برای سومین بار در طول ۶ هفته تجمع اعتراضی هواداران بازگشت قانون در مصر در روز چهارشنبه، ابلیس یاران و اعوانش را بر ضد اهل ایمان بسیج نمود و پول مصری گلولهی غربی را که میبایست در سرحدات مصر در قلب دشمنان صهیونیستی و متجاوز مصر و اسلام فرو مینمود، برای ریختن خون مصری به تفنگ سرباز سرزمین امالدنیا هدیه نمود. آمار وزارت بهداشت مصر بیانگر بیش از پانصد نفر کشته است در حالی که آمارهای میدانی و منابع نزدیک به اخوان المسلمین از دفن بیش از ۲۰۰۰ جسد تا غروب روز پنجشنبه خبر دادهاند.
در عرصهی جهانی قاطبهی کشورها از آمریکا و اتحادیهی اروپا تا چین و ایران و استرالیا و ترکیه و قطر این کشتار وحشیانه را محکوم نموده و نسبت به وقوع جنگ داخلی در مصر هشدار دادهاند.
آنچه در چهارشنبهی خونین مصر اتفاق افتاد، وجدان هر انسان صاحب ضمیری را با درد آورده و قلب هر آزادهای را با هر ایدئولوژی، مرام، مسلک و مذهبی جریحهدار نموده است. اما در این میان کشورها و کانالهای ماهوارهای و زمینیای هم هستند که تاکنون خم به ابر نیاورده و در خواب خرگوشی به سر میبرند و بلکه اساساً مشوق و مبلغ عمدهی ناآرامی و از حامیان اصلی کودتاچیان مصر به شمار میروند و سقوط دولت قانونی محمد مرسی و شکست تجربهی اخوانالمسلمین را جشن گرفته و میگیرند. از این میان میتوان به عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی و تا حدودی کویت اشاره نمود که چشم خود را به سوی حقایق موجود در خیابانهای قاهره و سایر شهرهای مصر بسته و صرفاً در فکر اندوختن جیبهای خود از دلارهای نفتی و راضی نمودن اربابانشان هستند.
امارات متحدهی عربی به گفتهی محمد احمد راشد در صورت راهاندازی پروژهی کانال سوئز که سالانه میتوانست ۱۰۰ میلیارد دلار و یک میلیون شغل برای مصریان ایجاد کند به شدت از آیندهی امیرنشینهای خویش و کاهش رونق اقتصادیشان نگران بود و بهمین دلیل میلیاردها دلار به ارتش مصر کمک نمود تا موفق به کودتا شده و بلافاصله روز پس از کودتا توقف پروژهی کانال سوئز را اعلام نماید.
کانال ماهوارهای العربیه که یکی از دوستان نگارنده به درست نام «العبریه» (عبری زبان مردم اسرائیل است) را برای آن برگزیده در طول تحصن ۶ هفتگی طرفداران میلیونی بازگشت قانون در میدان رابعهی عدویه و النهضه جهت تشویش اذهان بینندگانش دروغی نمانده بود که به آن متوسل نشده باشد. این شبکه که روی تمام دروغگویان عالم را سفید نموده در طول ایام تحصن آرام و مسالمتآمیز کوچکترین تصویری از آن دریای مواج جمعیت نشان نداده و به محض وقوع درگیری بلافاصله با تیترهایی مثل هجوم اخوانالمسلمین به مقرهای پلیس، کنیسه و اماکن عمومی و آتش زدن اموال و قتل مأموران امنیتی همواره سعی مینمود تا این جمعیت مسالمتجو را گروهی فتنهانگیز، آشوبگر و اوباش معرفی نماید و این در حالی بود آنکه کشته میشد همواره از بین همان افرادی بود که این شبکه آنها را اوباش میخواند.
کانالهای ماهوارهای دیگری فارسی، عربی و کردی زبان دیگری نیز بودند و هستند که مدعی دفاع از اسلام و اهل سنت بوده و داعیهی دفاعشان از دین و مذهب گوش فلک را کر کرده است، اما برای راضی نگه داشتن دل اربابان عربستانیاشان چشمانشان را بر روی حمام خون خیابانهای قاهره، اسکندریه، آسوان، اسیوط و... بسته و نه تنها اندک اشارهای به رویدادهای امالدنیا نمیکنند، بلکه کوچکترین نشانهای از تأثر و تألم ناشی از ریخته شدن خون مسلمان بیگناه مصری بر چهره مجریان و گویندگانشان ظاهر نگشته و کماکان مشغول بررسی و کنکاش در اختلاف فرق و مذاهب در وضو گرفتن و نماز خواندن و توسل و حقانیت فلان صحابه و سند فلان حدیث و سندیت فلان کتاب تاریخی و.... هستند و یادآور داستان کسانی هستند که در ایام شهادت حضرت حسین (رضی الله عنه) از پاک یا نجس بودن خون کک و مگس بر روی لباس مسلمان میپرسیدند و خون سرور جوانان اهل بهشت را نمیدیدند.
