مورخ آمریکایی پل کندی در کتاب خود« فراز و فرود ابرقدرتها» بر این نکته تاکید میکند که فروپاشی امپراتوریهای بزرگ الزاماً توسط قدرتهای بزرگ که در قدرت و توان نظامی همسان آنها هستند اتفاق نمیافتد؛ بلکه گاهی این اتفاق از طرف قدرتهای کوچک و نوپا که دارای سلاحهای بسیار ساده و به مراتب پایینتر از آن امپراتوریها هستند، رقم میخورد!
نامبرده در کتابش ضمن استدلال به شواهدی یادآور می شود که این، چیزی است که در پانصد سال گذشته از عمر بشر، بلکه در طول تاریخ، اتفاق افتاده است!
برای تایید این مطلب، اگر به بعد از ظهور اسلام برگردیم، متوجه خواهیم شد که ایرانیان و رومیان نفوذ نظامی و سیاسی در جهان را در قبضه داشتند، وقتی اسلام ظهور کرد و با هر دو مواجه شد، اگر چه تجهیزات نظامی مسلمانان به مراتب کمتر از دو امپراطوری بود ولی چون مسلمانان دارای اعتقاداتی راسخ ، جرات مقابله با دشمن و اعتماد به خدا بودند و نگاه متفاوتی نسبت به موازین قدرت و ابزار و روش های رویارویی داشتند، سرانجام و ظرف چند سال، این قدرت نوپا و کم تعداد و تجهیزات موفق شد آن دو امپراطوریبررگ را از پای درآورد و روند تاریخ را عوض کرده و آرایش قدرت در جهان را تغییر دهد.
بنابراین وقتی خداوند شرایط تغییر را در جهان رقم می زند، این تغییر لزوماً توسط قدرت های بزرگی که دارای عناصر قدرت هستند، رخ نمی دهد؛ زیرا دلایل پیروزی در اعتقاد مسلمانان، تنها به دلایل مادی محدود نمی شود و آمادهسازی و تهیه تجهیزات نیز در چارچوب وسع و توانایی مدنظر است نه در حد و قواره دشمن!
خداوند می فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ..» و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمى شناسيدشان و خدا آنان را مى شناسد بترسانيد.. انفال ۶۰)
در این شرایط – نابرابر، به منظور توفیق حق – معجزه خدایی رخ میدهد و پیروزی و اسباب آن برای تحقق آنچه خداوند برای عالم و بندگانش مقدر فرموده، علیرغم تفاوت فاحشی که وجود دارد بین آنچه مسلمانان با استطاعت محدود و صرفاً به منظور فرمانبرداری از خدا آماده کرده اند و تجهیزات نظامی که دشمن دارد، رقم می خورد.
شاید تغییراتی که ظرف شش – هفت – ماه گذشته و مشخصا پس از نبرد طوفان اقصی در حال شکل گیری است بر این نکته تاکید می کند که اولاً دست خدا بالاتر از همه است و ثانیا نبرد از محدوده جغرافیایی غزه که در آن جریان دارد فراتر رفته است و ثالثا موازنه قدرت نظامی بین دو طرف درگیر، دیگر تابع معیارهای انسانی و مادی نیست بلکه تابع ساز و کار خدایی است که گوشه های مختلف جهان را درنوردیده است، امری که در چند دهه گذشته بی سابقه بوده است.
تظاهرات هایی که در محکومیت اسرائیل و حمایت از فلسطین در حال شکل گیری است در نوع خود اولین تظاهرات هایی است که از سال ۱۹۴۸ میلادی و تاسیس رژیم اشغالگر اسرائیل بر ویرانه های فلسطین صورت می پذیرد، این تظاهرات ها در نقطه مشخصی از جهان برگزار نمی شود و تظاهرکنندگان نیز از ملیت و گروه مشخص و دارای دین معینی نیستند، بلکه بسان امواجی است که در گوشه گوشه جهان به راه افتاده و طیف های مختلفی از مردم با ملیت و رنگ و دین متفاوت را با خود همراه کرده است و گستره آن از ژاپن در شرق و تا ایالات متحده آمریکا در غرب، شمالی ترین نقطه در کره زمین تا استرالیا و نیوزیلند در جنوب را در بر گرفته است، امری که بیانگر این است که یک دگرگونی جهانی و هستی نه منطقه ای و اقلیمی در حال شکل گیری است طوری که دیگر نقطهای در جهان وجود ندارد که غزه و فلسطین را نشناسد.
