إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • در حریم حرمت

    09 مهر 1393

    در حریم حرمت، آه! چه امن است دلم
    در هوای خوش کویت به کجا ره ببرم
    دلخوشم من به همین مژده‌ی" لا تقنطوا"ات
    ورنه من تا سر کوچه، به خدا ره نبرم
    من کجا ؟عشق کجا؟

  • من امشب...

    15 مرداد 1393

    من امشب با تمام خود خدایم را صدا کردم
    برای غزه و شیران آن صدها دعا کردم
    من امشب بعد دل مشغوالی و بی هوشی بسیار 
    به کنجی رفته و یادی ز قلب مبتلا کردم

  • حلاوت عشق

    26 آبان 1392

    شعری بگو تو "حسنا" خامُش چرا نشستی؟

    دیریست تا نگفــتی ، از شور وحال مستی

    حرفی بزن تو از عـشق،این منتهای خوبـی

    کن ساز وزن شعری  با وزن ِ شادِ هستـی

  • خدایا...

    09 مرداد 1392

    خدایا چه خوب است دارم تو را

    چه بهتر که خوانم تو را ربنا

    خدایا چه حظی برم با تو من

    چه خوب است هستم من از تو رضا!

    شود با امیدم بگویم چنین:

    که مرضیه هستم به پیشت خدا؟

    شود پر کنم دل ز امید تو..؟

    که "لاتقنطوا" گشته باور مرا؟

    خدایا نه خوفم ز آتش بود

    که از هیبتت گشته‌ام مبتلا

  • خداوند دعای مرا استجابت فرمود... و این هم شعری که چند سال گذشته در حال و هوای رفتن به حج اکبر سرودم که با دوباره فرارسیدن موسم حج بی مناسبت هم نیست. البته به زبان کردی هورامی است که در زیر هر مصرع ترجمه ی فارسی آن را آورده ام.

"لبیک اللهم لبیک...لبیک لا شریک لک....لبیک"

فه رماوای جه تو، له به یکیش جه من

    
(خواندن از شما،لبیک هم زمن)


    به سه رو مه ونه ، نه ک به پا ئه من


    (از فرط شادی با سر می آیم نه فقط با پا!)


    په روه ردگاری گه و ره و سه رینم


  • "دعوای زن وشوهر"

    10 مرداد 1391

    

ای خدای بزرگ و بی همتا

    
ای خداوندِ قادر و دانا

    
چو مرا داده ای زعشق نصیب

    
شکر گویم به هر دقیقه تورا

    
شکر تو بابت محبت هات

    هم ز باب ِ دلی چنان زیبا

    ای خدا دیده ام همیشه که زن،

    ناله دارد ز دست ِ مرد ِ فتا

  • دل نوشته

    22 آذر 1390

    مرا از دار دنیا یار کافیست - که جزاو هم مرا دیگر کسی نیست / 

    پریشان حالی عشقش مرا بس - چو در دنیا نشد تسکین من کس /