نویسنده: یحیی سهرابی
پرداختن به نظریهها و تئوریهای اجتماعی و سیاسی یکی از ضرورتهای جماعت است و در این شکی نیست که بدون کنکاش در نظریات و تئوریها دستیابی به راهحلهای مناسب و کارساز هم غیرممکن است. اما غرق شدن در عالم نظریات فلسفی و غفلت از واقعیتهای امروز زندگی مردم عادی که اکثریت جامعه را شامل میشوند و پرداختن بیش از حد لزوم به موضوعاتی که فقط نخبگان فکری و علمی جامعهی کرد و اهل سنت مشتری آناند و نه مردم عادی و معمولی به واقع قابل تأمل و بازنگری در کل برنامههای جماعت است.
ما امروز در جامعهی فقرزده و محروم خویش با هزاران معضل و مشکل مواجهیم که کوچکترین بازتابی در سایت جماعت بهعنوان ارگان رسمی جماعت ندارد و این یعنی غفلت از دردها و نارساییهای عریان و عیان مردم و دل خوش نمودن به این مقالات متعدد در زمینههای مختلف فکری که کمترین تأثیرات را در زندگی روزانهی اکثریت خاموش جامعه دارند. خوب ما نخبگان برای نجات جامعهی خویش دور هم جمع شدهایم و فکر و ایدهی اصلاح جامعهی ما را متشکل نموده است. بههمین خاطر باید از حصار بستهی این اندیشههای فلسفی خشک به عرصهی فراخ و گسترده و بسیار فعال و سرزندهی زندگی مردم داخل شویم. بهعنوان مثال ما با جمعیت انبوهی از مردم روستایی در جامعه مواجهیم که تقریباً میتوان گفت قشری فراموششدهاند که برنامهای برای پیگیری مسایل و موضوعات اساسی آن نداریم. ما در روستاها جوانان و نوجوانان دختر و پسری داریم که کمترین جایی را در ذهنیت تئوریگرای ما اشغال نمودهاند. دختران جوانی که بهخاطر ازدواجهای اجباری دست به خودکشی و خودسوزی میزنند. دانشآموزانی که بهخاطر فقر مالی و فرهنگی ترک تحصیل مینمایند. مردمی که بهخاطر ذهنیتهای کهنه و قدیمی که همیشه بازتولید میشوند و نقش مهمی در عرصهی زندگی روستایی بازی میکنند دچار اختلافات خانوادگی و قبیلهای حاداند بهگونهای که اتحاد، انسجام، انس، الفت و همزیستی مسالمتآمیز آنان را به چالش کشیده و هزاران معضل و گرفتاری که نخبگان ما را فریاد میزنند که از تئوریهای مخملین خویش بیرون بجهند و کمر همت را جهت حل گرفتاریهای مردم درحد وسع و توان ببندند. شاید کمتر کسی در این باب سخنی گفته باشد و ان شاء الله با انتشار این مطلب قاصر و مختصر بنده، فتح بابی گردد که صاحبنظران بیشتر به واقعیتهای معیشتی و زندگی اجتماعی بپردازند و کمتر اسیر اتاقهای سرد و بیرمق افکار و اندیشهها گردند.