از آنجا که ما – به عنوان مسلمان – در درک و تحلیل آنچه در هستی رخ میدهد و رویدادهایی که در زندگی اتفاق می افتد با دیگران تفاوت داریم و همه چیز را با ایمان و دین خود می سنجیم، از روزنه باورهایمان که برخاسته از قرآن کریم و سنت پیامبر است به این قناعت رسیده ایم که هر اتفاقی که در عالم هستی رخ می دهد در چارچوب معاییر و مقادیر خدایی ست.
اگرچه در اثر نبردهای فیمابین مسلمانان و دشمنانشان، هر دو طرف آزار و زحمت می بینند ولی شخص مسلمان امیدهایی به خدا دارد که دیگران ندارند.
آنچه پس از طوفان اقصی در غزه میگذرد
اگر اهدافی که بخاطر آن جنبش حماس و دیگر جنبشهای مقاومت، طوفان اقصی را در هفتم اکتبر استارت زدند مرور کنیم در خواهیم یافت که هدف و انگیزه اساسی عبارت بود از به اسارت گرفتن برخی نظامیان اسرائیلی به منظور مبادله با هزاران فلسطینی دربند اسرائیل.
هرگز به فکر مردان مقاومت فلسطین خطور نکرده بود که نبرد به آن مرحله ی برسد که اکنون به آن رسیده است و به طولانی ترین نبرد در تاریخ اسرائیل و تاریخ رویارویی با آن تبدیل شود و نبرد یادشده علیرغم نابرابری در میزان قدرت، تجهیزات و نیروها، این همه مدت طول بکشد و همچنین غیرقابل تصور بود که نبرد به آن مرحله ای برسد که اکنون رسیده است طوری که همه جهان در آن شرکت کند و مردم، نسلها و گروههایی از مردم به آن بپیوندند که تا به حال در هیچ تحرک سیاسی و تظاهرات همبستگی مرتبط با موضوعی خارج از محدوده کشورشان شرکت نکرداند.
اما خداوند مدبر هستی با اراده خود خواست همه جهان را به همدردی با فلسطینیان واداشته و جنبش صهیونیسم و جنایات آن را افشا کرده و اسرائیل و پروژه های جنایت کارانه و استعماری اش را رسوا کند، پروژه ای که رژیم اشغالگر در طول بیش از یک قرن آن را عرضه کرده بود و جهان را فریب داده و از آن باج خواهی می کرد و در نهایت به غده ای سرطانی بدخیم در دامان امت اسلامی تبدیل شد که باید ریشه کن شود.
غرب در طول بیش از دو قرن گذشته توانسته با کنترل ابزارهای اطلاعاتی و رسانه ای در جهان، دیدگاهی کاملا مادی نسبت به رویدادها به عنوان اولین و آخرین معیاری که همه چیز بر آن استوار است، ایجاد کند و توجه مسلمانان را نیز به آن معیارها جلب نماید به گونه ای که بسیاری از آنان فراموش کرده بودند که حاکم و خالق هستی برای رسیدن به قدرت دارای معیارهای دیگری است.
تأمل در آنچه در هفت ماه گذشته در جهان هستی – و در غزه – می گذرد کافی است تا مسلمانان متذکر شوند که پروردگارشان مدیریت و اداره امور جهان را عهدهدار است و آنها باید در نحوه نگاهشان به اتفاقات و آنچه در جهان هستی می گذرد تجدیدنظر کنند و آنگونه پروردگارشان میخواهد آن را تفسیر کنند، نه آنگونه که دشمنانشان تفسیر می کنند و به فهم صحیح سخن پروردگارشان: { یاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴿۷) محمد. اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى كند و گامهايتان را استوار مى دارد}دست یابند.
نظرات
عبدالله رشی مقدم
23 اردیبهشت 1403 - 18:18آفرین به دوکتور احمد منصور چقدر زیبا تحلیل کرده، تحلیلی همراه با باور و ایمان که از تحلیل های مادی گرایان متفاوت است. به امید خدا نتیجه هم همان خواهد که سقوط رژیم بی اخلاق صهیونیستی است. دست مریزاد هم به آقای ساجدی که ترجمه روان و خوبی انجام داده اند.