اشاره: نقد و بررسی تاریخ جنبش اجتماعی کردها در ایران و کشورهای منطقه از سوی تحلیلگران دولتی و حتی غیردولتی همواره با مشکلات اساسی در درک ماهیت جنبش و خواسته‌‌‌های آن روبرو بوده است. غلبه‌ی توهم توطئه نسبت به کل جنبش، جدایی طلبی و وابستگی به کشورهای منطقه را شاید بتوان به عنوان مهمترین مشکلات موجود در تحلیل جنبش کردها از سوی دیگران عنوان کرد. به نظر می‌رسد مشکل جدی در فهم و کنش متقابل در سطح منطقه و در میان نیروهای موثر منطقه وجود دارد و مانع از آن می‌شود که به روشی مسالمت آمیز مسائل مطرح و درک شوند.
بر کسی پوشیده نیست که جنبش کردها حرکتی بهم پیوسته در صول زمانی گذشته و عرض مکانی کشورهای چهارگانه منطقه است. حرکتی که هرچند در هر یک از کشورهای یادشده از منطق خود پیروی می‌کند، اما دارای تأثیر و تأثر متقابل بر یکدیگرند.
یک مسئله‌ی مهم در ارتباط با جنبش کردی توجه به ماهیت حرکات سیاسی و نظامی از این دست است. شکل‌گیری حرکات مساوات‌طلبانه مانند جنبش کردی با مشکلات و محدودیت‌‌‌هایی روبروست. طبیعی است وقتی که جنبش‌‌‌ها در چهارچوب نظام سیاسی جایی برای طرح مسائل خود نداشته باشند، در خارج از آن برای تداوم خود ناچار از پرداخت هزینه‌‌‌هایی خواهند بود. 
ممکن است این مسئله کرد. اما باید در نظر داشت که چنین مشکلی در حکومت‌‌‌های دموکراتیک اصولاً مطرح نیست این نظام سیاسی غیرمنعطف است که موجب می‌شود نیروها و حرکت‌‌‌های موجود سیاسی در ورای نظام سیاسی خود فعالیت نمایند و هزینه آنرا نیز بپردازند. اینکه سنخ هزینه‌‌‌ها از چه نوعی است جای خو دارد و موضوع این یادداشت نیست. 
این مقدمه برای پرداختن به خبری بود که در مورد جلسه نقد کتاب خاطرات جلال طالبانی، از کارهای عرفان قانعی‌فرد منتشر شد. گویا ایشان در این جلسه مطرح کرده‌اند که «گروه بارزانی و طالبانی توسط ساواک شاه و اسرائیلی‌‌‌ها هدایت شده‌اند و اکنون هم اسرائیل در شمال عراق نقش اساسی دارد.» البته چون خبر مربوطه بسیار غیر حرفه‌ای تهیه و منتشر شده بود، نمی‌توان بر پایه آن به نقد جلسه و محتوای آن پرداخت. قدر مسلم چنانکه در بالا اشاره کردم از مشکلات جنبش کردی که در درون مرزهای سیاسی چهار دولت منطقه قرارگرفته است نقش دولت‌‌‌های منطقه در اثرگذاری یا اعمال فشار و قدرت سیاسی بر آنهاست. 
از دیر باز به شکلی تلاش شده است تا جنبش کردها را زیر نفوذ اسرائیل تحلیل کنند. حتی عبارت اسرائیل دوم را نیز برای کردستان بکاربرده‌اند. به اعتقاد من تب ضد اسرائیلی موجود در منطقه یکی از علل برگزیدن چنین نام‌‌‌ها و تهمت‌‌‌هایی به جنبش کردی است تا بر اساس آن راه برای سرکوب جنبش فراهم باشد. منکر آن نمی‌شوم که ممکن است زمانی برخی از رهبران سیاسی کرد با دیگران -اسرائیلی یا غیر آن- مذاکراتی کرده باشند یا دیدارهایی صورت گرفته باشد. اما به اطمینان می‌گویم که جنبش کردی ربطی با آرمان‌‌‌های دولت اسرائیل ندارد.
حتی اگر در مورد تجربه‌ی «جمهوری کردستان» و شخص «قاضی محمد» نیز ادعای وابستگی به روسیه و .... مستند اثبات شود، آرمانها و عملکرد جنبش در دوره فعالیت آن نماینده واقعی جنبش تلقی می‌شود که در آن هیچ حرکت یا ایده خیانتکارانه نسبت به مردم و جنبش و حتی دولتهای منطقه وجود نداشته است. 
