سروش: در ابتدا بد نیست به یک مسئله بسیار مهم در تاریخ کلام اسلامی اشاره کنم و آن نزاعی است که بین دو جریان مهم کلامی درباره مخلوق بودن قرآن پدید آمد. یک جریان طرفدار عقل مستقل از دین بود و جریان دیگر طرفدار عقل تابع دین. جریانی که عقلگرا بود، اعتقاد داشت که آیات قرآن بسته به موقعیت نبی، خلق و نازل میشده است. یعنی اینگونه نبوده که آیات پیشاپیش در لوح محفوظ وجود داشته باشند و یک دفعه بر پیامبر نازل شوند. بلکه موقعیتهای پیامبر بوده که ایجاب میکرده آیهای نازل شود و این دلیلی است بر مخلوق بودن قرآن! آیهای در قرآن هست که مؤید و متکای این نظریه است. در این آیه، قرآن از آیات خود تحت عنوان «ذکر محدث» یاد میکند. ذکر محدث یعنی ذکر نوشونده و این در مقابل قدیم بودن آیات قرار میگیرد. به اعتقاد این متکلمان، قرآن محصول تعامل پیامبر با محیط و مردم پیرامونش بوده است و شأن نزول داشته است. تاریخیت قرآن نیز به همین معناست، از نظر اینان، نه تنها قرآن، تکوین خود را این اینگونه شرح داده، بلکه مطابق آن، سایر متون مقدس (اعم از تورات و انجیل و...) نیز اینگونه خلق شده اند و قدیم نبودهاند.
هیک:: آن چه میگویید قرائتی لیبرالیستی از چگونگی تکوین متن مقدس است.
سروش: این یک واقعیت تاریخی است که پیامبر اسلام، قرآن را در طول 23 سال و در موقعیتهای مختلف دریافت کرد. اما چه نتیجه ای از این مسئله میگیریم و اذعان به تاریخیت قرآن چه تأثیری در دینشناسی ما دارد؟ نتیجه این است که اگر آیات را قدیم فرض کنیم، تاریخ به کار ما نمیآید، اما اگر تاریخیت قرآن را در نظر آوریم، میتوانیم آیات قرآن را با حفظ روح آن، به موقعیتهای مدرن ترجمه کنیم. فکر میکنم شما «محمد ارکون» دانشور مسلمان
نظرات
مدل سهگانهی دینورزی معیشتاندیش، معرفتاندیش و تجربتاندیش رهیافتی است که دین را در عصر جدید با مدرنیته بر سر یک سفره میزبان خواهدشد.