ساعت ۱۰ روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ از اتوبان امام علی، خروجی اتوبان زین الدین-همت را دنبال کردم.
در میان شلوغی یک کلان شهر، سرعت ماشین‌ها و تابلوهای تبلغاتی رنگارنگ، برای یک لحظه تابلویی به مناسبت روز معلم توجهم را جلب کرد.
تابلو در امتداد یک پل عابر بر روی اتوبان بود، که تصویر معلم مریوانی و جمله‌ی معلم عزیزم را دیدم، سرعت حرکت در اتوبان اجازه‌ی تفکر بیشتر و بررسی زوایای آن را برایم نداد.
با خود فکر کردم و از دیدن این تصویر خیلی خوشحال شدم، و به مبتکر و طراح آن آفرین گفتم. اما از اینکه فرصت نکردم از آن عکس بگیرم، زیاد خوشحال نبودم و در طول مسیر وسوسه شدم که برگردم، هرچه از تصویر بیشتر فاصله می‌گرفتم، برای برگشت مصمم‌تر می‌شدم.
نتوانستم خودم را راضی کنم، که ساده از آن بگذرم، مسیر طولانی برگشت را انتخاب کردم.
ثبت و انتشار آن را برای دوستان یک وظیفه و تشکر از طراح آن می‌دانستم. در مسیر برگشت از زوایای مختلف این تابلو (بیل بورد) عکس گرفتم و عناصر بصری آن را بررسی کردم.
متن تابلو این جمله بود «معلم عزیزم تو عشق را به مدرسه آوردی» و بعد از جمله، آرم شهرداری تهران و از همه مهم‌تر در ابتدا و انتهای متن، دو بار تصویر معلم مریوانی در میان دانش آموزان بود.
فارغ از اینکه این تابلو و چیدمان عناصر بصری آن چقدر با استانداردهای جهانی مطابق بود، اما از جهات متعدد قابل تقدیر و تشکر بود:
۱. تلفیق کار ستودنی یک معلم مریوانی با روز معلم در یک تابلو به عنوان یک الگو.
۲. انتشار زیبای کار عاشقانه این معلم در کردستان ایران برای پایتخت نشینان.
۳. اهتمام به کار مهم یک شهروند مهربان و مخلص، فارغ از پیشینه‌ی قومی و مذهبی.
در پایان از کار کم‌نظیر این معلم مریوانی یک بار دیگر تشکر می‌کنم و همچنین از مبتکر و طراح این بیل بورد در شهرداری تهران هم تقدیر می‌نمایم و امیدوارم نمونه‌ی این ایده‌ها هم از طرف شهروندان و هم از طرف مسئولان مدام درحال تکرار باشد.