزهای برگزاری بنده مهاباد نبودم ثانیا همان بهتر که خبر ندادم، به خاطر ...
دانا
23 آذر 1390 - 09:21دستتون درد نکنه کاش به ضعف و آفت های زندگی دانشجویی هم می پرداختی شادکام باشید
khaled
31 خرداد 1391 - 10:55هیچ وقت دینداران ما دست از آرمان گرایی برنمیدارن ..اینهایی که شما گفتی رو همش رو یه دانشجوی آگاه میدونه موانع سرراهش نمیزارن که دانشجو خودش رو مدیریت کنه راه حل بدید .. نه اینکه نسخه های ایدئالی بدید :هرشب برنامه ی فردارو بنویسید .هر ترم بدانید در طول ترم چ میخواهید یاد بگیرید و... اینها همه ایدئال ایی هستن که ماهم میدونیم ..شما چی برای حل این مشکل داری؟