مقصود از تفویض یعنی اعتماد و امید به جبران خدا در مقابل کاستیهای و کمبودهای و ستم و جور روزگار در این دنیا و در جهانی دیگر.
تفویضی از جنس مؤمنِ آلفرعون، بعد از آنکه به بانگ بلند در برابر ستم فرعون ایستاد و نقشهی ستمکارانه آنان را بر هم زد، در پایان گفت: «وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ» «و كارم را به خدا میسپارم. خداست كه به بندگان بیناست».[غافر/۴۴]
تفویضی از جنس مؤمن آل یاسین. قرآن از حالِ مؤمن آل یاسین که به جُرم حقگویی و حقیقتپویی کُشته شد چنین روایت میکند: «قَالَ یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ. بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ» « گفت: اى كاش قوم من میدانستند كه پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمرهٔ عزیزانم قرار داد»[یس/۲۶-۲۷]
تفویض مؤمنانهاى از جنس ندای یعقوب علیه الصلاة والسلام زمانی که فرزند دلبندش را از او گرفته و اندوهی فراوان او را فرا گرفت.
«قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ) «گفت من شكایت غم و اندوه خود را پیش خدا مى برم و از [عنایت] خدا چیزى مىدانم كه شما نمیدانید» [سوره یوسف ۸۶]
ساحران فرعون با اعتماد و رضایت به جبران خداوند آن هنگام که به مرگ فجیعی وعید داده شدند، در بیانی سرشار از ایمان و یقین در پاسخ به فرعون گفتند.
«قَالُوا لَا ضَیرَ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ * إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایانَا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ) «گفتند باكى نیست ما روى به سوى پروردگار خود مى آوریم * ما امیدواریم كه پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید [چرا] كه نخستین ایمان آورندگان بودیم»[سوره الشعراء ۵۰ – ۵۱]
تفویضی از جنس انسانهایی که در زندگی با انواع مشکلات و سختی روبرو میشوند، و به آن هنگام حال آنان این جواب روحافزا است خود را به خدا وامیگذارند ودر نتیجه این تفویض از جانب خداوند عنایت و رأفت و احسان و مغفرت شامل حال آنان میشود.
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ * أُولَٰئِكَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ و قطعاً شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم و مژده ده شكیبایان را *همان كسانى كه چون مصیبتى به آنان برسد مىگویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مىگردیم * بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راهیافتگان [هم] خود ایشانند »[سوره البقرة ۱۵۵ – ۱۵۷]
چقدر این آیه تسلیبخش اهل ایمان است. اگر با اعتماد و امید به خدا این آیه را برای خود تکرار کنیم تسلابخش دلهای رنجور داغ دیده است.
«وَ لَسَوْفَ یعْطِیكَ رَبُّكَ فَتَرْضى؛ و به زودی پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردی.» [ضحی:۵]
آیه میگوید: آنچنان از لطف خویش نثارت میکند تا زمانی که راضی شوی. چندان ارزانی انسان میکند تا دلی صاف بدون از کدورت بیابد.
صحنهای از تفویض مومنانه پیامبر صلّی الله علیه وسلّم
آنگاه که در حال بازگشت از طائف است. به آنجا رفته تا همیاری طایفهی ثقیف را به سوی دین خدا جلب کند؛ زیرا بعد از فوت عمویش، ابوطالب و همسرش خدیجه، و تشدید اذیت و افزایش ناراحتی از جانب قریش بر مسلمانان در مکه، احساس نیاز به کمک میکند؛ اما با جواب رد و واکنش ناشایست ثقیف روبرو میشود. جاهلان و نادانان را علیه آن حضرت میشورانند و بچهها به سوی او سنگ میاندازند تا جایی که هر دو پای مبارکش را زخمی و آغشته به خون میکنند. در چنین موقعیت حساس و رقتانگیزی حضرت محمد صلّی الله علیه وسلّم با این تمجید و تعظیم دلانگیز عمیق و مؤدبانه از صمیم قلب به سوی پروردگارش روی میآورد و میفرماید:
«اللّهُمّ إلَیك أَشْكُو ضَعْفَ قُوّتِی، وَقِلّةَ حِیلَتِی، وَهَوَانِی عَلَى النّاسِ، یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ ! أَنْتَ رَبّ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَأَنْتَ رَبّی، إلَى مَنْ تَكِلُنِی؟ إلَى بَعِیدٍ یتَجَهّمُنِی؟ أَمْ إلَى عَدُوّ مَلّكْتَهُ أَمْرِی ؟ إنْ لَمْ یكُنْ بِك عَلَی غَضَبٌ فَلَا أُبَالِی، وَلَكِنّ عَافِیتَك هِی أَوْسَعُ لِی، أَعُوذُ بِنُورِ وَجْهِك الّذِی أَشْرَقَتْ لَهُ الظّلُمَاتُ وَصَلُحَ عَلَیهِ أَمْرُ الدّنْیا وَالْآخِرَةِ مِنْ أَنْ تُنْزِلَ بِی غَضَبَك، أَوْ یحِلّ عَلَی سُخْطُكَ، لَك الْعُتْبَى حَتّى تَرْضَى، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوّةَ إلّا بِك»[ابن هشام ۱/ ۴۲۰]
«خداوندا! من شكوه و گلایۀ خودم را به سوى تو آوردم از ضعف و ناتوانی رو از كمىِ تدبیر و چارهاندیشی، و ذلّت و خواریام در نزد مردمان؛ اى بهترین رحمتآورندگان!
