شاید اسم «عبدالرحمن السمیط» به گوش شما نرسیده باشد. وی از دعوتگرانی است که ۳۰ سال از عمر ارزشمند خود را در راه خدا و دعوت ملت‌ها و قبائل آفریقایی به دین اسلام صرف نموده است و ثمره‌ی تلاش خستگی‌ناپذیر این فرد مؤمن و با ایمان، مسلمان‌شدن بیش از ۱۱ میلیون نفر از کشورهای مختلف جهان می‌باشد. 

 او در یکی از بیمارستانهای آلمان بستری و به خاطر بیماری‌ای که داشته اکنون به سرزمینش کویت بازگشته، بد نیست گذری به‌ شمه‌ای از زندگی این شخصیت بزرگ داشته‌ باشیم. 

عبدالرحمن السمیط در خانواده‌ای متدین و اهل علم در کویت در سال ۱۹۴۷ میلادی دیده به جهان گشود، وی تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در کویت س‍پری نمود، و بعد از آن وارد دانشگاه شده و در رشته‌ی جراحی داخلی به تحصیلات دوره‌ی کارشناسی خویش پایان داد. 

در سال ۱۹۷۴ م در دانشگاه لیورپول انگلیس به تحصیلات خود ادامه داد و مدرک کار‌شناس ارشد دست یافت، و برای تکمیل تحصیلات مقطع دکترای خود راهی کانادا شد و سرانجام در دانشگاه ماتجل موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته‌ی تخصص بیماریهای داخلی شد. 

وی پس از اتمام تحصیلاتش، بیشتر وقت خود را صرف کارهای خیری و دعوتی نمود، و به خاطر تلاش‌های بی‌وقفه، موفق به دریافت جوایز ارزنده‌ی جهانی از جمله جایزه‌ی ملک فیصل گردید. (جایزه ملک فیصل یک جایزه‌ی جهانی است که هرساله از طرف کشور عربستان به یکی از داعیان بزرگ اعطا می‌شود، ارزش این جایزه ۷۵۰ هزار ریال عربستانی برابر با ۷۵۰ ملیون تومان کنونی است.) ایشان این مبلغ را وقف تعلیم کودکان آفریقایی نموده، و ثمره‌ی این وقف این بود که بسیاری از کودکان و نوجوانان آفریقایی موفق به یادگیری علوم مختلف و موفق به ورود به دانشگاه‌ها شدند، و هم اکنون بیشترشان در کشور‌هایشان مشغول خدمت به هموطنان خود هستند. 

وی در مدت ۳۰ سالی که به دعوت اسلام مشغول بوده با مشکلات عدیده‌ای روبه رو بوده است؛ از جمله اینکه بار‌ها به علت فعالیتهای که در میان فقرا انجام داده از سرزمین‌های مختلف اخراج شده و یا تهدید به قتل شده است. 

و همین‌طور بار‌ها در هنگام فعالیت دعوی‌اش در کشورهایی مانند موزامبیک، کنیا و زیمبابوه مورد حمله‌ی مارهای خطرناک افعی و کبری قرا گرفته و شکر خدا از همه‌ی آن‌ بلاها نجات یافته‌ و به راه دعوتش ادامه داده‌ است. 

همچنین نیش مگسهایی که منجر به بیماریهای خطرناک می‌شود از دیگر مشکلاتی بود که در راه دعوت با آن روبرو شده‌ است. 

وی برای پیشبرد دعوت دینی خود و معرفی اسلام به کشورهای مختلفیاز جمله‌ مناطقی از قطب شما و  نیز کشورهای آفریقایی سفر نمود، و به خواست خداوند منان موفق شد که بسیاری از مردم این مناطق را به دین مبین اسلام دعوت کند. 

همچنین این دعوتگر محبوب، بار‌ها به خاطر دعوت مردم به اسلام محکوم به حبس شده است. 

عبدالرحمن السمیط می‌توانست در مسیر طبابتش ثروت هنگفتی را بدست آورد و زندگی آرام و بدون دغدغه‌ای را در کنار همسر و فرزندانش داشته باشد، اما وی زندگی آرام در کنار همسر و فرزندانش را ترک کرد، و به خاطر خدا به مقصد کشورهای فقیر آفریقایی بار سفر را بست تا اینکه پیام اسلام را به مردم رسانده‌ و  آنان را با این دین رحمت آشنا کند. 

 این دعوتگر بانشاط و باهمت، جنگلهای وحشتناک و مکانهای نامعلوم آفریقا را به‌ همه‌ی خوشی‌های زودگذر دنیا و راحتی‌های آن ترجیح داد تا مردم آن دیار را با اسلام آشنا کند، و در مدت ۳۰ سال دعوت به‌ تنهایی به دستاوردهای ارزشمندی در این راستا رسید که بسیاری از دولتها از نیل بدان عاجزند. از جمله این فعالیت‌ها: 

-بنای ۵۷۰۰ مسجد در آفریقا 

-حفر ۹۵۰۰ حلقه‌ چاه آب 

-تأسیس۸۶۰ باب مدرسه

-ایجاد ۲۰۴ مرکز اسلامی

-سرپرستی بیش از 15 هزار یتیم نه فقط اطعام این یتیمان بلکه تعلیم و تربیت آنان را نیز به عهده گرفته است. 

شیخ عبدالرحمن السمیط مردم آفریقا را این چنین توصیف می‌کند: این ملت فقیر، فهم غلطی از اسلام داشته‌اند، باید دانست چگونه اهل تنصیر (مبشران و مبلغان مسیحی) اینان را بازیچه‌ی دست خود قرار داده‌اند. 

وی در ادامه می‌گوید: از آفریقاییها پرسیدم دین شما چیست؟ گفتند شکر خدا ما مسلمان پروتستان هستیم؟! تعجب کردم! پرسیدم چگونه مسلمان پروتستان هستید؟! جواب دادند: پدران ما به ما می‌گفتند ما مسلمان هستیم، اما هیچی از مسلمان بودن نمی‌دانیم حتی نمی‌دانیم چگونه نماز بخوانیم، چگونه روزه بگیریم، تا اینکه مسیحی‌های پروتستان -خدا جزای خیرشان را بدهد- آمدند به ما یاد دادند چگونه نماز بخوانیم و چگونه روزه بگیریم حتی به ما کلیسا و انجیل هم هدیه دادند! 

ثمره‌ی ۳۰ سال دعوت خالصانه‌ی شیخ عبدالرحمن السمیط، ورود میلیونها انسان به‌ دایره‌ی اسلام است، که‌ اگر بنا به‌ فرمایش رسول الله‌ (ص) انسان بتواند اسباب هدایت، تنها یک فرد را فراهم کند، برایش کافی است و اجر آن از هرچه‌ در دنیا و مافیها است برتر نشانده‌ شده‌ است. 

به‌ جاست ما نیز در این روزهای پر از خیر و برکت دهه‌ی نخست ذی‌الحجه‌، از خداوند متعال عاجزانه‌ و متضرعانه‌ بخواهیم، شفای عاجلش را قبای برازنده‌ی این بزرگمرد نماید. بیایید همه‌ باهم یکصدا با هم بخوانیم: « أَذْهِبِ الْبَاسَ رَبَّ النَّاسِ اشْفِ أَنْتَ الشَّافِى لاَ شِفَاءَ إِلاَّ شِفَاؤُكَ شِفَاءً لاَ يُغَادِرُ سَقَمًا ».

منبع: مجله‌ی «المجتمع»