به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر در ایران نزدیک میشویم؛ در نوشتۀ زیر به «انتخابات اخلاقی» پرداختهام. انتخابات اخلاقی یعنی چه؟ داشتن ذهنیت و دغدغۀ اخلاقیِ نامزدها و شرکت کنندگان، چه تأثیری در روند برگزاری انتخابات، از آغاز تا اعلام نتایج آن دارد؟ در این نوشته، مهمترین ارکان انتخابات اخلاقی در شش مورد به اختصار شرح داده شده است. متن حاضر در شماره نوروزی «نسیم بیداری» منتشر شد. اینک متن کامل آن:
ارکان اصلی برگزاری «انتخابات اخلاقی»
میدانیم که انتخابات پدیدهای مدرن در اعمال حاکمیت مردم و از دستاوردهای دموکراسی است. مردم با شرکت آگاهانه در انتخابات، بخشی از حقوق خویش را آزادانه و از سرِ اختیار به نمایندگانی که برمیگزینند، تفویض میکنند تا آنان بر مدار قانون و در جهت خواستهها و مطالبات موکّلان خود رفتار کنند. مردم همچنین حق دارند بر گفتار و کردار نمایندگان برگزیدۀ خویش نظارت کنند و از رهگذر گفتوگو و تبادل نظر، در نقد و ارزیابی مواضع و عملکرد آنان بکوشند. این مردماند که در جریان انتخابات برای ادارۀ کشور تصمیم میگیرند و تعیین تکلیف میکنند. از یاد نباید برد که تصمیمگیری دربارۀ چگونگیِ انتخاب مردم و تعیین تکلیف برای شهروندان در این باره، رفتارهایی خلاف اخلاق و قانون است. از سوی دیگر، انتخابات واقعی بهمعنی رسمیت یافتن ایفای مسئولیتهای قانونگذاری (مجلس، شوراها) و یا اجرایی (ریاست جمهوری) به شکل موقت و چرخشی است. به سخن دیگر، در نظامهای سیاسی مبتنی بر انتخابات آزاد و دموکراتیک، تصدّی سِمتهای دائمی و مادامالعمر وجود ندارد، مگر اینکه جنبه نمادین و تشریفاتی داشته باشد.
نگاه به انتخابات و ساز و کارها و ابعاد اجرایی آن از منظر اخلاقی، ضرورتی قطعی و در راستای کمک به اِعمال قانون و تسهیل آن است. میتوان در انتخابات با ذهنیت و دغدغههای اخلاقی مشارکت کرد. به باور من، موارد زیر از مهمترین ارکان یک انتخابات اخلاقی است:
1. شرکتکنندگان در انتخابات از نظر اخلاقی موظّفاند امنیت و منافع ملی را بر منافع شخصی، جناحی و حزبی مقدم بشمارند. انتخابات هدف نیست بلکه وسیله است تا حاکمیت مردم بر کشور اِعمال شود. معنی ندارد که اشخاص با سودای خامِ به کف آوردن قدرت، ثروت، شهرت و نفوذ شخصی وارد عرصۀ انتخابات شوند. آنان باید بیاموزند که با انتخاب شدن، حامل بخشی از حقوق مردماند و موظفاند این امانت را حفظ کنند و در جهت خواستهها و منافع مشروع مردم به کار گیرند. آنان صرفاً « نمایندۀ مردم»اند و از این رو حق و امتیازی ویژه ( فراتر از قانون) ندارند.
2. وظیفه اخلاقی نامزدهای انتخابات ایجاب میکند که با پرهیز از کلّیگویی و ادّعاهای خیالپردازانه، برنامههای عملیِ مشخّص به افکار عمومیعرضه کنند تا وعدههایی که به مردم میدهند، ملاک ارزیابی مردم از کارنامه آنان پس از انتخاب شدن باشد. قابل قبول نیست که نامزدها به نام آب، مردم را به سراب دعوت کنند تا از این رهگذر با جلب رأیهای مردم، به مقاصد شخصی و جناحی خویش دست یابند.
