سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست
در میان این و آن فرصت شمار امروز را
از جمله اشتباهات انسان این است که در زمان حاضر حسرت گذشته از دسترفتهاش را میخورد، دایم به فکر لحظات از دسترفتهی گذشته است و یا هم دچار توهم در مورد آیندهای که هنوز نیامده است و بارهای آن را نیز به دوش میکشد. انسان وقتی به فکر و اندیشه فرو میرود وسوسهها به ذهنش رسوخ کرده و آن را تبدیل به اندوه میکنند؛ چرا باید شک و نگرانی به انسان راه یابد، در حالی که هر کس میتواند بار زندگیش را هر قدر هم که سنگین باشد تا به امشب به دوش کشد، پس کوشش نما که هر روز را برای همان روز زندگی کنی.
«وقتی صبح شد منتظر شب مباش، فقط امروز زندگی خواهی کرد، نه دیروز که با خیر و شرش سپری شده و نه فردا که هنوز نیامده است. امروز که خورشید بر تو میتابد و در آن به سر میبری روز توست. عمر تو فقط یک روز است پس برای همین روز زندگی کن، گویی تو در این روز به دنیا آمده ای و در همین روز میمیری، آن وقت است که زندگیت میان خیال گذشته و هم و غم آن، و انتظار آینده و شبح ترسناک و حرکت وحشتناکش نمیلغزد، تمرکز، توجه، نوآوری، سعی و تلاشت را فقط صرف امروز کن، پس برای امروز باید نماز با خشوع، تلاوت با تدبر، آگاهی با تأمل، ذکر با حضور، تعادل در امور، خوشاخلاقی، رضایت به قسمت و نصیب، اهتمام به ظاهر، مراقبت از بدن و نفع به دیگران داشته باشی.
برای امروز که در آن هستی زندگی کن. ساعتهایش را تقسیم کن و دقیقههایش را سالها و ثانیههایش را ماهها بدان. در آن بذر خیر بکار، کار نیک انجام ده، برای گناهانت طلب آمرزش کن، پروردگارت را یاد نما و آماده¬ی رفتن شو تا این روز را با شادمانی و خوشحالی و در کمال امنیت و آرامش زندگی کنی، و از همسر، فرزندان، شغل، خانه، دانش و سطح اجتماعیات راضی شوی ...
امروز را بدون ناراحتی، بیتابی، خشم، کینه و حسد به سر ببر. تو باید این جمله را بر لوح دل و همچنین دفتر کار خود بنویسی که میگوید: امروز امروز «اگر امروز نان داغ و خوش مزهای بخوری، آیا نان خشک و بد مزهی دیروز یا نان نیامدهی فردا، به تو زیان میرساند؟» (غم مخور؛ عائض القرنی؛ ص:٣١)
این که فقط به فکر امروزمان باشیم و از آن استفاده نماییم به معنای این نیست که از گذشتهی ما درس نگیریم و یا هم به فکر آینده نباشیم و برنامهریزی ننماییم بلکه منظور این است که حسرت گذشتهمان را نخوریم و نگران آینده نباشیم. اگر ما بتوانیم از هر لحظهی امروز استفاده بهینه را ببریم و صحیح برنامهریزی کرده باشیم در حقیقت گذشتهمان را هم ساختهایم و آیندهمان را هم تضمین نمودهایم، زیرا امروز که گذشت در حقیقت تبدیل به دیروز میشود و وارد فردا و یا آیندهمان میشود پس بکوشید که هر روز را برای همان روز زندگی کنید تا گذشته و آینده شما نیز بهتر شود.
الله سبحان در کلام پاکش صفات اولیا رحمان را چنین بیان مینماید: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» [يونس:٦٢] «هان! بيگمان دوستان خدا بيمي بر آنان نيست. و ترسي از شدايد و سختيهايي ندارند که در آينده فرا روي آنان است. و بر گذشته (نيز) اندوهگين نميشوند، چون آنها در گذشته جز کارهاي شايسته انجام ندادهاند. و چون ترسي ندارند و اندوهي بر آنان نيست از امنيت و سعادت و نيکي فراواني که جز خدا کسي آن را نميداند برخوردار خواهند شد».
