وقتی پیام‌آور رحمت الهی در ۱۵ قرن پیش، با اکراه مجبور به جنگ می‌شد، قبل از ارسال لشکریانش به آنها توصیه کرده و دستور می‌داد که: به نام خدا (درنظرگرفتن و رعایت حدود الهی) بجنگید؛ افراد غیرنظامی (کودکان، زنان، افراد مسن، راهبان و خادمان و معتکفان در معابد) را نکشید؛ کلیساها و عبادتگاه‌ها را ویران نکنید؛ و با اسیران به بهترین شیوه رفتار کنید؛ به شهادت تاریخ در تمام جنگ‌ها، خود و لشکریانش آیینه تمام‌نمای این توصیه‌ها و دستورهایش بودند.
 پیامبری که از ظلم و ستم متنفر بود و دفاع از مظلومین را در حد توان وظیفه‌ی خود می‌دانست؛ و درد و رنج مردم برایش دل‌آزار بود. مهرورزی‌اش به حدی بود که حتی حاضر به درد و رنج حیوانات نیز نبود؛ به‌گونه‌ای که می‌فرماید: قبل از ذبح حیوانات به آنان آب داده و چاقو را تیز کرده و دور از چشم سایر حیوانات آنها را ذبح نمایید. وی به کسانی که در اوج سنگدلی و قساوت با گرسنگی و تشنگی حیوانات را زجرکش کنند، وعده دوزخ می‌دهد؛ چه رسد به سخت کشی یا زجرکش‌کردن انسان‌ها با شیوه‌های وحشیانه‌ی امروزی.
 پیامبری که خداوند مهربان مهرورز ایشان را با عبارات «رحمة للعالمین» و «تو در اوج قله‌ی اخلاق والا قرار داری» می‌ستاید؛ و دشمنان قسم‌خورده‌اش که مترصد یافتن کمترین ایراد و تناقض در قرآن و رفتار و گفتار پیامبر بودند، علی‌رغم داشتن انگیزه قوی برای یافتن تناقض در گفتار و رفتارش و تکذیب قرآن در این زمینه، نتوانستند کوچک‌ترین تناقض و ایراد اخلاقی و منافی رحمت از ایشان بگیرند.
 وقتی ژنوساید (نسل‌کشی) بی‌سابقه و استخوان‌سوز مردم فلسطین را می‌بینم که توسط قصابان غاصب صهیونیست با همراهی و حمایت آمریکا و غرب و همچنین حمایت پشت پرده‌ی غلامان حلقه به گوششان (مصر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن و مزدور پست آنان محمود عباس) در برابر دیدگاه جهانیان با بی‌رحمی و درندانه‌ترین شیوه‌ها انجام می‌گیرد؛ وقتی که سکوت شرم‌آور و ننگین سازمان ملل متحد، سازمان‌های منطقه‌ای (به‌خصوص اتحادیه عرب، سازمان همکاری‌های اسلامی و شورای همکاری خلیج‌فارس) و کشورهای جهان (به‌خصوص کشورهای عربی و اسلامی و مدعیان حقوق بشر) را می‌بینم؛ وقتی که سکوت یا توجیه و حتی رضایت تعداد قابل‌توجهی از احزاب شخصیت‌ها و مردم جامعه خود و این کشورها را می‌بینم؛ 
 با اطمینان و قاطعیت می‌گویم که: جهان قرن بیست و یکم و توحش حاکم بر آن، بیش‌ازپیش به پیام رحمت، شفقت، عدالت و ظلم‌ستیزی این الگوی راستین مهربانی و مهرورزی، محتاج و نیازمند است. جهان امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند دخالت اخلاق در سیاست و اقتصاد و... است؛ نیازمند اصلاح ساختار، سازوکار و مستقل شدن سازمان ملل متحد یا بنیان‌نهادن سازمان‌ها و نهادهای مستقل بین‌المللی دیگری است که جایگزین آن شده و با وضع قوانین و راهکارهای بنیادین و دقیق محافظ آزادی، عدالت و کرامت انسانی، با ضمانت‌های اجرایی لازم باشند.
 خدایا! این آیه را که بر زبان داستایوسکی رانده‌ای، بر دل‌های روشنفکران فرود آر که: «اگر خدا نباشد، همه چیز مجاز است»؛ جهان، فاقد معنی؛ و زندگی، فاقد هدف؛ و انسان، پوچ است...
 خدایا! ما را از فقر ترجمه و زبونی تقلید نجات‌بخش، تا قالب‌های ارثی را بشکنیم؛ تا در برابر قالب‌ریزی غرب بایستیم؛ و تا - همچون این‌ها و آنها - دیگران حرف نزنند و ما فقط دهانمان را تکان دهیم.
 خدایا! به مذهبی‌ها بفهمان که: مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید، پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد.
 خدایا! ما را از این فاجعه‌ی پلید مصلحت پرستی که چون همه‌کس گیر شده است، وقاحتش ازیادرفته؛ و بیماری‌ای شده است که از فرط عمومیتش هر که از آن سالم مانده باشد بیمار می‌نماید مصون بدار؛ تا «به رعایت مصلحت، حقیقت را ذبح شرعی نکنیم.[۱]
 خدایا! حقیقت را آن‌چنان که هست، به ما بنمای؛ و توفیق پیروی از آن را به ما عنایت بفرما؛ و باطل را آن‌چنان که هست، به ما بنمای؛ و توفیق دوری و گریز از آن را به ما عنایت بفرما.
 خدایا! مردم مظلوم جهان - به‌خصوص مردم مظلوم غزه و فلسطین - را از چنگال ظالمان رهایی بخش؛ و دل این مردم رنج‌دیده و محروم را شاد کن.

 پانوشت:
 ۱ - نیایش، دکتر علی شریعتی. صص ۱۰۲،۱۰۴، ۱۰۵ و ۱۰۸