یادمان نرفته که همین شبکهها در زمانی که سخنان محمد مرسی رئیس جمهور زندانی مصر در تهران در مورد سوریه در کنفرانس سران جنبش عدم تعهد بصورت نادرست ترجمه گردید، چه بلوایی به راه میانداختند و به مدت یک ماه هر روز با پخش کلیپ سخنان و ترجمهی آن و برگزاری میزگرد و برنامهی اختصاصی برای آن تجارت میکردند. اکنون این همان محمد مرسی است که بیش از ۴۰ روز است که زندانی شده و غیر از خداوند و سران کودتا کسی از مکان زندان وی اطلاع ندارد و این شبکهها نیز چندین چهل روز است که کوچکترین سخنی از وی و خونهای ریخته شدهی همراهان بیگناهش به میان نیاوردهاند.
در داخل سرزمین اهرام نیز نخستوزیر کودتا، حازم ببلاوی برهم زدن تظاهرات مسالمتآمیز و جاری نمودن سیلاب خون را در راستای برقراری امنیت و آرامش معرفی نموده و مدعی است بدون این کار اقتصاد مصر در مسیر رشد و شکوفایی قرار نمیگرفت. آقای ببلاوی البته اشارهای به نزدیک به ۶ هزار نقشهی او و همراهانش برای به شکست کشاندن و ناکارامد جلوه دادن دولت قانونی محمد مرسی در قالب تظاهرات روزانهی مخالفان محمد مرسی در طول زمامداری یکسالهی ایشان به بهانههای مختلف از جمله تعدیل قانون، افزایش اختیارات رئیس جمهوری، همهپرسی قانون اساسی، قطع برق، احتکار بنزین و... و تأثیرات مخرب این اردوکشیهای خیابانی بر اقتصاد مصر که ماهها به طول انجامید، نمیکند. اردوکشی و تظاهراتی که محمد مرسی و اخوان المسلمین به خودداریشان در استفاده از از زور و اسلحه در مقابل مخالفان به خود میبالند و دستان پاکشان را به خون کسی در آن ایام آلوده ننمودند.
وزیر کشور کودتا، ضمن مسؤول دانستن شهدای طرفدار بازگشت قانون و دموکراسی در مواجهه با پلیس و کشتن نیروهای امنیتی و تخریب اموال مدعی است که مأموران پلیس صرفاً از گاز اشکآور استفاده کردند. ترکیبات این گاز اشکآور مصری البته به گونهای است که سینههای ۶۰ کودک و هزاران زن و مرد بیگناه را میشکافد و از پشت کتفشان خارج میشود و جمجمه و فرق سر، الله اکبر گویان را دو نیمه میکند و مغز حافظان قرآن را بر زمین میریزد!
احزاب و گروههای طرفدار کودتا از قبیل جبههی نجات ملی، حزب وفد، تیار شعبی تجمع مصری، مصریون احرار و... اندوهبارتر از همه، برخی از گروهها و تشکیلات مدعی حمایت و دفاع از حقوق بشر در داخل مصر نیز به نیروهای امنیتی در جاری ساختن جوی خون برادران و خواهران بشر خود تبریک گفته و از سلاخی و قصابی به راه افتاده شده، بسیار خرسند بوده، خواستار یکسره نمودن کار کسانی هستند که در سایهی دولت و حکومت یکسالهی آنان به این درجه از آزادی و البته گستاخی رسیدهاند و گرنه در دوران سی سالهی رژیم مبارک کجا بودند؟
ایشان به کشته شدن چند تن از نیروهای امنیتی که ظاهراً بشر فقط آنان بوده و بایستی از حقوقشان دفاع شود معترض بوده و تسلیت میگویند در حالی که به نقل از اعضای ائتلاف ملی برای حمایت از قانون برخی از همین مأموران کشته شدهی همان سربازان آزادهای هستند که حاضر به شلیک به قلب برادران و خواهران خود نشده و از پشت مورد اصابت فرماندهانشان قرار گرفتهاند، خبرنگار شبکه بیبیسی اذعان نمود که در میان تحصنکنندگان موجود در میدان رابعهی عدویه کسانی را دیده است که با قیافهی آنها را از نزدیک میشناسد چرا که همانهایی بودند که یکسال پیش در مقابل دادگاه محاکمهی حسنی مبارک در حمایت از وی شعار میدادند و اکنون در میان طرفداران محمد مرسی هستند. این خبرنگار اضافه نمود که معلوم نیست که چه کسی یا گروهی به این افراد پول میدهد و از آنها حمایت میکند. حال سؤال اینجاست آیا این افراد نمیتوانند از قاتلان نیروهای امنیتی و تخریبکنندگان اماکن باشند تا بهانه برای دخالت ارتش ایجاد نماید؟
در مجموع آنچه در طول این مدت ۴۰ روزه روی داده است را باید با افتخار تمام برگ زرین دیگری از تاریخ سراسر ستودنی اسلام میانهرو به طور عام و جماعت اخوان المسلمین بطور خاص به شمار آورد. زیرا اسلام و اسلامگرا که بخاطر اقدامات نسنجیده و افراطی برخی از مسلمانان از یکسو و پروژهی نامیمون اسلامهراسی بیگانگان از سوی دیگر به عنوان منشأ و عامل خشونت ارعاب و تروریسم شناخته میشد، به همگان نشان داد که سخت پایبند به روشهای دموکراتیک در ادارهی امور و مسالمتآمیز در اعتراض به اوضاع و معتقد به صندوقهای رأی بوده و ذرهای از آن تخطی ننموده و به قول صفوت حجازی از رهبران حزب آزادی و عدالت (شاخهی سیاسی اخوان المسلمین) که در آغاز تظاهرات علیه کودتای نظامیان در میدان رابعه اظهار کرد: «اگر سالها هم در میدان رابعهی عدویه بمانند به امید خدا دستمان به خون کسی آلوده نخواهد شد، حتی اگر همهی ما کشته شویم و ما عبادالله المقتول خواهیم بود نه عبادالله القاتل.»