نظرات
با سلام<br /> یکی از شعارهای ما واقع بینی می باشد اما براستی ما چقدر واقع بین هستیم ؟!<br /> به نظر من واقع بینی یعنی اینکه :<br /> - جماعت میزان توانایی ها ، استعدادها و انرژی افراد و اعضا خود را بداند . <br /> - میزان تعداد نیروی انسانی خود و ترکیب جنسی ،سنی ، تحصیلی و.. آن را بداند .<br /> - شرایط و ظروف خود را بسنجد و بداند . <br /> - محیط اطراف خود و جامعه ای که در آن فعالیت می کند کامل بشناسد . <br /> - مردم و مخاطبینی که با آنها سروکار دارد بشناسد .<br /> - مشکلات اساسی که زندگی مردم را فلج کرده است بداند . <br /> - و....<br /> آما چقدر در این مسائل بصورت دقیق و کارشناسی عمل شده است ؟<br /> یادمان باشد که جماعت فقط انرژی و افراد معدودی در اختیار دارد و اگر درست ازش استفاده نکند در برابر خدا و خلق مسئول خواهد بود . <br /> افتخار پیامبران خدمت به خلق و رهایی آنها از بندگی بندگان و ظلم و ستم و جور ظالمان بود . <br /> واقعا با تئوری محض و دوری از زندگی واقعی مردم چنین چیزی محال است .<br /> اری این است دینداری و واقع بینی !<br /> صادقی<br /> <br />
کجای مباحث مطرح شده در این سایت فلسفی و تجریدی است؟ مشکلاتی که شما ذکر کردید را نباید با تقلیل مباحث این سایت اینترنتی به یک سایت مددکاری اجتماعی مورد توجه قرار داد. از میان مطالب مطرح شده در این سایت می توان تنها درصدی از آن ها را شامل مباحثی از حوزه اندیشه دانست.مباحثی که بسیار حیاتی است.دوست عزیز به نظر می رسد وضعیت گروه های تحصیل کرده و دغدغه مند اهل سنت ایران دست کمی از مشکلات آن مردم گرفتاری که شما ذکر کردید ندارد(البته در حوزه خود).این مباحث الفبای اندیشیدن و سرآغازی برای راه طولانیی است که اهل سنت ایران باید برای تحول و اصلاح دینی بپیمایند . به نظر می رسد اگر قرار باشد آن جوانان و نوجوانانی که شما به درستی دغدغه مشکلات آنان را دارید زندگی انسانی تری داشته باشند،اگر قرار باشد زنی خود را نسوزاند و .... باید (ما) مشکلات دنیای جدید را با فرهنگ،سنت ها و دین تاریخی خود حل کنیم. وجود چنین پایگاه اینترنتی برای اهل سنت غنیمت است. این اتفاق زیبایی است که جمعی از تحصیل کرده های سنی تصمیم گرفته اند انرژی کمتری برای مباحث بی پایان و خسته کننده ای در مورد گذشته صرف کنند،اینکه مثلا آیا معاویه را می توان حضرت نامید یا نه؟.در شرایطی که تماشای سایت های تندرو و ستیزه جو ی منطقه بلوچستان بسیار آزار دهنده است وجود سایت جماعت دعوت و اصلاح مایه امیدواری به آینده است. <br /> <br /> محسن
کجای مباحث مطرح شده در این سایت فلسفی و تجریدی است؟ مشکلاتی که شما ذکر کردید را نباید با تقلیل مباحث این سایت اینترنتی به یک سایت مددکاری اجتماعی مورد توجه قرار داد. از میان مطالب مطرح شده در این سایت می توان تنها درصدی از آن ها را شامل مباحثی از حوزه اندیشه دانست.مباحثی که بسیار حیاتی است.دوست عزیز به نظر می رسد وضعیت گروه های تحصیل کرده و دغدغه مند اهل سنت ایران دست کمی از مشکلات آن مردم گرفتاری که شما ذکر کردید ندارد(البته در حوزه خود).این مباحث الفبای اندیشیدن و سرآغازی برای راه طولانیی است که اهل سنت ایران باید برای تحول و اصلاح دینی بپیمایند . به نظر می رسد اگر قرار باشد آن جوانان و نوجوانانی که شما به درستی دغدغه مشکلات آنان را دارید زندگی انسانی تری داشته باشند،اگر قرار باشد زنی خود را نسوزاند و .... باید (ما) مشکلات دنیای جدید را با فرهنگ،سنت ها و دین تاریخی خود حل کنیم. وجود چنین پایگاه اینترنتی برای اهل سنت غنیمت است. این اتفاق زیبایی است که جمعی از تحصیل کرده های سنی تصمیم گرفته اند انرژی کمتری برای مباحث بی پایان و خسته کننده ای در مورد گذشته صرف کنند،اینکه مثلا آیا معاویه را می توان حضرت نامید یا نه؟.در شرایطی که تماشای سایت های تندرو و ستیزه جو ی منطقه بلوچستان بسیار آزار دهنده است وجود سایت جماعت دعوت و اصلاح مایه امیدواری به آینده است. <br /> <br /> محسن