متأسفانه نوع پرداخت روزنامهنگاران استان آذربایجان غربی به تراژدی جانباختن کولبران در سردشت به هیچ وجه در حد و اندازهی تواناییهای موجود این استان در عرصهی رسانهای نبود.
بیشتر دوستان یا از کنار این مسئله بیتفاوت گذشتند و یا با بارگزاری یک خلاصهی خبر مختصر به خیال خود رسالت و مسئولیت اجتماعی و انسانی خود را ادا کردند.
متأسفانه مسئولیت اجتماعی رسانهنگاران استان ما در برابر عامل مخربی بنام قومیت و«هر آنکه از ما نیست برای ما نیست» کارکرد اخلاقی خود را در اینگونه موارد از دست داده و ترجیح داده در این رابطه سکوت کند.
بهعبارتی شکاف و واگرایی قومی بر ارزشهای انسانیای چون همنوعدوستی و دلسوزی چیره شده و متأسفانه دو قوم موجود استان چندان در دردها و رنجها همدرد و یاریگر هم نیستند.
بر روزنامهنگاران آزاده و انساندوست است که این تابوی ناپسند را بشکنند.
تقسیمبندی انسانها در کار رسانهای بر مبنای ما و آنها و یا خودی و غیر خودی خطرناکترین آفت به جان روزنامهنگاری و عامل مهمی در لکهدار کردن شرافت حرفهای و اخلاقی این حرفه مهم و تأثیرگذار است.
آنکه بدلیل تعصبات کور قومی رنج و حرمان انسانها را از هر نژاد و قوم و رنگ و زبان نمیبیند بهتر است بیش از این قداست قلمی را که خداوند بدان قسم خورده خدشهدار نکند.
قربانیانی از پوست و گوشت و خون من و شما بهخاطر فقر، فقدان کار و بیکاری بالای ٤٥ درصد و از سر ناچاری، جان خویش بخاطر لقمه نانی برای فرزندان و خانوادهی خویش، در کف دست نهاده و برای همیشه چشم از این جهان مملو از ناانسانیت فرو بستند و امروز من و شما آنها را از ما و از آنها میدانیم و رسالت خود را فراموش میکنیم.
من متأسفم قبل از هرکسی برای خودم و بعداً برای روزنامهنگارانی که برخلاف آیهی «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ» دم از مسلمانی میزنند امّا امّت اسلامی را به هزاران فرقه و شعبه تقسیم میکنند و بجز خود سایرین را خارج از مدار و معیار انسانیت و ترحم و دلسوزی میدانند.
نظرات
دکتر منصور ساعی
11 بهمن 1395 - 08:19رسانه های و حتی محلی ما کمتر به مشکلات اقتصادی مناطق مرزی توجه می کنند. همین نگاه محدود و حاشیه ای موجب شده تا سیاستگذاران و برنامه ریزان در برنامه های راهبردی خود هیچ وزنی برای بحران موجود در این مناطق قائل نشوند و آنها را در برنامه ریزی ها در نظر نگیرند. تاکنون نگاه امنیت پلیسی به مناطق مرزی در تمام کشور به ویژه کردستان و بلوچستان نه تنها به کاهش مشکلات کمکی نکرده بلکه آن را تشدید کرده است. به نظر من رویکرد امنیت اجتماعی- اقتصادی خیلی کارساز خواهد بود. امنیت اجتماعی-اقتصادی به معنای اشتغال زایی و تامین منابع اقتصاد پایدار در مناطق مرزی و درگیر کردن منافع اقتصادی ساکنان مرزی با منافع ملی و تامین حداقل های معیشت است.البته تشکیل بازارچه های مرزی در مناطق مرزی نتوانست امنیت اقتصادی پایداری ایجاد کند. شاید فعالیت های مولد دارای قابلیت صادرات و همچنین توجه به قابلیت ها و ظرفیت ها و استعدادهای بومی و محلی در حوزه گردشگری ا اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.متاسفانه تاکنون نگاه پلیسی موجب خسارات مالی و جانی فراوانی برای ساکنان مناطق مرزی شوده وحتی سرمایه اجتماعی دولت را نیز مخدوش کرده است.