نویسنده‌: سیّد عبدالقادر عزیزی-پاوه

هیچوقت حیات انسانی از شدائد، احزان و ابتلائات خالی نبوده و نیست. اگر می‌خواهی حرکتت را ادامه دهی بر مرکب امل و رضا سوار شو، امل، رضا، امن، حب، آرامش نفس ثمر خوب عقیده مؤمن‌اند. برای حرکت انرژی و ذخائر لازم است؛ چون این دنیا پر از تکالیف، خطرات و مشقّات است.
تصور نمی‌شود که انسان در این دنیا دچار گرفتاری نشود، گاه در کارهایش موفّق نمی‌شود، خوبی‌هایش را بد جلوه می‌دهند، مرگ دوستان، مرض، از بین رفتن مال همه و همه از نگرانی‌های بنی‌آدم است. اگر این نگرانی‌ها برای همه موجود و سنت حیات است برای اصحاب رسالات، قطعاً بیشتر خواهد بود. لذا؛ «لاتحزن والصّبر؛ إن الصّبرُ مفتاحُ الفرجِ» لاتحزن، پایان شب سیاه و غسق اللیل، طلوع فجر است. «لاتحزن، إن مع العسر یسراً» بعد از شدت حرج است. لاتحزن، چون محنت و مصیبت باعث تکفیر ذنوب و عفو ندانم‌کاری‌ها است.
لاتحزن، خداوند از مادر به تو رحیم‌تر است. لاتحزن، خوشحالی و فرح ظالم دوام ندارد. لاتحزن، چون حزن هیچ غائبی را برنمی‌گرداند، هیچ مرضی را شفا نمی‌دهد و هیچ مرده‌ای را زنده نخواهد کرد.
لاتحزن، ابر سیاه باقی نخواهد ماند، نسبت به خدا حسن ظن داشته باش. لاتحزن، بهشت مشتاق‌تر است. «لاتحزن، إنّ لک إحدی الحسنیین.» لاتحزن، مرض شفا می‌یابد، مصیبت تمام شدنی و گناه بخشودنی و بدهی پرداخت می‌شود. زندانی آزاد گشته و غریب برمی‌گردد و فقیر ثروتمند خواهد شد.
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
باد صرصر ساکن و تندباد آرام، آفتاب سوزان با سایه و آب خنک قابل تحمل است. گرسنه با چند لقمه نان سیر گشته و زحمت و تلاش روز با خواب لذیذ شب منصرف می‌گردد. حیاتت را تازه کن. وقتت را با قرائت و تلاوت قرآن و اذکار صباح و مساء و طلب علم و مطالعه و دعوت و صله رحم تقسیم کن، با زیارت برادران، مناجات و ورزش، نگرانی خود را برطرف کن. طبیعت متنوع است بهار رنگارنگ، تابستان گرم، پاییز پر از محصول و میوه و زمستان مملو از گنجینه برف و باران. به ثمرات نگاه کن سفیدی شکوفه تا قرمزی، زردی و سبزی میوه‌جات حیات ما را متجدد و بدیع نموده‌اند، باغها با انواع گلها و میوه‌ها و سبزیجات ما را به یاد «جناتٍ تجری» می‌اندازند، اینها همه برای امید و بندگی تو بوده است.
ابر و باد و مه و خورشیدو فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
ابن‌تیمیه (علیه‌الرحمة) می‌فرماید: در دنیا بهشتی است هر که به میان آن نرود بهشت آخرت را نخواهد دید. در دنیا برای مؤمن حیات طیبه است و برای کافر ضیق و ننگی.
ابن قیم (علیه‌الرّحمة) درباره استاد خود ابن‌تیمیه می‌گفت: وقتی با وی در موقع حزن و اندوه می‌نشستم غم و غصه‌ام تبدیل به امنیت و آرامش می‌شد. «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» ﴿97﴾ ترجمه: هرکس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلّماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهیم داد. مؤمن در بهشت ایمانش زندگی می‌کند، به رضای وی راضی و با شعور فیاض نعمتش ناراحتی‌هایش را برطرف می‌کند. قال (ص): «عجبا لأمر المؤمن إنّ أمره کله له خیر ولیس ذلک لأحد إلا المؤمن إن أصابته سراء شکر فکان خیراً له و إن اصابته ضراء صبر فکان له خیراً» او می‌داند کار خدا پر از حکمت است، عبث نیست اگر خدای ناخواسته اعتراض بنماید از سعادت دنیا و آخرت محروم می‌ماند. غربیان بر ما حسد می‌ورزند چون نعمت رضا داریم، مصائب را با جان و دل قبول کرده و با قلبی راضی و زبانی ذاکر «إنا لله وإنّا إلیه راجعون و اللهم اجرنی فی مصیبتی واخلف لی خیراً منها» می‌گوییم. بودلی (آمریکایی) مؤلف کتابهای بادی بر صحرا و الرسول و 14 کتاب دیگر، درسال 1918 در آفریقای شمالی با مسلمانان کوچ‌نشین همراه بود او می‌دید آنان نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، اذکار تلاوت می‌نمودند، گاهاً با تندبادی که ماسه‌های صحرا را بر کاروانیان می‌پاشید و با گرمای شدید مواجه می‌شدند در این اثنا می‌گفت: من با تمام وجود احساس دیوانگی می‌کردم. اما عربها شکایتی نداشتند.
شانه‌هایشان را تکان می‌دادند و می‌گفتند این قضای مکتوب ماست و شیخ می‌گفت: الحمدلله 40 درصد دامهای ما سالم مانده‌اند. من مدت هفت سال را در صحرا بین اعراب کوچ‌نشین سپری کردم در این مدت دچار اضطراب و نگرانی نشدم؛ بلکه در بهشت ایمان قرار گرفتم، سکینت قناعت و رضا را یافتم. هرچند عده‌ای به این قضایا استهزاء می‌کردند بدون شک مسلمانان این آرامش را از منبع نور الهی و روزنه محمّد که مأموریتش نجات مردم از سرگردانی و ظلمت به سوی نور هدایت بود، گرفته بودند.
پس ای برادر و خواهر ایمانی شما نیز غم مخورید؛ چون نعمت ایمان را دارید، دیگران در گل و لای کفر و عصیان‌اند و خود را با چاقوی اوهام ذبح نکنید. شما تنها کسانی نیستید که به بلا مبتلا شده‌اید اگر در مقابل دشمن قرار گرفته‌اید آن هم برایتان خیر است چون نقائص و لغزشهای شما را عیان کرده باعث می‌شود جد و جهد کنید و آنها را برطرف نمائید و در نتیجه به کمال خواهید رسید، اما دوست اغماض کرده موجب می‌شود همانطور باقی بمانید. حزن را طرد، برای زندگی جدید صفحه‌ای تازه باز کن و آن‌را با حروف سعادت و سطور رجا و حسن ظن به الله (ج) بنویس و دنیا و آخرتت را رنگین کن.
«اللّهمّ زیّنا بزینة الإیمان بک وجمیل التّوکّل علیک ونعوذ بک من الهمّ والحزن والعجز والکسل.»

سیدعبدالقادر عزیزی، پاوه روستای خانقاه.