اخوان به عهد خود مبنی بر اعتراض مسالمتآمیز وفا نمود و بر لباسشان ذکر و تکبیر بود و در دستانشان قرآن و این مدعیان دروغین بازگرداندن دموکراسی بودند که تکبیر را با تکتیر پاسخ گفتند و اربابان غربی و صهیونیستیشان بدانند و شاهد باشند که تروریست کیست و قربانی تروریسم کدام است و ببینند که نوچههایشان که در عرصهی سیاسی و اجتماعی با بیاقبالی مواجه شدند، چگونه هویت واقعی خویش را آشکار نموده و گرگآسا درندگی پیشه کردند. این است راه و رسم زورگویان بیمنطق که هرگاه در مقابل برخورد حکیمانهی طرف مقابل کم آوردند به دوست دیرینهشان تفنگ پناه میآورند تا عقدههایشان را بر سر بیگناهان خالی کنند.
دموکراسی مورد نظر این بیگانگانِ با دموکراسی، خندهدار است و تعریف آن را تنها در قاموس خودشان میتوان یافت. در انتخابات مجلس تنها ۲۵ درصد کرسیهای پارلمان را بدست آوردند. با تعریف دموکراتیک خود مجلس را منحل کردند. در انتخابات و همهپرسی قانون اساسی قریب به یک ماه مردم را به شرکت در انتخابات و البته دادن رأی منفی به قانون اساسی فراخواندند و تنها ۳۶ درصد از مردم را توانستند با خود همراه کنند. تمام توان خود را برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری به کار بردند، باز هم با عدم اقبال اکثریت مردم مواجه گشتند. برای چنین تشنگان قدرت و حاقدانی کینهتوز و منزوی تنها دوستی که باقی مانده بود، تفنگ بود و بدان پناه بردند.
دوستان و همداستانان تونسیِ این مدعیان دروغین دموکراسی نیز تعریفی مشابه این واژه دارند. چندی پیش در جریان تظاهرات پس از ترور محمد براهمی از رهبران اپوزیسیون، دبیرکل حزب ندای تونسی خواستار انحلال پارلمان، استعفای دولت، برگزاری مجدد انتخابات و عدم شرکت اعضای فعلی کابینه و مجلس در انتخابات و سپردن سکان دولت به یک فرد ملیگرا بود! در یک کلام یعنی خندیدن به ریش دموکراسی و دموکراسی خواهان.
در نهایت باور بر این است که وعدهی الهی در پیروزی و نصرت حقجویان و شکست و نابودی زورگویان و ستمگران تحقق خواهد یافت و به گفتهی رجب طیب اردوغان برای هر فرعونی، موسایی خواهد آمد و زمین مصر و دیگر بلاد را بندگان شایستهی خدا به ارث خواهند برد و خون سرخشان نهال آزادی، عدالت و برادری را به درختی استوار که از باد، باران و تبر دشمنان بشریت گزند نیابد و همگان با هر ایدئولوژی، مرام و باوری در سایهسار آن آن بیارامند، تبدیل خواهند نمود.
حسبنا الله ونعم الوکیل
نظرات
انصار
28 مرداد 1392 - 10:39مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ( )(()<23 احزاب>در ميان مؤمنان مرداني هستند كه با خدا راست بودهاند در پيماني كه با او بستهاند . برخي پيمان خود را بسر بردهاند ( و شربت شهادت سركشيدهاند ) و برخي نيز در انتظارند ( تا كي توفيق رفيق ميگردد و جان را به جان آفرين تسليم خواهند كرد ) . آنان هيچ گونه تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادهاند ( و كمترين انحراف و تزلزلي در كار خود پيدا نكردهاند ) .