اگر در حال حاضر آنچنانکه گفته می‌شود در دولت محلی کردستان اسرائیل نفوذ دارد، اگر این نفوذ فقط مربوط و محدود به این کشور بود می‌شد آنرا پذیرفت. اما چون بیشتر کشورهای منطقه از عربستان گرفته تا ایران و ترکیه و نیز کشورهایی چون کره، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر در کردستان عراق حضور داشته و تلاش می‌کنند از طریق عقد قراردادهای متقابل از زمینه‌‌‌های سرمایه‌گذاری در کردستان بهره‌برداری کنند؛ دیگر مجالی برای گلایه از کشوری خاص باقی نمی‌ماند. ضمن اینکه تاکنون بارها دولتهای ترکیه و ایران بارها مرزهای کردستان عراق را پشت سرگذاشته به حالت جنگی وارد منطقه «حکومت اقلیم کردستان» شده‌اند و به توپ باران آن پرداخته‌اند. همین چند روز گذشته تا عمق 3 کیلومتری کردستان عراق نیروهای ایران پیشروی کرده و به توپ باران منطقه پرداختند. 
نظر خوانندگان عزیز را به نکاتی جلب کرده و دعوت می‌کنم تا گزارش خبری را مطالعه کنند.
اول اینکه نقد و بررسی خاطرات تاریخی تنها توسط متخصصان تاریخ امکانپذیر است. علاوه بر آن، فعالان سیاسی هم عصر خاطرات یادشده نیز می‌توانند در این زمینه صاحب نظر باشند.اسناد بجای مانده و آرشیو احزاب نیز از قابل استفاده‌اند.
در جلسه یاد شده معدود افرادی که حضور داشته‌اند، هیچکدام تاریخدان به شکل تخصصی نبوده‌اند تا بتوانند نقدی منصفانه و علمی بر کتاب یادشده داشته باشند. در آن میان آقای زیبا کلام مانند شخصیت سیاسی اعزامی به منطقه برای مذاکره در هنگام بروز بحران کردستان، وجود داشته که می‌توان به ایشان و اظهاراتشان به صورت خبری اعتماد داشت.
دیگر اظهاراتی هم که صورت گرفته به اعتقاد من صرفا عاطفی است و ناشی از بینش سیاسی یا نقد علمی گویندگان آن نبوده است.
به اعتقاد من تا وقتی فضای انتقادی و سالم سیاسی در کشور برای همه فراهم نیست تا به طرح مسائل خود بپردازند و فقط برخی آزاد باشند که مسائل خود را مطرح کنند، نه تنها تحولی در کشور به سمت توسعه سیاسی و آثار مثبت آن حاصل نمی‌شود بلکه شخصیت‌‌‌های نامبرده شده در گفته‌‌‌های آقای قانعی‌فرد که از محورهای تاریخ نه چندان دور جنبش کردی محسوب می‌شوند- با لحاظ کردن حق نقد و بررسی افکار و اعمال آنها برای همه- هیچوقت در افکار عمومی مردم و تاریخ منطقه اسیب نمی‌بینند.لطفا به خبر یادشده توجه فرمایید: 
جلسه‌ی نقد و بررسی کتاب جلال طالبانی رئیس جمهور عراق که توسط عرفان قانعی‌فرد نوشته شده، با حضور 18نفر امروز صبح (22/2/89) در تهران برگزار شد. 
به گزراش روانیوز در این جلسه چهره‌‌‌هایی چون صادق زیبا کلام، دکتر اسعد اردلان، فیاض زاهد، جلال جلالی‌زاده، بهرام ولدبیگی و علی گلالی نماینده سفیر عراق حضور داشتند. 
در این نشست که در محل کتابخانه ملی ایران توسط نویسنده کتاب برگزار شده بود فقط 18 نفر شرکت کردند که به علت مطالب درج شده در آن با عدم استقبال اهالی کتاب روبرو شد. 
در این جلسه عرفان قانعی‌فرد سخنانی ایراد کرد که با اعتراض شدید بهرام ولدبیگی مدیر انستیتو فرهنگی کردستان در تهران و سامان سلیمانی سردبیر سابق روژهه‌لات روبرو شد. 
قانعی‌فرد در این نشست اعلام کرد که گروه بارزانی و حزب طالبانی توسط ساواک شاه و اسرائیلی‌‌‌ها هدایت شده‌اند و اکنون هم اسرائیل در شمال عراق نقش اساسی دارد. 