3. نامزد ها و برگزارکنندگان انتخابات از نظر اخلاقی باید اصل شفّافیّت را در تمام مراحل انتخابات اِعمال کنند. شفافیت در پایبندی به قانون، تدوین دستورالعملهای انتخاباتی و بهکارگیری آنها، اعلام هزینههای انتخاباتی به افکار عمومی، حفظ صندوقهای آراء از گزندهای گوناگون همانند جابجایی، گمشدگی و دستکاری در شمارش رأیهای مردم، از مصداقهای روشن انتخابات قانونی و دموکراتیک است. تعهّد اخلاقی و قانونی به اصل شفافیت و اجرای آن، به رضایت و اعتماد مردم به حاکمیت میانجامد و نادیده گرفتن آن، به فضای ناامنی، شایعه پراکنی، ناباوری، نارضایتی و بیاعتمادی دامن میزند. پایبندی نسبت به شفافیت در منابع مالی و چگونگی هزینه کردن آن از سوی نامزدهای انتخابات، شایستۀ تأکید است. باید این منابع با اسم و مبلغ بطور مشخص به افکار عمومیاعلام شود تا مرزهای آن از فساد مالی و اداری، رانتخواری، پنهانکاری، دستاندازی در بیتالمال مردم و پولشویی، بهروشنی تفکیک شود.
4. رعایت اصل بیطرفی بهمعنی رفتار برابر حاکمیت در برگزاری انتخابات، وظیفهای اخلاقی و از بدیهیات انتخابات دموکراتیک است. این بیطرفی باید در مواجهه با نامزدهای انتخابات با گرایشهای مختلف فکری و سیاسی و جناحها و احزاب مختلف بهدقّت مراعات شود. فراموش نکنیم که انتخابات عرصۀ کنشگری مردم بهعنوان شهروندان برخوردار از حقوق مدنی است. بر این اساس، حاکمیت بهعنوان ساختارِ ملتزم به اجرای قانون انتخابات در سایۀ امنیت و نظم، نقش دیگری در انتخابات بهعهده ندارد. سررشتهدار اصلی و فرعی انتخابات، مردماند.
5. گرانیگاه برگزاری یک انتخابات اخلاقی، پیشگیری از ارتکاب اَعمال خلاف قانون و مجرمانه از سوی نامزدها، برگزارکنندگان، ناظران و رأیدهندگان در انتخابات است. رعایت اصل برابری بهویژه از سوی حاکمیت -که مسئولیت انجام انتخابات قانونی را عهدهدار است- با اهمیت و اجتنابناپذیر است. در مقابل، اِعمال تبعیض درحق نامزدها و انتخاب شوندگان، به این معنی که در نقشآفرینی آنان در رقابتهای انتخاباتی کارشکنی و اِعمال نفوذ گردد و به شکلهای آشکار و پنهان، از اشخاص و جناحهایی جانبداری و حمایت شود و اشخاص و جناحهایی در تنگنا و فشار قرار گیرند، رفتاری خلاف اخلاق و قانون است.
6. نامزدهای انتخابات بایستی از یاد نبرند که در مبارزات انتخاباتی و در صورت رسیدن به مقام نمایندگی، از نظر اخلاقی و قانونی وظیفه و مسئولیت دارند استقلال خود را در ایفای نقش نمایندگی همواره حفظ کنند. برگزیدگان انتخابات، سرسپردۀ قانون و وامدار مردماند. وابستگی نمایندگان مردم به قدرتهای داخلی و خارجی، به هر شکل و به هراندازه، به استقلال ملی آسیبهای جدّی میرساند و وظایف نمایندگی را مهمل میگذارد و ضایع میکند.
بر اساس آنچه که بهاختصار شرح داده شد، میتوان با رویکرد و دغدغۀ اخلاقی به سلامت انتخابات و رعایت اصل امانتداری در تمام مراحل برگزاری آن کمک نمود. اخلاق انسانی به ما حکم میکند که با تکیه به حقوق مردم و قانونهای موضوعه، از رویۀ ناسالم برگزاری انتخابات با نامِ «مناسک انتخاباتی» -که هر دو سال یکبار برگزار شود- بهشدّت پرهیز کنیم. مصادرۀ شرکت مردم در انتخابات به سود هر شخص، ساختار و جریان سیاسی، عملی خلاف اخلاق است و باید از آن پرهیز کرد. انتخابات، ساز و کار تبلور ارادۀ سیاسی ملّت با هدف اِعمال حاکمیت ملی است. از این رو، استفادۀ ابزاری از انتخابات، کاری ضد اخلاقی و محکوم است.
نظرات