مقدمه: 

به‌ نظرم می‌آید که‌ یادمان میلاد حضرت عیسی -علیه السلام- اشکال ندارد. چنانکه یاد میلاد پیامبر اسلام -علیه الصلاة والسلام- اشکال ندارد؛ اگر به منظور یاد و خاطره و رهنمودهای ایشان برگزار شود و در آن، زندگی حضرت عیسی بررسی شود چه بهتر! حق آن است که هر روز از رهنمودهای ایشان بهره‌مند شویم.
ولی متأسفانه دیانت مسیحیت، دچار اشکالاتی فراوانی شده است که ما امروز به بخشی از آن پرداخته‌ و به موضعگیری مسلمانان در این زمینه اشاره می‌کنیم. 

۱) – درباره‌ی تاریخ تولد آن حضرت، اختلافاتی فراوانی وجود دارد، اینکه هر سال در روز۱ ژانویه به عنوان روز تولد ایشان و در فصل زمستان باشد، اختلافاتی وجود دارد، حتی در مورد نحوه‌ی تولد ایشان، برای بهتر متوجه شدن تولد ایشان به تفسیر آیات شریفه‌ی۲۲تا ۲۵سوره مریم می‌پردازیم: (فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا) 

‏ (مشیّت خدا تحقّق یافت و مریم) بدو باردار شد و با جنین (خود عیسی) در مکان دوردستی گوشه گرفت. ‏ 

 (فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَکُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا) 

‏درد زایمان او را به کنار تنه خرمابنی کشاند (تا هم بدان تکیه زند و هم خویشتن را از دید مردمان پنهان دارد. اندیشید که خانواده‌اش و خویشان و بیگانگان نسبت بدو چه خواهند گفت. اندوه و هراس سراسر وجود پاک او را فرا گرفت. گریان و نالان) گفت: کاش! پیش از این مرده بودم و چیز ناقابل فراموش شده‌ای بودم. ‏ 

 (فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا) 

‏ (جبرئیل) از پائین او، وی را صدا زد (و گفت که از تنهائی و نبودن خوردنی و نوشیدنی، و از اینکه مردم چه خواهند گفت) غمگین مباش. پروردگارت پائین (‌تر از) تو چشمه‌ای پدید آورده است (و روانش کرده است). ‏ 

 (وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا) 

‏تنه‌ی خرمابن را بجنبان و بتکان، تا خرمای نورس دست چینی بر تو فرو افکَنَد. ‏آیه اشاره بر این دارد که جشنی که مسیحیان در زمستان می‌گیرند واقعیت ندارد چون خدای متعال می‌فرماید: خرمای تازه که در فصل زمستان نمی‌روید. در باره‌ی خرما، عمر بن میمون می‌گوید: «برای زنان در حال نفاس (زایمان) چیزی بهتر از رطب (خرمای تازه) نیست.» 

۲) - خرافات دیگر، یا بهتر بگویم تبلیغات دیگر مسیحیت، بابا نوئل است که در مورد تولد و مکان ولادتش، چند دیدگاه وجود دارد: 

الف) نام اصلی آن سانتا کلاوزیا سانتاقوس. در شهر نیکولاس ۱۷۰۰ سال پیش در ساحل جنوبی ترکیه‌ی امروزی، در شهر باستانی «مایرا»، به دنیا آمد؛ جایی که کارهای خیر نیکولا سر زبان‌ها افتاد و بعد‌ها به صورت مراسم کریسمس رواج پیدا کرد. اینگونه بود که افسانه‌ی بابانوئل ‌زاده‌ی ۱۷۰۰ سال پیش، در دور افتاده‌ترین گوشه امپراتوری روم، شد. در خانواده‌ی مرفهی اسم پدر ابی فانیوس و نام مادر تونه، تک فرزند خانه بوده است. پس از فوت پدرش در خدمت به خانواده‌های فقیر خیلی زحمت کشید، حتی می‌گویند شبانگاهان دزدکی از راه روزنه یا پنجره و یا دود کش پول را برای فقرا می‌فرستاد. 

ب) دیدگاه دوم اینکه ایشان در کشور سوئد در سده‌ی ۱۱متولد شده و در اول سال به بچه‌های تهیدست، هدیه داده است. 

ج) در روستای لاپلان کشور فنلاند و هر سال ۷۵هزار بچه در اول سال در آنجا جمع می‌گردند و یاد آن روز را گرامی می‌دارند. 

 پاره‌ای از اعتقادات درباره‌ی بابا نوئل

 البته واضح است که این باور‌ها مختص کودکان مسیحی است: کودکان جورابهای خود را بر می‌خهایی در بالای تختخوابشان می‌آویزند (این نیز از کارهای «نیکلاس» قدیس برداشت شده که جورابهای بچه‌ها را پر از هدایایش می‌کرد) 

اعتقاد بر این است که بابا نوئل از «شومینه» وارد خانه می‌شود. 

خانه‌ی بابانوئل و کارخانه‌ی اسباب‌بازی سازی‌اش در قطب شمال قرار دارد. 

بابانوئل با نوعی سورتمه که چندین گوزن شمالی آن را می‌کشند به شهرهای مختلف می‌رود. سورتمه‌ای که قادر به پرواز است. 

بابا نوئل می‌داند که کدام بچه در طول سال خوب بوده و کدام بد؟ چون او با خداوند ارتباط دارد. و او فقط به بچه‌های خوب هدیه می‌دهد... نگا (ویکپیدیا) 

در سال ۱۸۲۳ از این شخص، بدل کاری درست کردند. بعد از طرف شاعر امریکایی به نام کاک موریسو، نقاشی‌هایی درست کردند و سپس شرکت کوکا کولا در امریکا برای جذب مشتری‌هایش و در ضمن برای ترویج مسیحیت این بابانوئل را در تبلیغات و پیام‌های بازرگانی‌اش ثبت کرد. 

