انتخابات اقلیم کردستان پس از دو سال تأخیر و چهار بار تعویق سرانجام دیروز برگزار شد.
برگزاری این انتخابات در میانەی افزایش نارضایتی عمومی از فساد و ناکارامدی حکومت، تنش فزاینده میان دو حزب حاکم، فشارهای روزافزون ایران و ترکیه، توقف صادرات نفت و بحران اقتصادی واجد اهمیت خاصی است.
در ذیل تلاش میشود به پنج فراز پراهمیت آن اشاره شود.
١- صرف نظر از نتایج که هماکنون برآوردهای اولیەی آن در دسترس است، این انتخابات منجر به تغییر معناداری در روندهای حاکم کنونی نمیشود.
تقریباً مانند ایران که نهادهای اصلی قدرت خارج از دسترس صندوقهای رای هستند، در اقلیم هم کم و زیاد شدن کرسی احزاب تأثیری بر کانونهای قدرت مستقر در دفاتر سیاسی دو حزب عمده و خانوادەهای قدرتمند اقلیم ندارد.
٢- در انتخابات دیروز اتحادیەی میهنی موفق شدە که تعداد کرسیهای خود را بیشتر کند و در مقابل حزب دموکرات پنج کرسی از دست داده است.
این تغییرات ناظر به بازسازی و منسجم شدن اتحادیه تحت تسلط پسران طالبانی و همچنین تغییر در قانون انتخابات است که باعث شد حزب دموکرات برخی امتیازات قبلی را از دست بدهد.
نتیجەی فوق احتمالاً باعث افزایش شکاف میان دو حزب شده و بنبست فعلی تداوم خواهد داشت؛ بهویژه از این نظر که پارتی نتوانسته به اکثریت مورد نیاز برای تشکیل دولت دست یابد و محتاج ائتلاف با احزاب کوچکتر است.
٣- پدیدەی این انتخابات، جنبش نسل نو است. یک حزب جدید اپوزیسیون که به لحاظ ساختاری و کارکردی با احزاب کلاسیک کرد متفاوت است.
برخلاف احزاب قدیمی کرد که عمدتاً خاستگاه های ناسیونالیستی دارند، نخستین کنش شاهسوار عبدالواحد رهبر آن، مخالفت با رفراندوم استقلال در سال 2017 بود. این حزب با عبور از گفتمان سنّتی ناسیونالیسم کرد، به انتقاد از دو حزب حاکم پرداخته و توجه به مسائلی از قبیل آزادی و عدالت را در گفتار خود برجسته کرده است.
کسب دستکم 15 کرسی توسط یک کارآفرین و سرمایهدار جوان از این لحاط محتاج قدری آسیبشناسی است.
بیشتر از این منظر که فرسایش سامان سیاسی موجود و بیاعتباری و تضعیف نهادهای آن را نشان میدهد.
٤- دو حزب اسلامی فعال در اقلیم جمعاً ده کرسی بدست آوردە و اتحاد اسلامی کردستان(یەکگرتوو) که شاخەی غیر رسمی اخوان المسلمین محسوب میشود، توانسته بر تعداد آرای خود بیفزاید. این روند تا حدی با تحولات موجود در منطقه و به فرض مثال پیروزی اخیر اسلامگرایان در اردن مطابقت دارد.
در مقابل جمعیت عدالت(کۆمەڵی دادگەری) که پسوند اسلامی را از نامش برداشته با کاهش آرا مواجه شده، یحتمل به علت همین اقدام خود کرده و دلسردی هواداران مصمم از لغزندگی گفتمان دینی آن.
نکتەی مهم دیگر روی آوردن هر دو حزب دموکرات و اتحادیەی میهنی به عناصر اسلامی در کارزارهای انتخاباتیشان بود.
تحولی که این انتخابات را با ادوار قبل متمایز ساخت. دو حزب عمده تعمّداً از خاستگاه و ساختار سکولار خود فاصله گرفته و در یک همبستگی معنادار با تحولات زیر پوستی جامعه، رویکردی مذهبی برگزیدند.
٥- جنبش تغییر که قبلاً معتبرترین گروه اپوزیسیون بود، با از دست دادن تقریباً تمام کرسیهایش به بازندەی اصلی بدل شد. غیر از دست دادن رهبر کاریزماتیک و اختلافات داخلی، دلیل اصلی مشارکت ناموفق آن در قدرت بود.
شرکت جنبش تغییر در دولت و خرید بیشتر مسؤولان و وزرایش توسط حزب دموکرات با وسوسههای مالی، پایگاه اجتماعی آن را زائل و امید اجتماعی به توانایی اپوزیسیون را را تضعیف کرد.
بخشی از آرای جنبش تغییر به سمت نسل نو(بەرەی نوێ) رفت، اما در صورت امتناع اقلیم از اصلاحات و دچار شدن نسل نو به سرنوشت سلف خود، احتمال گسترش نارضایتی و کاهش حضور مردم در انتخاباتهای آتی دور از ذهن نیست.
٦- در این انتخابات هم دگربار منطقهگرایی احزاب به عنوان میراث شوم جنگ داخلی خود را نشان داد؛ حتی دو حزب اصلی به سختی توانستند در هر چهار حوزەی انتخاباتی حداقل آرا را بدست آورده و نامزدی را روانەی پارلمان کنند.
بزرگترین و قدرتمندترین حزب اقلیم یعنی پارتی حدود 800 هزار رأی کسب کرده که تقریباً دو برابر حزب پس از خود است.
امّا نکته اینجاست که دقیقاً نصف این آرا از استان دهوک بەدست آمده که به علت تعلّق به یک حوزەی زبانی - فرهنگی متفاوت با اکثریت سورانی اقلیم، قلعەی تسخیرناپذیر و مخزن رأی پارتی محسوب میشود.
نظرات
دلسوز
01 آبان 1403 - 10:58بژی مام سەلاح خەڵکی هەرێم دەبوایە ئۆپۆزیسیۆنی راستەقینە بناسن؛ بەداخەوە هەڵەیەکە هەمیشە دووپاتی دەکەنەوە. گۆڕان ئۆپۆزسییون نەبوو بەشێک لە گەندەڵیی مەوجوود بوو. شاسواریش ئۆپۆزیسیۆن نییە. خەڵک دواتر تێدەگەن چ کڵاوێکیان چۆتە سەرێ. خۆشحاڵم بە هاتنە خواری دەنگی پارتی و ناخۆشحاڵم بە چوونە سەری چەند دەنکێک کورسی یەکێتی باڤڵەشێت. ئەگەر دەسەڵات لێگەڕابا، یەکگرتوو لە بادینان و دهۆک دەنگی زیاتری دەبوو؛ هەر چەند لە حەوت کورسی، دوویان ئی دهۆکن. بژی