کسانی که با حمله پیشگیرانه حماس مخالفاند؛ آیا درکی از تحقیر، تجاوز و اشغالگری دارند و آن را تجربه کردهاند؟! آیا میدانند که یک تجاوزگر در هر شرایطی به خود حق میدهد هر آن چه را که روا میدارد برای در هم شکستنت انجام دهد و شما حق و توانایی کوچکترین اعتراضی را نداری و در صورت اعتراض با شدیدترین و ناانسانیترین ابزارها به مقابلهات برمی خیزد و تنبیه خواهی شد؟! و آیا تاکنون به سرانجام شومی که دهه هاست بر سر مردم فلسطین و خصوصا غزه میآید تامل کردهاند؟! آیا قبل از محکومیت اقدام حماس، کمی به تاریخ تجاوز و اشغالگری رژیم نژادپرست اسرائیل فکر کردهاند؟! آیا اصلا نگاهی به نقشهها و ایدههای طراح این حرکت شوم انداختهاند و برای یک بار هم آنها را به تفکر وا نداشته که چرا باید قطب و قلب سه ادیان بزرگ جهانی و حساس ترین نقطه خاورمیانه یعنی فلسطین انتخاب شده باشد؟! آیا سردمداران دموکراسی و حقوق بشر نمیتوانند و یا نمیخواهند برای یک بار هم که شده به این وضعیت خاتمه دهند؟!
چرا رژیم اسرائیل معاهده صلح بر مبنای قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل و تحقق «حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین» را اجرا نکرد؟ چرا حتی طبق پیمان اسلو عمل نمیشود ؟چرا دو کشور پیش بینی شده اجرایی نمیشود؟ چرا تجاوزگریها و شهرک سازیهای جنجالی موقف نمیشود؟ چرا در طول این چند دهه همه روزه به شکلهای مختلف مردم فلسطین آماج وحشیانهترین و بیرحمانهترین شکنجهها و تحقیرها و کشتارها واقع میشوند؟ چرا حامیان عدالت و آزادی که خود بانی وضع موجود هستند، به سوگندی که خوردهاند پایبند نیستند؟
در موارد نادر و در صورت تصویب هر قطعنامهای علیه اسرائیل، از سوی متحدانش خصوصا آمریکا وتو می شود و دست دولت اسرائیل را برای هر جنایتی باز گذاشتهاند و در برابر دفاع به حق، قانونی و مشروع مردم غزه یک صدا و با تمام امکانات بسیج میشوند و جنایتهای غیرانسانی و وحشیانه رژیم مورد حمایت خود را توجیه میکنند. آیا وقت آن نرسیده که مدعیان صلح و خشونتپرهیز، یک بار برای همیشه هم که شده دست به کار شده و این سرکوب و آوارگی و تجاوز را محکوم کنند و با اجرای راه حلهای منصفانه و احترام به انسانیت به این وضعیت بغرنج خاتمه دهند یا به بهانۀ مظلومیت حکومت دست نشانده خود میخواهند همچنان به دنبال منافع پلید خود باشند و با سوء استفاده و قربانی کردن انسانهای بیگناه و مظلوم به این وضعیت ادامه دهند. میدانیم که برخی کشورهای غربی دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، عدالت و توسعه، امنیت و آرامش را فقط برای شهروندان در جغرافیای سرزمینی خود قابل احترام و اجرا میدانند و حقوق شهروندی را برای خود می خواهند اما همان حقوق و نیازها را در خارج از مرزهایشان تجاوز و زیاده خواهی تعبیر میکنند. یقین داشته باشند درصورت ادامه این وضعیت، به فرض محال اگر این نسل هم در فلسطین و غزه مهار و یا نابود شود، نسلهایی به مراتب حقخواهتر، سرسختتر و انتقام جوتر ظهور خواهند کرد و البته این یک تهدید نیست بلکه یک واقعیتی است که رژیم اسرائیل بانی آن است و تا به رسمیت نشناختن حقوق کامل فلسطینیان، اسرائیل هرگز زندگی با آرامشی را نخواهد دید و همیشه باید با اضطراب و تشویش و آماده باش زندگی کند. این ضربه حماس باید جهان آزاد و دموکراسی و عدالتخواهی را هوشیار کرده باشد که اگر سیل با شدت بیشتری جاری شود همه را با خود خواهد برد .
چه بسا برخی از مردم با این همه فجایحی که در فلسطین روی داده و میدهد، همدل نیستند و تحت تاثیر رسانهها و ضدیت با کشور خود حتی جانب اشغالگر را میگیرند و دولت اسرائیل را به حق میدانند و آن را به کمک های برخی کشورها که از دید خودشان متخاصماند، ربط میدهند و عدم حل مشکلات فلسطین را به گردن آنها میاندازند و یا ملاحظات، نگرانیها، تحلیلها و پیش داوری هایی که اغلب برمبنای عدم تطابق و توازن از هر لحاظ بین دو نیرو در میدان جنگ، نوع حمله و یا میزان خسارات مالی و جانی در مقابل دستاوردهای اعلامی چیزی نیست که ارزش این جنگ خانمان سوز را داشته و یا طرف ثالثی برای بهره برداری از ثمرات جنگ عامل تشویق بوده است. شاید بخشی از فرضیه از دید آنان درست باشد اما این همه ماجرا نیست. تحقیر، توهین، اخراج، تجاوز، سرکوب، زندانی( غزه بزرگ ترین زندان رو باز جهان )، مجازات های سنگین و تهدید به قطع آب، برق، غذا و ... که نوعی جنایت جنگی است. در کل به رسمیت نشناختنت در سرزمین اجدادی هم چیزی نیست که به این آسانی قابل قبول باشد.
