صابر گلعنبری شواهد و قراین ظاهری از دستیابی به توافق در وین در آینده نزدیک خبر میدهند؛ حتی برخی منابع رسانهای مدعی هستند که توافق کاملا در دسترس است و صرفا پارهای اختلافات باقی مانده است. از روز پنجشنبه که مذاکره کننده ارشد ایرانی بعد از یک ماه سکوت اظهار داشت مذاکرات "بیش از هر زمانی" به توافق نزدیک شده است و متعاقب آن نیز یک دیپلمات ارشد اروپایی و برخی منابع رسانهای غربی و اسرائیلی از توافق قریب الوقوع گفتند، خوشبینیها به شدت افزایش یافته است و این فضای مثبت به نوعی خیلیها را در انتظار اعلام توافق نگه داشته است. این در حالی است که طرف ایرانی میگوید برخی اختلافات عمده باقی مانده است و نیاز به تصمیم گیری سیاسی دارد. ایران توپ تصمیم را در زمین آمریکا میاندازد و آمریکا و اروپا نیز در زمین ایران. امیر عبداللهیان در آخرین اظهارات خود در وین دستیابی به توافق را منوط به "انعطاف" و "اراده" و "تصمیمات سیاسی لازم" طرف آمریکایی و اروپایی میداند. به نظر میرسد که هنوز اختلافاتی مهم در حوزه رفع تحریمها، تضمینها، یکی دو مورد هستهای و راستی آزمایی (با وجود پیشرفت خوب در این حوزه نظر به مرحلهای بودن اجرای تعهدات متقابل) باقی مانده است. در رفع تحریمها، اختلافات در "تعلیق" و نه "لغو" بخشی از تحریمهای اقتصادی و مخالفت آمریکا با رفع تحریم برخی نهادها و افراد است. در مساله تضمینها نیز آمریکا با ارائه هر نوع تضمینی مخالفت کرده است؛ چه سیاسی، چه قانونی چه اقتصادی. از این جهت هم ایران بر حفظ و انبار سانتریفیوژهای نسل پیشرفته در داخل به عنوان تضمینی ذاتی تاکید کرده است. امروز رئیس جمهور در گفتگوی تلفنی با همتای فرانسوی خود باز تاکید کرده است که "هرگونه توافقی در وین باید شامل لغو تحریمها، ارائه تضمین معتبر و بسته شدن مسائل و ادعاهای سیاسی گردد." تاکید بر "تضمین معتبر" در حالی است که وزیر خارجه دو روز پیش در مصاحبه با فایننشال تایمز انگلیس گفت به طرف غربی اعلام شده است که اگر نمیتوانند برجام را در مجالس خود به قانون تبدیل کنند، حداقل پارلمانها یا روسای آنها "بیانیه سیاسی" صادر کنند. اینجا در مطالبه بیانیه سیاسی در وهله اول مقصود آمریکاست، حالا صرف نظر از این که اساسا کنگره آمریکا اختیار صدور بیانیه سیاسی در تایید برجام را داشته باشد یا خیر؛ فرض را بر این میگیریم که نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان و کامالا هاریس رئیس مجلس سنا و یا خود کنگره بیانیهها یا بیانیه سیاسی مشترکی در حمایت از توافق احیای برجام صادر کنند (که این کار را نخواهند کرد)، آیا بر این نوع بیانیهها میتوان تضمین اطلاق کرد؟ از نام بیانیه سیاسی پیداست که الزام آور و به منزله تضمین نیست بلکه اعلام حمایتی بیش است که آن هم با تغییر انتخاباتی پارلمانها میتواند کأن لم یکن گردد. حالا که مطالبه تضمین قانونی به یک بیانیه سیاسی تنزل پیدا کرده است، دیگر چرا تضمین از طرف مقابل مطالبه میشود؟ اینجا فقط آن تضمین ذاتی (سانتریفیوژها) باقی میماند که آمریکا با آن هم مخالفت میکند. البته ناگفته هم نماند که امکان دارد صدور بیانیه سیاسی غیر الزام آور شورای امنیت جایگزین بیانیه مجالس شود. به هر حال، واقعیت این است که آمریکا نه میخواهد تضمین دهد و نه با توجه به مناسبات داخلی قدرت قادر به ارائه برخی تضمینهاست. حالا که غنی سازی 60 درصدی آمریکا را مجبور به ارائه تضمین نکرده، چه طور برخی انتظار داشتند که در سال 2015 با غنی سازی 20 درصدی آمریکا تضمین لازم را بدهد؟ اکنون در سایه برخی اختلافات "مهم" باقیمانده علی رغم پیشرفت خوب در دو هفته اخیر، چند پرسش اساسی مطرح است. نخست این که آیا سخن گفتن از نزدیک بودن توافق معطوف به امیدواری و خوشبینی واقعی و جدی به حل و فصل این اختلافات در روزهای آتی است؟ یا این که صرفا حربه رسانهای پیشدستانه برای قرار نگرفتن در مظان اتهام به شکست کشاندن مذاکرات و مقصر معرفی کردن طرف دیگر است؟ اکنون که هیاتهای اروپایی از وین به مونیخ رفتهاند و مذاکرات وین به شکل محدود در جریان است، آیا گفتگوهای برجامی امیر عبداللهیان در مونیخ با طرفهای مذاکرات و احتمالا مذاکرات غیر مستقیم با همتای آمریکایی خود میتواند اختلافات باقیمانده را حل و فصل کند؟ آیا دود سفید مذاکرات وین از مونیخ بر میخیزد؟ اگر مذاکرات تا پایان فوریه به توافق منجر نشود، شکست آن اعلام میشود؟ یا تحت شرایط خاصی ادامه مییابد؟ آیا بحران اوکراین تاثیری بر مذاکرات وین گذاشته و یا میگذارد؟ به نظرم آمریکا امتیازات محتوایی بیشتری نخواهد داد و از این رو توافق بستگی به این دارد که ایران آن را در این سطح بپذیرد یا خیر؟ فعلا باید منتظر ماند و دید مذکرات تا آخر فوریه به کجا ختم میشود.
نظرات