خداوندا تویی پروردگار مستضعفان! و تویی پروردگار من! تو مرا به كه وامىگذارى؟! مرا به بیگانهای میسپاری که با روی عبوس با من روبرو میشود، یا مرا به دشمنی به نزد دشمنی میفرستی که او را حاکم بر امور من ساختهای؟
اگر این رفتارت با من از روى غضب بر من نباشد، باكى ندارم. امّا عافیت تو براى من وسعتش از همه چیز بیشتر است. عافیت تو به قدرى براى من گسترش دارد كه تمام این مصائب و بلایا را در خود مىگیرد و هضم مىكند.
من پناه مىبرم به نور روى تو كه تاریكیها بدان روشن شد، و كار دنیا و آخرت به آن صلاح پذیرفت؛ مبادا كه غضب تو بر من نازل شود، و یا خشم تو در آستان من داخل گردد. رضا از آن توست، بنابراین هر كارى كه رضایت تو در آن است انجام مىدهم تا از من راضى شوى؛ و هیچ دگرگونی و تغییر نیست مگر به خواست تو.»
پیامبر صلّی الله علیه وسلم تفویض مؤمنانه، را به امت آموزش میدهد، آن هنگام که در در بین انجام دو کار شخص میماند؛ که کدام به خیر و صلاح اوست. با ایمان و امید به علم و قدرت او، امور خود را به او میسپارد تا آنچه به صلاح اوست برای او رقم بزند.
در صحیح بخاری از جابر رضی الله عنه روایت شده که: رسول الله صلى الله علیه وسلّم استخاره در کارها را مانند سورهای از قرآن برای ما میآموخت و میفرمود: چون یکی از شما قصد کاری را کند، باید دو رکعت نماز – غیر از نماز فرض- بگذارد و آنگه بگوید:
«اللَّهُم إِنی أَسْتَخِیرُكَ بعِلْمِكَ، وأستقدِرُكَ بقُدْرِتك، وأَسْأَلُكَ مِنْ فضْلِكَ العَظِیم، فإِنَّكَ تَقْدِرُ ولا أَقْدِرُ، وتعْلَمُ ولا أَعْلَمُ، وَأَنتَ علاَّمُ الغُیوبِ. اللَّهُمَّ إِنْ كنْتَ تعْلَمُ أَنَّ هذا الأمرَ خَیرٌ لی فی دِینی وَمَعَاشی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی، فاقْدُرْهُ لی وَیسِّرْهُ لی، ثمَّ بَارِكْ لی فِیهِ، وَإِن كُنْتَ تعْلمُ أَنَّ هذَا الأَمْرَ شرٌّ لی فی دِینی وَمَعاشی وَعَاقبةِ أَمَرِی، فاصْرِفهُ عَنی، وَاصْرفنی عَنهُ، وَاقدُرْ لی الخَیرَ حَیثُ كانَ، ثُمَّ أرضنی بِهِ»
«بار خدایا من به علمت از تو طلب خیر میکنم وبه قدرتت از تو طلب قدرت میکنم و به فضل بزرگت از تو درخواست میكنم، زیرا تو توانمندی و من ناتوانم و تو میدانی و من نمیدانم و تو به اسرار نهانی بسیار دانایی. بار خدایا! اگر میدانی که این کار برای دین و دنیا و عاقبت کارم خیر است، آن را برایم مقدور و میسر فرما و سپس برایم در آن برکت ده و اگر میدانی که این کار برایم در دین و دنیا و آیندهی کارم بد است، من را از آن و آن را از من بگردان و طوری که برایم خیر است، مقدر کن و باز مرا به آن راضی ساز.»
خودسپاری به هر کس و هر چیزی غیر خدا سرانجام خوبی برای شخص رقم نخواهد زد.
فمن اعتمد على الناس ذل، ومن اعتمد على ماله قل، فمن اعتمد علی علمه ضل، و من اعتمد على نفسه مل، ومن اعتمد على الله فما ذل ولا قل ولا ضل ولا مل.
کسی که اعتمادش بر مردم باشد نتیجهی آن خواری خواهد بود،
کسی که اعتمادش بر مالاش باشد روزی آن مال کم میشود.
کسی که اعتمادش بر علم و دانش باشد، او را گمراهی میکشاند.
کسی که اعتمادش بر خودش باشد، خسته میشود.
اما کسی که اعتماد و توکل و تفویض کارهایش بر خدا باشد نه خوار میشود، نه چیزی از خدا کم میشود، نه گمراه میشود، و نه خسته خواهد شد.
یار غار انسانها در غمها، به تعبیر مولوی تفویض مومنانه است. با این نگرش و نگاه که اوست چارهساز و دوای دردهای انسانها.
ای درد دهندهام دوا ده
تاریک مکن جهان، ضیا ده
نومید همی شود به هر غم
نومید شونده را رجا ده
آن را که بخواندهای تو روزی
مسپار بدست روزگارش
هرچند به زیر کوه غم ماند
اندیشهی توست یار غارش
مولانا
نظرات