ما به عنوان مردم شهرستان سردشت، شهری که قربانی اولین بمباران شیمیایی جهان شد، میدانیم چه بر سر مردم رنج کشیده غزه میآید. در طول هشت سال جنگ ایران و عراق، بارها شاهد و ناظر بمباران و کشتار و زخمی شدن عزیزانمان بودهایم. چه روزها و شبها را از ترس صدای وحشتناک هواپیماها و توپهای رژیم بعثی با آه و ناله و کمبود مواد غذایی و سوخت سپری کردهایم و به عنوان یک زخمی ناشی از این فاجعه دردناک که سکوت، تایید و همراهی کشورهای به اصطلاح حامی حقوق بشر را به همراه داشت، اهمیت این جنایتها را میفهمیم. آری ما زخم خورده، جنگ زده و قربانی انواع تبعیض و نابرابری، این روزهای مردم شریف غزه را به خوبی درک میکنیم و میدانیم که مظلومیت و بیپناهی و محرومیت و تجاوز چه وحشتناک است و تحمل آن تا چه حد زجرآور.
حمله غافلگیرانه حماس در طول تاسیس رژیم اسرائیل در نوع خود بیسابقه بوده است. هر چند نقص قوانین جنگ و کشتار غیرنظامیان هردو طرف برخلاف ارزش های متعالی، انسانی و اخلاقی و اعتقادی است و باید کرامت و حرمت خون بیگناهان محفوظ باشد. حمله به مردم بیدفاع و خشونت از هر طرف که باشد محکوم است ولی چرا فقط اشتباه و خطای حماس برجسته و با هجوم مغرضانه و بیرحمانه رسانههای دنیای استعماری همراه شده و استفاده از غیراخلاقیترین ترفندها (دروغ گویی آنها مبنی بر شکنجه اسیران و سلاخی کودکان که بعد از برقراری کمی آرامش فضای مه آلود رسانهای توسط رسانه های منصف جهانی برملا شد و با شتاب زدگی و رسوایی، مجبور به تکذیب خبر جعلی رسانه های همسو با خود شدند و حتی برخی از آزاد شدگان در مصاحبههای خود رفتار حماس را ستودند) برای مظلوم نمایی رژیم غارتگر صهیونیست مورد بهره برداری واقع شده و بهانهای برای آزمایش همه سلاحهای متعارف و غیرمتعارف میشود و علل و عوامل بروز چنین حرکتهای انتقام جویانه نادیده گرفته و هر تجاوز و جنایتی از طرف مقابل مشروع و قابل دفاع است و مردم غزه باید بردهوار تسلیم بی چون و چرای اربابان ظلم، ستم و ستمگری باشند. آیا این طرز تفکر فقط برای مردم غزه کاربرد دارد؟!
قوم یهود خصوصا صهیونیستها اگر از تاریخ عبرت میگرفتند و تجربه تلخ هولوکاست و نسل کشی فاشیستها را فراموش نمیکردند اکنون به جای تجاوزگری و شرارت، منادی صلح، آزادی، زندگی همزیستی مسالمتآمیز و الگویی برای جهانیان میبودند. هر چند در میان یهودیان انسان های شریف و صلحدوست و مخالف سیاستهای تبعیضآمیز و مخرب امثال نتانیاهو هستند اما صدایشان آنقدر بلند نیست که جلوی افراطیگریها را بگیرند .
رژیم راست افراطی اسرائیل بدون کوچکترین توجه به مرام انسانی و کرامت ذاتی تنها در پی اجرای تفکرات منسوخ و تحریف شده برای رسیدن به اهدافش، آماده انجام هر عملی است وآن را کاملا مشروع و خود را در همه زمینهها برحق میداند که هر کاری به سود خود و لو به ضرر و زیان دیگران هم باشد انجام دهد و لازم نمی داند که به هیچ سازمانی هم پاسخگو نباشد.
البته در جهان معاصر، به جز اسرائیل، هستند اقتدارگرایان و حق به جانبانی که مرزهای پاک سازی قومی و نسل کشی را نمیشناسند و از تجاوز و سرکوب لذت میبرند و حتی تحمل مخالفانشان در هیچ جای جهان را ندارند و هر روز به دنبال فرصتی برای توجیه عمکرد کثیف خود هستند و دست به هر اقدامی میزنند و مردم نگونبخت را آماج متامع سیاسی خود قرار داده و با حیلهگری، شگردهای مختلف و معاملات پشت پرده، سعی در فریب افکار عمومی مردم جهان را دارند.
وقتی کشورها به خاطر خوی تجاوزگری و استعماری برای رسیدن به اهداف شوم خود دست به هر عمل غیراخلاقی و فاشیستی میزنند، اندیشمندان و مصلحان جامعه مدنی در جهان متمدن باید در راستای صلحی واقعی، فراگیر، عادلانه و پایداردر سراسر دنیا خصوصا در غزه، دولتهای خود را تحت فشار قرار دهند و با شکست سکوت و حضور فعال، به وظیفه انسانی، اخلاقی و وجدانی خود درتبلیغ و ترویج خشونتپرهیزی، نفی جنگ و خونریزی، آتشبس فوری ( در غیر این صورت فاجعه انسانی و قتل عام ساکنان غزه دور از انتظار نیست و این چیزی است که رژیم اشغاگر به دنبال آن است ) و اشاعه مهرورزی، دگردوستی و جهان عاری از تجاوز، توهم و دسیسه چینی اقدام کنند. چرا که سکوت در این برهه از زمان خیانت به همه نسل ها و گناهی نابخشودنی است.
نظرات
کمال آذری
03 آبان 1402 - 16:00دست مریزاد و جزاکم الله خیرا کثیرا کاک علی سوره عزیز به امید صلح و آشتی در جهان و فراگیری پیام رحمة للعالمین