وی در ادامه گفت که جمهوری مهاباد و حزب دموکرات کردستان عراق توسط روس‌‌‌ها تاسیس شد قانعی‌فرد در ادامه گفت امروز پس از 30 سال سندی را افشا می‌کنم و آن هم نقش جلال طالبانی در مسلح کردن کردهای ایران از جمله حزب دموکرات و کومله در سال‌‌‌های اول انقلاب است که طالبانی در حالی که در قم با امام خمینی دیدار می‌کرد در کردستان با جمهوری اسلامی می‌جنگید. 
قانعی‌فرد در ادامه گفت که صادق زیبا کلام در مهاباد توسط حزب دموکرات به اسارت در آمد و دکتر قاسملو دستور اعدام او را صادر کرد. وی در پایان با اشاره به مصاحبه‌‌‌هایی که انجام داده مسئله‌ی ملاقات طالبانی و بارزانی با اسرائیلی‌‌‌ها را مطرح نموده است. 
بهرام ولدبیگی مدیر انستیتو کرد در تهران در این نشست با اعتراض شدید به قانعی‌فرد گفت: این حرکت مشکوک بوسیله ایشان شروع شده و جنبش صد ساله‌ی کردها را عامل ساواک شاه و اسرائیل معرفی میکند و این تحریف تاریخ کردها و توهین به ملت کرد است. 
ولدبیگی در ادامه افزود؛ توهین و تخریب ملا مصطفی بارزانی و قاضی محمد اساس این حرکت است و دست‌‌‌های پنهانی وجود دارد که امروز در ایران و در میان کردها آقای قانعی‌فرد می‌تواند هر چه دلش می‌خواهد می‌نویسد و چاپ می‌کند و ما اجازه حتی حرف زدن را هم نداریم. 
مدیر انستیتو کرد در تهران گفت: اجازه نمی‌دهیم زیر پوشش جلال طالبانی رئیس جمهور عراق به تاریخ و جنبش کردهای ایران و ژنرال بارزانی فقید توهین شود. 
ولدبیگی در ادامه گفت: در سال 1358 زمانی که دکتر زیبا کلام در مهاباد گروگان گرفته شد دکتر قاسملو دستور قتل او را صادر نکرده است و کذب محض است. 
سپس سامان سلیمانی سردبیر سابق روژهه لات ضمن محکوم کردن اظهارات وی در اعتراض به سخنان قانعی‌فرد او را جاعل تاریخ خواند و گفت چند سال پیش قانعی‌فرد کتابی را تحت عنوان روناک یاسین در ایران چاپ کرد و چهار سال روی آن مانور داد که هیچگاه واقعیت نداشت. 
دکتر جلال جلالی زاده نماینده سابق سنندج نیز طی تذکراتی به قانعی‌فرد به او اعلام کرد که کردها هیچگاه عامل اسرائیل نبوده‌اند و صلاح الدین ایوبی درسی به اسرائیلی‌‌‌ها داده است که تا آخر عمر آنها دل خوشی از کردها ندارند. 
وی در دفاع از مبارزات مردم کردستان عراق و جنبش بارزانی، آن را اساس حرکت کردها دانست و جلال طالبانی را رئیس جمهور قابل اعتماد برای مردم عراق دانست و از سیاست‌‌‌های دیپلماسی او در رابطه با ایران تقدیر کرد. 
دکتر صادق زیبا کلام هم طی سخنانی گفت: اگر من استاد تاریخ بودم به این کتاب قانعی‌فرد نمره صفر می‌دادم چون او اصلا با الفبای تاریخ آشنایی ندارد. 
زیبا کلام در خاتمه گفت: شما حق دارید به این شیوه تاریخ نویسی اعتراض می‌کنید و در جواب قانعی‌فرد گفت من نماینده دولت در مهاباد بودم و هیچوقت توسط حزب دموکرات اسیر نشده‌ام من فقط مامور بودم که با آنها که جایگاهی در میان مردم کرد داشتند مذاکره کنم. 
صادق زیبا کلام در خاتمه گفت: من توسط حزب کومله اسیر شدم و بعد از چند روز آزاد گردیدم. 
دکتر اسعد اردلان استاد دانشگاه هم در این جلسه ضمن تقدیر از جنبش کردها ملا مصطفی بارزانی را رهبری شایسته و قابل ستایش دانست و از جلال طالبانی به عنوان سیاستمداری با هوش نام برد.