یک سؤال 

جای سؤال است است چرا با نام واقعی‌اش این تبلیغ را نکردند که سانتا کلاوزیا سانتاقوس بود. مشخص است مراد تبلیغات مسیحیت بوده که بابا نوئل در زبان فرانسه یعنی پدر میلاد و در زبان غرب یعنی خدا همراه ماست؛ یعنی هر کس با بابانوئل باشد، خدا همراه وی است و بر فراز کوه‌ها و شهر‌ها پرواز می‌کند و از طریق روزنه یا پنجره اسباب‌بازی وسایل مورد نیاز بچه‌ها را تأمین می‌کند و برای آن‌ها در این شب اول سال این هدایا را می‌فرستد. این بابانوئل به زبان حال می‌گوید بچه‌ها همراه بابانوئل باشید تا همه‌ی هدایا همراه وی را از آن خود کنید؛ ولی برای همراهی با ایشان، ابتدا باید مسیحیت را پذیرفت. می‌بینیم در بازیهای کامپیوتری در کارتونهای تلویزیونی و... این در حالی است که اول: بابا نوئل وجود ندارد تا بیاید به بچه‌ها کمک کند دوم: اینکه چگونه می‌تواند پرواز کند و در یک شب بر تمام کوه‌ها، شهر‌ها و قاره‌ها و همه‌ی منازل سر بزند، این کار کاملاً خیالی و برای فریب اذهان کودکان است. 

ملای کویه (ملا محمّد جلی‌زاده) که یکی ازبرجسته‌ترین عالم کُرد در عصر خودش بوده که دراویش و قسمتی از صوفیان که برای بعضی از مشایخ تبلیغات می‌کردند و می‌گفتند: امروز شیخ نماز مغرب را در مکه و نماز صبح را در بیت المقدس بود و در آسمان‌ها پرواز کرده بر دریا حرکت می‌کند و... ملای کویه در نقد این نوع مشایخ (که شیخ واقعی نبودند و یا مریدانشان بر آنان دروغ دروغ می‌بستند) کتابی را به نام «فڕفڕ قه‌ل فڕی» به معنای «بوقلمون پرواز کرد» نوشت بدین معنا که انسان نمی‌تواند پرواز کند. پس بابا نوئل نُماد مسیحیت است. متاسفانه در کشورهای اسلامی به آن اهمیت بسیاری می‌دهند و خوراک تبلیغات شرکتهای تولید کننده‌ی اسباب‌بازی‌ها و... شده است. 

۳) بخشیدن کارت در اول سال، این هم نوعی تبلیغ مسیحیت است؛ یعنی باید ما کارت را ببخشیم، چون خداوند عیسی مسیح را به ما بخشیده که در سال ۱۹۴۴ بخشش کارت به‌ عنوان امری نوظهور، پدید آمد. 

۴) قبل از مسیحیت، درخت اول سال در روم باستان وجود داشته‌، ولی در سال۱۸۴۰ویکتوریا لامپ را بر آن نصب کرد و همچون بت‌پرستان بمنظور شادمانی تولد عیسی مسیح در این شب در تمام دنیا درختی را با لامپ مزین می‌کنند و دور آن جمع و جشن و رقص و پایکوبی می‌کنند. متاسفانه در کشورهای اسلامی نیز به این مراسم اهمیت می‌دهند، هم‌اکنون در کشور امارات در هتل پنج ستاره‌ای لامپ و درخت را روشن می‌کنند که‌ ۲میلیارد دلار هزینه‌ در برداشته است. 

موضعگیری: 

الف) ما مسلمانان باید برای تمامی ادیان و عقاید غیر مسلمانان احترام بگذاریم، ولی ما به‌عنوان مسلمان نباید همچون آنان عمل و از ایشان تقلید کنیم و به باورهای خرافیشان ایمان داشته باشیم. 

ب) - آیا آنان برای اعیاد و جشن‌های ما احترام قائلند؟ آیا در روز ۱۲ ربیع الاول سالروز تولد پیامبر اسلام (صلی الله وعلیه وسلم) جشن را برپا می‌کنند و حتی رؤسای جمهورشان، برای ما مسلمانان، پیام تبریک می‌فرستند و یا در روز عید قربان و عید فطر همین کار را انجام می‌دهند؟! 

وقتی آنان ارزشی برای ما قائل نیستند، چرا ما بیش از حد، برای جلب رضایت آنان از اصول خود عدول کنیم که بدان شکست روانی گفته می‌شود. 

پیامبر اسلام (صلی الله وعلیه وسلم) می‌فرمایند: «لَتَتَّبِعُنَّ سُنَنَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ، شِبْرًا بِشِبْرٍ، وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ، حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لاتَّبَعْتُمُوهُمْ «، قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللَّهِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى؟ قَالَ:» فَمَنْ إِلا الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى» 

فرمودند: وجب به‌ وجب و متر به‌ متر، دنباله‌رو روشهای (نادرست) پیشینیان خود هستید، تا جایی که‌ اگر داخل سوراغ سوسمار شوند. عرض کردیم یا رسول الله مرادت یهود و نصاری است؟ فرمود: پس منظورم کیست، بلی! منظورم آنان است. 

امروزه ما مسلمانان حتی در اصلاح سر و صورت، ساختمان‌سازی و... از آنان تقلید می‌کنیم. در سنت بر استفاده‌ از حنا که‌ دارای فوائد پزشکی بسیاری است تأکید شده‌ ولی ما از آن، استفاده نمی‌کنیم و از لاکی که به ناخن‌ها می‌زنند که‌ بسیار مضر است، به‌وفور استفاده می‌شود.