واژه‌ی ‌طلاق دارای معنای لغوی و اصطلاحی می‌باشد.

مفهوم لغوی طلاق

طلاق در لغت به معنی گشودن گره است و از ریشه طلق می‌باشد و به معنای رهایی و خالی شدن از پیوند و عهد و پیمان است.
گفته می‌شود : اطلقت البعیر من عقاله یعنی شتر را از پابندش باز و رها کردم، طالق یعنی باز شده از قید و بند نکاح . 

مفهوم اصطلاحی طلاق

فقیهان در تعریف طلاق این تعابیر را به کار برده اند:« رفع قید النکاح »،« حلُّ قید النکاح أو بعضه بلفظ الطلاق» و « هو ازالة قید النکاح بغیر عوض بصیغة طالق و شبهها».  با توجه به این تعاریف که همراه با ذکر صیغه‌ی ‌مخصوص طلاق است، دیگر فسخ نکاح را شامل نمی‌شود، زیرا در انحلال نکاح به دلیل فسخ نیازی به صیغه مخصوص طلاق نیست. در تعریف دیگر که همراه با قید« بغیر عوض » آمده است، خلع و مبارات مشمول طلاق مطلق نمی‌شود. 

طلاق در قانون مدنی ایران« انحلال رابطه زناشویی در عقد دایم است خواه به قصد و رضای زوج باشد( 1139-1133ق.م) خواه به وسیله نماینده قانونی زوج مانند طلاق دادن زوجه مجنون دائمی به وسیله ولی او.[ ماده 1137ق.م]

طلاق و مشروعیت آن

طلاق در دوران جاهلیت بدون محدودیت متداول بوده است و از آن برای ضرر رساندن به زن استفاده می‌نمودند؛ با ظهور اسلام، طلاق احکام و حدودی مشخص یافت و قانون مند شد تا حجم ضرر را در جدایی زن و مرد به حداقل برساند. دلائل مشروعیت طلاق در کتاب و سنت آمده است .

دلالت قرآن بر مشروعیت طلاق :

1- الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ [ بقره/229]

‏ طلاق دو بار است( بعد از دو مرتبه طلاق، يكي از دو كار را بايد كرد:) نگاهداري( زن)  به گونه‌ي شايسته( و عادلانه) يا رهاكردن( او ) با نيكي و شایستگی و به دور از ظلم و جور.

2- وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ [بقره/231]

و هنگامي كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روز « عده‏» رسيدند، يا به طرز صحيحي آنها را نگاه داريد( و آشتي كنيد)، و يا به طرز پسنديده، آنها را رها سازيد؛ و هيچ يك به خاطر زيان رساندن و تعدي كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسي كه چنين كند، به خويشتن ستم كرده است.

3-يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ [ احزاب/49]

اي كساني كه ايمان آورده‏ايد هنگامي كه با زنان با ايمان ازدواج، و قبل از همراه شدن طلاق داديد .

4- يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ [طلاق/1]

اي پيامبر هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد، در زمان عده‏ آنها را طلاق دهيد( زماني كه از عادت ماهيانه پاك شده و با هم نزديكي نكرده باشید )، و حساب عده را نگه داريد.

این آیات و آیات دیگر، دال بر مشروعیت طلاق هستند زیرا طلاق با شرائطی که در اسلام برایش لحاظ گردیده است به عنوان آخرین راه حل اختلافات خانوادگی مطرح است.

دلالت سنت بر مشروعیت طلاق

ادله فراوانی در کتب امامیه و اهل سنت دال برمشروعیت طلاق وجود دارد، مشهورترین آن‌ها عبارت است از: پیامبرصلی الله علیه و سلم" أبغض الحلال إلی الله الطلاق" مبغوض ترین حلال نزد خدا طلاق است .

و در حدیث دیگر آمده است که" ما من شیء مما أحله الله أبغض إلیه من الطلاق "یعنی از آنچه که خدا حلال کرده است، هیچ چیزی نزد او مبغوض تر از طلاق نیست. و احادیث دیگری دال بر مشروعیت طلاق در سنت آمده است که از ذکر آنها به دلیل اطاله‌ی ‌کلام خوداری می‌شود.

ادامه دارد…