حسن بصری رحمه الله میگوید: «هیچ روزی نیست که سپیده بدمد و ندای سر ندهد و انسان را مخاطب خویش نسازد که: ای فرزند آدم، من مخلوق تازهای هستم و بر عمل تو گواهم پس از من توشهای بیندوز زیرا چون گذشتم هرگز تا روز رستاخیز بر نمیگردم»
استیفن لی کوک نوشته است:
«کوتاهی عمر، شگفتآور است! کودک میگوید: وقتی نوجوان شوم. یعنی چه؟ نوجوان میگوید: وقتی جوان شوم و جوان میگوید وقتی ازدواج کنم و ازدواج که میکند چه میشود؟ به خود میگوید وقتی باز نشسته شوم و آنگاه دوران باز نشستگی فرا میرسد او به چشماندازهای پشت سر خود نگاهی میاندازد، نسیم خنکی روی گذشتهها میوزد. همه چیز را از دست داده است، همه چیز تمام شده است و ما دیر یاد میگیریم که زندگی یعنی روز و هر ساعت را زیستن.» (آیین زندگی، دیل کارنگی؛ ص ١٦)
واقعیت امر زندگی ما نیز چنین است همیشه در پی گذراندن وقت و زندگی خویش هستیم و همیش امروز و فردا مینماییم بدون این که از لحظه لحظهی عمر خود بهره ببریم و از آن لذت بجوییم و برای روز بازپسین خود توشهی بیندوزیم. ما هر لحظه خواستار تغییر و تنوع در زندگی هستیم بدون بررسی اینکه آیا این تغییر و یا تنوع در زندگی ما کدام بار مثبتی دارد یا ندارد، آیا مطلوب است یا نه، به هر حال ما باید آمال و آرزوهای دور و دراز و ناپیدا خود را کم نموده و از هر لحظهی زندگی خود جهت تقرب الی الله و یا بهرهبرداری جهت بهتر شدن زندگی مادی و معنوی خود، سود بجوییم. یعنی کارکرد زندگی ما بایستی، باعث سعادت معاش و معادمان شود.
«پس ای گذشتهای که رفتهای و تمام شدهای همانند خورشیدت غروب کن، چون من هرگز بر تو نخواهم گریست و هرگز مرا نخواهی دید که حتی برای یک لحظه تو را به خاطر بیاورم، چون تو رفتهای و ما را رها کردهای و تنهایمان گذاشتهای و تا ابد هرگز بر نخواهی گشت.
ای آینده! تو در عالم غیب هستی، پس هرگز با رؤیا سر و کار نخواهم داشت و خود را به خیالات و اوهام نخواهم فروخت و تولد نیستی را به جلو نخواهم انداخت. چون فردا هیچ است، زیرا هنوز آفریده نشده و وجود ندارد.
ای انسان! امروز، امروز، زیباترین کلمه در قاموس خوشبختی است برای کسی که زندگی را در زیباترین شکل و بهترین آرایشش میخواهد. (غم مخور، ص: ٣٢)
بر بنیاد آنچه نوشته آمد به این نتیجه میرسیم که اگر میخواهید از حسرت و اندوه گذشته رهایی یابید بایستی از هر لحظهی روز و عمرت استفاده نمایید و همچنین اگر میخواهید از نگرانی و ترس آینده هم نجات یابید میباید هر روز را برای همان روز زندگی نمایید تا رستگار شده و آینده درخشان و فروزان را کمایی نمایید.
منابع:
- القرنی، عائض، غم مخور، مترجمان دکتر محمد ابراهیم ساعدی رودی, عبدالظاهر سلطانی، ناشر: ایلاف ١٣٨٩.
- کارنگی، دیل، آیین زندگی، برگردان مهناز بهرنگی، انتشارات شبگیر
نظرات