برگزاری انتخابات پارلمانی در ترکیه، اعلام سریع نتایج و پذیرش آن از سوی حزب حاکم ترکیه؛ بیانگر وضعیت قابل اتکایی از استقرار نظام سیاسی در این کشور است. امری که در منطقهی خاورمیانه و در میان کشورهای همواره پر تنش آن نمونهی کمنظیری به نظر میرسد. نتیجهی انتخابات را از هر زاویهای اگر بنگریم، به نظر میرسد که خواست عمومی مردم این کشور، استمرار دموکراسی در ترکیه بوده است.
یکی از ویژگیهای توسعهیافتگی فردی و اجتماعی آن است که در قضاوت کردن روی دیگران و حوادث جامعه شتاب نداشته و با رعایت همهی جوانب قضیه- مثبت و منفی- بتوانیم به آرامی قضاوت خود را داشته باشیم و البته به قضاوت دیگران نیز اهمیت و اعتبار بدهیم. زیرا همیشه امکان خطا برای انسان در قضاوتهایش وجود دارد.
آنچه در کشور ما و بهویژه از سوی طیفهایی که به عنوان اقتدارگرا شناخته میشوند
ارتش مصر با براندازی خونین محمد مرسی رئیس جمهور منتخب این کشور به رهبری ژنرال السیسی، ظاهراً انتظار داشت که امریکا از این حرکت حمایت نماید. به گفتهی برخی از ناظران، در تحلیل ارتش مصر به قدرت رسیدن محمد مرسی و اسلامگرایان حامی وی (اخوان المسلمین مصر) موجب برهم خوردن پیمان کمپ دیوید بوده و به معنی شروع دوبارهی جنگی خواهد بود که مصر و اسرائیل (متحد استراتژیک امریکا) را در برخواهد گرفت.
تجربهی جنبش سیاسی جدید مردم مصر در دو سال گذشته که به بهار عربی – و عناوین دیگری- در مصر و کشورهای عربی شناخته شد، در پی فروپاشی دولت قانونی این کشور با دخالت نظامیان، وارد مرحلهی جدیدی گردید. از ابتدای تغییر حکومت در مصر، دولت جدید این کشور با دشواریهایی مواجه شد که به نظر میرسد
در گفتگویی که قبلاً با یکی از سایتهای خبری در تحلیل رویدادهای مصر داشتم، به این واقعیت اشاره کردم که خیابانی شدن سیاست و حکومت در مصر با حمایت گروههای سیاسی مصر در مخالفت با دولت قانونی محمد مرسی، نتیجهای جز آشوب و بهم ریختگی سیاست و حکومت در برنخواهد داشت و گفتم که قراین نشان میدهد که وضعیت وخیمتر میشود.
اشاره: در پی برگزاری نشست سران جنبش عدم تعهّد در شهریورماه جاری در تهران و سفر دکتر محمّد مرسی، رییسجمهوری اسلامگرا و مردمی مصر و بررسی پیامدهای حضور وی در تهران و نیز آیندهی روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر، با سه تن از فعّالان سیاسی و دینی اهل سنّت، گفتگو نمودهایم؛ «عبدالعزیز مولودی»، روزنامهنگار، فعّال سیاسی-مدنی و دانشآموختهی کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تربیت مدرّس، «جلیل بهرامینیا»، فعّال دینی، نویسنده و مترجم و دانشآموختهی دانشگاه تهران و کارشناس ارشد تاریخ و تمدّن اسلامی و «فتحالله حقّانی» کارشناس ارشد اقتصاد و از فعّالان مدنی کرمانشاه.
مالک بن نبی، نویسنده و متفکر اصلاحطلب مسلمان در سال 1905 در شهر قسنطینه الجزایر از پدر و مادری مسلمان بدنیا آمد، پس از پایان دوره ی دبیرستان برای ادامهی تحصیل عازم فرانسه شد و تحصیلات خود را در پاریس در مدرسهی عالی بیسیم شروع کرد. اوقات فراغت خود را اغلب در ارتباط با مسایل جهان اسلام و جهان سوم، با دانشجویان مسلمان مقیم پاریس میگذارند و در میان آنان موقعیت ممتازی داشت. بعد از پایان تحصیلات در این رشته، وارد رشته برق شد و تحصیلات فنی و تخصصی خود را همگام با تحصیلات اجتماعی ادامه داد.
انقلاب 1357 ایران اگر چه حاصل یک ائتلاف فراگیر از گروهها و طبقات شهری بود و به فروپاشی سیستم پادشاهی مطلقه پهلوی انجامید، اما بهزودی و با غلبه یک گروه بر سایر گروهها، در تحقق اهداف مورد خواست طبقات مردم باز ماند. با این وصف، به محرکی برای ظهور مجدد جنبشهای اجتماعی اقوام ایرانی، از جمله جنبش کردها در ایران تبدیل شد. گذر از مرحله اول انقلاب، یعنی حکومت میانهروها و جایگزینی آن با حکومت تندروها، در عمل بسیاری از طبقات و گروههای شرکتکننده در انقلاب را زیر عنوان ضد انقلاب به حاشیه راند.
علیرغم آنکه سران سیاسی کرد در ابتدای علنی شدن مجدد فعالیت احزاب سیاسی کردی، حمایت خود را از انقلاب و رهبری آن اعلام داشتند؛ اما رادیکالیزه شدن روند انقلاب همه آنها را در عداد ضد انقلاب قرارداد و از همان ابتدا از مشارکت در ترتیبات سیاسی بعد از انقلاب باز ماندند.
نوسازی موضوع این مقاله است که نویسنده تلاش کرده تا ضمن بحث از آن ، به مقایسه نوسازی در اندیشهاسلام و غرب نیز بپردازد. مفهوم نوسازی، همانند دیگر مفاهیم حوزهی انسانی مبتنی بر دانش تئوریک اجتماعی و تجربهی جوامع انسانی در تاریخ گذشته تا امروز است، بنابراین به نظر میرسد که مقایسهی نوسازی با اندیشهی احیاگری در تفکّر اسلامی بدون توجّه به ماهیت کاملاً متفاوت آنها چندان تلاش نتیجهبخشی نباشد. همچنانکه در پایان مقاله نیز نویسنده تنها به ذکر تفاوت معنایی نوسازی در اندیشهی غربی با تفکر اسلامی بسنده میکند و نمیتواند ارتباط مؤثری میان آنها برقرار کند که به عنوان مثال بر پایهی آن نوسازی در جوامع اسلامی با مدلی بومی ولی در قوارهی قرن شکل بگیرد.
مقدمه مترجم
دمکراسی و اقتدارگرایی از چالشهای اساسی حوزه سیاسی در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. تجربه بسیار اندک دمکراسی در برابر سابقه تاریخی اقتدارگرایی در بیشتر این کشورها و از جمله در ایران نقش مؤثری در شکلگیری رفتار سیاسی مردم داشته است. رویکرد کنونی جهان در جهت گسترش فضای عمومی یا آنچه به عنوان جامعه مدنی (شامل حوزههای عمومی و خصوصی) در کل شناخته شده است، این کشورها را عملاً در برابر نوعی دوراهی یا تصمیمگیری استراتژیک پیرامون آینده نظامهای سیاسی در حال توسعه قرار داده است. جهان در ابتدای قرن بیست و یکم شاهد برخی تحولات است که در تاریخ گذشته اثر چندانی از آنها نبوده است. حمله آمریکا به عراق تحت عنوان پروژه آزادسازی با هدف سرنگونی سیستم اقتدارطلب حزب بعث و رهبر سرسخت آن، یکی از آنها است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل